قلعهها انواع مختلفی داشتند؛ قلعههایی که روی بلندی ساخته میشدند و برج و حصار و بارو داشتند؛ قلعههایی که جایشان در دشتها بود و گذشته از حصار، خندقی هم داشتند که هنگام جنگ پر از آبشان میکردند تا دشمن زمینگیر شود و بشود از بالای باروها از آنها دفاع کرد.
قلعههای تودرتویی هم بودند که روی هم قلعهای بزرگتر را تشکیل میدادند. به این قلعههای بزرگ «کهندژ» میگفتند و نام قلعههای کوچکتر هم «نارین» قلعه بود.
بد نیست بدانید
واژه «نارین» شاید به معنی «کوچکبودن» است و شاید هم از رنگ و شکل خورشید گرفته شده باشد.
در کهندژ کاخها و ساختمانهای دولتی و معبدها قرار داشت. دیوار دژها معمولا از خشت و گل ساخته میشد و بعضی وقتها پهنای آن به قدری زیاد میشد که چند نفر سوار بر اسب در کنار هم از روی آن میگذشتند.
قلعه ناصری در ایرانشهر است و تاریخ آن به دوران قاجار باز میگردد.
قلعه ضحاک در 3 کیلومتری ایستگاه خراسانک و بر فراز کوهساری که تونل مستقیم و طویل 2 کیلومتری راهآهن مراغه به میانه از آن میگذرد، قرار گرفته است.
عدهای از باستانشناسان بنای قلعه ضحاک را مربوط به دوران مادها میدانند که در همه دورههای بعدی هم استفاده شده و در دوره اسلامی وسیعتر شده است.
میمون قلعه در دوران حکومت عباسیان ساخته شده و در شمال جاده کمربندی شهرستان قزوین و شرقامامزاده حسین قرار گرفته است.
نارین قلعه یا نارنج قلعه، مهمترین بنای تاریخی این شهر است.
پایگاه پژوهشی میبد، طبق آخرین کاوشها قدمت نارین قلعه را تا قبل از هزاره سوم پیش از میلاد تخمین زده است.
ضحاک
این تصویری نمادین از ضحاک است که بر روی یک اثر باستانی پیدا شده است. بنابر اسطورهها، ضحاک ماردوش - که یکی از شخصیتهای بد شاهنامه هم هست - در قلعه ضحاک زندگی میکرده و کاوه آهنگر - که از قهرمانان شاهنامه فردوسی است - از یکی از محلههای قدیم هشترود با نام «خروجستان» علیه او قیام میکند و او را از تخت پایین میکشد.
ضحاک که در اصل آژی دهاک بوده، به معنی دروغ و فریب است که معمولا لقبی برای اهریمن یا دیوی خاص بوده است. افسانهها میگویند ضحاک به آناهیتا پیشنهاد صد اسب، هزار گاو نر و 10 هزار گوسفند کرد تا بتواند زمین را از جمعیت خالی کند ولی آناهیتا نپذیرفت.
قلعه ناصری
داستان این قلعه شنیدنی است. شاهزاده فیروزمیرزا فرمانفرما در سال 1264 هجری قمری - وقتی که حاکم کرمان بود- این قلعه را ساخت تا مرکز حکومت بلوچستان را از بمپور به ایرانشهر منتقل کند. اما پس از مدت کمی قوای بلوچ و حکام محلی، سربازان قاجار را از این قلعه بیرون کردند و خودشان در آن مستقر شدند و از آن علیه خود قاجاریان استفاده کردند.
با کمک این قلعه بهرامخان و دوستمحمدخان - که هر دو بلوچ بودند – مدتها بر بلوچستان حکومت کردند بدون آنکه دولت مرکزی قاجار بر آنها تسلطی داشته باشد. اما در نهایت در سال 1307 هجری شمسی قوای رضاخان قلعه را گرفتند. در سالهای اولیه انقلاب این قلعه به شدت تخریب و بناهای داخل آن ویران شد اما اخیرا میراث فرهنگی حصار قلعه را بازسازی کرده است.
آناهیتا
تصویر مجسمهای نمادین از آناهیتا؛ الههای که در آیینهای مذهبی ایران باستان جایگاه بالایی دارد. در آیین ایران باستان این الهه با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی به صورت الهه عشق و باروری درمیآید؛ چون چشمه حیات از وجود او میجوشد.
او الههای محبوب بوده و این اعتقاد وجود داشته که آناهیتا در بلندترین طبقه آسمان زندگی میکند. به همین خاطر اکثر معابد و قلعهها را بر بلندیها میساختند تا از آلودگیها و دسترس دشمنان در امان باشد. به نظر میرسد قلعه ضحاک هم نمونهای از معابد آناهیتا باشد.
قلعه ضحاک
این چهارطاقی بخشی از بنای قلعه ضحاک است. جالب است که از این چهارطاقی فقط استفاده آیینی نمیشده و کاربرد نظامی هم داشته است. سربازی ساسانی را تصور کنید که بالای چهار طاقی مشغول کشیک است تا به موقع، نزدیکشدن دشمن را اطلاع دهد. در قلعه ضحاک بقایای بهجامانده از دوران مادها هم پیدا شده است.
این بنا تا دوره اسماعیلیه کاربرد داشته و بسیار آباد بوده است. این چهارطاقی تنها بنای به جامانده از دژ عظیم ضحاک است. بنابر افسانهها، این بنا محل سکونت ضحاک ماردوش بوده و به افتخار آناهیتا - ایزد بانوی عشق و باروری و آبهای روان ایران باستان - ساخته شده است.
نارین قلعه
بعضیها نارین قلعه را همان دژ سفید شاهنامه میدانند. این قلعه بالای یک تپه و مسلط به اطراف ساخته شده و اطراف آن را هم خندق کندهاند. یک روایت افسانهای هم حکایت از آن دارد که قلعه در زمان کیومرث ساخته شده و اولین آدمها از راه آب و دریا به آن پا گذاشتهاند.
بعضیها هم آن را ساخته سپهبد ساسانی- مهبد- میدانند. مهبد از سرداران قباد و انوشیروان بود. در نزدیکیهای نارین قلعه میبد سفالهای رنگی و نقشدار از دوران عیلامی بهدست آمده که بیش از 4000 سال قدمت دارند و به خاطر همین قدمت زیاد ساختمان قلعه به زیگورات یا معابد عیلامی شبیه است.
نارین قلعه
مردم میگویند این قلعه را دیوها ساختهاند و همه گنج حضرت سلیمان (ع) اینجاست. از این قلعه که کاملا از خشت و گل ساخته شده است، در دورههای مختلف تاریخی به عنوان ارگ حکومتی یا دژ نظامی استفاده میشده. اوج اقتدار این قلعه در پیش از اسلام، مربوط به دوره ساسانیان و پس از آن مربوط به دوره آل مظفر است.
بعضی این کهندژ را سرآغاز شروع آبادانی یزد میدانند. پیچهای تودرتوی قلعه، کشمکشها و جنگهای زیادی را به خود دیده است. قلعه، یک قلعه نظامی بوده ولی بعضی با توجه به شکل 5 طبقه آن احتمال میدهند که زیگورات بوده و از آن به عنوان معبد استفاده میکردهاند.
میمون قلعه
در این قلعه هیچ اثری از میمون نیست. درباره اسم این قلعه می گویند در دوره بنی عباس، هارونالرشید - که بعد از برادرش به خلافت رسید - در راه سفر به خراسان وارد قزوین شد و دستور داد مسجدی در آن شهر بسازند و دیواری هم به دور شهر بکشند. بعد از آن، مبارک ترک - که یکی از غلامان آزاد شده توسط مامون یا معتصم بود - در آنجا قلعهای ساخت و این قلعه به مبارک قلعه مشهور شد و چون مبارک و میمون مترادف هستند، در طول زمان به میمون قلعه تغییر پیدا کرده.
این قلعه 2 طبقه است و بررسیهای باستانشناسی نشان میدهد که از طبقه پایینی - که زیر زمین است - به عنوان زندان استفاده میشده است. تصور زندانیشدن در چنین مکانی هم انسان را به وحشت میاندازد.