اواسط سال84 با كشف جسد زني در خانهاش تحقيقات پليس براي كشف راز جنايت شروع شد. بررسيها حاكي از آن بود كه قاتل پسر جوان خانواده بوده كه دست به قتل مادرش زده است. او بازداشت شد و با اعتراف به جنايت گفت: مدتها بود كه به دختري علاقه داشتم اما مادرم مانع ازدواجم بود. به همين دليل نقشه قتل مادرم را با دختر مورد علاقهام در ميان گذاشتم.
ابتدا ميخواستم پدر و مادرم را با قرص سيانور به قتل برسانم اما روز حادثه وقتي مادرم از محل كارش به خانه برگشت او را خفه كردم. بهدنبال اعترافات پسر جوان، دختر مورد علاقهاش نيز بازداشت شد. آنها در دادگاه كيفري استان تهران محاكمه و پسر جوان به اتهام قتل به قصاص و دختر جوان به اتهام معاونت در قتل به 10سال حبس محكوم شدند. مدتها از صدور اين رأي ميگذشت اما اولياي دم حاضر به اجراي حكم نبودند.
از سويي حاضر نبودند پسر جوان را نيز ببخشند. در اين شرايط پسر جوان بعد از 11سال از دادگاه درخواست اعمال ماده429 را كرد. او چند روز قبل در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شد و گفت: سالهاست كه در زندان بلاتكليفم. ميدانم كه اشتباه بزرگي مرتكب شدهام اما در اين سالها به اندازه كافي تنبيه شدهام. حالا از قضات دادگاه ميخواهم من را از بلاتكليفي نجات دهند. براساس اين گزارش قرار است بهزودي رأي دادگاه اعلام شود.
نظر شما