این مولفهها هر یک در سامانه مذکور اهمیت خاصی داشته و با سایر مولفهها ارتباط تنگاتنگی دارند.
یکی از مهمترین این فاکتورها که رونق و توسعه گردشگری در گرو آن است، «امنیت گردشگران و مقصدهای گردشگری» است.
ناپایداری جریانات سیاسی داخلی برخی کشورها ، همچون اوضاع کنونی سری لانکا، پاکستان، عراق، افغانستان و غیره به علاوه جنگ بین المللی علیه تروریسم باعث کاهش و رکود گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان شده است.
با رکود و کاهش مسافرت بهدنبال جنگ خلیج فارس و پس از آن حوادث 11 سپتامبر، متخصصان بازاریابی و دولتها تلاش زیادی کردند تا دوباره امنیت را به مقاصد گردشگری باز گردانند.
برخی کشورها با به کارگیری اقدامات مناسب توانستند در فرودگاهها، هواپیماها و مقاصد گردشگری آرامش و امنیت نسبی که در طول چند سال گذشته از بین رفته بود، باز گردانند و گردشگران را به بازدید مجدد ترغیب نمایند.
در این مقاله سعی بر آن است که جایگاه و اهمیت واقعی این واژه در توسعه گردشگری کشورها و مقصدها مشخص و سپس با ارائه نمونهها و مثالهای بارز اهمیت آن را در رشد و توسعه پایدار گردشگری بشناسیم.
اگر امنیت را بهعنوان اساسیترین و مهمترین رکن توسعه گردشگری معرفی کنیم، سخنی گزاف نگفتهایم. چون دوام و پایداری این صنعت با وجود امنیت کامل میسر خواهد بود.
نابراین، یکی از عوامل مهم توسعه گردشگری در کشور امنیت است. به عبارت دیگر، یکی از شاخصهای امنیت، توسعه گردشگری در کشور است که میتواند در قالبهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تجلی پیدا کند.
همین طور وجود صنعت گردشگری در یک منطقه و تردد گردشگران در یک مقصد موجب بهوجود آمدن امنیت میشود، اما این قضیه همیشه صادق نیست، چون در برخی مواقع وجود پدیده گردشگری و رفت و آمد گردشگران باعث نا امنی شده است.
با این وجود صنعت گردشگری و مقوله امنیت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
یعنی اگر امنیت نباشد، صنعت گردشگری نیز عرض اندام نخواهد کرد.
پس باید در برنامهریزیها این ارتباط تنگاتنگ را مورد توجه ویژه قرار داد.
برای روشن شدن مطلب به ذکر یک مورد میپردازیم. کشور لبنان بهعنوان یکی از زیباترین کشورهایهای خاورمیانه یک مقصد دیدنی برای گردشگران اروپایی محسوب میشود و توانست در سال 2004 و 2005 به ترتیب 278000/1 و 140000/1 نفر گردشگر خارجی را جذب کند، اما با وقوع جنگ 33 روزه با اسرائیل صنعت گردشگری این کشور دچار رکود و آسیب جدی شد.
بهطوری که تعداد گردشگران ورودی به این کشور در سال 2006 با کاهش 8/6 درصدی به 064000/1 نفر رسید. متولیان گردشگری این کشور پس از جنگ گزارش دادند که هتلهای این کشور خالی از مسافر شده و بسیاری از تأسیسات و امکانات گردشگری بر اثر اصابت گلوله و بمب به شدت تخریب شدند.
اکنون این کشور با تلاش مضاعف درصدد بازسازی تأسیسات گردشگری و تلاش در جهت بازگرداندن امنیت به منطقه است تا بدین وسیله گردشگران با آرامش خاطر به دیدن لبنان بیایند.
دیگر تجربههای تلخ که صدمات جبران ناپذیری بر صنعت گردشگری جهان وارد کرد حوادث تروریستی یازده سپتامبر بود که طی آن برجهای دو قلوی آمریکا در آتش سوختند و بزرگترین لطمه را بر فعالیتهای جهانگردی و صنایع وابسته وارد کرد.
با زیر سؤال رفتن امنیت گردشگری در بزرگترین مقصد گردشگری جهان، نیویورک، مسافران از ترس و وحشت دیگر حاضر نمیشدند سوار هواپیما شوند و امنیت در این وسیله نقلیه سریع السیر زیر سؤال رفت.
شرکت هواپیمایی سوئیس ایر اعلام ورشکستگی کرد، خطوط هوایی بسیاری از کشورهای جهان بهدلیل کمبود مسافر پروازهای خود را لغو نمودند و تا حد ورشکستگی پیش رفتند و نیروهای انسانی خود را تعدیل نمودند.
در سال 2001 صنعت گردشگری بسیاری از کشورهای جهان آسیب جدی دید و تعداد زیادی از گردشگران بینالمللی سفرهای کوتاه مدت و درون منطقهای را به جای سفرهای طولانی ترجیح دادند.
همچنین در همان سال حوادث تروریستی دیگری در شهر جاکارتا پایتخت اندونزی اتفاق افتاد.
مجموع این اتفاقات باعث شد که کشور اندونزی بسیاری از گردشگران بینالمللی خود را از دست دهد و برای بازیابی امنیت به کشور هزینههای گزافی بپردازد.
حملات تروریستی دیگری که در آوریل 2002 در جزیره ژبرا در تونس به وجود آمد بسیاری از گردشگران را به کام مرگ کشاند.
در مومبای هند 11 جولای 2006 در یکی از مناطق شلوغ و پر تردد هفت بمب تروریستی منفجر شد که بیش از 200 نفر کشته و 700 نفر مصدوم شدند.
همین طور در 7 جولای سال 2005 بمب گذاری متروی لندن گزارش شد که تأثیر منفی زیادی بر صنعت گردشگری بسیاری از کشورها گذاشت. علاوه بر بمب گذاری مترو، شیوع بیماری جنون گاوی در سال 2000 و 2001 در چند منطقه بریتانیا صنعت گردشگری این کشور را تحت تاثیر منفی قرار داد.
همان طور که فعالیتهای تروریستی، جنگ و کودتاهای داخلی، قاچاق انسان و موادمخدر، آدم ربایی و غیره تهدیدی عمده برای گردشگری محسوب میشوند، بلایای طبیعی نظیر زلزله، طوفان، سونامی، بهمن، بیماریهای واگیر همچون سارس، مالاریا و آنفلوانزای مرغی و غیره در کاهش امنیت یک منطقه تأثیر زیادی داشته و به نوبه خود صنعت گردشگری مناطق مختلف جهان را دچار رکود کرده و رشد و آهنگ توسعه گردشگری را در برخی مناطق متوقف، کند یا کاهش داده است.
در 16 نوامبر 2002 یک سال بعد از حوادث تروریستی 11 سپتامبر، حادثه تلخ دیگری دامنگیر صنعت گردشگری این بار نیز در شرق آسیا شد.
بیماری سارس (بیماری حاد تنفسی) در شهر Foshan استان Guangdong چین شایع شد. این بیماری مسری قابلیت انتشار در مسیرهای پروازی بینالمللی را دارد.
طبق آمار و اطلاعات سازمان بهداشت جهانی 8100 مورد به این بیماری مبتلا شدند که 916 نفر فوت نمودند.
هر چند که تعداد تلفات این بیماری به نسبت کم بود اما تأثیر عمدهای بر مسافرت و جهانگردی گذاشت.
اثرات اقتصادی این پدیده بر کشور مالزی – که فقط 5 مورد گزارش شده بود- بسیار سنگین بود.
صنعت گردشگری مالزی که دومین منبع درآمد ارزی کشور بعد از صنایع بود به شدت از بیماری سارس آسیب دید.
گردشگری 8/7 درصد GDP این کشور را در سال 2002 تشکیل میداد که با شیوع این بیماری در شرق و جنوب شرق آسیا تحتتأثیر قرار گرفت و منجر به لغو تورها و رزرو هتلها گردید.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی شورای اقتصاد ملی مالزی گردشگران ورودی به مالزی 30 درصد کاهش یافته و نرخ اشغال هتلها در سراسر کشور به 30 تا 50 درصد در مقایسه با سال قبل کاهش و تا آخر ماه آوریل همان دوره رزرو بلیت هواپیما 40 درصد کاهش یافت.
بدین ترتیب کشورهای آسیای شرق و جنوب شرق ناامن تلقی شدند و گردشگران برنامههای سفر خود را به نفع کشورهای اروپایی تغییر دادند.
در سالهای بعد بیماری مالاریا و آنفلونزای مرغی نیز اثرات منفی بعدی بر صنعت گردشگری وارد کردند. بیماری آنفلوانزای مرغی نیز در کشورهای مختلف جهان شایع شد و گردشگران از رفتن به مناطقی که نشانههای بیماری آنفلوانزا دیده میشد، خودداری میکردند.
علاوه بر بیماری، این بار بلایای طبیعی بر صنعت گردشگری مستولی شد.
به گفته فرانسسکو فرانجیالی، دبیر کل سازمان جهانی جهانگردی بزرگترین و پر تأثیرترین حادثهای که تاکنون در تاریخ جهانگردی به وقوع پیوسته سونامی سال 2004 در اقیانوس هند بود.
این زلزله مهیب که در قعر اقیانوس و در سواحل سوماترای اندونزی به وقوع پیوست و امواج آن 14 کشور را در اقیانوس هند دربر گرفت و بیش از 230000 نفر تلفات و 7/1 میلیون نفر بیخانمان شدند.
مدارس، بیمارستانها، زیر ساختها، هتلها، روستاها و کلیه تأسیساتی که در مسیر این سونامی مهیب بود کاملا تخریب و از بین رفتند.
در این زمان مردم کشورهای تایلند، مالدیو، هند، سری لانکا و غیره مشغول گذراندن تعطیلات کریسمس بودند.
گفته میشود این زمان فصل اوج گردشگری محسوب میشد و گردشگران از کشورهای مختلف برای گذراندن تعطیلات کریسمس به این مناطق آمده بودند.
اندونزی و تایلند بیشترین صدمه را دیدند و صنعت گردشگری این کشورها به شدت به رکود رسید.
در تایلند علاوه بر زیانهای مالی تعداد کشته شدگان به بیش از 8200 نفر رسید که 2436 نفر را گردشگران خارجی از 36 کشور مختلف دنیا تشکیل میداد.
مناطق توریستی تایلند نرخ اشغال هتلها به سرعت کاهش یافت و در برخی مقاصد توریستی این نرخ تک رقمی شد! طبق آماری که وزارت گردشگری تایلند منتشر کرد نرخ اشغال هتل در 9 ماه اول حادثه به کمتر از 40 درصد رسید.
اما اقدامات لازم برای بازیابی پایداری گردشگری، امنیت گردشگران و حمایت از آنها صورت گرفت.
یکی از اقدامات وزارت گردشگری این کشور برای بازگرداندن امنیت به کشور دعوت از روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات بود تا با تهیه فیلم و گزارش منطقه را امن جلوه دهند.
یکی دیگر از بلایای طبیعی مؤثر بر صنعت گردشگری جهان طوفان کاترینا در 29 اگوست 2005 در شهر نئواورلئان در ایالت لویسیانا آمریکا بود.
که صدمات جبران ناپذیری بر سامانه سد شهری وارد کرد. این منطقه مقصدی توریستی با مشهوریت جهانی است و زادگاه Mardi Gras موسیقیدان جاز آمریکا و مرکزی برای میراث هنری و فرهنگی است.
این منطقه سالانه بین 5/8 تا 10 میلیون گردشگر را جذب و تقریبا 800000 شغل ایجاد میکرد و جهانگردی دومین صنعت بزرگ منطقه بود.
با وقوع این طوفان سهمگین رودخانه میسی سی پی در نقاطی از شهر که ارتفاع پائین بود فوران کرد و تقریبا 80 درصد از شهر زیر آب رفت.
بسیاری از گردشگران در این شهر از بین رفتند و تعدادی نیز منطقه را ترک کردند و بسیاری از تأسیسات و امکانات گردشگری این منطقه نابود شده و از بین رفت، بهطوری که صنعت گردشگری در همان سال به شدت کاهش پیدا کرد.
از دیگر بلایای طبیعی که اثرات و تلفات جانی و مالی فراوانی در بر داشت می توان به زلزله مهیب و مهلک بم سال 1382 در ایران اشاره کرد که بیش از 60000 نفر را به کام مرگ کشاند.
بر اثر این زلزله « ارگ تاریخی بم» یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری ایران بهطورکامل تخریب شد.