چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۲
۰ نفر

مجید مهرابی‌دلجو: بعد از بیانیه لوزان حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان و باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا ۲روایت متفاوت از زمان لغو تحریم‌ها به‌دست دادند.

 فصل ۷  منشور ملل متحد  اجازه‌عدول یکطرفه از تعهدات را در چارچوب کنوانسیون ها نمی‌دهد.

يكي مي‌گفت از زمان شروع تعهدات كشورمان و ديگري مي‌گفت پس از پايان تعهدات ايران. اين نقطه ابهاماتي است كه كارشناسان حاضر در ميزگرد همشهري تأكيد دارند در بيانيه لوزان احتمالا به عمد مبهم باقي مانده است. يك پاراگراف از متن بيانيه مي‌گويد: «اتحاديه اروپايي، اعمال تحريم‌هاي اقتصادي و مالي مرتبط با هسته‌اي خود را خاتمه خواهد داد و ايالات متحده نيز اجراي تحريم‌هاي مالي و اقتصادي ثانويه مرتبط با هسته‌اي را، همزمان با اجراي تعهدات عمده هسته‌اي ايران به‌نحوي كه توسط آژانس بين‌المللي انرژي اتمي راستي آزمايي شود، متوقف خواهد كرد».

كارشناسان و استادان حاضر در ميزگرد همشهري مي‌گويند اگر قيد «شروع» و «پايان» پيش ازجمله « اجراي تعهدات عمده هسته‌اي ايران....» ذكر مي‌شد تفاسير متفاوت از زمان اجراي لغو تحريم‌ها به حداقل مي‌رسيد و اين كاري است كه مذاكره‌كنندگان ما در دور بعدي مذاكرات بايد انجام دهند. با فواد ايزدي كارشناس روابط بين‌الملل كه سال‌ها در آمريكا تحصيل كرده، ابراهيم متقي استاد دانشگاه و از ديگر كارشناسان حوزه روابط بين‌الملل و سرانجام ميرشهبيز شافع كارشناس حقوق بين‌الملل به بررسي روند لغو تحريم‌ها در بيانيه لوزان پرداخته‌ايم.

  • طبق بيانيه لوزان، توافق نهايي قرار است با صدور قطعنامه در شوراي امنيت به تصويب برسد و 6قطعنامه قبلي لغو شود. با توجه به اينكه اساس و بهانه تحريم‌هاي بعدي آمريكا و اتحاديه اروپا قطعنامه‌هاي شوراي امنيت است آيا اين تصميم سازوكار محكمي براي لغو تحريم‌ها هست يا خير؟

دكتر ميرشهبيز شافع: از وقتي كه پرونده ايران به شوراي امنيت رفت و فصل هفتمي شد مبناي برخورد با ايران چه از نظر تحريم‌هاي خود سازمان ملل و از آن طرف تحريم‌هاي اتحاديه اروپا و ايالات متحده در قالبي جديد شروع شد. وقتي قطعنامه جديدي مي‌خواهد طرح شود 2زاويه بحث را بايد از هم تفكيك كنيم، ‌اول اينكه چه محتوايي از قطعنامه‌هاي قبلي در قطعنامه جديد باقي مي‌ماند؟ اگر به قطعنامه‌هاي قبلي نگاه كنيم تحريم‌هاي ايران فقط مربوط به مسائل هسته‌اي نيست كما اينكه در خود بيانيه هم ذكر شده كه فقط تحريم‌هاي مرتبط با مسائل هسته‌اي در اين قطعنامه‌ها مورد توجه قرار گرفته است.

پس اينگونه نيست كه همه محتواي قطعنامه پيشين در چارچوب توافق از بين برود هرچند شاكله اصلي و مهم‌ترين قسمت قطعا مسائل هسته‌اي خواهد بود. نكته دوم كه بايد به آن توجه كرد اين است كه ممكن است يك سازوكاري در قطعنامه جديد براي لغو تحريم‌ها پيش‌بيني شود، يعني ضمن اينكه قطعنامه جديد را جايگزين مي‌كند و پيش‌بيني مي‌كند تحريم‌ها برداشته شود ممكن است اين سازوكار همراه با راستي آزمايي باشد، يعني اينطور نيست كه از همان روزي كه قطعنامه جديد تصويب مي‌شود ما شاهد برداشته شدن تحريم‌ها باشيم. به‌نظرم چنين اتفاقي خواهد افتاد.ولي بهترين مسير براي حذف قطعنامه پيشين خود شوراي امنيت خواهد بود.

  • آقاي دكتر شافع به بحث راستي‌آزمايي آژانس و لغو تحريم‌ها اشاره كردند، آژانس سابقه خوبي در برخورد صادقانه با فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران نداشته و بارها شاهد اعتراض نمايندگان كشورمان در اين نهاد بين‌المللي به رئيس نهاد بوده‌ايم. اگر آژانس بعد از توافق نهايي اقدامات ايران را به هر بهانه‌اي تأييد نكند چه اتفاقي خواهد افتاد؟

دكتر ابراهيم متقي: مسئله راستي آزمايي آژانس از سال‌هاي گذشته وجود داشته اما در بيانيه لوزان اين راستي آزمايي براي تعهدات جمهوري اسلامي ماهيتي پيچيده‌تر پيدا كرده است يعني ارتباط مستقيم با موضوع پروتكل الحاقي پيدا مي‌كند. در بسياري از گزارش‌هايي كه آمانو براي ايران منتشر كرده همواره روي 2 موضوع تأكيد داشته است؛ موضوع اول اين است كه ايران همكاري‌هاي لازم را در ارتباط با آژانس انجام داده و نكته دوم اينكه ايران انحراف هسته‌اي مشخصي در سال‌هاي گذشته نداشته است اما آمانو در عين حال همواره گفته كه آژانس نمي‌تواند تأييد كند در سال‌هاي قبل فعاليت‌هاي ايران انحراف نداشته است.

از همه مهم‌تر گزارشي است كه آمانو در نوامبر2013 منتشر كرد و به‌عنوان پاراگراف‌هاي اتهامي 64بند را در رابطه با ايران مورد تأكيد قرار داد. در آن پاراگراف‌هاي اتهامي مسئله مربوط به (پي.ام.دي) وجود دارد. بنابراين اگر خواسته باشيم رابطه‌اي بين راستي‌آزمايي، آژانس و انحراف هسته‌اي داشته باشيم فكر مي‌كنم كه حداقل 5سال طول بكشد تا اينكه آژانس در ارتباط با راستي آزمايي گزارشي را بدهد و در آن گزارش نشان دهد مسائل ايران و آژانس حل شده است.

اين فرايند راستي‌آزمايي خودش مشكلات ساختاري زيادي را به‌وجود مي‌آورد و به همين دليل است كه مشكلات بحث مربوط به راستي آزمايي تا سال‌هاي طولاني باقي خواهد ماند، بنابراين ابهام در وضعيت و آينده تحريم‌ها وجود دارد. اگر ايده آل دولت لغو تحريم‌هاست دولت در ارتباط با بيانيه لوزان و مواضع اتخاذ شده به ايده‌آلش نرسيده است. از سوي ديگر با توجه به تاريخ رفتارهاي آمريكا و الگوهاي رفتاري آمريكا در برداشتن تحريم از كشورها من بعيد مي‌دانم در جولاي تحريم‌ها برداشته شود.

  • آقاي دكتر متقي معتقدند ممكن است 5سال طول بكشد آژانس بعد از توافق راستي‌آزمايي كند، آژانس بالاترين نهاد بين‌المللي است كه در حوزه هسته‌اي بر فعاليت كشورها نظارت و فعاليت هايشان را تأييد مي‌كند. سازوكار مشخصي هست كه اگر احيانا بعد از توافق، ‌آژانس در تأييد فعاليت‌هاي ايران تأخير ايجاد كرد جلوي آن گرفته شود؟ شكايت كنيم يا به‌نحوي از تعهداتمان برگرديم؟

دكتر شافع: اجازه دهيد بحث را 2 بخش كنيم، اول اينكه آيا از عملكرد سازمان‌هاي بين‌المللي مي‌شود شكايت كرد و مرجعي براي اين كار درنظر گرفته شده است و بخش دوم اينكه آيا مي‌شود يكجانبه از توافق عدول كرد؟ پاسخ سؤال اول اين است كه در چارچوب نهادهاي بين‌المللي ما مرجعي نداريم كه بتوان از عملكرد يك سازمان بين‌المللي شكايت كرد. پس ما با هيچ مرجع حقوقي براي اينكه از عملكرد يك سازمان بين‌المللي شكايت كنيم روبه‌رو نيستيم. پس مي‌ماند اقدامات يكجانبه و اينكه آيا مي‌توان در چارچوب اين توافق به آن متوسل شد يا خير؟

اگر توافق ما در چارچوب يك معاهده باقي مي‌ماند، در چارچوب نظام حقوق بين‌الملل و كنوانسيون1969 وين كه پيش‌بيني مي‌كند كه اگر يكي از طرف‌ها از تعهدات بين‌المللي پيش‌بيني شده در يك معاهده عدول كند طرف‌هاي ديگر حق اقدامات يكجانبه خواهند داشت، مي‌توانستيم از تعهدات عدول كنيم اما چيزي كه اينجا وضعيت را پيچيده خواهد كرد اين است كه اين توافق به تأييد شوراي امنيت خواهد رسيد. يعني ضمن اينكه قطعنامه جديد بسياري از مشكلات ما را حل مي‌كند و مسير خروجي از تحريم‌ها را به ما مي‌دهد ولي در جاهاي ديگر دست ما را مي‌بندد. ما ديگر نمي‌توانيم بگوييم با 5+1صرفا يك معاهده داريم و اگر عدول كردند ما هم حق داريم اتوماتيك وار از اين معاهده خارج شويم. قطعنامه فصل 7 جديد احتمالا الزاماتي را ايجاد كرد كه ديگر به راحتي نمي‌شود در چارچوب كنوانسيون‌ها به عدول يكطرفه از تعهدات نگاه كرد. به‌نظرم تا حدودي در اين چارچوب دست ما براي اقدامات يكطرفه بسته است.

دكتر متقي: اصلا فصل 7منشور ملل متحد در فضاي سياست بين‌الملل، فصل مجازات است؛ يعني مربوط به كشورهايي است كه امنيت بين‌الملل را در وضعيت مخاطره قرار مي‌دهد و در نتيجه هر قطعنامه‌اي كه صادر شود تعهدات كشورهايي را كه قبلا محكوم شده‌اند، به نوعي گسترش خواهد داد. امروز معلوم نيست كه مفاد اين قطعنامه چيست اما ما با افتخار اعلام مي‌كنيم كه يك قطعنامه جديد وضع خواهد شد. نكته بعدي اينكه تيم مذاكره‌كننده روي اين موضوع تأكيد داشته كه ما درصدد رفع قطعنامه 1929هستيم ولي واقعيت اين است كه مشكلات اقتصادي كه براي ما به‌وجود آمد مربوط به تحريم‌هاي يكجانبه آمريكا و اروپاست. اين تحريم‌ها، تحريم‌هايي هستند كه آمريكا و اتحاديه اروپا خارج از قطعنامه‌هاي شوراي امنيت اعمال كردند؛ يعني اينجا يك بحث خيلي جدي وجود دارد و آن اين است كه كدام‌يك از قطعنامه‌ها مشكلات بيشتري را براي اقتصاد و ساختار مالي و بانكي و بورس ايران به‌وجود آورده است؟ اينجاست كه ما در يك فضاي ابهام قرار داريم و فضاي ابهام اين است كه قطعنامه جديد چه خواهد بود و چه تعهدات جديدي را براي ما ايجاد مي‌كند؟ عموما قطعنامه‌هاي فصل 7منشور ملل متحد تعهدات جديدي را به‌وجود مي‌آورد.

يكي از مقامات تيم مذاكره‌كننده اين بحث را مطرح كرد كه قطعنامه جديد در چارچوب ماده41 منشور ملل خواهد بود. ماده 41عمدتا در راستاي اعمال محدوديت‌هاي گسترده به غير از اقدام نظامي است. به همين دليل است كه من به اين جمع‌بندي رسيدم كه حتي قطعنامه جديد نمي‌تواند تحريم‌هاي سازمان ملل را به‌طور كامل بردارد به‌ويژه وقتي كه بحث هسته‌اي و بحث غني‌سازي با موضوعات ديگر سياست خارجي و رويكرد راهبردي ايران پيوند پيدا كرده است. از همه مهم‌تر وقتي كه آژانس درگير اين موضوع مي‌شود نمي‌توان انتظار داشت كه آژانس رويكرد حمايتي از ما داشته باشد؛ ‌با توجه به اينكه بحث مربوط به پروتكل الحاقي هم در وضعيت موجود مشكلات ما را در رابطه با آژانس بيشتر خواهد كرد.

  • پروتكل الحاقي را هم‌اكنون 120كشور اجرا مي‌كنند، ما چرا براي اجراي اين پروتكل تا اين حد حساسيت به خرج مي‌دهيم؟

دكتر متقي: اولا 67كشور فقط تصويب كرده‌اند. پذيرش با تصويب فرق دارد. نكته بعدي اينكه ما در وضعيت اتهامي قرار داريم، از سوي بسياري از كشورها حقوق بين‌الملل را به حقوق داخلي خودشان ترجيح مي‌دهند كه درباره ايران اين موضوع صدق نمي‌كند، ‌نكته بعد اين كشورهايي كه پروتكل را اجرا مي‌كنند هيچ‌كدامشان در وضعيت تحريم‌هاي گسترده قرار ندارند. اصلا پروتكل الحاقي را مجموعه‌هاي آمريكايي در دهه 1980برنامه‌ريزي كردند براي اينكه سازوكارهاي نظارتي جديدي براي كشورهايي مثل ايران يا عراق به‌وجود بياورند. حرفشان هم اين است كه بايد از قدرت‌سازي‌ و امكان انحراف كشورها جلوگيري شود؛ يعني قبل از اينكه تفكر انحراف ايجاد شود، كنترل شوند. وضعيت ما با خيلي از كشورهايي كه قابليت صنعتي ندارند و در وضعيت غني‌سازي‌ قرار نگرفته‌اند خيلي متفاوت است.

دكتر ايزدي: من فكر مي‌كنم ابعاد توافق براي نخبگان كشور جا نيفتاده است. ما در عمل 2قانون تحريم اصلي داريم. يك قانون تحريم نفتي كه سال‌1996ميلادي بروز و تصويب شد و يك قانون تحريم مالي بانكي كه مربوط به سال 2010است. متأسفانه در بيانيه لوزان اين دو قانون اصلي تحريم براي كشور ما مشكل ايجاد كرده است دست نمي‌خورد. چرا؟ چون در اين دو قانون غيراز موضوع هسته‌اي بحث تروريسم و حقوق بشر هم دخيل هستند و در بيانيه لوزان گفته‌اند فقط تحريم‌هاي هسته‌اي لغو مي‌شود.

به اين جهت به‌نظر مي‌رسد اين تحريم‌ها سرجاي خودشان هستند. اگر شما دقيق‌تر به بحث قوانين تحريم توجه كنيد، ما مجموعا 28قانون تحريم آمريكايي داريم كه از اين 28تحريم، 5مورد آنها در رابطه با مسئله هسته‌اي است و 23مورد آنها مشترك است. سؤال؛ آيا اگر قانون تحريمي به‌خاطر مسئله هسته‌اي و به‌خاطر 2دليل ديگر وضع شده و ما مسئله هسته‌اي را حل كنيم يك‌سوم از تحريم‌هاي آن قانون كم مي‌شود؟ نه نمي‌شود.

از اين جهت من فكر مي‌كنم تحريم‌هاي اصلي سرجاي خودش باقي مي‌ماند و تحريم‌هايي كه از بين مي‌رود آن 5موردي هستند كه تأثيرگذاري كمي در حوزه اقتصاد دارد. يك كار خوبي International Crisis Group كه يك نهاد پژوهشي اروپايي است انجام داده و 2جدول از تحريم‌هاي ايران منتشر كرده است، از 10تحريم كنگره، 3مورد آن هسته‌اي است. در مقابل هر تحريم تأثيرگذاري آن در اقتصاد هم نشان داده است، هر سه‌تاي اين تحريم‌ها تأثيرگذاري اندك در وضعيت اقتصادي كشور دارند. براساس اين جدول يكي تحريم‌هاي نفتي 1996و تحريم‌هاي مالي 2010با تأثيرگذاري بالا در اقتصاد كشور شناخته مي‌شوند كه به‌نظر مي‌رسد اين دو تحريم سرجاي خودشان باقي مي‌مانند چون اين تحريم‌ها فقط اقتصادي نيستند.

  • يعني شما معتقديد براساس تفاهم سوئيس تحريم‌هاي نفتي و مالي سرجاي خودشان باقي مي‌مانند؟

دكتر ايزدي: بله، خبري نيست. چرا؟ چون در بيانيه مشترك كه خوانده شد هر‌بار كه درباره توقف تحريم‌ها صحبت شده است تأكيد شده تحريم‌هاي مرتبط با فعاليت هسته‌اي متوقف مي‌شود. يعني تحريم‌هايي كه به‌خاطر مسائل غيرهسته‌اي اعمال شده سرجاي خودشان هستند و نكته ديگر هم چيست؟ اول در پروسه زماني ايران كارهايي را انجام مي‌دهد و بعد آژانس مي‌آيد و بازرسي مي‌كند و اگر آژانس قبول كرد در آن صورت تحريم‌هاي هسته‌اي فقط تعليق مي‌شود. چون ما در زبان انگليسي كلمه leaft را براي برداشتن تحريم داريم.

  • آقاي ظريف گفتند terminate را استفاده كرديم و در متن هم همين آمده است.

دكتر ايزدي: فرض كنيم terminate و ما قبول كنيم كه لغو مي‌شود. اما براي تحريم‌هاي اروپايي در كنار terminate كلمات ديگري هم اضافه شده است.terminate the implementation استفاده شده است. اين اصطلاح يعني چي؟ يعني اجرا را متوقف مي‌كنند نه خودش را. يعني چي؟ مثالي بزنم. يعني ما مي‌گويم طرح ترافيك جمعه‌ها لغو مي‌شود اين به معني نيست كه قانون طرح ترافيك لغو مي‌شود. لذا از اين اصطلاح اينگونه برداشت مي‌شود كه اجراي تحريم‌ها متوقف مي‌شود نه خود تحريم‌ها. درباره آمريكا هم گفته US will cease the application. لذا براي آمريكايي‌ها حتي قيد ضعيف‌تري به‌كار رفته است.

يك بحثي كه هست اينكه تحريم‌هايي كه بعدا از طرف كنگره آمريكا و اتحاديه اروپا اعمال شد اساس آن تحريم‌هاي شوراي امنيت بود.
دكتر ايزدي: خير اينگونه نيست.

  • آقاي دكتر شافع اينگونه نيست؟

دكتر شافع: از زاويه فصل7 شدن بله، به اين معنا كه به اقدامات يكجانبه آمريكا و اروپا مشروعيت مي‌دهد.

دكتر ايزدي: اين نكته درست است كه زماني كه در سازمان ملل عليه شما قطعنامه صادر شده است به نفع شما نيست.

  • و طبيعتا وقتي اين قطعنامه‌ها لغو شود اساس آن تحريم‌هاي آمريكا و اروپا زيرسؤال مي‌رود.

دكتر ايزدي: اساسش نه؛ خيلي از تحريم‌ها قبل از قطعنامه‌هاي سازمان ملل است. تاريخ دارد. تحريم‌هاي اجرايي كه رئيس‌جمهور آمريكا عليه ايران امضا مي‌كند ابتدا در سال1979 كارتر شروع كرده است، ‌تحريم‌هاي كنگره هم در سال1992 شروع شده است و اين تحريم‌ها سال‌ها قبل از قطعنامه‌هاي سازمان ملل بوده است.

  • خب آن تحريم‌ها، تحريم‌هايي بودند كه تحمل هم كرديم و تأثيري هم در اقتصاد كشور نداشت. تأثير اصلي را از همين تحريم‌هاي بانكي و نفتي گرفتيم كه اشاره فرموديد مربوط به سال2010 است.

دكتر ايزدي: تحريم‌هاي بانكي و نفتي ارتباط خاصي به قطعنامه‌هاي سازمان ملل ندارد.

  • آقاي دكتر شافع، دارند؟

دكتر شافع: 2چيز را از هم تفكيك كنيم. نكته دكتر ايزدي درست است كه خيلي از تحريم‌هاي يكجانبه كه وضع شده است ربطي به قطعنامه‌هاي سازمان ملل ندارد اما اگر خاطرتان باشد همان سال1996 كه كلينتون قانون تحريم‌هاي ايران را تصويب كرد، ‌اين بحث مطرح شد كه اين اقدامات، اقدامات فراسرزميني است و نه فقط شركت‌هاي آمريكايي را براي سرمايه‌گذاري در صنعت نفت و گاز در حوزه ايران محدود مي‌كند، بلكه هر شركت غيرآمريكايي را هم كه بخواهد در اين صنعت اقدام كند تحت مجازات قرار مي‌دهد. اروپايي‌ها اعتراض كردند و گفتند شما نمي‌توانيد قانوني را وضع كنيد و نسبت به خارج سرزمين خودتان اقدام كنيد. بحث حقوقي كه به‌وجود مي‌آيد اين است كه به محض اينكه فصل7 و آن بحث تهديد برداشته شود خيلي از مباني حقوقي اين تحريم‌ها زير سؤال مي‌رود. نكته آقاي ايزدي دقيق است. خيلي از تحريم‌ها پيش از قطعنامه‌ها وجود داشته است اما هميشه در قانوني بودنش اعتراض وجود داشته است. اما اتفاقي كه با صدور قطعنامه‌هاي شوراي امنيت رخ داده بود چه بود؟ اين بود كه به اين تحريم‌هاي يكجانبه بعد حقوقي داده شد و از ايران به‌عنوان تهديد عليه امنيت جهان نام برده شد و اين به تمام اقدامات عليه ايران مشروعيت مي‌دهد؛ ‌اعم از اقداماتي كه در چارچوب قطعنامه است و بيشتر. لذا نكته‌اي كه تيم آقاي ظريف روي آن استدلال مي‌كند اين است كه مباني حقوقي خيلي از اقدامات يكجانبه را از بين مي‌برند، بدون اينكه الزاما بگوييم باعث مي‌شود آمريكايي‌ها مجبور شوند اين اقدامات را يا اين قوانين را بردارند.
دكتر ايزدي: خب تيم آقاي ظريف كه اين كار را مي‌كنند و بارها هم اين كار را كرده‌اند، منتها همين الان عرض كرديم خدمت شما كه ما قرار نيست قطعنامه‌اي در سازمان ملل داشته باشيم. قطعنامه خواهيم داشت و خود اين متن مي‌گويد قطعنامه داريم. اين قطعنامه محدوديت‌هايي براي ما اعمال خواهد كرد كه مي‌تواند از قطعنامه قبلي گلچين شود و بيايد. سؤال؛ اين قطعنامه جديد ما را در كجا قرار مي‌دهد؟ بازهم ذيل فصل7 منشور سازمان ملل است. يعني خيلي از فصل7 سازمان ملل دور نمي‌شويم.

  • درباره زمان تحريم‌ها هم آنها بحث‌هايي مطرح مي‌كنند. اختلاف نظر الان بر اين است كه چه زماني اين تحريم‌ها لغو مي‌شود. آنها مي‌گويند در پايان اجراي تعهدات ايران اما ما مي‌گوييم زودتر از اينها همزمان با اجراي لغو تحريم‌ها.

دكتر ايزدي: اين جمله آقاي روحاني است. طبق اين چارچوب، همه تحريم‌ها، اعم از تحريم‌هاي مالي، اقتصادي و نفتي در همان اجراي توافق لغو خواهد شد، در همان روز اجراي توافق لغو خواهد شد. خب اين حرف درستي نيست و توسط شخصي گفته مي‌شود كه يا متن را نخوانده يا خوانده و جور ديگري مي‌گويد. اين حرف صحيحي نيست. اگر بخواهد اين حرف اصلاح شود بايد بگويد همان روز پايان اجراي توافق. چون بايد تعهدات ما اجرا شود، تازه آژانس بايد راستي‌آزمايي كند و بعد شايد تحريم‌ها تعليق شود.

اگر تفكر دوستان را بپذيريم كه تحريم‌ها باعث كند شدن روند رشد اقتصادي است با اين متن اين چرخ قرار نيست سرعت بيشتري بگيرد. 20 سال است كه مي‌گوييم انرژي هسته‌اي حق مسلم ماست. انرژي هسته‌اي شامل يكي غني‌سازي‌ و يكي بازفرآوري است. بازفرآوري هم مثل غني‌سازي‌ حق كشورهايي است كه انرژي هسته‌اي دارند. در متن آمده كه بازفرآوري صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف شده صادر خواهد شد. شما كه مي‌خواهيد سوخت را صادر كنيد چرا حق بازفرآوري را داده‌ايد؟ معلوم نيست براي چه اين را داده‌اند. اين هم مثل غني‌سازي‌ است.

  • بازفرآوري را تا جايي كه من اطلاع دارم مربوط به همان بحث‌هاي پلوتونيوم و پسماندي كه از سوخت اراك باقي مي‌ماند است كه كاربردهاي مختلف دارد و يكي از آنها هم توليد بمب است. ما براي اعتماد‌سازي‌ گفته‌ايم كه وقتي قصد توليد بمب نداريم بازفرآوري را متوقف كنيم.

دكتر ايزدي: خب احتياج نداريم، من منظورم اين است كه چرا حق بازفرآوري را داده‌ايد. يك زماني شما مي‌گوييد من غني‌سازي‌ نمي‌كنم يك زماني مي‌گوييد من حق غني‌سازي‌ ندارم. خب شما كه نمي‌خواهيد بازفرآوري كنيد حق بازفرآوري را نگه داريد.

  • ما با 2 مقوله مواجه هستيم، يكي بحث الگوهاي رفتاري آمريكاست و ديگري بحث قواعد بين‌المللي است. چطور مي‌شود كه اين توافقنامه را با سازوكار محكمي بست كه روي الگوهاي رفتاري آمريكا سايه بيندازد و نشود از آن فرار كرد و نتوانند نقض كنند؟

دكتر شافع: اگر بخواهيم سؤال را جور ديگري طرح كنيم بايد بپرسيم چه ميزان در توافق ايران و 1+5در جزئيات مي‌توانيم مذاكره كنيم كه به نفع ايران باشد و اثرش را در قطعنامه ببينيم؟ اين به يك بحث كليدي در مذاكره برمي‌گردد. چقدر امتياز دارند كه بدهند و در چه جايگاهي هستند كه امتياز بيشتر بگيرند. كنوانسيون 1969وين درباره حقوق معاهدات ابزارهايي كلي را درباره اينكه طرفين چگونه پايبند معاهدات باشند دارد ولي سؤال اين است كه متن توافق چگونه خواهد بود؟

  • آقاي دكتر ايزدي اشاره كردند ظاهرا از كلماتي استفاده شده كه راه فرار براي آمريكا باز است.

دكتر شافع: به‌نظر من متن آمريكايي و نكاتي كه دولتمردان آمريكايي مي‌گويند داراي 2 نقطه شروع متفاوت براي لغو تحريم‌هاست. يعني آمريكايي‌ها يك نقطه شروع دارند يك نقطه شروع هم ما داريم. به‌نظرم من دو طرف با اين متن كه الزام‌آور هم نيست، چون حقوقي نيست خواسته‌اند از شكست مذاكره جلوگيري كنند. يعني هنوز فاصله خيلي زياد است و دوطرف هم نشان داده‌اند كه 2نگاه و 2ايده‌آل متفاوت و 2 نقطه عزيمت متفاوت دارند و در طول سه‌ماه آينده بايد ديد چقدر مي‌شود اينها را به يكديگر نزديك كرد. من فكر مي‌كنم جلساتي از اين دست مي‌تواند به شفاف‌تر شدن موضوع در سطح جامعه و هم سطح كساني كه مي‌خواهند مذاكره كنند كمك مي‌كند. بين suspendtion و Trermination خيلي فاصله است. آمريكايي‌ها به‌دنبال suspendtion هستند و ايران به‌دنبال Trermination است. اين متن به‌نظرم هيچ‌چيزي را روشن نمي‌كند و عمدا هم مبهم نوشته شده است كه 2 تفسير از داخل آن بيرون بيايد و فضاي داخل كشورها قانع شود. كار سخت از اينجا شروع مي‌شود كه بخواهند متن را كتبي و حقوقي كنند. به‌نظرم كار دشواري خواهد بود، اگر متن دقيق شود مي‌شود ابزارهاي حقوقي را نگاه كرد و ميزان تعهدات را بررسي كرد. اما سؤال اين است كه آيا به آنجا خواهيم رسيد؟

  • آقاي دكتر شافع به امضاي توافق نهايي با ظن نگاه مي‌كنند اگر اين الگوي رفتاري آمريكا ادامه پيدا كند شما فكر مي‌كنيد توافق انجام مي‌شود؟

دكتر ايزدي: من فكر مي‌كنم برگشتن از متن براي ايران راحت نخواهد بود. يعني شما نمي‌توانيد امروز بگوييد ما 6هزار سانتريفيوژ را مي‌پذيريم و فردا بگوييد من 10هزارتا مي‌خواهم...
دكتر شافع: ايران گفته است 6هزار سانتريفيوژ به اين شرط كه روز اول اجراي توافق تحريم‌ها لغو شود.
دكتر ايزدي: آقاي ظريف كه به سناتورهاي انگليسي درس مي‌دهد انگليسي را حتما خوب مي‌داند اما در متن گفته است زماني كه آژانس راستي‌آزمايي كرد آن زمان تحريم‌ها لغو مي‌شود.
دكتر شافع: اتفاقا ابهام جمله در همين‌جاست. در متن انگليسي هم اگر نگاه كنيد نه صراحت شروع دارد، به محض...بقيه‌اش مبهم است. به محض شروع مي‌شود تفسير ايران؛‌يعني همان چيزي كه آقاي دكتر روحاني گفته است.
دكتر ايزدي: ببينيد متن انگليسي مي‌گويد:
The EU will terminate the implementation of all nuclear-related economic and financial sanctions and the US will cease the application of all nuclear-related secondary economic and financial sanctions, simultaneously with the IAEA-verified implementation by Iran of its key nuclear commitments
دكتر شافع: نكته در اينجاست؛ مي‌گويد همزمان با.
دكتر ايزدي: زماني كه آژانس تأييد كند.
دكتر شافع: نه ابهام اينجاست، ايران مي‌گويد با شروع تأييد آژانس، آمريكايي‌ها مي‌گويند با پايان.
دكتر ايزدي: خب متن مي‌گويد ايران بايد implement (اجرا) كند، آژانس هم verify (تأييد) كند.
دكتر شافع: خب همزمان با چي؟ مشكل همين‌جاست.
دكتر ايزدي: ايران كه اجرا كرد بعد آژانس هم تأييد كرد آن موقع همزمان با آن...
دكتر شافع: خب اين تفسير آمريكايي‌هاست، متن مي‌گويد همزمان با اجرا.
دكتر ايزدي: دوستان گفتند ما 45دقيقه دنيا را معطل كرديم تا ترجمه را درست كنيم. بگذاريد روي ترجمه فارسي بحث كنيم. ترجمه فارسي مي‌گويد اتحاديه اروپايي، اعمال تحريم‌هاي اقتصادي و مالي مرتبط با هسته‌اي خود را خاتمه خواهد داد و ايالات متحده نيز اجراي تحريم‌هاي مالي و اقتصادي ثانويه مرتبط با هسته‌اي را، همزمان با اجراي تعهدات عمده هسته‌اي ايران به‌نحوي كه توسط آژانس بين‌المللي انرژي اتمي راستي‌آزمايي شود، متوقف خواهد كرد.
دكتر شافع: همان ابهام اينجا هم هست. همزمان با اجرا، تفسير رئيس‌جمهور ما اين است كه همزمان با «شروع» اجرا.
دكترايزدي: «شروع» اگر مي‌خواست بايد اينجا مي‌نوشت.
دكتر شافع: «پايان» هم ننوشته است.
دكتر ايزدي: خب شما نمي‌توانيد تا كاري انجام نشود آن را تأييد كنيد. شما مثلا اول بايد كارهايي كه بايد در فوردو انجام مي‌شود انجام دهيد بعد آژانس تأييد كند.
دكتر شافع: اگر بخواهيم حقوقي به اين موضوع نگاه كنيم از دل اين جمله نه «شروع» در مي‌آيد نه «پايان». بنابراين اين نقطه اختلاف است. به اين ‌علت مي‌گويم كار سختي پيش‌روي مذاكره‌كنندگان است چون آمريكايي‌ها مي‌گويند «پايان» پذيرفته و تفسير ايراني‌ها اين است كه روزي كه نخستين نماينده آژانس پايش را به ايران گذاشت.
دكتر ايزدي: شما كار را انجام داده‌ايد و بعدا تأييد مي‌گيرد. آنها مي‌آيند مثلا ببينند اتاق را رنگ كرده‌اند يا نه.
دكتر شافع: نه مي‌گوييم همزمان با رنگرزي. بنابراين الان بزرگ‌ترين چالشي كه ممكن است به شكست بينجامد نه در افزايش 6 هزار سانتريفيوژ به 10 هزار است و نه در اينكه ايران بخواهد بگويد در اراك به‌گونه‌اي ديگر رفتار مي‌كنم. سؤال اين است كه اين قولي كه تيم ايران به مردم خودمان داده است. سطح آستانه‌اي كه در مردم بالا برده است براي لغو تحريم‌ها، ‌آيا مي‌توانند مكتوب كنند؟ اينكه مي‌گويم كار سختي است رسيدن به اين دليلش بر اين است كه ايده آمريكايي براي مذاكره با ايده ايران براي مذاكره تفاوت دارد.
دكتر ايزدي: اين نكته آقاي دكتر درست است. ما خبرهايي داشتيم كه 2 روز تأخير شد در بيانيه و دعوا هم سر متن نبود. من فكر مي‌كنم توافق را تصويب كردند و رفته‌اند پيش موگريني و يك بيانيه نوشتند و كمك كردند كه طرفين در داخل مشكل كمتري داشتند. نكته‌اي لازم است طرح كنم اين است كه زماني بايد تعهدات ايران در توافق نهايي الزام‌آور شود كه كنگره آمريكا و مجلس شوراي اسلامي ايران توافق نهايي را به تصويب رسانده باشند. دليل چيست؟ ما معتقديم اگر قرار است دعوايي شود بهتر است الان نمود پيدا كند. اگر ما اين توافق را تأييد كنيم و كنگره زير آن بزند ديگر كاري نمي‌توان كرد.

-----------------------------------------------------------------------

  • قدرت چانه‌زني تعيين‌كننده است

در حقوق بين‌الملل شما مي‌توانيد به يك قاعده يا پروتكل رزرو بدهيد و اين برمي‌گردد به فاز بعدي مذاكرات و قطعا هم چالش‌برانگيز خواهد بود. آيا ايران مي‌تواند در چارچوب توافقي كه به‌صورت تفصيلي تا انتهاي اين دوره 3ماهه تقريبا پيش‌بيني شده بقبولاند كه مراكز نظامي و آن جاهايي كه صرفا ايران نظامي اعلام مي‌كند از نظام نظارتي خارج باشد يا اينكه اين چارچوب نظارتي بدون هيچ استثنايي قطعنامه و پروتكل الحاقي را خواهد پذيرفت و دست آژانس براي بازرسي از هر جايي كه محل ظن و شك است باز خواهد بود؟ مجموع صحبت‌هايي كه در لوزان شد تفاوت‌هايي را بين اين دو نسخه نشان مي‌دهد، از يك طرف برخي از نظرها مي‌گويد فقط در پروسه مربوط به غني‌سازي‌ (از معدن تا محل فرآوري‌هاي اوليه تا جايي كه رآكتور و تجهيزات است) امكان نظارت را مي‌دهيم نسخه بعدي مي‌گويد خير، هر جايي كه ما شك داشته باشيم كه امكان فعاليت هسته‌اي وجود دارد حتي اگر در اين خط سير نباشد هم مي‌تواند مورد بررسي آژانس قرار گيرد. به‌نظرم اين هم جزو نكاتي است كه در بحث نهايي بحث خواهد شد.

  • آبرو ريزي براي آمريكا مهم نيست

خب آمريكايي‌ها را مي‌بينيم در سازمان ملل چه كار مي‌كنند. نحوه برخوردشان با قطعنامه ضداسرائيلي را ديديم، نحوه برخوردشان با جنگ عراق را ديديم. با شوراي امنيت بازي مي‌كنند، ‌زور هم دارند و اين كار را مي‌كنند. يك نكته حقوقي هم من دارم كه با اجازه وارد بشوم به حوزه آقاي دكتر شافع؛ شما ببنيد آمريكايي‌ها يك قانون اساسي دارند كه از لحاظ رتبه حقوقي رتبه يك را دارند. يعني هيچ‌چيزي بالاتر از اين نيست. در مرحله بعدي قوانين بين‌الملل و قوانين فدرال همسطح است. دوستان ما مي‌خواهند قطعنامه جديد بگيرند و مي‌گويند ما ذيل فصل7 برويم و اگر كنگره خواست بازي در بياورد آنجا با قانون بين‌المللي مواجه مي‌شود و نمي‌تواند بازي دربياورد. اين تلقي اشتباه است. چون قانون همسطح است. كنگره اگر از قطعنامه‌اي خوشش نيايد يك رأي‌گيري مي‌كند و چون قوانين فدرال و بين‌الملل همسطح هستند قانون جديد قانون قديم را نقض مي‌كند. آيا اين برايشان آبروريزي مي‌شود يا نه؟ بله آبروريزي مي‌شود. بله آبروريزي است اما برايشان مهم نيست.

  • نگاه مشترك اوباما و كنگره

بعضي فكر مي‌كنند در آمريكا بين بخش اجرايي و كنگره تفاوت رويكردي در ارتباط با تحريم‌ها وجود دارد نگاهي كه من دارم اين است كه دولت آمريكا به خطوط قرمز و الگوهاي برداشتن تحريم و وضع تحريم همانند كنگره واقف است. آيا در مواضع باراك اوباما در گزارش‌هاي سالانه‌اي كه رئيس‌جمهور آمريكا بايد بدهد و براساس آن بسياري از تحريم‌ها را تمديد كند تغييري ديده‌ايم؟

به هيچ وجه.در آگوست سال 2015يعني يك‌ماه بعد از مذاكراتي كه مربوط به توافق نهايي است رئيس‌جمهور آمريكا بايد گزارش مربوط به تروريسم را بدهد. بسياري از تحريم‌ها در شرايطي برداشته مي‌شود كه رئيس‌جمهور آمريكا گواهي بدهد ايران چنين سياست‌هايي را در پيش نگرفته و به هيچ‌وجه باراك اوباما چنين گواهي نخواهد داد. اين يك رويكرد اشتباهي است كه ما احساس مي‌كنيم محافظه‌كاران نگاه متفاوت با دمكرات‌ها دارند. پس احساس نكنيم كه باراك اوباما در بسياري از موارد و موضوعات نگاه متفاوت از نگاه كنگره آمريكا دارد.

کد خبر 291666

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha