این عملیاتها به منظور دستیابی به اهداف سیاسی- دیپلماتیک، نظامی - امنیتی، فرهنگی - اجتماعی، اقتصادی و یا ترکیبی طرحریزی میشوند.
در ارتباط با مفهوم عملیات روانی تعاریف متعددی وجود دارد که در زیر به مهمترین آنها اشاره شده است:
در دهه 1950 وزارت دفاع آمریکا یک تعریف نسبتاً جامع از عملیات روانی ارائه نمود « استفاده اصولی از تبلیغات و فعالیتهای ارتباطی توسط یک دولت یا مجموعهای از دولتها، به منظور تأثیرگذاری برنظرات، احساسات، موضعگیریها و رفتار گروههای دوست، دشمن و یا بیطرف، در راستای تحقق سیاستهای دولت یا دولتهای مزبور و اهداف آنها».
ویلیام داواتی، عملیات روانی را مجموعه اقداماتی میداند که کشوری به منظور اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولتها و مردم خارجی، با ابزارهایی غیر از ابزار نظامی، سیاسی و اقتصادی انجام میدهد. طرفداران این نگرش، اغلب بر این باورند که تبلیغات جزء اصلی و اساسی عملیات روانی است نه همه آن.
باون (2002) عملیات روانی را فعالیتهایی از پیش مشخص شده برای انتقال اطلاعات معینی به مخاطبین، با هدف تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزهها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولتها، سازمانها، گروهها و افراد خارجی تعریف میکند. تعریف مزبور توجه ویژهای به عملیات روانی در زمان صلح و تهیه سناریوهایی برای مدیریت بحرانهای احتمالی پیشرو نیز دارد.
آلفرد پدوک (1989) عملیات روانی « طرحریزی به منظور استفاده از ابزار ارتباطی برای نفوذ بر اعمال و رفتار انسانی» میباشد. به اعتقاد وی، ابزار ارتباطی شامل عوامل سیاسی، ایدئولوژی و نظامی مؤثر در انحراف رفتار گروهها، کاهش انگیزهها و تغییر رفتارهایی است که در پناه آن، دستیابی به اهداف ملی آسانتر میشود.
کانتول (1998) «منظور از عملیات روانی در بحران، استفاده برنامهریزی شده و دقیق از مواد تبلیغاتی برای تأثیر فوری برعواطف و هیجانات مخاطبان است، هدف این نوع عملیات روانی ایجاد ترس و دلهره در نیروها شورشگر و اپوزیسیون، تضعیف روحیه آنان، و سرانجام بازداشتن آنان از اقدامات شورشگرانه و اعتراضآمیز است.»
دانشنامه ویکی پدیا، «عملیات روانی تکنیکهای استفاده شده توسط نیروهای نظامی برای نفوذ و تأثیر گذاشتن براحساسات و عواطف، انگیزه و رفتار مخاطبان مورد نظر است».
براساس دکترین عملیات روانی ناتو (مارس 2002) « عملیات روانی، سلسله فعالیتهای روانشناسانهای را شامل میشود که در زمان صلح، بحران و جنگ، برای تأثیرگذاری بر نگرش و رفتار مخاطبان بی طرف، خودی و دشمن طرحریزی شده و در روند دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی مؤثرند.»
تعریف مزبور یکی از جامعترین تعاریف عملیات روانی است؛ با این وجود، اهداف عملیات روانی را نباید فقط در دو حوزه سیاسی و نظامی محدود نمود. اهداف مورد نظر با توجه به سطح به کارگیری عملیات روانی (تاکتیکی یا راهبردی) و منافع مورد نظر کاربران آن، میتواند سیاسی- دیپلماتیک، نظامی- امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و یا ترکیبی از چند مورد از این هدفها را شامل شود.
الیاسی معتقد است عملیات روانی عبارت است از «عملیاتهای مدون برای ارسال اطلاعات و اخبار گزینش شده به مخاطبان، جهت تأثیر بر هیجانات، انگیزهها، شیوه استدلال و در نهایت رفتار دولتها، سازمانها، گروهها و افراد آماج».
بیابان نورد (1384) معتقد است عملیات روانی انتظامی،فعالیتهای روانی طراحی شده برای کنترل اجتماعات و غلبه براغتشاشگران است که در پی جلب حمایت و همکاری آحاد مردم عادی جامعه و همچنین کاهش اراده و توانایی اغتشاشگران و آشوب طلبان و منصرف کردن آنها از اغتشاش و تجمع و اعمال خلاف قانون میباشد.
اساس عملیات روانی ایجاد پایگاه آهنینی است که نتوان از آن خارج شد. این پایگاه نیازمند هماهنگی خوب میان سطوح نظامی و سیاسی است. و هدف آن بعد روحی و روانی انسان است. بنابراین، بر ابزارهای روانی، فکری، ذهنی و فرهنگی تأکید دارد و به منزلة شیوة مسالمتآمیز، بر عواملی مانند منطق، ترس، رغبت و دیگر عوامل روانی تکیه میکند تا هیجانها، نگرشها و رفتارهای خاصی را در مخاطبان بوجود آورد.
نتیجهگیری:
از مجموعه تعاریف مذکور میتوان نتیجه گرفت مقصود همهی آنها تأثیر بر هیجانات، احساسات و عواطف است تا بتوانند از این طریق افکار و تمایلات طرف مقابل را براساس خواستههای خویش شکل و جهت دهند و آنها را با خود و اهدافشان همراه سازند از سوی دیگر با مطالعه و تامل در سوابق نظریه های غربی، گروه مخاطبان عملیات روانی؛ دوست، دشمن و بیطرف می باشد یعنی اینکه؛ متولیان عملیات روانی علاوه بر دشمن، افراد بی طرف و دوست را نیز مورد تهاجم اقدامات روانی خود قرار می دهند زیرا دولت های غربی نماد دموکراسی هستند لیکن در نظام های مردمی و دموکراسی آنچه صورت قرار می گیرد افشاگری در برابر عملیات روانی دشمن به منظور ارشاد و راهنمایی آنان به صراط مستقیم و طریق ثواب می باشد؛ به عبارتی دیگر عملیات روانی دو بعد اساسی دارد:
- ماهیت و منطق درونی که از تلاش برای تأثیرگذاری برافکار، احساسات، تمایلات و نهایتاً رفتار با استفاده از ارتباط اقناعی است.
- منظور و کاربرد این تأثیرگذاری، تغییر رفتار مخاطبان (دشمن) است.
از همین رو؛ میتوان اذعان داشت که پدافند روانی عبارتست از «عملیاتهای مدون افشائی به منظور اثرگذاری و نفوذ بر احساسات و عواطف، هیجانات، باورها و اعتقادات، افکار و اندیشهها و رفتار مخاطبان در زمان صلح، بحران و جنگ در سطوح مختلف میباشد که در روند دستیابی به اهداف سیاسی- دیپلماتیک، نظامی-امنیتی، فرهنگی-اجتماعی، اقتصادی و یا ترکیبی از چند مورد از این هدفها موثرند».
منبع: سازمان پدافند غیرعامل