آخرین کنسرت داخل ایران گروه کامکارها سال گذشته برگزار شد و پنجشنبه اول مردادماه امسال تالار بزرگ وزارت کشور شاهد اجرای کنسرت دیگری از این گروه بود.
بیژن، ارسلان، پشنگ، اردشیر، قشنگ، ارژنگ و اردوان از اعضای اولیه این گروه، به همراه نیریز کامکار، هانا و صبا کامکار، مریم ابراهیمپور، ارژنگ سیفیزاده، شروین مهاجر و امیر حقیری 15 قطعه موسیقی را در 2 بخش فارسی و کردی به اجرا درآوردند.
قطعات «بیابان بیکران» و «خانهام ابری است» اثر ارسلان کامکار از بهترین قطعات قسمت اول کنسرت بود. در قطعه «خانهام ابری است» که تجربه تازهای از کامکارها در کار با شعر نو است، دفها صدای رعد و برق و تمبک صدای توفان را در میآورند تا همخوانان «خانهام ابری است» را بخوانند.
قسمت «از فراز گردنه خرد و خراب و مست» را سنتور و دف با صدای باد همراهی میکردند و از رباب و عود و سنتور صدای باران میآمد. اجرای قطعات زیبا و به یاد ماندنی کردی در قسمت دوم با دست زدن اعضای گروه در «هوای سیامال»، اوجها و فرودها در «منالینه» و اجرای متفاوت ولی آشنای «شیلوه ـ کابوکی» رنگی جدید به خود گرفت. با هوشنگ کامکار سرپرست گروه کامکارها گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
«جدای از کار و موسیقی، آدمهایی هستیم که به شدت همدیگر را دوست داریم».
هوشنگ کامکار، راز ماندگاری گروه کامکارها را همین موضوع میداند و مدام بر آن تاکید میکند: «این موضوع خیلی مهم است. تاکید میکنم که این دوست داشتن و همدل بودن، اولین دلیل کنار هم ماندن ما طی این همه سال است».
گروه کامکارها در کنسرت اخیر 14 نفره روی صحنه آمدند و هرکدام نقش متفاوتی در اجرای قطعات به عهده داشتند. هوشنگ کامکار ـ سرپرست و آهنگساز این گروه ـ میگوید: «برخی گروهها به گروه بزرگ موسیقی مشهورند.
مثلا 7 کمانچه و 8 نی و 9 تار دارند ولی همهشان یک ملودی را میزنند. چرا باید این همه تارنواز، کاری را انجام دهند که یکنفرشان هم میتواند انجام دهد؟ اگر میخواهند حجم صوتی را بالا ببرند که باید ولوم دستگاه را زیاد کنند.
آن قدر سیستمهای صوتی پیشرفت کرده که احتیاجی نیست 9 تار در گروهی یک ملودی را بزنند تا حجم صوتی بالا برود. برای گروه ما رنگآمیزیهای مختلف سازها بسیار جذاب و مهم است. میکوشیم از تمام رنگهای صوتی سازهای موجود در گروه استفاده کنیم و کار سازها فقط جواب دادن به خواننده نباشد.
در گروه کامکارها از نظر آهنگسازی و تنظیم روی سازها فکر میشود تا همه سازها یک ملودی ساده را ننوازند و هر کدام رنگی به قطعه بدهند. در قطعهای ممکن است کمانچه نقش بیشتری داشته باشد و در قطعهای دیگر سنتور. ولی بقیه سازها قطعه را رنگآمیزی صوتی میکنند. در اجرای قطعات قدیمی کردی نیز همین کار را میکنیم. سازها بیدلیل روی صحنه نیستند و هر کدام وظیفهای دارند».
میتوان گفت این نوع نگاه به گروه موسیقی را آنها از پدرشان یاد گرفتهاند. حسن کامکار – پدر و پایهگذار گروه کامکارها - علاوه بر گردآوری این خانواده موسیقی، حافظه خارقالعادهای نیز در حفظ ملودیها و تصانیف کردستان داشته است.
او در 12سالگی در مدرسه موزیک نظام استخدام میشود و در دسته موزیک ارتش با انواع سازهای بادی آشنا شده و نواختن آنها را بهخوبی یاد میگیرد. در 15سالگی به نواختن ویولن روی میآورد و همین ساز را به عنوان ساز تخصصی انتخاب میکند.
در سال1340 اولین هنرستان موسیقی کردستان را با حمایت وزارت فرهنگ آن زمان تاسیس میکند و در سالهای 46 و 47 میتواند 4 گروه موسیقی تشکیل بدهد. این گروهها که یکی از آنها گروه بانوان و گروه دیگر کودکان بودند، تا اوایل انقلاب نیز فعالیت داشتند.
او در ابتدای تشکیل گروه نیز آهنگهای فولکلوریک کردی را توسط فرزندان خود – که هر یک ساز متفاوتی میزدند – اجرا میکرد. هوشنگ به خاطر تحصیلات در زمینه آهنگسازی یکی از اولین آهنگسازان موسیقی ایرانی است که سعی کرده شعر نو فارسی را با موسیقی سنتی اجرا کند.
آلبوم «گلستانه» با صدای شهرام ناظری از معروفترین این تلاشهاست. علاوهبراین، گروه کامکارها، دست به نوآوریهای زیادی در موسیقی نواحی، فولکلور و سنتی ایران زده است که قطعه «اوراد خوانی» یکی از مهمترین آنهاست.
هوشنگ کامکار در جواب به این سؤال که تا چه حد نوآوری را در موسیقی سنتی مجاز میداند، میگوید: « این پرواز بستگی به قدرت و دانش شخصی دارد و اینکه تا چه حد به اساس موسیقی و فرهنگ خود مسلط است. اعتقاد من بر این است که جوانها روی فرهنگ قدیمی خودمان بایستند و آنجا را مبنای پرواز خود قرار دهند؛ مثل درختی باشند که ریشهاش در زمین و شاخ و برگهایش تا آسمان رفته است».
او برای جذابیت و زیبایی اثر اهمیت خاص و ویژهای قائل است؛ «میشود و باید هرگونه سنتشکنی را انجام داد ولی جنبه زیبایی و مخاطب را نباید از نظر دور داشت. باید کاری کرد تا مخاطب به دنبال کار کشیده شود نه اینکه هر چه مخاطب میخواهد تحویلش داد. باید جلوتر از مخاطب حرکت کرد و در عین حال، او را مجذوب کرد. زیبایی یکی از جنبههای مهم کار هنری است.»
هوشنگ کامکار یکی دیگر از دلایل ماندگاری گروه کامکارها را این موضوع میداند که هیچکس خود را بالاتر از بقیه نمیداند؛ «در گروه ما همه کارشان را بلدند. در بسیاری از گروهها نوازندهای خود را خیلی بالاتر از بقیه میداند و همین موضوع باعث مشکل میشود. در گروه ما خیلی خوب وجود ندارد و همه خوب هستند.
همه ما برای یک چیز روی صحنه میرویم. همه ما میخواهیم یک اثر را خوب اجرا کنیم و هیچکس به این فکر نمیکند که چرا آن یکی بیشتر ساز زده و من کمتر. همه میخواهند کارشان را به بهترین نحو انجام دهند چرا که میدانند اصل مهم، اجرای درست و زیبای قطعه است». نبود خواننده ویژه و اصلی، یکی از مهمترین ویژگیهای گروه کامکارهاست.
این گروه بارها با خوانندگان مطرح و بزرگ روی صحنه رفته یا آلبوم ضبط کردهاند اما هرگز از یک خواننده تک در کارهای خود استفاده نکردهاند. هوشنگ کامکار یکی از مشکلات موسیقی را خوانندهسالاری میداند و معتقد است در ذات و خصلت و مخاطب نیز رسوخ کرده است؛ «کارهایی که ما اجرا میکنیم، موسیقی سنتی نیست که خوانندهای بخواند و نوازندهها هم جوابش را بدهند، مقدمهها را عین خواننده، یکصدایی جواب بدهند و رنگی بزنند و تمام. ما نمیخواهیم که خواننده آنقدر مهم باشد که سازها فقط فضاسازی کنند.
وقتی موسیقی تنظیم میشود، برایش فکر میشود و هرکدام از سازها نقش ویژهای در اجرا به عهده میگیرند. صوت خواننده هم نقش ویژهای پیدا میکند و به نوعی تبدیل به ساز میشود.
در موسیقی ما، صوت آنچنان نقش مهمی ندارد که سازها بخواهند برای او کار کنند. اهمیت خواننده برای ما تقریبا به اندازه تار است و از صوت او به عنوان رنگ صوتی در قطعه موسیقایی استفاده میشود».
وی در پاسخ به این سؤال که خواننده با خواندن شعر، مفهومی را به مخاطب میرساند که ساز از عهده آن برنمیآید، میگوید: «درست است؛ شعر خوانده میشود و مفهومی دارد. شعر را بدون موسیقی هم بخوانیم مفهوم دارد اما دلیل بر این نیست که چون مفهوم دارد بالاتر از ساز قرار بگیرد. شعر در اکثر کارهای ما با گروه کر خوانده میشود و این گروه کر برای ما همان اهمیت تکخوان را دارد.
در موسیقی ما همه در حال کار هستند و نقش ویژهای را برعهده دارند و اینگونه نیست که کسی چون شعری را میخواند و مفهومی را میرساند، برتر از دیگران باشد. البته ما هم قبول داریم و دوست داریم کاری را که تنظیم میکنیم توسط یک خواننده خوب خوانده شود. نبود خواننده خوب مثل این میماند که قطعه تنظیم شده خوب را تارنواز ضعیف همراهی کند.
خواننده باید صدای خوب و درستی داشته باشد که ما هم همیشه این موضوع را رعایت کردهایم. همه کسانی که در گروه ما میخوانند، صدای درست و خوبی دارند و خارج نمیخوانند. برای ما اینکه خواننده چهچهه بزند و فلان گوشه دستگاه بهمان را خوب بلد باشد، اهمیتی ندارد؛ برای ما درست و زیبا خواندن مهم است و اینکه خواننده خارج نخواند».
این موضوع را نیز هوشنگ کامکار دلیل دیگر ماندگاری این گروه میداند. او میگوید که همین موضوع نبود خوانندهسالاری یکی از دلایل عدم وجود مشکلات در گروه است؛ «گروهی است که فلان خواننده میگوید 90درصد پول مال من است چون همه سازها برای صدای من زدهاند.
شاید گروهی بار اول این موضوع را قبول کند ولی برای دفعات بعد، زیر بار نمیرود و گروه از هم میپاشد.» هوشنگ کامکار میگوید که تمام اعضای گروه کامکارها به طور مساوی از درآمد حاصله از گروه بهرهمند میشوند و این هم یکی دیگر از دلایل ماندگاری گروه است؛ «مسئله مالی، مسئلهای بسیار مهم است.
همه ما از آهنگساز و خواننده و نوازنده، هر چیزی که به دست بیاید را تقریبا به طور مساوی برداشت میکنند و کسی هم اعتراضی ندارد. بسیاری از گروههای موسیقی به خاطر مسائل مالی از هم پاشیده شدند».
اما گروه کامکارها میماند و هر چند سال نوازندههای جوان نیز به آنها اضافه میشود. هوشنگ کامکار درباره اینکه ورود این جوانها برای توانایی آنهاست یا صرفا نشان دادن جوانگرایی گروه، میگوید: «سازشان را که بشنوید، متوجه میشوید که دستکمی از استادان شناخته شده ندارند. جوانها در جامعه ما متاسفانه جایی برای معرفی خودشان ندارند. هیچکس کمکی نمیکند تا جوانها معرفی شوند. گروههای زیادی در ایران است که همه جوانند و کارشان خیلی بهتر از کسانی است که 6هزار نفر در هر شب به اجرایشان میروند».
شروین مهاجر (نوازنده کمانچه)، ارژنگ سیفیزاده (نوازنده تار) و امیر حقیری (نوازنده دف) 3 جوانی بودند که از روزهای یک تا 3 شهریور ماه، گروه کامکارها را همراهی کردند و در تکنوازیها هم خوش درخشیدند. گروه کامکارها در این چند دهه، ماندگار ماندهاند و هر ساله اعضای جدیدی به آنها اضافه میشوند تا جمله معروف «ایرانیها نمیتوانند کار جمعی انجام دهند» لااقل در مورد آنها از اعتبار بیفتد.
هم گروه، هم خانواده
28سال از فعالیت رسمی گروهی میگذرد که 40سال سابقه همکاری دارند. از حوض حیاط خانهشان در سنندج به تالارها و کنسرتهای اروپا و آمریکا رسیدند و نامشان چنان آوازهای در جهان انداخت تا مایکل نایمن ـ آهنگساز بزرگ انگلیسیـ برای همکاری با آنان به تهران بیاید. هر چند این همکاری به علت ناآشنا بودن نایمن با موسیقی کردی از طرف گروه کامکارها پذیرفته نشد.
اوایل دهه 50 شمسی هوشنگ، بیژن، پشنگ، ارژنگ و ارسلان که موسیقی را از پدر آموخته بودند، برای تحصیل به تهران رفتند و با محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان، گروه عارف و شیدا را شکل دادند؛ گروهی که محمدرضا شجریان و شهرام ناظری ـ به عنوان خواننده ـ در آنها حضور داشتند و با برگزاری کنسرتهای متعدد، شیوه و اجرای جدیدی از موسیقی ایرانی را به همه معرفی کردند.
بعد از چند سال هوشنگ پسر بزرگ حسن کامکار به موسیقی سنتی بسنده نکرد و برای یادگیری موسیقی کلاسیک غربی به ایتالیا و آمریکا سفر کرد. در اوایل انقلاب پس از بازگشت به ایران قطعه «کجایید ای شهیدان خدایی» را ساخت؛ اثری که در دستگاه ایرانی و به شیوه آهنگسازی غربی و سمفونیک نوشته و اجرا شده است.
در طول سالها هوشنگ کامکار ـ که آهنگساز و سرپرست گروه کامکارهاست ـ به واسطه آشنایی کامل با موسیقی علمی جهان و به کارگیری این آشنایی در نگاه به موسیقی اصیل ایرانی، نوعی موسیقی چندصدایی ایرانی آفریده که مورد توجه منتقدان قرار گرفته است.
اولین کنسرتهای رسمی گروه تحت عنوان «گروه کامکارها» از اوایل انقلاب آغاز شد که چون امروز، متشکل از 2 قسمت فارسی و کردی بود. از اواخر سالهای 60 و اوایل سالهای 70 شمسی، کنسرتهای اروپایی کامکارها آغاز و با استقبال بینظیری همراه شد.
تورهای اروپایی این گروه در قالب موسیقی فارسی و کردی توانست علاوه بر معرفی موسیقی ایرانی و کردی، مخاطبان این موسیقی را در این قاره افزایش دهد تا حدی که بارها به دیگر کشورهای جهان نیز دعوت شدند.
از نیمه دوم دهه 70 و با ورود فرزندان و همسران کامکارها به گروه، روند موسیقی آنها به سمت چندصدایی رفت و تحول ویژهای در نوع موسیقی آن به وجود آمد. گروه کامکارها با حفظ اصالت موسیقی ایرانی، موسیقی متفاوتی را در آثارشان پدید آوردند و قطعات قبلی خود را نیز مجددا اجرا کردند.
یکی از اجراهای موفق و مهم این گروه، در فستیوال لوچیاتو بریو بود.در این چند دهه با وجود مشکلات مختلفی که این گروه با آن مواجه بودند، کارشان را ادامه دادهاند. گروه کامکارها جزو معدود گروههای موسیقی خانوادگی در جهان است و نکتهای که درباره این گروه از آن بسیار صحبت میشود، ماندگاری آنهاست. به نظر میرسد که با گذشت زمان و زیادتر شدن اعضای خانواده، در آیندهای نزدیک، شاهد اجرای ارکستر بزرگ کامکارها خواهیم بود. به راستی راز ماندگاری کامکارها در چیست؟
اردشیر کامکار: موسیقی سنتی و تکنیکهای سازی را پس از پدر، نزد محمدرضا لطفی و پشنگ کامکار کامل میکند. هدف اصلیاش گسترش صدا و تکنیک ساز کمانچه است و در این زمینه قطعات سخت ویولن استاد صبا را با کمانچه اجرا کرده.
قشنگ کامکار: تنها خواهر این 7 برادر است که در کودکی ویولن را از پدرش آموخت. او برای یادگیری سهتار به تهران آمد و از همدورهایهای محمدرضا لطفی و حسین علیزاده بود. او هم اکنون به خانمها آموزش سه تار میدهد.
بیژن کامکار: از بهترین نوازندههای دف در ایران است. در این کنسرت نوازنده رباب بود و به محض اینکه در قطعه «هوای سیامال»دف به دست گرفت با تشویق شدید حاضران مواجه شد. او سالها با گروههای شیدا و عارف همکاری داشته است.
ارسلان کامکار: نوازنده چیرهدست ویولن است و سالها با ارکستر سمفونیک تهران در نواختن این ساز همکاری داشته است. در گروه کامکارها عموما عود میزند و از آهنگسازان این گروه نیز هست. بسیاری از قطعههای بخش موسیقی فارسی کنسرت اخیر از ساختههای او بود.
ارژنگ کامکار: هم نقاش است و هم نوازنده تمبک. با گروه عارف و شیدا همکاری داشته و درسال 1370 نمایشگاهی از نقاشیهای خود را در گالری سیحون به نمایش گذاشت. ارژنگ در این کنسرت به خوبی از ضربههای تمبک برای پاساژ دادن میان ملودیها استفاده میکرد.
هوشنگ کامکار: سرپرست و آهنگساز گروه است که هیچ گاه در اجرای کنسرتها روی صحنه نمیآید. در مدرسه سانتا سیسیلیای شهر رم و دانشگاه سان فرانسیسکو به تحصیل آهنگ سازی پرداخته و کتابهای مهمی نیز در زمینه موسیقی ترجمه کرده است.
پشنگ کامکار: از اعضای اصلی گروه شیدا و عضو اولیه گروه کامکارهاست. مدرس و نوازنده سنتور است و آهنگسازان گروه از صدای بم او در اجرای قطعات کردی به زیبایی بهره میبرند. در این کنسرت قطعه «دل شکاو» با تکخوانی او همراه بود.
اردوان کامکار: سنتورنواز نوآور گروه کامکارهاست که پس از فرا گرفتن کامل تکنیک نواختن این ساز، به مطالعه آواز و سازنوازی تحت نظر پشنگ کامکار میپردازد. او نحوه سنتی تکنیک نواختن سنتور را گسترش میدهد و شیوه جدیدی در نواختن این ساز ملی را ابداع میکند. او آهنگ سازی را نیز نزد ارسلان و هوشنگ فرا گرفته و قطعهای از این کنسرت، ساخته اوست.