همزمان 130هزار زن هم موفق شدند در انتخابات نامزد شوند؛ انتخاباتي كه البته سومين انتخابات در طول تاريخ عربستان به شمار ميرفت. اينها ميراث ملك عبدالله، پادشاه سابق عربستان بود. در دوره جديد اما شرايط بهگونهاي ديگر پيش رفت. برنامههاي بلندپروازانه محمد بن سلمان و پدرش تحول در وضعيت حقوق زنان را هم شامل شد. هفته اول مهر، نسيم تغييرات يكي پس از ديگري بر سرزمين حجاز وزيد و زنان براي نخستينبار حضورشان در ورزشگاهها را همزمان با هشتادوهفتمين سالروز تاسيس كشورشان جشن گرفتند. 2روز بعد طبق دستور ملك سلمان، پادشاه عربستان، تابوي بزرگ جامعه مردسالار اين كشور هم شكست و زنان حق رانندگي پيدا كردند. 3روز بعدتر زلزلهاي در دنياي مذهب سعوديها به پا شد و به زنان عربستان حق صدور فتوا دادند. موج اين تغييرات ناگهاني بسياري را در جهان بهت زده كرده است. هر چند برخي معتقدند اينها تغييراتي است سطحي و بيشتر براي حكومت آلسعود جنبه تبليغاتي دارد، اما دكتر الهه كولايي، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و فعال حقوق زنان، معتقد است زنان در جامعه عربستان پيگير مطالباتشان بودهاند و آنچه اخيرا در عربستان اتفاق افتاده شكلگيري يك اراده سياسي براي پاسخ به مطالبات داخلي است. كولايي اما نگاه اين تحولات را به سوي مراكز تحقيقاتي و دانشگاههاي غربي ميداند و معتقد است الگوهاي لازم براي تغيير در شرايط زنان در جامعه عربستان ميتوانست از تحولات حقوق زنان در ايران گرفته شود. او ميگويد: «ميتوانستيم با بهرهگيري از ظرفيتهاي حوزه زنان، اين جنبه الگويي را براي انقلاب اسلامي حفظ كنيم تا كشورهاي منطقه به جاي آنكه نگاهشان به غرب باشد، براساس الگوي موجود در جامعه اسلامي ما دست به تغيير و تحول بزنند.»
- درباره جايگاه اجتماعي، سياسي و حقوقي زنان عربستان هميشه اطلاعات كمي داشتهايم. اساسا موقعيت زنان اين كشور را با زنان در كدام كشورها ميتوان مقايسه كرد؟ از نظر سطح تحصيلات، اشتغال، مشاركت اقتصادي و سياسي، وضعيت زنان در عربستان طي دهههاي گذشته چگونه بوده است؟
وضعيت كلي زنان در كشورهاي خاورميانه و بهويژه كشورهايي مانند عربستان در طول دهههاي گذشته نشاندهنده يك عقبماندگي كاملا آشكار و محسوس نسبت به روندهاي بينالمللي بوده است. با اين حال، بهدليل سرمايهگذارياي كه كشورهاي منطقه براي بهبود وضعيت اجتماعي زنان در حوزه آموزش، بهداشت، اشتغال و حقوق انساني آنها انجام دادهاند، آمارها از دهه 1970به بعد نشاندهنده روندي از تغيير بوده است. البته در اين ميان، كشورهاي مختلف وضعيت متفاوتي با يكديگر دارند و عربستان سعودي از جايگاه پايينتري نسبت به ديگر كشورها برخوردار بوده است. در بسياري از آمارها، جايگاه اين كشور هميشه در يك شرايط نامناسب تصوير ميشده و بسياري از كشورهاي منطقه در بررسيهاي بينالمللي نسبت به عربستان در موقعيت بهتري قرار داشتهاند. طي اين سالها بسته به توجهي كه هر يك از كشورهاي خاورميانه نسبت به موقعيت زنان نشان ميدادهاند، ما شاهد پيشرفت استانداردهاي آموزشي، بهداشتي و تأمين حقوق آنها بودهايم. عربستان طي سالهاي اخير همانند دهههاي 1970و 1980، بهخصوص در حوزه اشتغال و نرخ مشاركت زنان در نيروي كار، جايگاه چندان مناسبي نداشته و همواره در ميان كشورهاي منطقه در زمينههاي حقوق اجتماعي و سياسي زنان دچار عقبماندگيهاي جدي بوده است.
بررسيهايي كه منابع بينالمللي و منطقهاي در مورد زنان عربستان انجام دادهاند نشان ميدهد آنها در حوزه آموزش و بهداشت وضعيت بهتري نسبت به حوزههاي اشتغال و سياست داشتهاند. اما با گذشت از اين سالها، نكته مهم در شرايط فعلي اين است كه بهويژه در پرتو تحولات جديد سياسي در عربستان، تحركات جدي در زمينه حضور اجتماعي و مشاركت سياسي زنان در حال شكلگيري است. اين تحولات بهگونهاي است كه اين امكان را براي زنان عربستان هم به شكل نمادين و هم به شكل واقعي فراهم كرده تا بتوانند از فرصتها و امكانات بهتري در حوزه فعاليتهاي اجتماعي برخوردار شوند. تحولات روزهاي اخير در مورد زنان عربستان حتي ميتوان گفت شوكآور بوده است؛ وضعيتي كه نمادي است از جايگاه سياسي زنان در همه كشورهاي غرب آسيا و حوزه خليجفارس كه در ميان آنها البته عربستان از جايگاه ويژهاي برخوردار است.
- تحولاتي كه طي هفتههاي اخير به وقوع پيوسته ناشي از چيست؟ آيا ناشي از فشارهاي خارجي است يا متأثر از مطالبهگري داخلي؟
مطالبهگري داخلي زنان در همه كشورهاي اسلامي در غرب آسيا وجود دارد و همه اين كشورها بهگونهاي با اين مسئله روبهرو هستند؛ حال در كشوري سطح اين مطالبهگري پايينتر است و در كشوري بالاتر. آن چيزي كه اخيرا در عربستان اتفاق افتاده شكلگيري يك اراده سياسي براي پاسخ به اين مطالبات است. درواقع دولت عربستان در پرتو اجراي پروژه بلندپروازانه 2030كه توسعه اين كشور در حوزههاي مختلف را هدف قرار داده، به تغييرات مهم دست زده است. يكي از ابعاد مهمي اين تغيير و تحول، به حوزههاي اجتماعي و بهويژه نقش زنان در جامعه مربوط ميشود. پروژه 2030عربستان زمينه را براي تغييرات گسترده فراهم كرده است. اين تغييرات از پذيرش حق رانندگي براي زنان گرفته تا صدور فتوا متفاوت بوده است. چنين تغييراتي اكنون در كشوري اتفاق ميافتد كه زنانش تا همين چند وقت پيش بهخاطر مبادرت به انجام رانندگي دستگير و مجرم شناخته ميشدند. همزمان، ايجاد شورايي متشكل از زنان براي صدور فتوا، اقدامي بسيار تكاندهنده و تأثيرگذار ميتواند تلقي شود. اين موضوع ميتواند راه را براي ديدن و بهحساب آوردن زنان عربستان و ايجاد تغيير در شرايط آنها و همچنين تأمين حقوق اجتماعي و سياسي آنها باز كند.
فراموش نكنيم كه زنان هميشه يكي از عناصر تأثيرگذار در فرايند تغيير و تحول جوامع اسلامي بودهاند. از آنجا كه حضور زنان ميتواند شرايط را براي تغييرات اساسي و همهجانبه مهيا سازد، شاهد آن هستيم كه نظامي سياسي حتي در كشوري همچون عربستان هم اين عامل تأثيرگذار را سرانجام مورد توجه قرار داده و درواقع در حال تغيير شرايط براي ايجاد تحولات سياسي است. اما آنچه در اين زمينه قابل توجه است، بياعتنايي، انكار و بيتوجهي به ظرفيتهاي عظيمي است كه در حوزه زنان در كشور ما وجود داشته و دارد. اين ظرفيتها به بركت انقلاب اسلامي و ديدگاههاي امامخميني(ره) بهوجود آمد اما متأسفانه گاهي برخي موانع به اشكال گوناگون در برابر آن قرار گرفته و امكان تحقق آن را از ميان برده يا بهشدت كاهش دادهاند. بهنظر ميرسد آنچه امروز در پيرامون ما در حال شكلگيري است، هشداري است در ضرورت توجه دوباره به ظرفيتها و امكاناتي كه در داخل كشور ما در چارچوب انديشهها و باورهاي ديني وجود دارد اما متأسفانه در برابر اجرايي شدن آنها بهشدت مقاومت شده است.
- بنابراين معتقديد اين تغييرات برگرفته از برنامه خود سعوديها بوده است؟
خير؛ شاهد آن هستيم كه الگوهاي تغييرات در يك كشور مهم اسلامي مانند عربستان، از بيرون اين كشور وارد شده و براساس مشاورههايي كه در مراكز تحقيقاتي و دانشگاههاي آمريكايي ارائه شده شكل گرفتهاند. اين در حالي است كه الگوهاي لازم براي تغيير در شرايط زنان در جامعه عربستان ميتوانست از تحولات حقوق زنان در ايران گرفته شود. ما اين ظرفيتها را در داخل كشورمان داشته و داريم. ميتوانستيم با بهرهگيري از ظرفيتهاي حوزه زنان، اين جنبه الگويي را براي انقلاب اسلامي حفظ كنيم تا كشورهاي منطقه به جاي آنكه نگاهشان به غرب باشد، براساس الگوي موجود در جامعه اسلامي ما دست به تغيير و تحول بزنند.
نكتهاي كه بسيار حائز اهميت است، توجه به فضاي جهاني شدن يا جهانيسازي يا هر نامي است كه بخواهيم روي آن بگذاريم. نتيجه چنين فضايي دسترسيهاي گسترده و روزافزون به امكانات و ابزارهايي است كه انسانها را با حقوقشان و با شيوههاي زندگي كردن بهگونهاي كه حقوق انساني آنها تأمين شود آشنا ميكند. اگر كشورها نتوانند در فضاي داخلي و براساس ظرفيتهاي بوميشان به اين خواستهها پاسخ دهند، بدون ترديد امواج بينالمللي آنها را تحتتأثير قرار خواهد داد. اين مسئله بهخصوص در كشور ما كه تجربه انقلاب اسلامي و نگاه انساني به حقوق زن را داشتهايم، از اهميت ويژهاي برخوردار است و ضرورت اعمال رفتارهاي مناسب و ايجاد تغييرات لازم در پاسخ به مطالبات زنان در جامعه ايران را بيش از پيش آشكار ميكند. نيازهاي انساني در سطوح مختلف بايد با پاسخهاي مناسب و كارآمد مواجه شود و چنانچه اين پاسخها شكل نگيرد، بدون شك عوامل بيروني تأثيرگذارتر از عوامل داخلي ايفاي نقش خواهند كرد.
- اشاره كرديد كه بخشي از اين تغييرات نمادين است و بخشي واقعي. وزن جنبه نمادين تحولات اخير در عربستان چقدر است؟ برخي ميگويند اين تغييرات بيشتر تبليغاتي است. نظر شما چيست؟
اين نكته بسيار مهم است كه رهبران كشوري همچون عربستان، مسيرهاي تغيير را باز ميكنند. نبايد اين واقعيت را فراموش كرد كه فرهنگ پدرسالار در جوامعي همچون عربستان به سرعت و به اين سادگيها تغيير نميكند. در عين حال، اين تغيير و تحولات را نميتوان صوري و نمايشي دانست. بهطور حتم بهدنبال اين تغييرات، تحولات جدي در زندگي روزمره و شرايط تأمين حقوق انساني زنان در عربستان فراهم خواهد شد اما بايد توجه داشت كه اين تغييرات به سادگي و به سرعت قابل پيشروي نيست. همزمان به اين واقعيت هم بايد توجه داشت كه اراده سياسي دولت عربستان بسيار راهگشا خواهد بود و بدون ترديد بسياري از موانع را از پيش رو خواهد برداشت. آنچه در زمينه شكلگيري شوراي فتوا براي زنان دنبال شده نشان ميدهد كه اراده سياسي تا چه اندازه ميتواند با سنتها و موانع بازدارنده در تأمين حقوق زنان مواجهه مؤثر و كارآمد داشته باشد.
- همانطور كه اشاره كرديد جامعه عربستان يك جامعه پدرسالار يا مردسالار است. در ايام اخير شاهد واكنشهاي شديدي در اين كشور عليه رانندگي زنان بودهايم. بهنظر شما چهرههاي مذهبي و احتمالا تندرو عربستان تا چه اندازه ميتوانند در مقابل اين تغيير مقاومت كنند؟ درست است كه اين تغيير در پاسخ به مطالبهگري داخلي اتفاق افتاده اما تحولي از بالا به پايين به شمار ميرود.
ببينيد ما قبلا هم تجربههاي مشابه در بين كشورهاي اسلامي داشتهايم. آنچه در دهه 1340در ايران اتفاق افتاد و رژيم پهلوي تلاش كرد براساس الگوهاي بيروني جامعه ايران را متحول كند، در فرايند انقلاب اسلامي پاسخ خود را دريافت كرد. در واقع پاسخ مردم ايران بهغربيسازي جامعه، در امواج انقلاب اسلامي شكل گرفت. اما امروز جهان ما جهان متفاوتي است. امروز آگاهيها و مطالبات زنان در منطقه خاورميانه ابعاد مختلفي پيدا كرده و بهنظر ميرسد تلاش دولت عربستان در پاسخ به اين شرايط، بدون ترديد با موانع و مقاومتهاي جدي روبهرو خواهد شد، اما بهنظر نميرسد ديگر شاهد تكرار تجربههاي پيشين در برخورد با زنان در اين كشور باشيم. نقشي كه دولت عربستان در اجراي برنامه 2030براي خود قائل است به پيشبرد برنامه تحول حقوق زنان در اين كشور كمك ميكند. اگر ديگر جنبههاي برنامه 2030خوب پيش رود، تغييرات در زمينه حقوق زنان هم خوب پيش خواهد رفت اما بدون ترديد اگر ابعاد ديگر اين برنامه بلندپروازانه نتواند به اهداف از پيش تعيين شده برسد و با شكست مواجه شود، اين مسئله بر جايگاه حقوق زنان هم تأثيرگذار خواهد بود. عربستان به هر حال براي بسياري از كشورهاي عربي نقش پدرخواندگي دارد.
- تغيير در اين سطح كه به تعبير شما تغييرات شوكآوري هم بوده، آيا تغييرات در ديگر كشورهاي عربي را بهدنبال خواهد داشت؟
ببينيد تغيير در بسياري از كشورهاي عربي در حال شكلگيري و گسترش يافتن است. تاريخ طولاني پدرسالاري در جوامع عربي بهويژه در غرب آسيا و از سوي ديگر گسترش امواج بنيادگرايي در اين بخش از جهان و مقاومتهايي كه در برابر موج تغيير در اين كشورها وجود دارد، بدون شك اجراي اين برنامهها را ميتواند تحتتأثير قرار دهد اما موفقيت عربستان بهعنوان يك كشور تأثيرگذار با ميزان بالايي از توانمندي مالي براي تأثيرگذاري در كشورهاي ديگر ميتواند بر عملكرد دولتهاي اسلامي تأثيرگذار باشد. در واقع اين مسئله ميتواند شرايط را براي بهبود و ارتقاي جايگاه زنان و ديده شدن حقوق انساني آنها هموارتر سازد.
نظر شما