او در پاسخ به این که چرا پس از گذشت این همه سال حالا درکتاب با پوستهای پیاز درباره عضویتش در گروه "وافن اس.اس" (اس.اس مسلح) ارتش نازی سخن میگوید، پاسخ داد:
"این برایم خفقانآور بود. سکوتم در تمام این سالها دلیلی برای نوشتن این کتاب بود".
به گفته این نویسنده، وی با میل و اراده خود برای حضور در ارتش نازی ثبت نام کرده بوده، "اما نه برای حضور در وافن اس.اس، بلکه برای واحد زیردریایی که این هم خود دیوانگی محسوب میشود". در آن واحد هیچ کس پذیرفته نمیشد، اما وافن اس.اس در ماههای آخر سالهای 1944 و 1945 این کار را میکرد تا "با تمام توان بجنگد".
این برنده جایزه صلح نوبل به خاطر میآورد: "هر چه عرصه برای جنگندههای هوایی آلمان نازی کمتر میشد، پرسنل بیشتری جذب نیروهای زمینی وافن اس.اس میشدند. این وضعیت در خصوص نیروی دریایی هم صدق میکرد". وافن اس.اس از نظر او یک "نیروی بازدارنده" نبود، بلکه این واحد از نظر او مختص نخبگان بود. اما بعدها احساس بدی به او دست داد.
گراس گفت: "همیشه این سوال را از خودم میپرسیدم که آیا تو در این مقطع زمانی میتوانی تشخیص دهی چه چیزی پیش رویت است؟"
این نویسنده ادامه داد، این که او باید این بخش از گذشتهاش را فاش کند، همیشه برایش مسلم بوده است، اما در برابر این سوال که آیا اکنون مقطع زمانی مناسبی را برای افشای راز وابستگیاش به اس.اس انتخاب کرده است؟ گفت: "این را نمیدانم. اما به این اطمینان دارم که آنچه به صورت مکتوب انجام دادهام، دیگر کافی است. روند یادگیریام را گذراندهام و زمان پاسخ دادن است. با این حال این لکههای ننگ باقی خواهند ماند."
"وافن اس.اس" شاخهای نظامی در ارتش نازی بود که در ابتدا به عنوان واحد حفاظت هیتلر عمل میکرد که پس از مدتی نیروهای این واحد به 950 هزار تن رسید