و آن قوت و قدرتی را ندارد که شنوندگان انتظارش را میکشیدند. رمان کلیدر به رغم طولانی بودن و حتی به اعتقاد برخی از اهل ادب خسته کنندگیاش ، اثری پرشکوه و بزرگ است وانتظار طبیعی از موسیقیای که بر اساس چنین نامی ساخته شده هم همین است که ،این موسیقی بتواند بازتابی از رمان باشد ،اما ساخته محمد رضا درویشی چه در پرداخت ملودی و چه در فرمی که برای این کار انتخاب کرده است (سوییت برای ارکستر زهی) نتوانسته چنین فضایی را فراهم کند که شنوندهای که رمان پرشکوه کلیدر را خوانده در خود همان حس را از شنیدن این اثر به دست آورد.
البته بخشی از ماجرا به جدا کردن و تکه پاره کردن کلیت کار بازمیگردد. به تعبیر دقیقتر موسیقی درویشی موسیقیای توصیفی - تصویری است که در قالب هشت قسمت، با کلام دولت آبادی (در اصل اثر) همراه شده و طبیعی است که شنوندهای که دکلمه نویسنده و اصولا متنی را در ذهن ندارد ، در ذهن خود نتواند تصویرسازی درستی از این موسیقی به دست آورد. هر چند درویشی در بروشور نام هشت بخش را آورده باشد.
این که در شب نخست اجرا نه دولت آبادی در اجرا حضور داشت و نه تهیهکننده اصلی اثر، خود از برخی ماجراها حکایت میکند و نشان میدهد دست اندرکاران این اجرا توفیقی در اجرای کامل این قطعه به دست نیاوردند و خواستند تنها بخش موسیقایی این کار را اجرا کنند.
با چنین پیش فرض و اطلاعی طبیعی است ، شنونده قطعهای ملال آور را بشنود که نشانی از شکوه کلیدر را درخود ندارد. شکوهیکه همانند یک زندگی است و در این زندگی شادی و غم با هم آمیختگیدارند و گل محمد و خان عمو و بیگ محمد و مارال و زیور و ... همه قهرمانانیاند که در کتاب ده جلدی دولتآبادی خواننده با خنده آنها میخندد و با گریه آْنها به گریه میافتد و در تب وتاب مبارزه و حماسهسازیهای آنها به پیشمیرود.
درویشی در بروشور کنسرت توضیح داده این اثر« اگر چه بر اساس یک سفارش تصنیف شده ، ولی روایت شخصی آهنگساز از داستان تاثیرگذار کلیدر است» و در ادامه توضیح میدهد که «کلیدر روایت قهرمانیهای گل محمد نیست. خاموشی راوی بیزمان و مکانی است که میبیند، زخم میخورد و میمیرد» [درویشی:باطن کلیدر را نشانه رفتهام]
این توضیح کوتاه ماجرا را پیچیدهتر کرده است، چرا که به نظر میرسد آهنگساز تنها بخش اندوهبار رمان ده جلدی کلیدر را دیده است . این البته حق آهنگساز است که چنین برداشتی داشته باشد، اما به نظر میرسد به دلیل نبود اطلاعات دقیق در بروشور آلبوم درباره چگونگی ساخت این کار و چگونگی رسیدن به چنین فضایی طبیعی است که شنونده رای به ناقص بودن کار بدهد واین البته هم جفا بر آهنگساز است و هم جفا بر سفارش دهنده اثر.
آنگونه که نگارنده کسب اطلاع کرده است، برای ساخت این اثر که سفارش و اصولا ذهنیت ساخت آن را باید محصول ذهن ناشریاثر آفرین و پختهکار به نام داود موسایی( مدیر انتشارات فرهنگ معاصر) دانست، ابتدا 200 بخش از رمان کلیدر انتخاب و در نهایت این بخشها از آن رمان به انتخاب انتشارات فرهنگ معاصر و آقای دولت آبادی به آقای درویشی داده میشود تا وی بر اساس ایدهای که از این بخشها میگیرد دست به تصنیف اثر بزند.
از قرار کل این بسته قرار بود همراه با بیستمین چاپ رمان کلیدر و در یک اتقاق فرهنگی رونمایی شود که به دلیل انتشار خبر و البته بقیه ماجرا عملا تازگی و طراوت این حرکت که ناشر ایدهپرداز و تامینکننده اصلی هزینههای آن بود ، ستانده و سوخته شود.
دوم:اجرای کنسرتو نی و ارکستر زهی قطعه معروف «نینوا» (که اتقاقا کار آقای درویشی هم در همین مایه (دستگاه نوا) ساخته شد، درست ساعتی بعد از اجرای قطعه کلیدر، خود پرسش بزرگ را در ذهن من شنونده نشاند. شاید اگر محمد رضا درویشی با موسیقی نواحی ایران آشنا نبود، و البته موسیقی سنتی ما را هم نمیشناخت ، نیازی به طرح این پرسش نبود. اما نگارنده میداند که درویشی وجب به وجب نواحی ایران را گشته و کوهی از ملودی وآهنگ از گوشهگوشه این سرزمین پرآهنگ وملودی در گنجینه ذهنش دارد. به خصوص منطقه خراسان که داستان کلیدر هم در آن رخ می دهد.
حال به توجه به اینکه قطعه نی نوا هم برای ارکستر و ساز نی ساخته شده بود ، آیا بهتر نبود آقای درویشی هم سازی (یا چند ساز) ایرانی یا از منطقه خراسان را در کنار ارکستر مینشاند تا این گونه هویتی تصویری از موسیقی این منطقه در قالب این کار تبلور مییافت.
البته آقای درویشی در نشست مطبوعاتی این اجرا در پاسخ به این پرسش که در کلیدر شخصیتهای مطرحی چون گل محمد و مارال وجود دارند و هر کدام از این ها میتوانستند در قالب یک ساز روایت شوند و همین کار را آقای علیزاده در نینوا انجام داد که ساز نی را در کنار ارکستر زهی معرفی کرد ، اما در موسیقی کلیدر آنگونه که شما گفتهاید چنین فضایی وجود ندارد و چرا؟ گفت: «این نظر من بود و من کلیدر را این گونه فهمیدم و این گونه برایش موسیقی نوشتم، شاید فرد دیگری این اثر را جور دیگری ببیند.»
این پاسخ البته محترم است اما اینکه تا چه اندازه اعتبار دارد باید منتظر ماند و واکنشها به این اجرا را شنید و دید و سپس درباره آن به ارزیابی نشست.