آیا از احوال شهر خود با خبر هستید؟ البته منظور اخبار رسانهها و روزنامههای مختلف نیست؟ بلکه منظور، مشاهده و یا حتی لمس واقعیتها و رویدادهایی که به سبب توسعه روزافزون تکنولوژیهای مدرن در بطن شهر شما در حال رخ دادن است؟ به راستی، شهر شما چقدر مدرن و هوشمند شده است؟ یا اینکه خود شما چقدر با این هوشمندی هماهنگ شده یا هستید؟ آیا تکنولوژی مدرن شما را کلافه کرده است؟ یک شخص باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا او را بهروز و آگاه از تکنولوژی روز بدانیم؟ تاکنون به این مسائل فکر کردهاید؟
گفته میشود؛ میبایست یک شخص به گجتهای تازه مجهز باشد، کاربر خوب اینترنت باشد، از اپلیکیشن (اپ) متناسب با نیاز خود استفاده کند، با استفاده از منابع الکترونیک دانش خود را افزایش دهد و با استفاده از شبکههای اجتماعی یا وبلاگ این دانش را با بقیه به اشتراک بگذارد و...تا بتوان او را یک شخص آگاه و هماهنگ با تکنولوژی روز دانست.
حالا میخواهیم بدانیم یک شهر هوشمند چه خصوصیاتی دارد؟ یا اینکه به چه شهری هوشمند، مدرن و به روز میگویند؟
لحظهای به این سوال فکر کنید؛ آیا فکر میکنید شهرها، اکنون شلوغ هستند؟ اگر اینطور فکر میکنید باید این را بدانید که پیش بینی شده تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۵ میلیارد نفر از ساکنان زمین در شهرها زندگی خواهند کرد. حال با این شرایط چه باید کرد؟
بهتر است، پیش از آنکه به چنین جمعیتی برسیم، شهرها را آماده پذیرش این خیل جمعیت کنیم. به عبارتی، شهرها باید مدرن، به روز و هوشمندتر شوند تا پاسخگوی نیازهای فراوان این جمعیت شوند.
بعضیها فکر میکنند که با افزایش برجها و آسمان خراشهای زیبا و یا راه سازیهای متعدد میتوان، ظاهری مدرن به یک شهر بدهند، غافل از اینکه در دنیای مدرن امروزی، شهر باید مجهز به شالودهها و سیستمهای متعدد هوشمند باشد تا بتوان آن را مدرن و امروزی نامید.
به همین دلیل، مسئولان شهری در سراسر دنیا به کمک سازندگان، طراحان، مهندسان، پیمانکاران و... میکوشند تا زندگی شهری را سرو سامان دهند. از سرو سامان دادن به ترافیک گرفته تا نورپردازی بهتر مناطق شهری و...برای کمک به شهروندان و تسهیل در روند کارهای شهروندان هر روز ایدهای نو به مرحله اجرا در میاید! برخی از این ایده هزینههای بسیاری برای شهر و شهروندان دارند.
البته اگر فناوریها درست اجرا و برنامهریزی شده باشند در مصارف مالی صرفهجویی کرده و کارآمد و کاربری بیشتر و بهتری خواهند داشت. فناوری پیشرفته که انتظار میرود در تمام شهرهای بزرگ دنیا برای هوشمندسازی به کار گرفته شوند شامل مواردی چون؛
- دادههای باز (Open-data)؛ تلاش در پیاده سازی دادههای باز نظیر آنچه که شهر نیویورک- امریکا آن را تجربه کرده است، نشان میدهد که این تلاشها منجر به تولید اپهای کاربردی شده و شهرها را رونق میبخشند و نیز باعث صرفهجویی در منابع میشوند. همچنین شهروندان را مطلع و هوشیار نگاه میدارند.
برای مثال؛ مواردی چون کیفیت هوا، شرایط رستورانها، وضعیت ساختمانی منازل، قوانین جدید و... از جمله مواردی هستند که باید در دسترس تمام شهروندان قرار بگیرند.
- آپهای پارکینگ هستند. اپهایی که به رانندهها نشان میدهند که نزدیکترین پارکینگ در دسترس کجاست و چگونه میشود به آنجا رسید. این اپها باعث صرفهجویی در زمان، سوخت و پول شده و جریان ترافیک را روانتر میکنند.
- همچنین اپهای امکانات شهری که به شهروندان کمک میکنند تا نگهداری از امکانات شهری نظیر سطلهای زباله، باجههای تلفن، درختان، شیرهای آتشنشانی و غیره را بر عهده گیرند. در چنین شرایطی دیگر لازم نیست برای استخدام پرسنل هزینهای صرف شود.
در بوستون و هونولولو پیش از این از طریق برنامه Code For America چنین سیستمهایی را پیاده کردهاند که بسیار مفید واقع شده است. البته چنین پروژههایی باعث میشوند که به نظر برسد سرمایهگذاری بیشتری در مناطق شهری انجام شده است.
- مورد بعدی راهاندازی سیستمهای مدیریت پسماند و بازیافت زیاله است. سیستم پرداخت در برابر تولید زباله (PAYT یا Pay As You Throw) باعث میشود که افراد بیشتر به بازیافت روی آورده و کمتر منابع را هدر دهند. در همین حال استفاده از برچسبهای مربوطه روی کالاها باعث تسهیل طبقهبندی و مرتبکردن مواد بازیافتی میشوند. به این ترتیب بطریهای پلاستیکی قابلبازیافت سر از طبیعت در نخواهند آورد.
- سیستمهای دیجیتال پرداخت هزینه پارکینگ یکی دیگر از امکانات رایج برای یک شهر هوشمند است. سیستمهای تمام دیجیتال و ساده پرداخت پارکینگ میتوانند به آرامش خیال مردم کمک کنند. با چنین سیستمهایی دیگر لازم نخواهد بود قبض پارکینگ را جلوی داشبورد بگذاریم، به واسطه ترس از تمام شدن زمان پارکومتر کارمان را با عجله انجام دهیم یا برای در اختیار داشتن زمان اضافی سکههای بیشتری در پارکومتر بیاندازیم.
این سیستمها حداقل میتوانند امکان اضافه کردن شارژ را از طریق یک اپ برای ما فراهم کنند. اگر چه کسی با پول دادن برای پارکینگ مشکلی ندارد، اما انتظار میرود، حداقل این کار سادهتر انجام شود.
- اپ راهنمای شهر که بسیار پر کاربرد است. چرا که چنین اپی میتواند اطلاعاتی درباره موزهها، پارکها، نشانههای شهری و تاریخی، هنرهای مردمی، رستورانها و وضعیت لحظهای ترافیک را در اختیار شهروندان قرار دهد. همچنین مسیرهای گردشگران برای گردشگران داخلی و خارجی... چنین اپهایی مانند آنهایی که در بالتیمور، اوتاوا، شارلوت و نیواورلئان پیادهسازی شدهاند، به شهروندان و گردشگران کمک میکنند تا تجربه و لذت گردش در شهر را بیشترکنند.
- صفحات لمسی؛ این فناوری باید در تمام سطح شهراز کیوسکها گرفته تا باجههای فروش بلیط مترو و تاکسیها به کار برده شوند. البته این فناوری باید ضد باکتری هم باشد!
- وایفای؛ دسترسی به وایفای آزاد باید در ایستگاههای مترو حتی در تونلهای آن نیز فراهم باشد و تمام ایستگاهها باید وضعیت هوا را اعلام کنند.
- بناهای پایدار؛ این بناها که به لحاظ انرژی نیز کارآمد هستند باید جایگزین ساختمانهای معمول شوند.
- کیوسکهای داینامیک؛ کیوسکهایی که به صورت پویا اطلاعات لحظهای در مورد ترافیک، آب و هوا و اخبار محلی را به نمایش در میآورند. کیوسکهای هلسینکی بارزترین نمونههای این نوع هستند.
- سیستمهای واکنش به بحران؛ اپها یا سیستمهای هشداردهی اورژانس و واکنش به بحران مبتنی بر رسانههای اجتماعی، فناوری دیگری است که باید در شهرها فعال شود. تمام شهروندان باید به اطلاعات حیاتی دسترسی داشته باشند. چه هشداری درباره یک جنایت تازه بهوقوع پیوسته باشد و چه توصیهای درباره توفانی که به شهر نزدیک میشود.
- پلیس هوشمند: نیروهای پلیس باید به اطلاعات ضروری و سریع مجهز باشند تا بتوانند جرایم را کنترل کرده و از آنها پیشگیری کنند.
- حملونقل عمومی؛ قطارهای پرسرعت و سیستمهای بی آر تیBRT باید در اختیار شهروندان قرار گیرد تا بتوانند با سرعت و سادگی هر چه بهتر در شهر ترددد کنند یا به عبارتی شهرنوردی کنند.
- نورهای OLED و سیستمهای نظارت تصویری در مکانهای پر جرم و جنایت میتوانند، بسیار سودمند و کارا باشند. نمونه فعلی آنها در کلکته -هند به پیاده سازی شده است.
- ایستگاههای شارژ که با پانلهای خورشیدی کار میکنند، میتوانند هم به ایستگاه اتوبوس و هم به هاتاسپاتهای وایفای تبدیل شوند.
- سقفهای خورشیدی؛ سقفها یا باغهایی که با پانلهای خورشیدی پوشیده شدهاند، میتوانند بخشی از انرژی مورد نیاز شهر را تامین کنند. مانند SolaRoad آمستردام - هلند که حتی در مسیرهای دوچرخهسواری نیز کار میکند.
- اشتراک دوچرخه؛ برنامههای اشتراک دوچرخه مانند برنامههایی که در پاریس و واشینگتن اجرا شدهاند، بسیار در بهبود حمل و نقل موثر هستند. همینطور سیستمهای پارک دوچرخه هم مفید خواهد بود. این سیستمها شاید به صورت زیرزمینی و با سیستمهای موتوری مانند ژاپن پیادهسازی شوند.
- کنترل هوشمند آبوهوا؛ سیستمهای هوشمند تنظیم شرایط محیطی نظیر "ترموستات Nest" در منازل و محیطهای کار به یکی از ابزارهای الزامی تبدیل شوند.
- استفاده گسترده از اپهای مسیریابی ترافیکی مانند؛ گرینوی Greenway و واز Waze به ابزارهایی پرکاربرد تبدیل خواهند شد. بنا بر آمار گرینوی افراد به صورت معمول هر سال ۶۰ ساعت در ترافیک میمانند. بنابراین استفاده از این اپها میتواند بهترین مسیر را برای هر راننده مشخص کرده و به این ترتیب ترافیک را روانتر و میزان تولید CO۲ را کمتر کند.
در نتیجه دامنه ترافیک در یک مسیر خاص به سایر نقاط کشیده نخواهد شد.
- سیستمهای بازیافت آب نیز باید توسعه بیشتری پیدا کنند. این موضوع که ۷۰ درصد زمین را آب فرا گرفته است، دلیل نمیشود که در مصرف آن زیادهروی کنیم. این امر با افزایش جمعیت، امری بسیار ضروری خواهد شد.
- دسترسی به اینترنت با سرعت بالا؛ شاید فیبرهای گوگل روزی به یکی از حقوق شهروندی تبدیل شود. این امر شکاف دیجیتال را کم کرده و به رشد اقتصاد کمک خواهد کرد.
- سیستم پرداخت همهجا و در همه شرایط از طریق موبایل از خرید غذا تا حملونقل عمومی باید گسترش یافته و تسهیل یابد.
- برنامههای اشتراک خودرو سیستمی که هم باید همهگیر شود. چرا که اگر دو خودروی هم مسیر باشند و ظرفیت هر دوی آنها تکمیل نشده و به عبارتی تک سرنشین باشند، در شرایط عادی باعث ازدیاد مصرف سوخت و هدر رفتن پول خواهند شد.
- منبع: mashable