- پلنگ صورتی!
- ببینید؛ شما با شنیدن یک تم به یاد یک شخصیت میافتید.
گفتوگو با سعید ذهنی، آهنگساز از این صحبتهای بامزه و البته خواندنی زیاد دارد. او هم در سینما و تئاتر، هم در تلویزیون موسیقیهای زیادی ساخته است. از کارهای او میتوان به موسیقی تئاترهای «بیژن و منیژه»، «لبخند باشکوه آقای گیل» و «پرنیان هفترنگ» اشاره کرد. ساخت موسیقی فیلمهای «تنهایی»، «کسوف»، «دلتنگی» و... و ساخت موسیقی برای مجموعههای «کت جادویی»، «جوان امروز»، «شنهای کف رودخانه» و کارتونهای «خداوند لکلکها را دوست دارد»، «جوجه طلایی»و «آقای آلوده و آقای پاکیزه» بخشی از کارهای او است. اگر این روزها پای تلویزیون بنشینید و مجموعه«سایه تنهایی» را نگاه کنید موسیقیای که میشنوید از ساختههای این هنرمند است.
***
- بیایید گفتوگو را با این شروع کنیم که چه تعریفی برای آهنگسازی مجموعه تلویزیونی یا فیلم وجود دارد.
موسیقی هنر مستقلی است. بحث موسیقی دراماتیک یا موسیقی فیلم زیرمجموعه هنر موسیقی است. تفاوت موسیقی فیلم با انواع دیگر موسیقی در این است که این موسیقی مستقل نیست؛ یعنی موسیقی فیلم برای اینکه تأثیرگذار باشد باید در کنار عناصر بصری قرار بگیرد. به عبارت دیگر موسیقی فیلم به تنهایی اثر و معنی ندارد. موسیقی و شعر جزو هنرهای فونتیک یا شنیداری است. یعنی فرآیند انتقال حس و معنی شنیداری است نه دیداری. درست برخلاف نقاشی که دیداری است.
- موسیقی فیلم هم فقط شنیداری است؟
این نوع موسیقی هم فونتیک است؛ اما گونهای از موسیقی است که برای دیده شدن ساخته شده است. درست برخلاف موسیقیای که فقط برای شنیده شدن ساخته میشود.
- یعنی موسیقی فیلم به شکل مستقل و جدا از فیلم معنی ندارد؟
تأثیر نهایی و کامل این موسیقی در کنار عناصر بصری است. موسیقی فیلم به تنهایی کامل نیست.
- این سؤال را به این دلیل پرسیدم که بدانم چرا موسیقیهایی هستند که اگر جدا از فیلم هم به آن گوش کنیم، بسیار جذاب و البته تأثیرگذار هستند؛ مثلاً موسیقی فیلم «محمد رسولالله» یا موسیقی فیلم «پدرخوانده» یا نمونههای ایرانیاش فیلمهای «از کرخه تا راین» یا «روز واقعه».
آیزنشتاین که کارگردان و نظریهپرداز است، معتقد است موسیقی خوب موسیقیای است که شنیده نشود. طبیعتاً منظور او این نبوده که موسیقی ساخته نشود، بلکه منظورش این بوده که موسیقی فیلم با سایر عوامل هماهنگ باشد و منفرد، تکمحور و خودمحور هم نباشد. اگر یکی از عناصر فیلم زیاد یا کم باشد، مثلاً حرکت دوربین زیاد باشد یا یک نما کم باشد، فیلم ضعف دارد.
موسیقی فیلمهایی که به عنوان موسیقی برتر انتخاب شدهاند، تمهای شنیداری جذابی دارند اما در نهایت در خدمت تصویر هستند. باید بگویم خوشا به حال آهنگسازی که موسیقیای ساخته که هم برای شنونده جذاب است و هم در خدمت فیلم است.
نسرین مقانلو و علی دهکردی در« سایه تنهایی» / عکس: شبکه اول سیما
- برای ساخت موسیقی فیلم چه روندی را طی میکنید؟
در ابتدا آهنگساز در جریان فیلمنامه قرار میگیرد تا با دیدگاه کارگردان آشنا شود. معمولاً در ایران بعد از ساخت فیلم، با آهنگساز صحبت میشود. آهنگساز باید در فضای کار باشد و یکدفعه در جریان قرار نگیرد. در اینصورت به تدریج ملودی فیلم در ذهن آهنگساز فعال میشود. شاید یکدفعه موسیقی را نسازد اما ذهنش با یک موضوع درگیر میشود. زمانی که ساخت فیلم تمام شد و تدوین هم به پایان رسید، آهنگساز میتواند کارش را شروع کند. این مرحله، خلق تم اولیه موسیقی فیلم است که البته سختترین مرحله هم هست؛ چرا که تکنیک و خلاقیت در همین مرحله شکل میگیرد. آهنگساز برای اولین بار تم اصلی را خلق میکند و برای ساخت بقیه موسیقی با تغییراتی که در تم اصلی میدهد موسیقی را میسازد. با توجه به اینکه فضای فیلم عاطفی است یا حماسی، تعقیب و گریز دارد یا نه، با همان تم اولیه، بقیه موسیقی ساخته میشود. این موضوع امتیاز موسیقی فیلم است؛ یعنی موسیقی فیلمی خوب است که تم اصلیاش در کل کار جریان داشته باشد.
- خلق این ملودی به چه صورت است؟
توضیح دادنی نیست. تأثیر قصه، شخصیتها و تجریبات شنیداری آهنگساز دست به دست هم میدهند تا این ملودی شکل بگیرد که البته قابل پیشبینی هم نیست.
- یعنی بر اساس حس شکل میگیرد؟
حس یک بخش عمده است. مثل شکل گرفتن نقاشی در ذهن نقاش یا مثل ایدهای است که در ذهن نویسنده به تدریج پرورش داده میشود و بعد از طی این دوران او شروع به نوشتن میکند. برای آهنگساز هم همین گونه است. ملودی در ذهنش شکل میگیرد. بعد از این مرحله زمانهای موسیقی محاسبه میشود؛ یعنی اگر 8 تا 12 صحنه فیلم نیاز به موسیقی دارد، باید دقیقاً محاسبه شود.
- این محاسبه بر چه اساسی صورت میگیرد؟
در این مرحله اصول موسیقی و قواعد ریاضی به کمک میآید. این مرحله حسی یا تجربی نیست، بلکه کاملاً بر اساس علم ریاضی است. قوانینی در آهنگسازی وجود دارد که آهنگساز باید به آنها مسلط باشد. با توجه به سلیقه آهنگساز و کارگردان، سازها و خواننده انتخاب، و قطعات نوشته میشوند. این قطعات با نظر کارگردان کم یا زیاد میشوند و بعد از آن ضبط آغاز میشود.
نمایی از انیمیشن «خداوند لکلکها را دوست دارد»/ عکس :پایگاه اینترنتی تلویزیون
- برخی معتقدند ساخت موسیقی میتواند براساس شخصیتها باشد؛ یعنی برای هر شخصیت یک تم خاص نوشته میشود.
لایت موتیف به معنی قطعه کوتاه و معنیدار موسیقایی است که در جای جای یک اثر دراماتیک تکرار میشود و مفهوم یا شخصیت خاصی را تداعی میکند. مثل آهنگ« پلنگ صورتی» که شما با شنیدن آن به یاد پلنگ صورتی میافتید. یکی از کارکردهای موسیقی تداعی شخصیت یا کمک به شخصیتپردازی است، به طوریکه اگر موسیقی را از فیلم جدا کنیم، فیلم ناقص میشود.
- انتخاب سازها به چه صورت است؟ یعنی چه موقع از سازهای سنتی و چه موقع از سازهای کلاسیک استفاده میکنید؟
فرمول خاصی ندارد؛ اما به نظر آهنگساز و توافق او با کارگردان بستگی دارد. طبیعتاً آنچه مهم است کارکرد موسیقی فیلم است. یکی از این کارکردها القای جغرافیا است؛ مثلاً استفاده از ساز نیانبان برای شنونده یادآور جنوب است؛ یعنی ساز معرف منطقه و محله میشود.
فیلم «تنگسیر» ساخته امیر نادری در جنوب میگذرد؛ اما کارگردان از لوریس چکناواریان میخواهد که موسیقیای بسازد و اصراری هم ندارد که موسیقی محلی و یادآور جغرافیای خاصی باشد، چرا که حرف جهانی است؛ اما مجموعه «دلیران تنگستان» از موسیقی محلی و جنوبی استفاده میکند و موسیقی اصرار دارد بگوید که متعلق به جنوب است.
زمانی هم تاریخی بودن کار مهم است. در اینصورت ملودیهایی را که در قرن هفتم ساخته شدهاند نمیتوان با تکنیک امروزی اجرا کرد؛ چون هر دوره لحن، نوازندگی و سازهای خودش را دارد.
اما یک نکته مهم وجود دارد؛ انتخاب موسیقی متناسب با فیلم و نظر کارگردان صورت میگیرد و اینکه کارگردان چه کارکردی را از موسیقی میخواهد.
در ضمن نباید فراموش کرد که موسیقی سنتی ایرانی قابلیت زیادی برای استفاده در فیلم دارد.