چرا که 20سال آزگار است که ونیز شب پرشکوه افتتاحیهاش را با فیلمهای ایتالیایی آغاز نکرده و «باریا» ساخته خالق «سینما پارادیزو» قرار است در این دوره بحرانی بهلحاظ اجتماعی- اقتصادی، فیلم افتتاحیه باشد.
فیلم 150دقیقهای باریا که دوازدهمین فیلم تورناتوره در مقام کارگردان است و بیش از 30میلیون دلار هزینه برده (یک رکوردشکنی آشکار) زیرساختی کمدی- اجتماعی دارد. باگریا (که ایتالیاییجماعت باریا تلفظ میکنند) روستایی است که تورناتوره در آنجا زاده شده و سناریوی فیلم نیز تاحدودی زندگی خود اوست و طی فیلم زندگی 3نسل از یک خانواده به تصویر کشیده میشوند. اما بامزه اینجاست که لوکیشن اصلی کار و بیشترین فیلمبرداری صحنههای فیلم نه در سیسیل که در منطقهای در حاشیه یکی از شهرهای تونس انجام گرفته است.
«باریا» اگر چه روایتی تاریخی در بستری کمدی- اجتماعی است اما لحن عاطفی و عاشقانه آن علیالظاهر آنقدر کلان بوده که تورناتوره درباره این وجه باریا بیشتر صحبت کرده است؛ ضمن اینکه باز هم اعتقاد داشته که آنچه ساخته اگرچه فیلمی پرهزینه بوده ولی شخصیترین اثرش بهحساب میآید و در راستای کارهای سابقش است؛ کارهایی مثل «تشریفات ساده» و «ستارهساز».
اگرچه هر کدام از دو فیلم فوق زیربنای متفاوتی با باریا دارند اما اگر این دو فیلم را دیده باشید (تشریفات ساده از همین تلویزیون خودمان هم پخش شده) به فلکلوربودن جایجایش اذعان دارید. در تشریفات ساده که تورناتوره در سال 1994 ساخته، رومن پولانسکی و ژرار دپاردیو 2نقش بهظاهر متضاد پلیس و مظنون را ایفا میکنند. یک بازرس پلیس با رفتار عجیب و غریب و متفاوتترین در شغلش تا جایی که عمده علاقهاش جمعآوری اقتباسهای ادبی است و دیگری آدمی برکشیده از بطن اجتماع که احتمالاً واقعیترین آدمی است که روبهروی این بازپرس نشسته. آن صحنه موش و تلهموش را هم در تشریفات ساده به یاد بیاورید که تقریباً امضای تورناتوره است؛ روندی که در هر فیلمش بهعنوان صاحب اثر، یک نمای اینچنینی میگذارد بر این مبنا که همیشه خواستنیهای آدمی بهنفع او هم نیست.
در همین باریا هم صحنهای وجود دارد در لب دریا که مارگارت من و فرانچسکو شیانا درباره قایقی صحبت میکنند (دو شخصیت اصلی فیلم باریا) که قرار بوده یکروز صبح پر از ماهی به ساحل برسد. اتفاقاً صیادان، ماهیهای فراوانی، بیش از هر روز دیگر به تور میاندازند اما داستان، اینجا بهسرانجامی بد و تاریخی میرسد که تور سوراخ گندهای هم داشته که کسی از آن مطلع نبوده است.
باریا را میتوانید در یوتیوب در 4 تریلر شبیه هم ببینید. گاردین و دیلی تلگراف و بهویژه ورایتی ویدئوهای متفاوت از این آنونسها دارند و همچنین کل روایت فیلم را در یک پلان مفصل خلاصه کردهاند؛ یعنی شروع داستان در اواسط دهه30 آنجایی که پدر مارگارت و خانواده فرانچسکو فسقلیهایی بیش نبودهاند تا اینکه به دهه70 برسیم. داستان باریا اگرچه متعلق به خودش است و منطقه و اصالت سیسیلیاش اما چون کارگردان تورناتوره است باید بیش از هر چیز دنبال تشابهات بگردیم؛ چیزی مانند همان داستان قایق و ماهی و موش و تلهموش و البته در کنارش عشقهایش که کهنه نمیشوند.
شاید علت اصلی حضور این همه بازیگر نامآشنا و گمنام در باریا مانند مونیکا بلوچی، میکله پلاچیدو، لوراچیاتی و دوناتلا نینوچیارو به همراه 212 نفر بازیگر دیگر که همگی به عنوان اعضای فامیلی دو خانواده طی 3 یا 4 نسل نمایش داده میشوند همین بیان عشق کهنه نشده باشد. سینما پارادیزو را در آخرین سکانس به یاد بیاورید که حرفش به یاد میماند؛ صحبت از ماندگارشدن اولین عشق که واقعی و پذیرفتنی به نظر میرسد (هرچند این سؤال وجود دارد که اگر ماندگار است پس چرا شماره دارد؟)
در باریا نیز باید چنین روابط عاطفی طی یک دوره 35تا40ساله جزو عناصر داستان باشد.
یک مطلب کنایی هم در اینجا هست و آن هم بودجه این فیلم است. 30میلیون دلار برای ساخت یک فیلم، آن هم درسینمای تازه از بستر مرگ درآمده ایتالیا رقمی نجومی است و حتی بسیاری هنوز باور نکردهاند اما وقتی ماریا برلوسکنی به عنوان تهیهکننده ارشد باریا این مبلغ را اعلام و تاکید کرد، دیگر همه پذیرفتند. کمپانی مدوسا هم که از 25سپتامبر فیلم را پخش میکند متعلق به خاندان برلوسکنی است. نکته طنز اینجاست که برلوسکنیها 30میلیون دلار برای فیلم تورناتوره هزینه میکنند (و احتمالا بهدرستی) اما در هزینههای جاری دولت، برلوسکنی آمده سهم بودجه متعلق به سینما را یک فشار اساسی داده که هیچ، این سینماییهای ایتالیایی را گرفته چلانده است.
همین 2 هفته پیش بود (قبل از اعلام رسمی هزینه فیلم باریا از سوی ماریا برلوسکنی) که خبرگزاریها اعلام کردند دولت سیلویو برلوسکنی 130میلیون یورو از بودجه بخشهای تولید فیلم و دیگر امور فرهنگی کاسته است و در واقع در سال جاری به جای 510میلیون یورو، هزینه فیلمسازی 380 میلیون یورو اعلام شده است که البته باعث حسادت اهالی سینمای ایتالیا شده است و کار داشت به جاهای باریک میکشید و حتی فعالان سینمایی در جلوی پارلمان ایتالیا تجمع کردند.
اما برلوسکنی هیچ واکنشی نشان نداد. همین که پس از مدتها قرار است یک فیلم ایتالیایی جشنواره دوستداشتنی و قدیمی ونیز را افتتاح کند بهزعم برلوسکنی گویا یک فتح تاریخی است و یک پرش به جلو در عرصه فرهنگ، آن هم فیلمی که اولا رکورد هزینه تولید فیلم را در سالهای اخیر به خود اختصاص داده، دوما فیلمی که 2 ورسیون ساخت دارد برای اعتلای مثلا فرهنگی؛ یعنی یک نسخه با زبان سیسیلی برای پخش در سراسر جهان و یک نسخه با زبان ایتالیایی برای نمایش در سینماهای ایتالیا.
سوم اینکه فیلم باریا قرار است زندگی مردمان ناحیه باریا را طی 40 سال نمایش دهد که این دیگر واقعا کاری است فرهنگی. در مرتبه چهارم میرسیم به حضور بیش از 220 بازیگر در فیلم که باز هم در جای خود یک رکورد است و در آخر اینکه این فیلم را یک کارگردان اسکاربرده ایتالیایی به نام جوزپه تورناتوره میسازد. شاید همین یک دلیل برای هزینهکردن آن 30میلیون دلار کفایت کند.