پارکی که فعالیتها و اقدامات غیرمسئولانه سبب شده کارکرد واقعی خود را از دست بدهد تا آنجا که بسیاری از کارشناسان میگویند بیتوجهی به ضوابط زیست محیطی و تخریبهای ناشی از طرحهای عمرانی بهویژه یورش اخیر شرکت نفت برای اکتشاف در این زیستبوم مجالی برای گونههای گیاهی و جانوری موجود در این پارک باقی نگذاشته است.
آنچه در پی میآید گزارشی است که طی آن تصویری از وضعیت کنونی این پارک براساس مطالعات میدانی منعکس شده است.
وقتی برای تهیه گزارشی درباره مشکلات و معضلاتی که گریبانگیر پارک ملی کویر است به اداره محیط زیست سمنان رفتم در آنجا، مسئولان مشکلات پارک را در 3 عبارت مطرح کردند؛ 1- چرای بیرویه دام 2- شکار غیرمجاز 3- کمبود تجهیزات و نیروی انسانی؛ سه مشکل
دامن گیر تمام پارکهای ملی ایران. اما وقتی بیشتر پرس و جو کرده و در منابع دیگر به سراغ معضلات این پارک رفتم و با افراد مختلف مصاحبه کردم با مسائل جدیدی روبهرو شدم؛ مسائلی چون انجام طرحهای نفتی، عبور راه آهن بادرود- گرمسار از پارک و برگزاری مانورهای نظامی و مسابقات رالی در منطقه حفاظت شده کویر که نقش سپر پارک را ایفا میکند؛ مسائلی که هر یک از مسئولین به نوعی از مطرح کردن آن خودداری کردند و شدیدا مصر بودند که این پارک به غیر از 3 مورد ذکر شده در طرح مدیریت هیچ مشکل مدیریتی ندارد، ضمن آنکه در مورد شکار غیرمجاز و چرای بیرویه هم یادآور شدند که با اقداماتی که در این زمینه صورت گرفته این موارد هم دیگر جزو مشکلات پارک محسوب نمیشوند و فقط مربوط به گذشتهاند.
آیا بهتر نیست مسئولان محلی محیط زیست به جای سرپوش گذاشتن روی این معضلات – آن هم به خاطر ترس از تعلق نگرفتن بودجه و اعتبارات به اداره متبوعشان برای حفاظت از پارک - کمی واقع بینانهتر به وقایع نگاه میکردند. متأسفانه کمبود بودجه و تجهیزات مشکلی است که اغلب پارکهای ملی و مناطق همپایه در ایران با آن درگیرند. یکی از مواردی که محیطبانان پارک نیز از آن رنج میبرند نبود وسیله نقلیه مناسب برای رفتوآمد به منطقه است، به این وضعیت نداشتن کارت سوخت برای وسایل نقلیه موتوری را هم باید اضافه کرد. از طرف دیگر با به روز شدن وسایل نقلیه متخلفان میتوان تصور کرد که محیطبانان برای مقابله با متخلفان در چه مضیقهای قرار دارند.
معضل نیروی انسانی
هر سال تعداد زیادی محیطبان از دانشگاههای کشور فارغالتحصیل میشوند که قریب به اکثر آنها بهدلیل نبود کار در مقطع فوق دیپلم مجبور به ادامه تحصیل میشوند و یا ترجیح میدهند در رشتهای دیگر مدرک کارشناسی بگیرند.در پارک ملی کویر 27 تا 30محیطبان در 3 پاسگاه محیطبانی در حال انجام وظیفه هستند، تصور کنید 27 تا 30نفر برای پارکی به این وسعت!
این پارک حدود 450 هزار هکتار وسعت دارد اگر فرضا سهم هر محیطبان برای حفظ و حراست را حدود 5000 هکتار در نظر بگیریم این پارک به حدود90 محیطبان نیاز دارد.
در این پارک هر محیطبان در هر نوبت کاری 10 روز پیاپی در محل خدمت خود میماند ؛ 10 روز در شرایط دشوار، با کمترین امکانات. حال تصور کنید این فرد با این شرایط که قطعا فقط عشق به طبیعت او را در حرفه خود ثابت قدم داشته ماهانه چقدر بابت سختیهایی که متحمل میشود دریافت میکند؟ تصورش هم مشکل است، ماهی 270 هزار تومان!!!!
بر این اساس همواره این احتمال وجود دارد که محیطبانان به خاطر فشارهای زندگی ناگزیر به تخلف و همکاری با متخلفان شوند. این درحالی است که همواره کلاسهای پرهزینه آموزش محیطبانی برگزار میشود؛ گرچه برگزاری این کلاسها ضروری است اما در شرایطی که تنها وسیله تردد محیطبانان پارک ملی کویر به منطقه موتورسیکلتهای کهنه و از رده خارج شده آن هم بدون کارت سوخت است، در شرایطی که محیطبانان از کمترین امکانات در پاسگاههای محیطبانی محرومند، یا بیسیم که مهمترین وسیله ارتباطی آنها در مواقع ناامنی است دچار نقص فنی است با آموزش چه مطلبی میتوان این محیطبانان را مجاب کرد که از پارک حفظ و حراست کنند ؟ آیا بهتر نیست با اولویت بندی نخست به این مشکلات پرداخته شود.
طرحهای خانمانسوز
پارک ملی کویر مدتهاست با معضلات متعددی دست به گریبان است اما به تازگی اجرای طرحهای نفتی در این پارک قوز بالای قوز شده است. درست است که معادنی مانند نفت، گاز و طلا جزو معادن طبقه یک محسوب میشوند و در هر جایی که این معادن وجود دارند از آنها بهره برداری خواهد شد و یا به عبارت سادهتر هر جای دنیا نفت، گاز، طلا و این قبیل معادن وجود داشته باشد حتی عنوان پارک ملی منطقه هم نمیتواند از بهره برداری آنها جلوگیری کند، اما بهتر است اینگونه بهرهبرداریها در جایی صورت گیرد که تعارضی با اهداف پارک ملی نداشته و ارزیابیهای زیست محیطی نیز در اجرای اینگونه طرحها مدنظر قرار گیرد. متأسفانه طرحهای نفتی که در پارک ملی کویر در حال اجراست فاقد ارزیابیهای زیست محیطی بوده و میتواند با ایجاد شرایط ناامن و نامناسب برای حیات وحش موجود در پارک فاجعه بار باشد.
زیباییهایی که نمیبینیم
پارک ملی کویر با توجه به موقعیت خاص خود و شبهای پرستاره کویری زیبا و دیدنی میتواند منبع مناسبی برای کسب درآمد از طریق اکوتوریسم باشد؛ قابلیتی که نه تنها در این منطقه که در بسیاری از مناطق مشابه هم نادیده گرفته میشود.
در اجرای طرح نفتی، 4میلیارد متر مکعب گاز در ارتفاعات سیاهکوه تزریق شده که پیشبینی میشود بر اثر این اقدام در منطقه، کویر نمک ایجاد خواهد شد. با توجه به شرایط پارک ملی که یک منطقه بیابانی بوده و بادهای شدید بیابانی نیز در آن به کرات دیده شده ممکن است این خاک سرشار از نمک بر اثر وزش باد به زمینهای کشاورزی اهالی شهرستان گرمسار که در فاصله 60کیلومتری سیاهکوه قرار دارند منتقل و باعث از بین رفتن ساختمان خاک این زمین شود.
نکته قابل توجه اینکه در حال حاضر منطقه حفاظت شده کویر که نقش سپر پارک را ایفا میکند هرازگاهی میزبان مانورهای نظامی است اما دامنه این مانورها محدود به منطقه حفاظت شده نیست. اگر گذرتان به پارک ملی کویر افتاد میتوانید آشیانههای تانکها و پوکههای فشنگ را در این پارک ببینید، سروصدای مسابقات رالی در منطقه حفاظت شده کویر را هم به صدای مانورهای نظامی اضافه کنید، حال تصور کنید که گونههای گیاهی و جانوری موجود در پارک چه وضعیت اسفباری دارند. فراموش نکنیم که دلیل اصلی حذف گورخر از این پارک احساس عدمامنیت در پارک بود.
پارک ملی کویر از نگاه پیشینیان
محمد درویش، کارشناس محیط زیست و پژوهشگر در اینباره مینویسد:ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخ معروف به ناصر خسرو (465-394 ه. ق) نزدیک به هزار سال پیش، در سفرنامه مشهور خویش از جنگلهای انبوهی خبر میدهد که در سرتاسر مسیر کاشان، آران و بیدگل و ورامین، زمین را پوشاندهاند و امروز در« مورد حمایت قرار گرفته شدهترین سرزمین» در طول آن مسیر یعنی در پارک ملی کویر هم به سختی میتوانی حتی آثاری هر چند اندک از آن شکوه و جلال سبزینه بیابی و ببینی؛ واقعیت تلخی که چه بخواهیم یا نخواهیم ما را به این دریافت خجلت بار رهنمون میسازد:
« ایرانیان در طول هزاره ماضی تاریخ کهن خویش نشان دادهاند که امانتداران شایستهای برای پاسداری از مواهب طبیعت گرانسنگی که در اختیارشان نهاده شده نبودهاند.»
جالبتر اینکه این مسیر میزبان مشهورترین جهانگردان دنیا از جمله، پیتر دلاواله ایتالیایی، هربرت انگلیسی، شیندلر آلمانی و آلفونس گابریل اتریشی در سدههای گذشته بوده است.حال میتوان درک کرد که چرا پارک ملی کویر که بیش از 40سال از اعلام مصوبه آن برای حفاظت میگذرد و تا چندی پیش بهدلیل وجود گونههای نادری در آن از قبیل گورخر آسیایی، یوز آسیایی و... آفریقای کوچک ایران نام داشت امروز به بیابان غمگین ایران شهرت دارد.
سخن آخر
برخی میگویند اداره پارک ملی کویر فقط اسما به سمنان واگذار شده و برای حراست از آن امکاناتی به این استان داده نشده است. برخی دیگر میگویند که از زمانی که مدیریت این پارک به استان سمنان واگذار شده مشکلات آن چند برابر شده است. این وضعیت در اغلب پارکهای ملی ایران دیده میشود، متأسفانه پارکهای ملی کشورمان یا تحت حفاظت و مدیریت بیش از یک استان قرار دارند (پارک ملی گلستان) یا مثل پارک ملی کویر بحثهایی اینچنینی دامنگیر آنهاست.