همشهری آنلاین: کتاب در تمنای یادگیری: جلوه‌هایی از زندگی و اندیشه‌های تربیتی ‌محمد‌رضا سرکار آرانی با استقبال خوبی روبه رو شد، پس از مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید و چاپ سوم آن به زودی با اصلاحاتی به بازار کتاب عرضه می‌‌شود.

معرفی کتاب | در تمنّای یادگیری

در این اثر به همت محمد ناصری و محسن گلدانساز در دو بخش تدوین تدوین شده است. در بخش اول جلوه‌هایی از زندگی سرکار آرانی به قلم محمد ناصری به رشته تحریر کشیده شده است. بخش دوم به مهمترین موضوعات پژوهشی و اندیشه‌های تربیتی سرکار آرانی درباره درس پژوهی، برنامه درسی و ‌برنامه‌ریزی درسی، آموزش و توسعه، تربیت معلم، فناوری برای آموزش، کارکردهای دانشگاه و چگونگی کیفیت بخشی آن می‌‌پردازد. این موضوعات در قالب میزگرد و مصاحبه با حضور کارشناسان و صاحبنظران این حوزه همراه با بحث و نقد و بررسی اندیشه ها ارائه شده است.

سرکار آرانی در گفت وگو‌های چندجانبه با صاحبنظران این ایده که بهترین جا برای بهسازی آموزش، کلاس درس است را تبیین می‌‌کند، جایی که سناریوهای فرهنگی آموزش در جریانند و جستارگشایی هایی از درون لازم است تا آنها را به دقت واکاوی و بازسازی کند.
پیش فرض اساسی سرکار آرانی در جای جای این اثر این است که راه حل‌های بهبودی دردرون مسئله ها نهفته اند! اندیشه ای باید!
به زعم او نسخه‌های بیرونی اغلب تجربه ای به همراه دارند، ولی همیشه نسخه درمان نیستند! تجربه یکصد ساله بسیاری از کشورهای در حال توسعه نشان می‌‌دهد که بعضاً به مثابه پزشکی بدون درمانند! جهدی و اندیشه ای از درون لازم است.

او در مقدمه این اثر تلاش می‌‌کند تصویری روشن از حضورش در میزگردها و مصاحبه هایی که حاصل آنها در این کتاب متجلی شده است ارائه دهد. سرکار آرانی می‌‌نویسد:

برای آدمی آنچه در خلوت وجلوت ذهن یا گنجینه‌های تاریک و روشن دل می‌‌گذرد تا جایی که در قالب واژه ها جلوه نفروشد و عشوه نخرد قابل کتمان است. بنابر این از بررسی آگاهانه و نقد عمومی در امان می‌‌ماند و از خوانش ها، تعبیر، تفسیر و قضاوت‌های گوناگون دیگران و همانندسازی‌های عینی و ذهنی به دور می‌‌ماند. اما وقتی با واژه ها و قالب‌های رایج زبان از پستوهای پنهان دل و ذهن خارج می‌‌شود و به تعبیر کارل پوپر به مثابه معرفت علمی در قالب گزاره‌های عینی صورت بندی شده در زبان، فرضیه ها و مسئله ها عرضه می‌‌شود، پدیده‌ای فراتر از انتظارات ذهنی است و می‌‌تواند موضوع پژوهش آگاهانه و انتقادی عمومی باشد، و به طور طبیعی این فرصت و بلکه حق را برای خوانندگان آن فراهم سازد تا آن را آنگونه که می‌‌خواهند یا می‌‌توانند بخوانند، تعبیر یا تفسیر کنند، با بخش هایی از آن همانند سازی کنند، در آن سفر زندگی خود را بیابند یا سفره دل خود را بگسترانند، به مثابه آینه ای خود را در آن ببیند و با او سخن بگویند، با زبانی احسن به نقد عیمق و بررسی دقیق آن مشغول شوند، حتی تلاش کنند به سفیدی بین سطرها و آنچه در تنگنای زمین و زمان در قالب زبان نگنجیده است نیز با قدرت تخیل خود آنچنان که می‌‌خواهند لباس عینیت بپوشانند و همزمان به قضاوت در باره آنها بنشینند، به فرازها و فرودهای آن دل بسپارند، و از آن به مثابه فرصتی برای روشنگری و تحلیل فرایندهای جامعه شناختی و روان شناختی آنچه به تصویر کشیده شده است، استفاده کنند.

پیشاپیش به همه آنها خوشامد می‌‌گویم!

طبیعی است هر خواننده ای حق خود بداند این اثر را آن گونه که می‌‌خواهد بخواند. جمله ها رنگ گیرند، برداشت ها قالب‌های متفاوتی پیدا کنند و نتیجه گیری ها یا پیام هایی بعضاً متنوع یا معکوس با خواست دست اندرکاران اثر به دست داده شود. با طیب خاطر به همه نقاشی هایی که براین اساس خلق خواهند شد، خوشامد می‌‌گویم. آنها را مغتنم می‌‌شمارم و در عین حال خرسند خواهم بود چنانچه دست اندرکاران این اثر نیز در این راه بخشی از پاداش معنوی خود را دریافت کنند. به نظر می‌‌رسد رونق بازار اندیشه و ترویج نقد آگاهانه آنچه در صفحات بعدی در باره آموزش و یادگیری به تصویر کشیده شده است مهم ترین هدف آنها بوده است.
بضاعتی برای پیشگامی در این راه نداشتم! لطف بی شائبه، بردباری، پافشاری و تکرار تقاضای دوستان اسباب این جسارت بود. زهی سعادت که دیگرانی به صحنه پردازی گفت وشنود اندیشه ورزان خواهند آمد و بازار اندیشه در مهمترین مسائل زیست فردی و اجتماعی ما -به ویژه آموزش و یادگیری- رونق خواهد گرفت.

پیشاپیش به همسفران تازه خوش آمد می‌‌گویم.

اندیشه ورزان تصویری از تجربه زیسته تمنای یادگیری است! لازم است تشکر شود از عزیزان و دوستان بسیاری که همیشه یار و همراه این تمنا بوده اند! همه همراهان دیار کویر ما- آران و بیدگل! طبیعتی که آنقدر ستاره ها را به ما نزدیک کرده است تا از کودکی همه گاه جسارت کنیم تا دستانمان را برای گرفتن آنها به سوی آسمان بالا ببریم! به ما یاد داده است که سر در آسمان داشته باشیم! همه حال محو تماشای شگفتی و حشمت آن شویم! و همواره در مقابل عظمت آسمان سپاسگزار و در برابر عسرت زمین آن قانع باشیم!

خداوند بزرگ را برای این همه لطف سپاسگزارم. بیش از همه شاکر عطای ذی غیمت حیرانی او هستم. دعای رب زدنی تحیراً زمزمه ای عاشقانه است که بسیار دوست می‌‌دارم و در ازدحام بازار ایده ها و داده ها و اندیشه‌های این پیام از مولانا را همه گاه به خاطر داشته‌ام:

زیرکی بفروش و حیرانی بخر!

همه خوبی ها و آموزه‌های خانواده، به ویژه پدر حکیم، و مادر حلیم -خداوند همه گاه او را در جوار رحمتش میهمان کند-، همسر عزیز و والدین محترم ایشان، دخترم، خواهران و برادران، بستگان نسبی و سببی، همه عزیزان نزدیک و دور، معلمان، دوستان و همه اهالی گرم، قانع، بردبار و سخت کوش کویرم! همه معلمان، دوستان، همکاران و دانشجویان وهمراهان و استادان علوم جدید و قدیم در حوزه و دانشگاه در شهرستان‌های آران و بیدگل، کاشان، و همه ایران به ویژه استان اصفهان، شهرستان‌های قم، تهران و یزد. همه مدیران و همکاران آموزشی، پژوهشی، سازمانی، دانشگاهی و حوزوی، دانشجویانم در همه جای ایران زمین و حالا جهان! سپاسگزار همه دوستان ایرانی خارج از کشور، همه دوستان و همکاران و راهنمایان غیر ایرانی، به ویژه ژاپنی ها! و سپاسگزار همه آنها که در سراسر جهان مرا به بزرگواری پذیرفتند و صحنه پرداز یادگیری و رشد و توسعه ایده هایم شدند.

از همه دوستان بلند همت و سخت کوش اندیشه ورزان سپاسگزارم! شمعی برفروختند و در دل ها آتشی به پا کردند و با سخت کوشی قابل تحسینی غریبی از غربت را به این آتش افکندند! او را هیزم شمعی برای روشنایی کردند و بردباری بسیار نمودند تا طالب روشنایی را سوژه تاملات خود و دیگران کنند و گزاره‌های عینی صورت بندی شده او در زبان، فرضیه ها و مسئله ها را در پیشخوان نقد عمومی قراردهند، شاید بازار اندیشه در بینش و عمل تربیتی رونق بیشتری گیرد! زهی سعادت برای غلام قمر! کسی که همه عمر در تمنای یادگیری است و انشاء‌الله خواهد بود و رجائ واثق دارد که این اثر و نقد عمومی آن نیز در این راه دستیار و به غنی آن خواهد افزود.

از همه همکاران شرکت کننده در گفت و شنودها، دوستان داخل و خارج کشور که با نگاهی ژرف دست نوشته‌های اولیه این اثر را به کرامت مطالعه و راهنمایی‌های اصلاحی ارزشمندی ارائه دادند، همکاران بخش آماده سازی گفت و شنود ها، بخش‌های فنی چاپ و نشر، ویراستار محترم و همه عزیزانی که در این راه در ایده، اندیشه و عمل همراهی کردند و از این پس با نقد آگاهانه آن یاوری خواهند نمود، سپاسگزارم.

اندیشه ورزان با این سری از آثار به گفت و شنودهایی در باره آموزش و یادگیری رونق می‌‌بخشد و می‌‌کوشد برای جوان ترها بذر امید بیافشاند، به میان سالان یادآوری کند که اندیشه ای باید! و سالمندان را به سوسوی چراغی در انتهای تونل اغراق آواز مهیب دهد! که بی جهت دلخوش نباشند چه بسا چراغ قطار راه حل‌های دیروزاست که به مثابه مسئله ای تازه به سرعت به وضع موجود نزدیک می‌‌شود!

راه حل ها دردرون مسئله ها نهفته اند! اندیشه ای باید!

نسخه‌های بیرونی اغلب تجربه ای به همراه دارند، ولی همیشه نسخه درمان نیستند! تجربه یکصد ساله ما نشان می‌‌دهد که بعضاً به مثابه پزشکی بدون درمانند!
جهدی و اندیشه ای از درون لازم است. ایران زمین دست کم یکصد سال است که در تکاپوی فهم غصه عقب ماندگی و قصه توسعه است!

اندیشه ای باید! چگونه آیا؟! و کی؟

زسحر خبر ندارم!

در تمنای یادگیری را صفحه به صفحه بخوانیم، شاید سوسوی شمع دوستان در جلوه هایی از زندگیِ سراسر حل مساله غریبی در غربت بهانه هایی برای تامل و سایه روشن هایی برای کندوکاو و نقد آگاهانه فراهم سازد!

شاید!

کد خبر 369391

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آموزش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha