علت این نام گذاری هم این بود که آلبوم ها از لحاظ تنظیم و آهنگسازی و یا خوانندگی به مشکلات فنی و ساختاری بر می خوردندو تهیه کننده به سراغ فریدون شهبازیان می آمد که بتواند کشتی به گل نشسته را نجات دهد و الحق که شهبازیان همانند معماری همه فن حریف که به تمامی رموز و ویژگیهای کار موسیقی( از آهنگسازی تا شناخت فراز و فرود سازها و تا درک جنس صدای خواننده و ...) آشنا بود ، با مهارت تام و تمام ، در کمترین زمان ممکن کار را رفو می کرد و تهیه کننده بخت برگشته را به ساحل نجات رهنمون میشد.
درک ظرایف شعر و فیزیک صدا
همیشه برایم این پرسش مطرح بود که چرا باید نام شهبازیان به عنوان پسوندی بر ترکیب " به اهتمام" بچسبد. این پرسشها را می توان با شنیدن کارهای اولیه شهبازیان که خوشبختانه این سالها ، چند تایی از آنها فرصت انتشار دوباره یافته اند ، پاسخ داد . کارهایی که موج آن از انتشار کاشفان فروتن شوکران دوی احمد شاملو آغاز وبا جام تهی محمد رضا شجریان استمرار یافت و اینک با گریز نادر گلچین به نقطه های اوجش رسیده است.
آنهایی که کاشفان فروتن شوکران یک و نیز دو را شنیده اند و آن مقایسه کرده باشند با دیگرآثاری که آهنگسازان دیگر برای شاعران دیگر ، همانند مرحوم اخوان یا شاملو سروده اند، به سخنم اعتماد پیدا می کنند که شهبازیان برای تک تک کلمات شاعری که قرار است روی آهنگش شعری بخواند ، تامل و نوانسهای صدای ساز را با فراز و فرود صدای شاعر چنان تنظیم کرده است که شنونده حس می کند این آهنگ در خدمت شعر است و به وی درک دقیق و افزونتری برای فهم شعر عطا می کند.
این تفاوت را می توان در آثار مشترک خوانندگان نامی با شهبازیان و نیز آثار همان خوانندگان با دیگر آهنگسازان به خوبی به مقایسه نشست. از این مقایسه قطعا به این نتیجه خواهید رسید که یک آهنگساز آشنا به شعر و نیز آگاه به ظرایف آوازی و بصیر در درک فیزیک صدای خواننده ، تا چه اندازه در برکشیدن صدای خواننده و ادا کرد ن حق آن صدا تاثیر دارد. اگر باور ندارید بروید آلبومهایی که شهبازیان به عنوان آهنگساز با خوانندگانی چون افتخاری ، مختاباد ، محمد اصفهانی و... انجام داده است و هدایت تمامی مراحل کار را خود برعهده داشته است ، را با کارهای همین خوانندگان با دیگر آهنگسازان مقایسه کنید. این ویژگی البته در یکی دو آهنگساز دیگر هم مستتر است که حسین علیزاده و نیزپرویز مشکاتیان و محمد رضا لطفی از جمله آنهایند که به قول معروف رس خواننده را می کشندو تا تمامی ظرفیتهای صدای وی را در کار پیاده نکنند ، دست از سرش برنمی دارند.
حاصل سالهای ابتکار
گریز که به تازگی انتشار عمومی یافت ، چنانکه شهبازیان می گوید " حاصل سالهایی است که معروف به انتشار موج نوی موسیقی ایرانی است " سالهای دهه پنجاه که در موسیقی سنتی گروه شاگردان برومند به مدد محمد رضا لطفی ، حسین علیزاده و پرویزمشکاتیان آثار متفاوت و شنیدنی چاووش ها را انتشار عمومی دادند. در این سالها شهبازیان دانشجوی موسیقی در دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود . همچنانکه در این سالها هوشنگ ابتهاج سایه نیز در رادیو جنبشی موسیقایی را به وجود آورده بود و شعر گریز هم که با صدای استاد نادر گلچین و آهنگسازی شهبازیان ساخته شد، حاصل سروده ای از استاد هوشنگ ابتهاج سایه بود. گریز بداهه ای است دلنشین و کامل که روی شعرنوین ایران با الهام از ملودی اصلی اثر اجرا شده است. دراین اثر بداهه نوازی استاد فرهنگ شریف را هم می شنویم که مضرابهای منحصر به فردی دارد و صدادهی ساز وی در تار ویژه ومختص وی است و بس .
بخش دوم اثر که بر تربت حافظ نام دارد نیز قصه ای مشابه دارد . این اثر مجموعه ای است از قطعه ای ارکسترال و ساز و آواز. قطعه ارکسترال این مجموعه راپسودی سنتور و ارکستر بر روی چهارمضراب موسیقی دان نامی ایرانی ، زنده یاد ابوالحسن صبا است که با تکنوازی سنتور خانم بهناز ذاکری همراه است .
صدای استاد نادر گلچین نیز بخش جدایی ناپذیر این آلبوم است . گلچین صدایی خاص با سوزی پنهانی و نیز پخته و پرورده دارد که با ساختار ارکستری هماهنگی شگفتی پیدا می کند . گلچین از تحریرهای شمرده و پخته آوازی برخوردار است و سعی می کند که محدوده صدایش را بشناسد و در همان محدوده به نحو اکمل از تمامی ظرفیتهای صدایی اش بهره ببرد. وی شعر را به خوبی می شناسد وبه همان خوبی و شمردگی در اوازهایش ادا می کند.
در هر حال گریز آدمی را به سالهای دور می برد، سالهایی که موسیقی سنتی وارکسترال ایرانی فضایی برای پوست ترکاندن پیدا کرده بودند و و جوانانی چون شهبازیان و لطفی و علیزاده و مشکاتیان درکنار خوانندگانی چون شجریان، گلچین، ناظری و مرحوم رضوی سروستانی آثار ماندگاری را آفریدند.