مجموع نظرات: ۰
شنبه ۵ آبان ۱۳۸۶ - ۰۴:۴۹
۰ نفر

زهرا سپیدنامه: هنر همیشه آنجایی که انتظار نداریم سر و کله‌اش پیدا می‌شود؛ در دل بیابان، وسط یک شهر‌کوچک و محروم با محیطی روستایی، شهری در 200 کیلومتری اهواز به نام رامهرمز.

اینجا یک خانه یک طبقه ساده است با یک حیاط پت ‌و پهن، یک باغچه کوچک که می‌‌‌گویند هنگام بهار گل می‌دهد و نیم‌دوجین پسر، عروس و نوه و... اما آنچه قرار است ما را متعجب کند، آن سوی در کوچک و سفید رنگی اوارد خانه فاطمه مرسلی که می‌شوی، از آنچه پیش رویت گسترده شده، متعجب می‌مانی.

تضاد عجیب داخل و خارج خانه آدم را متحیر می‌کند. هر چقدر محیط بیرون، روستایی است، دکوراسیون عجیب و غریب داخل خانه آدم را یاد ژورنال‌‌های دکوراسیون داخلی می‌اندازد. خانم مرسلی، مادر 58 ساله رامهرمزی، دکوراتور داخلی است.

تمام دکور زیبای خانه‌اش را خودش ساخته؛ آن هم با اشیای دور ریختنی.

خانه مرسلی پر است از انواع و اقسام تشتک‌های نوشابه، ته قوطی شیر، جای روغن و... که با آرایشی غیرطبیعی جزئی از دکوراسیون هستند.

فاطمه مرسلی تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ همه فعالیت‌هایش خودآموخته است. تازگی‌ها چند نمونه از کارهایش را برای یکی از دانشگاه‌های آمریکا فرستاده و آنها هم برایش مدرک فوق‌لیسانس دکوراسیون داخلی فرستاده‌اند.

فقط 50 هزار تومان

فاطمه مرسلی دکوراسیون زیبای خانه‌اش را فقط با 50 هزار تومان درست کرده است؛ «فقط یک کم حوصله می‌‌خواهد و سلیقه. به نظر من فقط وفقط جنس گران خریدن مهم نیست.

من دوست دارم با چیزهایی که دیگران دور می‌ریزند و پارچه‌های ارزان‌قیمت، دکوراسیون درست کنم. پارچه پرده‌های خانه من از ارزان‌ترین جنس نایلونی پارچه است.

آنها را طبق الگویی که دوست داشتم بریدم، بعد با هویه‌کاری پرده‌هایی با شکل‌‌های متفاوت درست کردم؛ پرده‌هایی برای ورودی هال، آشپزخانه و اتاق خواب.

از همان پارچه با استفاده از هویه‌کاری رومیزی هم درست کردم. طبقه‌هایی را که روی دیوار می‌بینید، سال‌ها پیش به نجاری سفارش دادم؛ کمد و وسایل چوبی مستعملی که داشتم به نجار دادم و برایم این قفسه‌ها را ساخت.

آنها را روی دیوار نصب کرده‌ام و به عنوان طاقچه ازشان استفاده می‌کنم. گلدان‌هایی که روی طاقچه می‌بینید، همه و همه، کاسه‌های شکسته چینی و سفالی‌‌ای هستند که با گواش رنگشان کرده‌ام؛ داخل این کاسه‌ها، گل‌های مصنوعی‌ای که از شاخه افتاده بودند، گذاشته‌ام و با هسته هلو و چند نوع میوه تزئینشان کرده‌ام.

گلدان های کوچک سفید هم ته بطری‌های وایتکس و مایع ظرفشویی‌ای هستند که با روبان‌های قرمز تزئین شده‌اند.

 هر چه در این خانه می‌بینید یا ساخته دست خودم است یا اجناس ساده و ارزانی است که به راحتی در شهر کوچک و محرومی مثل رامهرمز پیدا می‌شوند! بعضی از این دورریختنی‌‌ها به قدری تغییر کرده‌اند که دیگر قابل شناسایی نیستند!»

از وقتی مبصر شدم!

فاطمه مرسلی از وقتی به یاد دارد، در حال ساختن بوده است؛ «عادت دارم به هر شیئی که دم دستم بیاید، از دریچه‌ای دیگر نگاه کنم.

همیشه فکر می‌کنم خب، مثلا این سبد پیاز و سیب‌زمینی چه شکل زیباتری می‌تواند داشته باشد؟ یا این تکه جداشده از فلان اسباب‌بازی نوه‌ام حالا می‌تواند جای چه چیز در خانه‌ام را بگیرد؟!». اولین تجربه دکوراسیون خانم مرسلی به سال‌های بسیار دور برمی‌گردد؛ به زمانی که برای اولین بار مبصر کلاس شده است؛ «فکر کنم چهارم یا پنجم ابتدایی بودم که این فکر به سرم افتاد.

مبصر کلاس بودم، می‌خواستم شکل و شمایل کلاس را عوض کنم، آن موقع بلایی سر تخته پاک‌کن آوردم که معلم‌مان نمی‌دانست چگونه با آن تخته را پاک کند! دلم می‌خواست هنر بخوانم اما آن موقع مثل حالا تنوع رشته نبود؛ دخترها اصلا درس نمی‌خواندند. من که پدرم شرکت نفتی و تحصیل‌کرده بود، اجازه داد دخترهایش مثل پسرها درس بخوانند.

من هم رشته طبیعی خواندم چون رشته دیگری نبود. یک رشته‌ای به نام خانه‌داری بود اما آن موقع کسی به این رشته بها نمی‌داد. یادم می‌‌آید سرکلاس می‌رفتم و مثلا زیست‌شناسی می‌خواندم، در حالی که همه هوش و حواسم پی چیز دیگری بود؛ اینکه برای زیباتر شدن تخته سیاه چه می‌توان کرد یا سر خرده‌ گچ‌های ریخته شده پای تخته چه بلایی می‌توان آورد».

جهازی از دور ریختنی‌ها!

«همه جهازم را خودم درست کردم؛ 18 سالم بود که عروسی کردم؛ دانش‌آموز بودم. آن موقع رسم بود پدرعروس از داماد به عنوان شیربها پول می‌گرفت و با آن جهاز تهیه می‌کرد اما من مخالف این رسم بودم؛ نگذاشتم پدرم هیچ پولی از شوهرم بگیرد. گفتم همه جهازم را خودم درست می‌کنم.

آن موقع برای خودم سرویس مبلمان و تخت طراحی کردم و به نجار محل سفارش دادم. بقیه جهازم را هم با دورریختنی‌ها ساختم؛ جعبه‌های میوه را به خانه آوردم، رنگ کردم و با تکه‌دوزی برای رومیزی چهل‌تکه درست کردم. یک بخاری مستعمل داشتیم که با تغییرات جزئی‌ای آن را تبدیل به میز کردم؛ شیشه بخاری را شکستم و از داخل بخاری به عنوان گلدان‌ استفاده کردم، وسایل آشپزخانه‌ام را با تکه‌‌دوزی درست کردم و با ظرف‌های شکسته خانه، گلدان‌‌های فانتزی ساختم.

روی چوب‌های مستعمل گونی کشیدم و با استفاده از گل‌های‌مصنوعی و تکه‌دوزی، تابلوهای گونی درست کردم.

یادم می‌آید وقتی جهازم را چیدم تا همه آن را ببینند، با اینکه وسایل خانه بسیار زیبا شده بود، هیچ‌کدام از اقوام هنرم را درک نکردند؛ برایشان عجیب بود.

می‌گفتند مگر عروس خودش باید قلم به دست بگیرد و رنگ‌آمیزی کند؟ مگر عروس باید نجاری کند؟ این گونی‌ها چیست که به در و دیوار خانه چسبانده؟ اما هیچ‌کدام از آن حرف‌ها برای من مهم نبود. خوشحال بودم که زندگی مشترکم را جایی لابه‌لای دورریختنی‌های دوست‌‌داشتنی‌‌ام آغاز کرده‌ام».

طویله‌ای با دیوار سنتی!

« ازدواج که کردم برای زندگی از آبادان به رامهرمز آمدیم. رامهرمز حالا تقریبا شهر شده اما آن موقع کاملا روستایی بود و آمدیم در یکی از اتاق‌های خانه برادرشوهرم ساکن شدیم. خانه‌ای روستایی بود و حیاطش همه گل و شل.

یک طویله بی‌قواره هم گوشه خانه بود. چند روز بعد از اینکه جابه‌جا شدیم، شروع کردم به تغییر و تحول در خانه؛ از طویله هم شروع کردم؛ دیوارهای طویله را رنگ بنفش تیره زدم، روی در طویله حرف ط کشیدم و کنارش عکس گاو.

بیچاره مردم‌محل تا به حال طویله بنفش ندیده بودند! فکر کنم خود گاوها هم متعجب شده بودند! از طویله تا جلوی در خانه را سنگ‌چین کردم؛ طوری که روی گل و شل‌ها محل زیبا و تروتمیزی برای تردد درست کرده و کنارش را با گلدان‌های قشنگ تزئین کردم.

این راه سنگ‌چین را تا محل پخت و پز ـ که سمت دیگر حیاط بود ـ ادامه دادم. دیوار آشپزخانه را صورتی کردم. آن موقع با هیزم غذا می‌پختیم و هنوز خبری از اجاق گاز نبود. یادش به‌خیر، خانه‌مان جزء قشنگ‌ترین خانه‌های روستا بود!».

فوق‌لیسانس دکوراسیون

خانم مرسلی فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی بتواند در شهرستان کوچکی مثل رامهرمز مدرک بین‌المللی بگیرد؛ آن هم فوق‌لیسانس. «می‌دانستم دانشگاه ایکامرس آمریکا به کسانی که هنری دارند اما مدرک ندارند، مدرک دانشگاهی می‌دهد؛ البته می‌دانستم این دانشگاه بسیار سختگیر است و باید به هنرمند بودن افراد پی ببرد که این هم به این راحتی‌ها امکان‌پذیر نیست.

خواستم شانسم را امتحان کنم، عکس‌های دکورهایی را که درست کرده بودم فرستادم. سال 81 بود. حدود یک سال طول کشید تا کارهایم را تأیید کردند. باورم نمی‌شد اما بالاخره برایم مدرک فوق‌لیسانس فرستادند».

دوست دارم آموزش بدهم

خانم مرسلی برای کارش مشتری‌های زیادی دارد؛ «تا به حال 2 نمایشگاه از دکوراسیون اتاق کودک و بزرگسال برگزار کرده‌ام؛ مشتری‌های زیادی هم داشته‌ام. دلم نمی‌خواهد مجموعه‌هایم را بفروشم، دوست دارم آنها را آموزش بدهم.

خیلی‌ها باورشان نمی‌شود بتوان با این قیمت‌های پایین اتاق کودک درست کرد یا حتی جهیزیه ساخت! شهر من شهر محرومی است و مردم آن هم فقیرند؛ خیلی خوب است اگر یاد بگیرند با وسایل دورریختنی برای خودشان ویترین درست کنند.

به دنبال گرفتن مجوز برای آموزشگاه هم رفته‌ام؛ اول موافقت نمی‌کردند اما وقتی مانتو و کیف و کفش تنم را دیدند که با پارچه‌های ارزان درست شده بود، برای آموزشگاه هم مجوز دادند.

دلم می‌خواهد هنرم را به دختران جوان بیاموزم. دوست دارم به آنها یاد بدهم که از هیچ برای خودشان دنیایی زیبا بسازند!».

کتاب‌هایی برای زندگی زیباتر

 خانم مرسلی تا به حال 2 کتاب منتشر کرده است که جریان انتشار این کتا‌ب‌ها هم بسیار شنیدنی است؛ «کتاب‌آویژه 1، اولین کتابی است که منتشر کردم.

تمام ست‌های این کتاب و وسایلی که ساختنش آموزش داده شده، از دور ریختنی‌هاست و درست کردنش هم بسیار ساده و برای عکس‌برداری از ست‌های اتاق، اتاق بزرگی در یکی از روستاهای اطراف رامهرمز کرایه کردیم؛ دیوارهایش را رنگ کردیم، وسایل بردیم و ست‌ها را توی اتاق چیدیم و عکس گرفتیم.

اگر اتاق را ببینید باورتان نمی‌شود که همان اتاق باشد! کتاب «آویژه 2» هم همین‌طور. این کتاب‌ها به عنوان منبع کتب فنی و حرفه‌ای مقطع راهنمایی انتخاب شده و برای دختران جوان آموزش بسیار خوبی است.

در این کتاب‌ها الگوهای تکه‌دوزی‌ها با شکل و اندازه حقیقی وجود دارد و لازم نیست کارآموزان الگوها را با نسبت‌های ریاضی چند‌برابر کنند تا به اندازه واقعی برسند.

3 جلد کتاب دیگر آماده چاپ دارم اما متاسفانه دیگر بودجه چاپ کردن آنها را ندارم. اگر کسی پیدا شود و حمایت مالی کند این کتاب‌ها راهنمای بسیار خوبی برای دختران جوان هستند».

رابطه عجیب محرومیت و خلاقیت

محرومیت برای فاطمه مرسلی حادثه خجسته‌ای بوده و دسترسی نداشتن به وسایل شیک و مد روز باعث شده تا به راحتی بتواند هر چه را که در ذهن تصور می‌کند، با کم‌ ارزش‌ترین وسایل بسازد

سر بی‌مصرف عروسک

اگر در خانه کودک شیطانی دارید که دائم عروسک‌هایش را خراب می‌کند و سرشان را می‌کند، می‌توانید به راحتی با آن، جا جورابی درست کنید.

یک خانه معمولی و تا حدودی قدیمی

نمایی از هال خانه فاطمه مرسلی. همه چیز در این تصویر، ساخته دست خانم مرسلی است. خانه خانم مرسلی یک خانه معمولی و تا حدودی قدیمی است؛ برای همین هم آدم وقتی وارد خانه می‌شود، از دیدن چنین نمایی غافلگیر می‌شود.

جلد چند بار مصرف

اگر شما هم مثل همه پدر و مادرها دغدغه جلد کردن کتاب‌های فرزندانتان را دارید، می‌توانید از این جلد پارچه‌ای استفاده کنید و آن را با تکه پارچه‌هایی که در خانه دارید، بسازید. این جلد قابل شست‌وشو است و می‌توانید سال دیگر هم از آن استفاده کنید

کوسن‌های رنگی

هال خانه مرسلی با کوسن‌های رنگی بسیار زیبایی تزئین شده که همه از پارچه‌های مستعمل و تکه‌دوزی درست شده‌اند.

آشپزخانه‌ای از دورریختنی‌ها

این هم سرویس کامل‌ آشپزخانه؛ ظرف چای، قند و... که در تصویر می‌بینید، همه‌شان جای مربا و ترشی است که به این صورت درآمده. گلدان‌های زرد هم سر بطری شیر است؛ همان بطری‌های پلاستیکی‌‌ای که از دستشان روز و شب نداریم و نمی‌دانیم چه کارشان کنیم.

مدرک بین‌المللی خانم مرسلی

خانم مرسلی فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی بتواند در شهرستان کوچکی مثل رامهرمز مدرک بین‌المللی بگیرد؛ آن هم فوق‌لیسانس.

ته بطری وایتکس

قندان! ته بطری وایتکس با کمک روبان و گل‌های مصنوعی مستعمل، تبدیل به یک قندان بسیار زیبا شده است.

درست روبه‌روی در ورودی

 دیوار پذیرایی را قفسه‌های چوبی و گلدان‌های مستعمل بازسازی شده تزئین‌کرده‌است؛ منظره‌ای زیبا درست جلوی در ورودی خانه. 

طراحی لباس

این لباس‌ها را فاطمه مرسلی 7 ـ 26 سال قبل برای بچه‌هایش طراحی کرده؛ از لباس‌های خواهر و برادرانش که مستعمل بودند؛ لباس‌ بازی، لباس مهدکودک و لباس مهمانی!

سرویس گربه

سرویس گربه که عکس روی جلد «آویژه 1» هم هست، یکی از زیباترین مجموعه‌های کتاب است.

2 سطل که گوشه اتاق می‌بینید قوطی‌های بزرگ روغن هستند، قاب‌ها هم قاب‌های فرسوده‌ای هستند که از تو رنگ‌آمیزی شده‌اند.

جنس پارچه‌های پرده اتاق، پارچه‌های بسیار ارزان نایلونی است اما برای پتو و فرش و ساک‌هایی که می‌بینید، اتفاق جالبی افتاده؛ خانم مرسلی آگهی‌ای در روزنامه داده که همه پتوهای پشم شیشه مستعمل را خریدار است. بعد از خرید پتوها آنها را شسته و در آفتاب خشک کرده، بعد آنها را به هم دوخته و از پشم شیشه آنها پتو و فرش و ساک‌های بچه درست کرده است.

کل این مجموعه برای خانم مرسلی 30 هزار تومان هزینه داشته؛ این در حالی است که این مجموعه‌ در نمایشگاه تا 300-200 هزار تومان هم مشتری داشته است. الگوی گربه در تمام سایزهایی که می‌بینید، در کتاب موجود است

کد خبر 34927

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز