پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (ع) و مادر مکرّمهاش حضرت نجمهخاتون (س) است. آن بانو مادر امام هشتم نیز هست. لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعدة سال 173 هجری قمری در مدینة منوره واقع شده است.
دیری نپایید که در همان سنین کودکی مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامی خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) قرار گرفت.
در سال 200 هـ . ق در پی اصرار و تهدید مأمون عباسی سفر تبعیدگونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون اینکه کسی از بستگان و اهلبیت خود را همراه ببرند راهی خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عدهای از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلی مورد استقبال مردم واقع شد.
اینجا بود که آن حضرت نیز همچون عمة بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان میرساند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیلهگر بنیعباس اظهار میکرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عدهای از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانی مأموران حکومت برخوردار بودند راه را بر آن حضرت بستند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همة مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتی بنا بر نقلی حضرت معصومه(س) را نیز مسموم کردند.
به هر حال یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمة معصومه (س)، بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامة راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر «ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ و سپس فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که میفرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است.
بزرگان شهر قم وقتی از این خبر مسرّتبخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالی که «موسی بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعری» زمام ناقه آن حضرت را به دوش میکشید و عدة فراوانی از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوة حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز 23 ربیعالاول سال 201 هـ . ق حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلی که امروز «میدان میر» نامیده میشود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسی بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانی حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17روز در این شهر زندگی کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیتالنور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیعالثانی «بنا بر قولی دوازدهم ربیعالثانی» سال 201 هـ . ق پیش از آنکه دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوی محل فعلی که در آن روزگار بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند.
پس از دفن حضرت معصومه (س)، موسی بن خزرج سایبانی از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا اینکه حضرت زینب فرزند امام جواد (ع) به سال 256 هجری قمری اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمة بزرگوارش بنا کرد و بدینسان تربت پاک آن بانوی بزرگوار اسلام قبلهگاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت ( ع) و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
حضرت معصومه (س) در سخن امامان
حضرت معصومه (س) از نمونه زنان نادری است که جهان به خود دیده است قرب و منزلت خدایی این بانوی بزرگ و روح عظیم و الهی او، در زبان امامان چنین توصیف شده است:
امام صادق(ع): اَلا اِنّ قُم حَرمی و حَرم وُلدی من بَعدی... تََقبِضُ فیها امراُة من وُلدی و اسمُها فاطمة بنت مُوسی، یدخُل بشَفاعَتها شیعَتی الجَنّة باَجمَعهِم.
بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر درمیگذرد که نام او فاطمه دختر موسی است و همگی شیعه در روز قیامت به شفاعت او روانة بهشت میشوند.
همچنین از روایاتی که اهمیت زیارت آن حضرت را یاد کرده است و برای آن اجر و پاداش بزرگ بیان داشته است، گوشهای از مقام والای این بانو آشکار میگردد. امام صادق (ع) پیش از آنکه این فرزند گرانقدر متولد شود، از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعه را به اهمیت آن توجه میدهد:
امام صادق (ع) :
«... و انَّ لَنا حَرماً و هُوَ بَلدَةُ قُم، سَتُدفَنُ فیها امراَةُ من اُولادی تُسَمّی فاطمة، فَمن زَارَها وَجَبَت لَه الجَنَة.»
«... شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هرکس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب شود....»
حضرت امام رضا (ع) نیز اهمیت زیارت حضرت معصومه (س) را بیان میکنند، و شیعه را از این کانون معنویت و سرچشمة فیض الهی آگاه میسازند:
امام رضا (ع): «... من زَارَها عارفاً بحَقَّها فَلَه الجَنَّةُ...»
«... هرکس آن بانو را با معرفت به حقش زیارت کند، سزاوار بهشت گردد...»
با اینکه امامزادگان بسیاری در این سرزمین مدفونند، حتی در زیر همین بقعه مطهر و در کنار حضرت معصومه (س) و همه مقامهای ارجمندی دارند، لیکن امامان از اهمیت و ثواب زیارت حضرت معصومه (س) سخن گفتهاند، و این بیانگر عظمت معنوی این بانو است.
امام جواد (ع): «مَن زَارَ عَمّتی بقُم وجَبتُ لَهُ الجَنّة.»
«آنکس که عمهام را در شهر قم زیارت کند بهشت برای او واجب شود».
در آرامگاههای امامزادگان، بزرگان، عالمان، معمولاً قرآن و فاتحهخواندن مرسوم است؛ و در موارد بسیار نادری است که برای امامزادهای زیارتنامه رسیده باشد. درباره حضرت معصومه (س) از برادر بزرگوارش حضرت امام رضا(ع) زیارتنامه رسیده است. از این رو مردمان، حضرت معصومه (س) را چون دیگر امامان زیارت میکنند و با او به گفتگو مینشینند و از روح بزرگش استمداد میطلبند؛ و این خود والایی مقام و منزلت این بانو را میرساند.
قم و پیشینههای درخشان
قم از روزگاران پیشین، در گرایش به اسلام و عشق به رهبران آن، و پیوندهای گسستناپذیر با تشیّع، پیشگام بوده است، و در دامان خود، عالمان، محدّثان، اسلامشناسان و دینباورانی بزرگ و بافرهنگ تربیت کرده است، و این شهر به نام مرکز چنین اندیشهها و باورهایی شناخته شده است قم از روزگاران کهن، مرکز مهم علوم اسلامی چون حدیث و فقه و تفسیر و دیگر مسائل گشت و به صورت مدرسهای از تعالیم اسلام و مکتب علوی درآمد؛ حتی در دوران اختناق خلفای اموی و عباسی، انسانهای برجستهای از شهرهای مختلف ایران، بویژه قم، به حضور امامان شتافتند و آموزشها دیدند و به نشر آنها در آبادیها و شهرهای خود پرداختند. از این شهر محدثان و عالمان بزرگی برخاستندکه کتابها و تألیفات ارزشمندی به عالم اسلام عرضه کردند. همچنین بسیاری از شاگردان امامان (ع) از قم بودند. شاگردانی بلندپایه و روایتگرانِِِ بزرگی که از امامان، احادیث فراوانی روایت کردند، و نام «قم» را با علم و دانش قرین ساختند. از این رو از «قم» همواره در زبان امامان به نیکی یاد شده و مورد ستایش قرار گرفته است:
امام علی (ع): «سَلامُ الله عَلی اَهل قُم و رَحمةُ الله علی اَهل قم... هُم اَهلُ رکُوعٍ و خُشُوعٍ و سُجُود و قیام و صِیامٍ. هم الفُقَهاءُ العُلَماءُ الفُقَهاء. هُم اهلُ الدینِ و الولایة و حُسن العبادة صَلواتُ الله عَلیهِِم و رَحمَةُ الله و بَرکاتُه.»
سلام خدا بر مردم قم... آنان اهل رکوع و سجود و خشوع و نماز و روزهاند. آنان فقیهان، عالمان و هوشمندانند. آنان دیندار و دوستدار خاندان پیامبر(ص) و اهل عبادتهای شایستهاند. درود خدا و رحمت و برکات او بر آنان باد.»
امام صادق (ع): «اِذا اَصابَتکُم بَلیةُ و عِناءُ فَعلیکُم بقُم، فانَّه مَأوی الفاطِمیین و...»
«آنگاه که به شما بلا و دشواری دررسید، به قم روی آورید که قم جایگاه امن فرزندان فاطمه (ع) (سادات) و آسایشگاه مؤمنان است و...»
امام صادق(ع): «در آیندهای نه چندان دور، مؤمنی در کوفه نمیماند و علم خود را از آنجا چنان مار که به سوراخ خود رود جمع میکند و دور میشود. سپس دانش در شهر قم آشکار میگردد، و آن شهر کانون علم و فضل میشود بگونهای که ناآگاهی در دین باقی نمیماند، حتّی زنان خانهدار به دانش دین دست مییابند و این امور در نزدیکیهای ظهور قائم ما (ع) صورت میگیرد... از این شهر، دانش به دیگر آبادیهای جهان در شرق و غرب سرازیر میگردد و (در پرتو دانایی) حجّت خدا بر خلق تمام میشود، بدانگونه که کسی نمیماند که دین و دانش به او نرسیده باشد و سپس قائم (ع) ظهور میکند».
امام رضا (ع) : «انَّ للجَنة ثَمانیةَ اَبوابٍ و لاهل قم واحدُ منها، فَطُوبی لَهم، ثُمَّ طُوبی لَهم، ثُمَّ طُوبی لَهم.»
«بهشت را هشت در است و یکی از آن درها از آن مردم قم است. خوشا آنان، خوشا آنان و خوشا حالشان.»
از این رو، قم را میتوان خانة اَمن علویان و آرامگاه سادات و امامزادگان نامید، و آرامگاههای فراوان ایشان و عالمان و محدّثان در این سامان بیانگر این واقعیت است که چگونه این شهر دژ محکمی برای ایشان و پایگاهی برای چنین اندیشههایی بوده است، و فرهنگ این سرزمین بر اصول تفکر اسلامی و مکتب علوی پایهریزی شده و خاک آن با ابدان مطهّر امامزادگان و محدّثان و عالمان عجین شده است.
بعضی قائل به قدمت شهر قم بوده و آن را از بلاد باستانی دانستهاند و به شواهد و قرائنی هم استدلال نموده اند از قبیل ذکر «زعفران قمی» در کتابی که مربوط به عصر ساسانیان است و آمدن نام قم در شاهنامة فردوسی ضمن بیان حوادث سال 23 هـ . ق و اینکه قم و ساوه به دست «تهمورث پیشدادی» بنا نهاده شده است.
ولی این شواهد و قرائن مدّعا را ثابت نمیکند برای اینکه موقعیّت جغرافیایی و طبیعی سرزمین قم در عصر ساسانیان برای بنای شهری در آنجا مساعد نبوده است و ساخت چنین شهری به دست تهمورث از افسانههای باستانی است که هیچ ارزش تاریخی ندارد و ذکر نام قم در شاهنامه دلیل بر این نمی شود که در سال 23 هـ . ق هم آن سرزمین به همین نام بوده برای اینکه فردوسی در اشعار خود نام محلّ فتوحات را به اسامی معروف زمان خودش معرفی کرده است نه به اسامی زمان خود فتوحات و در اسناد تاریخی و گزارش فتوحات ایران به خلیفة مسلمین از سرزمین قم به عنوان (شق ثمیرة) نام بردهاند.
بنابراین شهر قم هم، مانند شهر نجف و کربلا و مشهد مقدّس از شهرهای نوظهور اسلامی است که موجبات موجودیت آن را باید در جهات مذهبی، سیاسی جستجو کرد.
منبع جوشان علم
در طول تاریخ همواره قم به عنوان منبع جوشان علم و معارف اسلامی مشهور بوده و تربیتیافتگان حوزة پر برکت آن به عنوان پاسداران امین اصالت دینی و فرهنگی، سیاسی جامعة دینی شناخته شدهاند و رهپویان راه حقیقت را به سرمنزل مقصود رهنمون ساخته است و سرانجام این دیار خون و قیام بود که خاستگاه انقلابی شکوهمند به رهبری قائد عظیمالشأن حضرت امام خمینی شد و ثمرة آن نظامی اسلامی گردید که امروز پایگاه عظیم حقطلبان مسلمان و نقطة امید مستضعفان و محرومان سراسر جهان به شمار میآید و اکنون به حقیقت میتوان گفت که: ایران اسلامی ام القرای عالم اسلام و قم قبّة الاسلام و حرم اهلبیت و کاشانة آل رسول است
قم مهد دانش
جایگاه ممتاز و بینظیر قم از نظر مذهبی و روحانی غیرقابل انکار است، چرا که این شهر از آغاز موجودیت تا امروز در طول سیزده قرن پایتخت شیعة امامیه خوانده شده و مهد دانش و فضیلت و سرچشمة جوشان حکمت و معرفت بوده است.
خدمات برجسته و مساعی ارزندة دانشمندان قم در راه احیای آیین تشیّع و نشر معارف دینی و فرهنگ پربار اسلامی به حدّی بود که تاج کرامت ابدی دینی بر تارک شریف آنان نهاده شده است.
آری قم شهری است که خشت اوّل معنویت آن را گروهی از صحابه و دوستان ائمه (ع) از اعراب اشعری با مصالح ایمان و ملات تولّی بکار گذاشته و شالودة این شهر مقدس را از سال 83 هـ . ق و در دوران امام باقر و امام صادق (ع) طرحریزی نمودند.
این شهر در مرکز فرمانروایی اسلامی چون کشوری مستقلّ و با مقرراتی خاص اداره میشد و از مزایا و ویژگیهایی برخوردار بود و حتّی در دوران اختناق حاکم بر امامیه هم مردم قم بدون تقیّه با کمال آزادی عقیده در این دیار مقدّس به جمعآوری آثار و اخبار آل محمد و تدوین آنها پرداختند و در سرود آسمانی اذان بر فراز ارتباطات با صدای رسا بر ولایت علی (ع) شهادت میدادند.
حوزة علمیة قم
در پرتو توجهات و فیوضات حضرت فاطمة معصومه (ع)، علوم اسلامی در این شهر رشد یافت و عالمان بزرگی در دامن معنویت این بقعة مطهر تربیت شدند، و کمکم قم، مرکز حوزههای علمیه در ایران و جهان شد. و این بر عظمت شهر افزود.
در دوران دیکتاتوری و استبداد گذشته، مرجع بزرگ حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، حوزة علمیة قم را تأسیس کرد، و در دوران آیتالله بروجردی رونق بسزایی یافت و در آغاز نهضت امام خمینی (خرداد 42)، به اوج شکوهمندی رسید، و با پیروزی انقلاب اسلامی که خاستگاه اصلی آن قم و حوزة علمیه بود، و در پرتو اشعة تابناک روح باعظمت حضرت معصومه(س) انجام گرفت، به شهرتی جهانی دست یافت.
فضائل و مناقب حضرت فاطمه معصومه (س)
از آنجا که معرفت و شناخت ائمة طاهرین و اولیای دین مبین، همان شناخت فضائل وکمالات نفسانی آن بزرگواران است. حال به ذکر شمّهای از فضائل و مناقب آن حضرت میپردازیم:
- شرافت خانوادگی
یکی از عالیترین فضائل آن حضرت انتساب ایشان به بیت وحی و رسالت و امامت است. او «بنت رسولالله» و «بنت ولیالله» و «اخت ولیالله» و «عمة ولیالله» است و این امر خود سرچشمة سایر فضائل و کمالات معنوی و روحانی آن بزرگوار میباشدکه زندگی در جوار امامان معصومی همچون «موسی بن جعفر» و «علی بن موسی الرّضا» و بهرهمند بودن از تعالیم عالیة آن رهبران راه نور و سعادت، خود عامل اساسی در تعالی روح و تکامل درجات علمی و عملی آن حضرت بوده است. بنابراین میتوان آن حضرت را الگو و نموداری از فضائل اهلبیت (ع) دانست.
یکی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمة اهل بیت فاطمة معصومه (س) است. عبادت و شب زندهداری هفده روزهاش در واپسین روزهای عمر شریفش، گوشهای از یک عمر عبودّیت و خضوع و خشوع آن زادة عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است.
- سخن محدّث قمی
محدث قمی میگوید:
«... و امّا دختران حضرت موسی بن جعفر(ع) برحسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیدة جلیلة معظمة فاطمه بنت امام موسی(ع) معروفه به حضرت معصومه (س) است که مزار شریفش در بلدة طیّبة قم است که دارای قبّة عالیه و ضریح و صحنهای متعدّده و خدمه بسیار و موقوفاتست. و روشنی چشم اهل قم ملاذ و معاذ عامة خلق است و در هر سال، جماعات بسیار از بلاد بعیدة شدّ رِحال کنند و تعب سفر کشند به جهت درک فیوضات از زیارت آن معظمه سلام الله علیها...»
همچنین در کتاب: «سفینة البحار» آمده است:«افتخارات سرزمین قم فراوان است... از آن جمله است آرامگاه حضرت فاطمه (س) دختر موسی بن جعفر (ع) و ثواب زیارت آن بانو، که مطالب مربوط به آن را زیر واژه «فَطَم» آوردهام...»
در کتاب « تاریخ قم» نیز آمده است: «... محراب مزبور در میدان «میر» واقع است و اخیراً مسجد و مدرسه هم در آنجا ساختهاند.
از اموری که اهمیت این قبر مطهّر را نزد خاندان پیامبر و امامان و امامزادگان روشن میکند این است که برای بزرگداشت آن و شکوه ظاهری آن نیز میکوشیدند. از این رو، حضرت زینب دختر امام جواد (ع)، قبهای بر این قبر بنا نهاد و این بیانگر مقام والای این بانو، نزد سادات و علویان است. توجهات ولایتی و مددهای غیبی این بارگاه مطهر، نیز بهترین شاهد و بیانگر عظمت و مقام قُرب حضرتش میباشد. فیوضات ولایتی این بانوی بزرگ، مشهود همگان است، و آن حضرت به «واسطة فیض» و «باب الحوائج» شناخته شده است. سرعت اجابت دعا و عمومیت آن نیز حاکی از قدرت و منزلت الهی و لطافت روحی ویژه ایشان است.
- کرامت و شفاعت آن حضرت
از دیرزمان آستان قدس فاطمی منشأ هزاران کرامت و عنایت ربّانی بوده است و چه قلبهای ناامیدی که سرشار از امید به فضل وکرم الهی و چه دستهای تُهی که سرشار از رحمت ربوبی و چه انسانهای بریده از همه جا و ناامید از همه کس که با دلی شاد و روحی پیوسته به ابدیت از درگاه پرفیض و کرم این کریمة اهل بیت (ع) برگشته و برای خود زندگیی بر اساس ایمانی مستحکم به ولای اولیای حق، بنا نهادند.
از جمله کسانی که به شیفعه بودنش در روایات و آثار دینی تصریح شده است، فاطمه معصومه (س) است:
امام صادق (ع) میفرماید: «تَدخُلُ بشفاعَتِها شیعَتی الجَنَّةَ باَجمَعهم.»
«به شفاعت او (فاطمة معصومه) همة شیعیانم وارد بهشت خواهند شد.»
و در زیارت آن حضرت به دستور امام معصوم (س) گفته میشود که: «یا فاطمَةُ اشفَعی لی فی الجَنَّة.»
«ای فاطمه معصومه! برای من نزد خدا دربارة بهشت شفاعت کن.»
و این خود نشان دهندة شأن و مقام بسیار عظیم آن شفیعة روز جزا است چنانچه در فراز دیگری از زیارت مخصوص آمده است که: «فَان لَکَ عِندَ الله شانا منَ الشأنَ» یعنی: اینکه ما از توطلب شفاعت مینماییم به خاطر این است که تو در محضر الهی شأن و منزلت و صفناپذیر داری، که بر خاکنشینان این عالم قابل تصوّر نیست و تنها خدا و پیامبر و اوصیای طاهرینش بر آن واقفند.
روایاتی از حضرت فاطمة معصومه (س)
امین گنجینههای گرانقدر ولایت و امامت محدّثة آلطه حضرت فاطمة معصومه (س) چندین روایات را دربارة ولایت نقل فرموده است که به بیان آن میپردازیم:
حدیث غدیر و منزلت
1. ... عَن فاطمَةَ بنُت عَلی بُن مُوسَی الرًضا، حَدَّثتنی فاطمَةُ و زَینبُ و اُمّ کُلثُومٍ بَناتُ مُوسی بُن جعفر (ع) قُلنَ حَدَّثتنا فا طمَةُ بنتُ جعفرِ بن مُحَمَّد الصّادق، حَدَّثتنی فاطمَةُ بِنتُ مُحَمَّد بن عَلی، حَدَّثتنی فاطمةُ بِنت عَلی بنِ الحُسَینِ، حَدَّثتنی فاطمةُ وَ سَکینَةُ ابنَتا الحُسَینِ بنِ علی عَن اُمّکُلثُوم بنت فاطمَة بنت النّبی(ص) عن فاطمةَ بنـت رَسُول الله (ص) ... قالت: «اَنَسیتُم قَولَ رسُولالله(ص) یومَ غَدیر خُم: «مَن کُنتُ مَولاهُ فعلی مولاه» وَ قَولَهُ (ص): اَنتَ مِنّی بِمَنزِلَة هارُنَ من مُوسی.»
«فاطمه دختر حضرت رضا نقل میکند از فاطمه (معصومه (س)) و زینب و امکلثوم (دختران موسی بن جعفر(ع)) و آنها از فاطمه (دختر امام صادق(ع)) و او از فاطمه (دختر امام باقر (ع)) و ایشان از فاطمه (دختر امام سجاد(ع)) و او از فاطمه و سکینه (دختران امام حسین (ع) و آنها از امکلثوم (دختر فاطمة زهرا (س)) و او از فاطمه زهرا (س) نقل میکند که آن حضرت (به مردم) فرمود: «آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا (ص) را «در روز غدیر»؟ که (به شما) فرمود: هر کس من مولی (و رهبر) اویم پس علی (بعد از من) مولی (و رهبر) اوست و آیا فراموش کردید این فرمایش حضرت را که فرمود: (یا علی) نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسی (ع) است (یعنی: تویی وصّی و جانشین من).»
2. فاطمة معصومه (س) (به همان سند روایت اوّل) نقل میکند از فاطمة زهرا (س) که پیامبر خدا (ص) فرمود: «در شب معراج، داخل بهشت شدم، آنجا قصری دیدم از دُرّ میان خالی، که دارای دری بود آراسته به دُرّ و یاقوت و بر آن در پردهای آویخته بود؛ من سرم را بلند کردم، دیدم بر آن نوشته شده است: «لا اِلهَ الا الله، مُحَمَّدٌ رَُسُولُ الله، عَلِی وَلِی القَوم» «خدایی جز خدای یکتا نیست؛ محمد فرستاده خدا است؛ علی ولی (و رهبر) مردم است».
حدیث دوستی آلمحمد (ع)
3. حضرت فاطمة معصومه (س) از فاطمه دختر امام صادق (ع) و او از فاطمه دختر امام باقر (ع) و او از فاطمه دختر امام سجاد (ع) و او از فاطمه دختر امام حسین (ع) و او زینب دختر امیرالمؤمنین (ع) و او از فاطمه زهرا(س) نقل میکند که رسول خدا (ص) فرمود: «اَلا مَن ماتَ عَلَی حُب الِ مُحمّد ماتَ شَهیداً» «بدانید که هرکس با محبّت آل محمّد بمیرد، شهید مرده است».
دورنمایی از اماکن متبرکه بارگاه فاطمی (س) گنبد حرم مطهر
این گنبد در سال 1218 هـ . ق. با خشتهایی زرنگار تزیین شد که تعداد 12 هزار خشت با پوشش طلایی در آن بکار رفت.
ارتفاع این گنبد از سطح بام 16 متر و از زمین 32 متر و محیطش از خارج 6/35 و از داخل 66/28 و قطرش 12 متر و بلندی استوانهای آن 6 متر است؛ قسمت پایین آن از سطح بام تا نود سانتیمتر از آجر تراش و روی آن یک متر کاشی خشتی فیروزهای و بالای آن (تمام جدار) مزیّن به خشتهایی با پوشش طلا است. و در گلوگاه ساق گنبد، کتیبهای است که اشعاری از «فتحعلی خان صبا» در آن به خط نستعلیق قالبریزی شده است.
مرقد مطهّر حضرت
مرقد شریف حضرت فاطمه (س) (در میان بقعة مبارکه) با بلندی 20/1 و طول و عرض 95/2، در20/1 متر قرار گرفته و با کاشیهای نفیس و زیبای زرفام (آغاز قرن هفتم) پوشیده شده است.
این ضریح چندین مرتبه تجدید بنا و اصلاح شد و سالهای متمادی روی مرقد حضرت باقی بود تا اینکه در سال 1368 هـ . ق. برابر سال 1348 هـ.ش به دستور تولیت آن زمان شکل ضریح را تغییر دادند و ضریح کنونی را (با ظرایف و شاهکارهای هنری ویژهای که دارد) به جای آن نصب نمودند که آن ضریح همچنان بر فراز تربت نورانی حضرت برقرار است.
ایوان طلا
این ایوان با دهانهای به طول و عرض 70/8 × 9 متر و بلندی چهارده متر، پایین دیوار آن (در سه طرف)، تا بلندی 80/1 متر آراسته به قطعات کوچک کاشی فیروزهای هشت گوشهای و در میان آنها قطعات کوچکتر قهوهای رنگ است که حاشیهای از کاشی با زمینة (لاجوردی نقش و نگار) از چهار طرف آن را احاطه کرده است و بر فراز آن کتیبهای به ثلث سفید در زمینهای لاجوردی، گرداگرد ایوان دیده میشود که متن آن را حدیث نورانی: «اَلا وَ مَن ماتَ عَلی حُبَّ ال مُحَمَّد ٍماتَ شَهیداً...» تشکیل میدهد.
ایوانهای کنار ایوان طلا
دو ایوان در دو طرف ایوان طلا است به بلندی بیش از ده و پهنای دو و دهانة پنج متر.
ایوان آینه
در، جانب شرقی رواق مطهر نیز ایوانی مرتفع به بلندی ایوان طلا و طول و عرض 9 در 87/7 متری قرار دارد که به خاطر آینهکاری آن، به ایوان «آینه» معروف است.
منارههای صحن عتیق
در صحن عتیق بر فراز ایوان طلا دو مأذنه استوانهای رفیع به بلندی 40/17 (از سطح بام) و قطر 50/1 قرار دارد.
منارههای ایوان آینه
بر فراز پایههای دو طرف ایوان دو مأذنة است که هر یک به بلندی 28 متر از سطح بام، با قطر 30/3متر، از بلندترین بناهای آستانه میباشد.
مسجد بالا سر
مسجد بالا سر از وسیعترین بیوتات آستانه و محل تشکیل مجالس عمومی و نماز جماعت است که امروز یکی از با شکوهترین اماکن متبرکة حرم مطهّر محسوب میشود.
مسجد طباطبایی
مسجد طباطبایی دارای گنبدی پنجاه ستونی است که به جای صحن زنانة «قدیم» در جنوب روضة مطهّره ساخته شده است. در زاویة شمال غربی این مکان مقدّس قبور شهدای بزرگی از علما و فضلای حوزة علمیه واقع است: «قبر مرحوم شهید آیتالله ربّانی شیرازی و شهید ربّانی املشی و شهید محمّد منتظری و شهید آیتالله قدوسی و شهید محلّاتی» که این خود بر صفا و معنویت این مکان افزوده است.
مسجد اعظم
از آثار دینی با عظمتی که به همّت والای مرجع تقلید عالم تشیّع حضرت آیتالله العظمی بروجردی (قدس سرّه) تأسیس گردید، مسجد اعظم قم بودکه در کنار حرم مطهر حضرت فاطمة معصومه (س) جهت رفاه حال زائرین ساخته شد. این بنای رفیع با شرایط خاص و خصوصیات ممتازی که دارد مسجد منحصر بفردی است که در مجاورت آستان رفیع فاطمی بنا گردیده است.
صحن نو «اتابکی»
صحن نو، بنایی است وسیع و خوشمنظر، باصفا و معنویت خاصّی که بر شکوه و عظمت بارگاه فاطمی افزوده است. این صحن از آثار (میرزا علیاصغر خان صدر اعظم) است که از سال 1295هـ . ق، تا سال 1303 بنای آن طول کشیده است.
صحن عتیق« قدیم»
صحن عتیق «واقع در شمال روضة مبارکه» اوّلین بنایی است که بر قبّة مبارکه افزوده شد.
آثار حرمها و بقاع مطهر
انسانهای بزرگ، در حیات و مرگ خویش مبدأ آثار و صاحب برکات و حامل رسالتند؛ شخصیتهای الهی چون امام علی (ع)، امام حسین (ع)، امام رضا (ع)، حضرت زینب (س) و حضرت معصومه (س) چنانکه در حیاتشان استوانة دین و پشتوانة حق و عدل و محور انسانیت و فضیلت و عبادت و تقوی بودند، پس از مرگ نیز آرامگاهها و مقابرشان پشتوانة حق و عدالت و فضیلت و معنویت و تقوی و عبادت است.
قبّة مطهّر حضرت معصومه نیز، چون دیگر مشاهد مشرفه، پشتوانة ارزشهای اسلام و تشیّع و فرهنگ قرآن است؛ و ایران در پناه این بقعهها، از حوادث دوران، جان سالمی بدر برده است.
بقای ایرانیت ایرانی نیز، در پرتو این معنویتها امکانپذیرشد و ایران در طول اعصار و قرون حادثهخیزِ تاریخ باقی ماند.
این بقعه و دیگر بقعههای متبرک، تجسم آرمانهای اسلامی و پشتوانة معیارهای تشیّع علوی و ارزشهای والای انسانی است؛ زیرا که این بقعهها نه تنها زیارتگاه است؛ بلکه آموزشگاه بزرگی برای مشتاقان و زائران است. هر زائری که با معرفت و شناخت مقام صاحب این مرقد و اهداف او به زیارت برود، از صاحب قبر الهام میگیرد و اصول و تعالیم مکتب را به یاد میآورد و هر زیارت و سلام او سرشار از این آموزشها و الهامها است.
کرامات کریمة اهلبیت (ع) منبع فیض الهی
مرحوم محدّث قمی میفرماید از بعضی اساتید خود شنیدم که: «مرحوم ملاصدرای شیرازی به خاطر بعضی مشکلات از شیراز به قم مهاجرت فرمود و در قریة کهک اقامت نمود؛ آن حکیم فرزانه هرگاه مطالب علمی بر او مشکل میشد به زیارت حضرت فاطمة معصومه میآمد و با توسل به آن بزرگوار مشکلات علمی برای ایشان حلّ میشد و از آن منبع فیض الهی مورد عنایت قرار میگرفت».
تقدیر از عزاداری اهل بیت (ع)
حضرت آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری نقل فرمودند که: «شخصی بود به نام آقا جمال، معروف به «هژبر»، دچار پا درد سختی شده بود به طوری که برای شرکت در مجالس، بایستی کسی او را به دوش میگرفت و کمک میکرد، عصر تاسوعا آقای هژبر به روضهای که در مدرسة فیضیه از طرف آیتالله حائری تشکیل شده بود، آمد.
آقا سیدعلی سیف (خدمتگزار مرحوم آیتالله حائری) که نگاهش به او افتاد به او پرخاش کرد که: سید این چه بساطی است که درآوردهای، مزاحم مردم میشوی، اگر واقعاً سیدی برو از بیبی شفا بگیر. آقا هژبر تحت تأثیر قرار گرفت و در پایان مجلس به همراه خود گفت: مرا به حرم مطهّر ببر، پس از زیارت و عرض ادب با دل شکسته حال توجّه و توسّلی پیدا کرد و سید را خواب ربود. در خواب دید کسی به او میگوید: بلند شو. گفت: نمیتوانم.
گفته شد: میتوانی بلند شو و عمارتی را به او نشان داده و گفت: این بنا از حاج سید حسین آقاست که برای ما روضهخوانی میکند، این نامه را هم به او بده. آقای هژبر ناگهان خود را ایستاده دید که نامهای در دست دارد و نامه را به صاحبش رساند و میگفت: ترسیدم اگر نامه را نرسانم درد پا برگردد و کسی از مضمون نامه مطلّع نشد حتّی آیتالله حائری، ایشان فرمودند: که از آن به بعد آقای هژبر عوض شد گویی از جهان دیگریست و غالباً در حال سکوت و یا ذکر خدا بود».
و امّا سخن آخر دربارة خانم فاطمة معصومه (س) کریمة اهلبیت(ع)
انسان در اثر عبادت و بندگی خداوند متعال میتواند به جایی برسد که مظهر ارادة حق و واسطة فیض الهی گردد؛ این ثمرة عبودیّت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهی است چنانچه خود در حدیث قدسی میفرماید: «یابنَ آدَم ... اَطَعنی فیما امرتک اجعلک تَقُول للشَیءُ کُن فَیکون»
«فرزند آدم... مرا اطاعت کن تا تو را چنان نمایم که (به عنایت من) هر آنچه را اراده کنی همان شود».
فاطمة معصومه (س) که خود پرورش یافتة مکتب ائمّة طاهرین (ع) و یادگار صاحبان آیة تطهیر است، نمونة عالیی از طهارت و پاکی است به گونهای که خاصّ و عام او را بعنوان معصومه شناختهاند تا بدانجا که بعضی از بزگان ایشان را فردی برخوردار از طهارت ذاتی وتالی تلو معصومین (س) دانسته و حضرت رضا (ع) به ایشان لقب معصومه داده و فرمود: «مَن زارَ الَمَعصُومَة بِقُم کَمَن زارَنی»
«کسی که فاطمه معصومه را در قم زیارت کند مثل آن است که مرا زیارت کرده باشد».
و در یکی از فرازهای زیارت دوّم حضرت آمده است که:
«السَّلامُ عَلَیک اَیّتُهَا الطّاَهرَةُ الحَمیدَة البَرَّةُ الرَّشیدَةُ التَّقیة النَّقیة»
«سلام بر تو ای ای بانوی پاک و ستایش شده، نیکوکردار و هدایت شده، پرهیزگارِ وارسته.»
اولیای خداوند متعال که در راه بندگی و اطاعت گوی سبقت را از دیگران ربوده و این راه را خالصانه پیمودهاند هم در زندگی پر برکت خویش و هم بعد از آن، منشأ کرامات و عنایاتی بودهاند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگی آنها است.
یکی از والاترین عناوینی که نشان دهندة بلندی مرتبة علم و آشنایی کریمة اهلبیت (ع) با معارف بلند اسلام و مکتب حیاتبخش تشیّع است؛ محدِّثه بودن آن حضرت میباشد که بزرگان علم حدیث احادیث و روایات رسیده از آن حضرت را در کتابهای خود نقل نمودهاند، روایاتی که به خاطر داشتن مضمونی ولایی خود شاهد صدقی بر ولایتمحوری بودن آن محدِّثة آلطه و عالمة آل محمد (ص) میباشند.
منابع و مآخذ
منبع اصلی:
- فروغی از کوثر، زندگینامة حضرت فاطمة معصومه، قم، زائر، چاپ هفتم.
منابع و مدارک فرعی:
- بحارالانوار، علامه مجلسی.
- حضرت معصومه و شهر قم، محمد حکیمی، آستان قدس رضوی.
- عشق هشتم، کمال السید، مترجم حسین سیدی.
- تاریخ قم، محمدحسین ناصرالشریعه، دارالفکر.
- نگاهی به زندگی حضرت فاطمه معصومه، غلامرضا حیدری ابهری، زائر.
- عمة سادات زندگی حضرت معصومه (س)، سید ابوالقاسم حمیدی، جمکران.
- زندگی حضرت معصومه (س) و تاریخ قم، سید مهدی صحفی، صحفی.