ویژگیهای زن خانهدار با زن سرپرست خانوار تفاوتهایی بنیادین دارد که این تفاوتها در سالهای اخیر عمدتا نادیدهگرفته شده است. چشم بستن بر تفاوتها سبب شده تا مبحث بیمه زنان خانهدار از سوی دولت کاملا لوث شده و هدف اصلی این بحث به نقطهای نامعلوم، مبهم و غیرقابل تعریف کشانده شود و با تکیه بر ابهامهای ایجاد شده دولتمردان هر لحظه بتوانند بحث بیمه را به ناکجا بکشانند.
فریبا حاجی، دبیر ستاد ملی زن و خانواده در گفتوگو با خبرنگار فارس اعلام کرد که اولویتهای پوشش بیمه زنان خانهدار مشخص شد. معنی واقعی و خارج از ابهام این گفته باید به چگونگی بیمه زنانی که فاقد شغل بوده و خانهدار هستند معطوف شود، اما او در توضیح اولویتهای بیمه زنان خانهدار توضیح داد: ۳ شاخص اصلی سرپرست خانوار بودن، تعداد اولاد و سن خانمها، شاخصهای تعیین اولویتهای بیمه زنان خانهدار است.
بهنظر میرسد دبیر ستاد ملی زن و خانواده عمدا خواسته که تعریفهای 2 دسته زنان خانهدار و سرپرست خانوار را مخدوش کند. زن خانهدار به زنی گفته میشود که به کار خانهداری مشغول بوده و فاقد شغل یا درآمد مستقل است اما زن سرپرست خانوار زنی است که یکی از این شرایط را داشته باشد: همسرش فوت کرده و دیگر ازدواج نکرده است، مدتی است بهعلت اختلاف با همسرش با او زندگی نمیکند و طلاق هم نگرفته است، همسرش زندانی یا ازکارافتاده است، هرگز ازدواج نکرده و به تنهایی زندگی میکند.
این تعریفها 2گروه کاملا جدا از هم را مشخص میکند اما اصرار مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری برای درهم کردن این تعاریف و بههمپیوستن این دو گروه جای سؤال دارد. فریبا حاجی در توضیح بیشتر بیمه زنان تلاش کرده تا هر چه بیشتر این تعریفها را در هم بیامیزد و توضیح داده: دستورالعمل بیمه زنان خانهدار در ستاد ملی زن و خانواده مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری تصویب شد و بهمنظور اجراییشدن آن چند دستگاه ازجمله سازمان بهزیستی، کمیته امداد و وزارت بهداشت مکلف شدند تا اولویت تخصیص اعتبارات برای سال92 و حتی اولویتهای افراد را برای اجرایی شدن بیمه زنان خانهدار آماده کنند.
اولویتهای مطرح شده برای بیمه زنان خانهدار، زنان سرپرست خانوار، تعداد اولاد و سن خانمهاست. این سه شاخص بهعنوان شاخصهای اصلی بیمه زنان خانهدار درنظرگرفته شده اما چون جامعه آماری 200هزار نفر را میتوانیم تحت پوشش بیمهای قرار دهیم ممکن است شاخصها را ریزتر کنیم. امکان دارد چون مجموعه افرادی که از طرف کمیته امداد یا سازمان بهزیستی معرفی میشوند بیشتر از 200هزار نفر باشند شاخصها را ریزتر کنیم تا افرادی که نیازمندتر هستند تحت پوشش قرار گیرند.
چرا تکلیف مشخص نیست
دولت 2پروژه بیمه زنان خانهدار و بیمه زنان سرپرست خانوار را با هم مخلوط کرده و چنان در این کار مهارت به خرج داده که کمتر رسانهای این پرسش را مطرح کرده که تمایز میان این دو به چه دلیل نادیده گرفته شده است. بیمه زنان خانهدار طرحی است که در سال80 در دولت هشتم کار خود را آغاز کرد و دولت وقت این طرح را بهصورت پایلوت در 6 استان برای تعداد معدودی از زنان خانهدار به اجرا گذاشت. با سرکارآمدن دولت نهم در سال 85 این طرح از سوی دولت متوقف شد و حتی اعتراضهای زنانی که 5سال حق بیمه پرداخت کرده بودند به جایی نرسید و ضرر اصلی متوجه این دسته از زنان شد.
از سال85 و پس از توقف طرح بیمه زنان خانهدار از سوی دولت خبرهایی مبنی بر ایجاد سازوکارهای مفید و کارآمد برای بیمه زنان خانهدار منتشر شد؛ طرحهایی که سرانجام منجر به این شد که اگر زن خانهداری میخواهد تحت پوشش بیمه قرار بگیرد میتواند ماهانه حق بیمهای به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کند و همانند صاحبان حرف و مشاغل آزاد تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی قرار گیرد و در این اقدام دولت نیز به زنان خانهدار هیچ کمکی نمیکند.
این اقدام دولت عملا یک شکست دائمی بود و آنهمه هیاهو برای بیمه زنان خانهدار به هیچ و پوچ انجامید. از آنجا که دولت نمیخواست این شکست را بپذیرد، بار دیگر بیمه زنان خانهدار در محتوای خبرهایی از مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری منتشر شد و این بار اگر چه بارها اعلام شد که زنان خانهدار بیمه میشوند اما محتوای خبرها از بیمه زنان سرپرست خانوار خبر میداد. این نوع خبررسانی هنوز هم ادامه دارد و بهنظر میرسد تا پایان دولت دهم هم همین روش را ادامه خواهند داد، اما مسئله این است که از عنوان بیمه زنان خانهدار برای بزرگ جلوه دادن ابعاد ماجرا استفاده میشود.