در دهه ۵۰ میلادی با وجودی که سینما به هر حال پا به میانسالی گذاشته بود و جهان ۲ دوره جنگ جهانی را هم تجربه کرده بود، باز هم استودیوها و کمپانیهای معظم سینما؛ تعدادشان از انگشتان ۲ دست فراتر نمیرفت. هنور در اروپا «پاته» نفس میکشید و در آمریکا دنیا چاپلین بالای سر کمپانیاش یونایتد آرتیستز بود و آن طرف هم برادران وارنر بودند و کمپانیMGM و ساموئل گلدوین مایر.
استودیوهای پارامونت و کلمبیا هنوز بچه سال بودند و تکتک، شرکت فیلمسازی تازه تاسیس هم میشد پیدا کرد. نه خبری از سونی بود و نه از دریم ورکز. تری استاری وجود نداشت و کمپانی فوکس قرن بیستم هنوز تشکیلات و استودیویش را عریض و طویل نکرده بود.
۲۰ سال بعد، اما شرکتهای کوچک کمکم سری در میان سرها درآوردند و مستقلسازها به وجود آمدند و کار به جایی رسید که در سال ۱۹۹۰ عمده کمپانیهای گردن کلفت که برای دههها از آنها به عنوان غولهای سینما یاد میشد مجبور به ادغام شدند.
شرکتهای جدیدالتاسیس که با شرکای شناختهشده که همگیشان هم سری در
میان سرها داشتند، شدند غولهای جدید (بهترین مثال دریم ورکز است) و کار سینما و سرگرمیسازی ادامه یافت تا هزاره سوم از راه رسید. زمانی که بیش از هر وقت دیگری شرکتها کوچک شدند و ساختههای مشترک که روزی گناهی نابخشودنی بود دیگر کاری عادی شد.
در این گیرودار حساب کمپانی بزرگ دیزنی جداست و داستان خودش را دارد. والت دیسنی (۱۹۶۶ - ۱۹۰۱) که طی ۴۰ سال فعالیت فیلمسازی و انیمیشنسازی آثاری ماندگار را ارائه کرد، هرگز تصور نمیکرد پس از مرگش این کمپانی بتواند باز هم بزرگ و بزرگتر شود.
کمپانی دیزنی در حال حاضر شرکتی چند رسانهای (مولتی مدیا) است. استودیویی که حدود ۸۰ سال پیش اولین کاراکتر و قهرمان خودش یعنی (اسوالد خرگوش) را خلق کرد و سپس این روند را ادامه داد.
دیزنی در زمینههای بسیاری رکورددار و پیشتاز در دنیای کارتون بود. هرچند این رکوردها حدود ۱۰ سالی میشود که بعضیهایشان جای خود را به دیگران دادهاند. والت دیسنی پس از اسوالد خرگوش؛ میکی ماوس را در ۱۹۲۸ تهیه و معرفی کرد. موجودی که هنوز هم طرفدار دارد. پلوتو، گوفی و چندین و چند کارتون و کاراکتر دیگر از موفقیتهای این کمپانی به شمار میروند که هنوز هم محبوبند.
دیزنی از سال ۱۹۷۰ به بعد نیز فیلمهای بسیاری تولید کرد که مدت زمان نمایش آن معادل یک فیلم سینمایی عادی بود. کاری که در زمان خود یک انقلاب به حساب میآمد. گربههای اشرافی یکی از آن کارتونهای بلند مدت بود.
با همه اینها حدود یک دهه است که برای کمپانی والتدیزنی اوضاع بر وفق مراد نیست و دیسنی مجبور شده است با استودیوهای کوچک و مستقل؛ اما بسیار توانمند و حرفهای تولید مشترک داشته باشد.
مهمترین این شرکتها همان پیکسار فسقلی البته در حدود ۱۰ یا ۱۲ سال پیش است. چرا که الان پیکسار اگر چه به لحاظ وسعت و ریختوپاش یک کمپانی بزرگ اصلا عمل نمیکند، ولی حالا برای خود یک غول است.
مایکل آیزنر (رئیس دیزنی) البته طی سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۷ سود این شرکت را از یک میلیارد و ۶۵ میلیون دلار به ۲۲ میلیارد دلار رساند و ارزش بازار شرکت را نیز از ۲ میلیارد دلار به ۶۷ میلیارد دلار (در بورس) ارتقا دارد، ولی با این همه این آمار و ارقام مربوط به حالا نیست.
دیزنی در حال حاضر بسیار تنزل یافته است. سود این شرکت در سال ۲۰۰۳ نسبت به سال ۹۷ یک سوم تنزل پیدا کرد و شاخص سهام دیسنی به ۳۰ درصد پایینتر از متوسط شاخص سهام شرکتهای رسانهای رسید. روندی که هنوز ادامه دارد اگر چه در سال ۲۰۰۷ دیزنی توانست کمی سروسامان بگیرد، اما هنوز اوضاع آشفته است.
از دیگر سو کمپانی دیزنی شبکه تلویزیونی ABC را هم در اختیار دارد که هر چند میگویند نصف سهام یا تمام آن را فروخته، اما اینها شایعه است.
با وجود این، دخل و خرج ABC چیزی نیست که بتواند دیگر استودیوهای دیزنی را سروسامان بدهد. در واقع اگر پیکسار به داد دیزنی نمیرسید، در همان سالهای میانی دهه ۹۰، حلوای دیزنی را همه میخوردند. اما پیکسار کاری کرد کارستان و هم خودش بزرگ شد و به تثبیت رسید و هم اینکه دیزنی را حیاتی دوباره داد.
به هر حال در هزاره سوم کمپانی دیزنی با تولیدات انیمیشن و کمدیهای کودکانه و اجتماعی هنوز هم از موفق ترین شرکتهای فیلم سازی است.
نظر شما