بیشک ایران یکی از استوانههای سترگ روحانی خویش را از دست داد.
زمانی که مرحوم مجتهدی از حوزه علمیه قم به تهران بازگشت باتوجه به شرایط اجتماعی آن روزگار (دهه 30 شمسی) کمتر کسی پیدا میشد که علاقهمند باشد که فرزند خویش را به حوزههای علمیه بسپارد و جوانان نیز چندان علاقهمند نبودند که به کسوت روحانیت درآیند.
خوب به یاد دارم که در آن زمان در جمع یک گروه از علمای تهران که بیش از 30 نفر بودند، تنها دو نفر از آنها فرزندانشان را به کسوت روحانیت درآورده بودند و طبعاً در جوانانی از خانوادههای غیرروحانی تمایل به تحصیل در رشتههای علوم حوزوی بسیار اندک بود.
از سویی فضای اخلاقی و دینی جامعه آن روز با شتاب به سوی انحطاط میرفت و آفات آن بیشتر دامنگیر جوانان میشد. مرحوم آیتالله مجتهدی با کولهباری از علم و تقوا با توکل به خداوند متعال، کار خویش را آغاز کرد و مسجد حاج ملامحمدجعفر (حوزه علمیه آیتالله مجتهدی کنونی) را بهعنوان پایگاه خویش انتخاب کرد.
او در آن روزها 2 نوع برنامه را برای رسیدن به اهداف خود طراحی کرده بود؛ روزها تربیت طلاب جوان و شبها تربیت عموم مردم. در آغاز تا چند سال روزها در مسجد حاج سید عزیزالله بازار تهران در حجرهای که در طبقه فوقانی آن مسجد بود به طلاب جوانی که چند نفری بیش نبودند درسهای مقدماتی حوزوی میآموخت و شبها در مسجد حاجملامحمد جعفر پس از برگزاری نماز جماعت و بیان چند مسئله فقهی، اعتقادی و اخلاقی، حلقههای دروس مقدماتی حوزوی را تشکیل میداد.
هر گروه دور یک معلم (که همان طلبههایی بودند که در روز نزد آقای مجتهدی درس خوانده بودند) حلقه میزدند و درس میخواندند. تقریبا تمام جمعیت را جوانان تشکیل میدادند و مسجد و حلقههای درس بسیار چشمگیر، پرشور و شوق و روحانی بود. هر شاگرد یک جامعالمقدمات در مقابل داشت.
در یک حلقه «صرف میر»، در حلقه دیگر «تصریف »و در حلقه دیگر «آنموذج» و در حلقه دیگر «صمدیه» و گروهی هم «سیوطی» میخواندند. شبهای دوشنبه آقای مجتهدی پس از نماز تفسیر سادهای از قرآن میگفت و به تجزیه و ترکیب آیات تلاوتشده میپرداخت.
در این درس همه شاگردان با سطوح مختلفی که داشتند شرکت میکردند و از هرکس به فراخور سطح درسیاش سؤالی میپرسید.
از حلقههای پرطرفدار و دائمی مسجد مردی بود بهنام «کدخدا» که حمد و سوره درس میداد، خدایش او را رحمت کند که بسیار سختگیر بود. گروهی دور او حلقه زده بودند و حمد و سوره میخواندند و او غلط آنها را میگرفت و بهتعبیری قرائت آنها را درست میکرد تا نماز خود را صحیح بخوانند.
آقای مجتهدی دائما در مسجد در حرکت بود و بر سر حلقههای درس حاضر میشد و وضعیت آن حلقه را بررسی میکرد. یادآوریهای لازم را برای معلم و شاگرد که همواره همراه با خنده و مزاح بود به آنان ارائه میکرد.
***
آیتالله مجتهدی بسیار تیزبین بود و از هوش سرشاری برخوردار بود. تعبیری داشت که همواره آنرا با لبخند یاد میکرد و میگفت: با یک نظر تشخیص میدهم که کدام جوان میتواند برای طلبگی و در آینده روحانی شدن مفید باشد و بعد مزاح میکرد که «و از نظر فقهی یک نظر حلال است!»
لذا با نگاه تیز خود جوانان حلقه درس را زیر نظر میگرفت و در فرصتهای مختلف با آن جوان گفتوگو میکرد و او را برای طلبه شدن آماده میساخت و در دل برخی از آنها شور و شوق درس خواندن و طلبه شدن آنچنان پدید میآمد که برخی از آنها شغل و کار خویش را رها کرده و طلبگی پیشه میکردند و گاه با پدر آن جوانان تماس میگرفت و با سخنان گرم و گیرای خود که از باور عمیق او حکایت میکرد از آنان میخواست که به فرزند خویش توصیه کنند که طلبه شود و به کسوت روحانیت درآید.
یک بار نزد یکی از اهالی بازار که بسیار محترم و متدین بود رفت و به او گفت شما 5 پسر دارید باید خمس فرزندان خود را بدهید. آن پدر گفت: مگر فرزند داشتن خمس دارد؟ آقای مجتهدی گفت: آری یک پسر از پسرهایت را که من در نظر دارم برای طلبه شدن آماده کن. آن پدر پذیرفت و فرزندش امروز یکی از بزرگان حوزه علمیه قم است.
از آن روزگاران که من خود نیز یکی از طلبههای آن روزگاران آیتالله مجتهدی بودهام، بیش از 50 سال میگذرد و آن مرد بزرگ در درازای این نیم قرن با توکل به خداوند متعال چندین هزار نفر را تربیت کرد که هریک از آنها بهنوعی خدمتگزاران اسلام و مکتب اهل بیت هستند.
برخی از آنها دارای مراتب و مدارک عالی علمی و مجتهد در حوزه علمیه قم و برخی در سمتهای اجتماعی، سیاسی و اجرایی مشغولند و برخی دیگر خود مربیانی برای طلاب و جوانان امروز و برخی روحانیونی برای هدایت مردم شهرهاند.
آیتالله مجتهدی به مفهوم این آیه شریفه بسیار باورمند بود که «کلمه پاک که مانند درختی پاک است ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است و میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد.»
این عالم ربانی سختکوش و این معلم و مربی دلسوز که همواره با رفتار زاهدانه خویش که از مربی سترگش مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد آموخته بود، شاگردانی را تربیت کرد که هیچگاه آنان خلق و خو و سلوک استاد خویش مرحوم آیتالله مجتهدی را از یاد نخواهند برد.
خداوند روح پرفتوح او را با اولیایش محشور فرماید و او را در دریای رحمت بیکران خویش غرقه فرماید.
*رئیس مرکز اسلامی لندن