سینمای مستقل خود حاوی طیفی از شیوههای فیلمسازی است که هم تجاری و هم غیرتجاری هستند و در عین حال در محدوهای خارج از نظامهای توزیع و عرضه فیلم قرار دارد.
شیوة مستقل هم مانند تمامی گونههای فیلمسازی در سینما از سوی عوامل ایدئولوژیک، فناورانه و اقتصادی حمایت میشود و به وسیلة آنها شکل میگیرد.
مفهوم سینمای مسلط برای درک سینمای مستقل از بیشترین اهمیت برخوردار است. سینمای کلاسیک هالیوود به الگویی برای سینمای باب روز (جریان اصلی) در بیشتر نقاط دنیا تبدیل شده است و بسیاری از کشورها هنوز از شیوة موفقیتآمیز تولید هالیوود تقلید میکنند، اما از سالهای اولیه قرن بیستم، سنتی از چالش یا مخالفت علیه محصولات استاندارد شده و روشهای تولیدی سینمای حاکم به وجود آمده است.
سینمای مستقل برای فیلمسازان فرصت گلاویز شدن با موضوعات و استفاده از روشهای متضاد با روشهای جریان غالب، فرصت استفاده از وجوه متفاوت با شکلهای استودیویی، فرصت کشف روابط جدید میان متن سینمایی و مخاطب و فرصت دنبال کردن فیلمسازی را در بافتی غیر تجاری به وجود آورده است.
به خاطر همین دلیل آخر است که فیلمهای مستقل با اتکا به روشهای حمایت خصوصی، کمکهای دولتی (از طریق مؤسساتی مانند شورای فیلم در بریتانیا و یا بنیاد ملی هنر در آمریکا)، گروههای نوعدوست (بنیاد گوگنهایم) یا به وسیلة شرکتهای تلویزیونی (شبکه ۴ بریتانیا و تلویزیون عمومی ایالات متحده) از لحاظ مالی تأمین میشوند.
عبارت سینمای مستقل معنایی جهانی ندارد، و به طور مناسبتری در رابطه با تبلور خاص استقلال سینمایی در زمینههای فرهنگی و تاریخی ویژه در نظر گرفته میشود.
سینمای مستقل در بریتانیا در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ با تولید فیلمهای آموزشی، مستند و تجربی رشد یافت.
شناختهشدهترین این فیلمها، آنهایی هستند که از جانب دولت و از طریق نهادهایی چون هیات بازاریابی امپراتوری (Empire marketing board) و یا واحدهای فیلم جی اف او (GFO film units) که هر دو تحت رهبری جان گریرسون بودند، مورد حمایت قرار گرفتند.
با آنکه گریرسون شخصاً از اینکه حمایت دولتی؛ استقلال فیلمهای او را به خطر نینداخته است، راضی بود اما به هر حال باید این پرسش را مطرح کرد که هر شیوة فیلمسازی که از سوی گروهی خارجی تأمین مالی شود، واقعاً تا چه اندازه میتواند مستقل باشد.
انگیزة گریرسون برای کار در زمینه فیلم مستند از مخالفت وی با فیلمهای تخیلی - که آنرا را صرفا پر زرق و برق توصیف میکرد - نشات گرفت.
این نوع مستند سازیها هم مانند بسیاری از فیلمهای مستقل، به شکلهای رایج برای فیلمهای سینمایی توزیع نشدند و صرفا در کلوپهای فیلم، میتینگهای اتحادیههای کارگری، احزاب سیاسی و در مدارس به نمایش در آمدند.
سه نوع گسترده از تولید فیلم مستقل در آمریکا طی بیست سال پس از جنگ جهانی دوم، گسترش یافت. فیلمسازان تجربی مانند مایا درن (Maya Deren) و استن براخاژ (Stan Brakhage) در شیوه فیلمسازی آوانگارد آمریکایی که بر نوعی ایدئولوژی از فیلم به عنوان بیان فردی تأکید میکرد، پیشگام شدند.
در سالهای اولیه دهه ۱۹۶۰، فیلمسازان سرشناسی مانند شرلی کلارک (Shirley Clarke) و جان کاناویتس (John Cassavetes) با پس گرفتن رهبری از از سینماهای نو اروپا و ژاپن در "سینمای نو آمریکا" پیشتاز شدند، و این در حالی بود که در اواخر همین دهه، ریچارد لیکاک (Richard Leacock) و پنه بیکر (D.A.Pennebaker) شکل دیگری از شیوه فیلمسازی مستقل را در سینما - حقیقت به نمایش گذاشتند.
دلایل مرتبط با این مسئله که چرا فیلمسازان کار در بخش مستقل را انتخاب میکردند، متفاوت است. شاید بتوان مجموعههای اکشن در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را که حاوی ملاحظات ایدئولوژیک و سیاسی بود و یا رد ساختار قدرت و مدل حاکم بر شیوه تولید هالیوودی را بتوان جزو این دلایل برشمرد.
اگر چه فیلمسازان آمریکایی مانند راس میر (Russ Meyer) و دیوید لینچ (David Lynch) برای فرار از کنترل و فرار از چنگ میثاقهای حاکم بر سینمای مین استریم (جریان اصلی)، به کار در عرصه سینمای مستقل پرداختند تا آزادی خلاقانه و نظارت مولفانه خود را در مراحل مختلف فرایند تولید حفظ کنند؛ اما با این وجود، سنمای مستقل در حاشیه سینمای تجاری باقی ماند.
برای فیلمسازانی مانند ژان لوک گودار (Jean-Luc Godard) و کاساویتس استقلال - در میان سایر چیزها - این فرصت را به آنان داد تا سلطه فیلمنامه را به چالش بکشند و به شیوههای بداههگویانه کار کنند ـ شیوهای که از نظر هالیوود غیر اقتصادی است.
توزیع و نمایش فیلمهای مستقل هم مانند منابع سرمایهگذاری و شیوههای تولید به شیوههای مختلفی صورت میگیرد.
هدف فیلمهایی که به صورت مستقل ساخته شدهاند، بیشتر بر پایه توزیع محدود بر مدار سینمای هنری است، اگرچه گهگاه فیلمی که برخوردار از استعداد تجاری قوی باشد ممکن است برای پخش از طرف یک استودیو یا یکی از شرکتهای پخش اصلی انتخاب شود.
فیلمهای کوتاه و مستندها اغلب به وسیلة شرکتهای تعاونی مانند کارگاههای فیلم که در دهه ۱۹۶۰ تأسیس شدند و یا به توسط سازمانهای هنری که از طرف دولت به آنها یارانه پرداخت میشود، پخش و نمایش داده میشوند.
Andrew Birtwistle *