تا پایههای فکری، فلسفی خود را محکمتر کرده و برای مواجهه با خطرات آتی مجهز نماید از داشتن فیلسوف، متفکر و اندیشمند اسلامی، شهید مرتضی مطهری محروم شد. اما کارهای زیادی از ایشان مانده است که کامل نشدهاند.
در بخشی از کتابهایشان میتوان با مقالاتی گرانبها مواجه شد که متاسفانه نیمه مانده است و دشمنان فرصت تکمیل را به استاد ندادهاند اما با ظهور مطهریهای جدید راه ادامه مییابد...
آنچه در پی میآید مصاحبه شهید مطهری است که دو هفته قبل از شهادتش تهیه شده است. البته تفصیل این مصاحبه در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی به چاپ رسیده است.
- آینده انقلاب اسلامی را چگونه میبینید؟
در مسائل اجتماعی برای آینده نمیتوان به صورت قطعی پیشبینی کرد یعنی مسائل اجتماعی پیچیدهتر از آن است که یک نفر آن طوری که مثلاَ یک منجم و متخصص ستارهشناسی خسوف و کسوف را پیشبینی میکند بتواند وضع جامعه را پیشبینی کند، البته یک مطلب دیگر هست که درباره آن هم بدون تکیه بر یک نوع دید الهی یعنی جهانبینی الهی نمیشود نظر داد و آن اینست که آینده جامعه بشریت چه آیندهای است؟
ما معتقدیم که حرکت جامعهها و حرکت انسانها به سوی استقلال هر چه بیشتر فکری و آزادی بیشتر از جبر محیط طبیعی و محیط اجتماعی و وابستگی بیشتر به ایمان و ایدئولوژی است و البته ما آینده را پیشبینی میکنیم که آینده بشریت آینده جامعه توحیدی است، جامعه توحیدی، هم به مفهوم فکری و اعتقادی و هم به مفهوم اجتماعی.
و اما آینده بالخصوص انقلاب اسلامی ایران در این مورد نیز پیامبریگری نمیشود کرد که به طور جزم آیندهای را پیشبینی نمود، ولی به صورت امیدواری، برای ما وضع حاضر بسیار بسیار امیدوار کننده است که انقلاب اسلامی در آن جهت خودش به آن ثمر اسلامیای که باید برسد، در آینده انشاءالله خواهد رسید.
- به نظر شما چه شرایطی برای تداوم انقلاب لازم است؟ آیا همانطور که در یک سری از سخنرانیهایتان فرمودید، عدالت و آزادی، معنویت و استقلال کافی به نظر میرسد؟
نه، همانطوری که توجه کردید آنچه که من در آن سخنرانیها گفتهام، به عنوان شرایط است، شرایط یعنی چیزهایی که بدون آنها مشروط امکانپذیر نیست، اما معنیاش این نیست که حتما وجود آنها کافی است و هیچ شرط دیگری در کار نیست، معمولا وقتی که میگویند شرائط، به اصطلاح شرط لازم را بیان میکنند نه شرط کافی، آنچه که من در آنجا گفتم یک سلسله از شرائط لازم بود.
مقصود من این بود که این انقلاب اسلامی اگر بخواهد سلب کننده آزادیها باشد، این یک آفتی است در آن و اگر بخواهد نسبت به عدالت اجتماعی به معنی دقیق کلمه حساسیت کافی نداشته باشد به خطر خواهد افتاد اگر تحت تاثیر مکتبهای ماتریالیستی معنویت را کوچک و ضعیف بشمارد و گرایش مادی زیاد پیدا بکند باز به خطر خواهد افتاد اگر استقلال را چه استقلال سیاسی، چه استقلال اقتصادی و چه استقلال مکتبی یعنی اینکه اسلام را به عنوان یک مکتب مستقل بشناسد و معرفی بکند نه اینکه از مکتبهای دیگر قسمتهایی را بگیرد و مخلوط بکند، کوچک بشمارد باز در خطر است.
من در آن جزوهای که به نام نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر منتشر شد، بحثی کردهام تحت عنوان آفات نهضت در آنجا مسائلی را ذکر کردهام غیر از شرائط مذکور و هشدارهایی دادهام از آن جمله است مسئله رخنه فرصتطلبان همیشه یک نهضت بعد از آنکه پیروز شد و یا قبل از آنکه پیروز بشود در وقتی که آثار و علائم پیروزی پیدا میشود و دوران سختیهای محض منقضی میگردد، فوراَ افراد فرصتطلب که از هر فرصتی استفاده میکنند خودشان را میاندازند توی نهضت و بعد هم آنچنان تندتر از دیگران شعار میدهند و داد و فریاد میکنند که صدای انقلابیون اول را تقریبا تحت الشعاع قرار میدهند.
و اگر مراقبت نشود و جلوی این فرصتطلبها اعم از افراد فرصتطلب یا گروههای فرصتطلب گرفته نشود قهراَ نهضت به خطر خواهد افتاد. همچنین در آنجا گفتهام که یک نهضت خدایی یعنی یک نهضت مذهبی ضرورتاَ باید در آن خلوص حکمفرما باشد و اگر نوعی ناخالصی، هوا، هوس، طمع، بالخصوص در رهبران نفوذ پیدا بکند، نهضت مذهبی زود از بین خواهد رفت، یعنی نهضتهای مذهبی بالخصوص (همه نهضتها اینچنین است، ولی نهضتهای مذهبی بالخصوص)
از نظر رخنه کردن هوا و هوسها و مطامع، عجیب آسیبپذیر است و در همان جزوه این آیه را ذکر کردهام که قرآن میگوید: «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون» قرآن به گونهای تهدید میکند که بعد از این از من بترسید، یعنی از اینکه کاری بکنید که عقوبت الهی طبق سنت الهی شامل حال شما بشود و شما دیگر این لیاقت و استحقاق را از دست بدهید، بترسید که آنوقت طبق سنت الهی که اگر مردمی از نظر اخلاق و روحیه فاسد شدند
خدای متعال هم وضع اجتماعی آنها را تغییر میدهد، [ خداوند وضع اجتماعی شما را تغییر خواهد داد] همچنین عوامل دیگری در آنجا ذکر کردهام از قبیل کوتاهی کردن در عرضه کردن ایدئولوژی اسلامی به طور کامل و جامع و کوتاهی کردن در پاسخگویی به معترضها و در مقابله کردن با ایدئولوژیها که زیاد باید جنبید و زیاد در این زمینه کار کرد والا اگر در این جهت کوتاهی بشود باز نهضت رخنه پیدا میکند، چیزهای دیگری هم گفتهام که در آن کتاب هست. پس بنابراین آنچه که من در آن سخنرانیها گفتم قسمتی از شرطهای لازم بوده نه همه شرطها.
همشهری استانها