در شهر کاث خوارزم زندگی میکردند که به خاطر بدگویی حسودان، پدر خانواده شغلش را از دست داد و در یکی از روستاهای نزدیک شهر ساکن شدند. می گویند چون برای اهالی آن روستا غریبه بودند، به «بیرونی» شهرت یافتند. ابوریحان محمدبن احمد، در سال 362 هجری قمری در همین خانواده متولد شد و در سال 440 در غزنه چشم از جهان فرو بست.
اخترشناسی (نجوم) و ریاضی را از ابونصر عراقی که از دانشمندان نامدار آن زمان بود، آموخت.در 17 سالگی از حلقهای که نیمدرجه به نیمدرجه،درجهبندی شده بود استفاده کرد تا ارتفاع خورشیدی نصفالنهار را در شهر کاث رصد کند و به این ترتیب، عرض جغرافیایی زمینی آن شهر را محاسبه کرد. چهار سال پس از آن میخواست رصدهای دیگری هم انجام دهد؛ اما فقط توانست انقلاب تابستانی را در روستایی در جنوب کاث رصد کند.
52 ساله بود که از خوارزم به خراسان و از آنجا به ری، طبرستان (مازندران کنونی) و جرجان (گرگان) رفت. در جرجان مدتی در دستگاه قابوس وشمگیر، امیر دانشدوست زیاری به سر برد؛ کتاب «آثار الباقیه» را همانجا نوشت. 82 ساله بود که قابوس وشمگیر ابوریحان را به وزارت دعوت کرد. او نپذیرفت و چند سال بعد به خوارزم بازگشت.گرچه بیش از چهار پنجم آثار ابوریحان از بین رفته است، تألیفها و ترجمههای معتبر بسیاری از او به جای مانده که در علوم فیزیک، جغرافی، ریاضیات، نجوم، معدنشناسی و... است. از آثار مهم او می توان به« تحقیق ماللهند»، «قانون مسعودی»، «آثار الباقیه عن القرونالخالیه» و« صیدنه» اشاره کرد.