و تا اوایل دهه80 که به اتفاق خانوادهاش به کانادا مهاجرت کرد، در زمره پر کارترین و موفقترین آهنگسازان سینمای ایران قرار داشت.او علاوه بر موسیقی فیلم، در زمینه موسیقی پاپ نیز فعالیت داشت و قطعاتی برای خوانندگان نوپا و جوان تصنیف کرد که به شهرت آنها انجامید. بابک بیات به جوانانی که قصد خوانندگی در موسیقی پاپ را داشتند، تعلیم آواز میداد و دلیل آن هم تحصیل ایشان در رشته آواز نزد خانم «اولین باغچهبان» و در کلاسهای شبانه هنرستان موسیقی بود. همین آشنایی با فنون آوازی موجب شد تا او مدت کوتاهی در گروه کر اپرا و گروه کر ملی به عنوان خواننده مشغول به کار شود و در چند اپرا به خوانندگی بپردازد.
آشنایی تجربی ایشان با موسیقی و علاقه فراوان به آموختن و تجربهکردن موجب شد که او آثاری جاودانه در موسیقی پاپ و موسیقی فیلم از خود به یادگار بگذارد. در سال 1365 بابک بیات با موسیقی فیلم «طلسم» به کارگردانی «داریوش فرهنگ» به زبان و بیان جدیدی در موسیقی فیلم دست یافت که اوج این نگاه، یک سال بعد در موسیقی متن فیلم «شاید وقتی دیگر» به کارگردانی «بهرام بیضایی» پدیدار و بعدها در فیلم «عروس» تکرار شد.
سازبندی و رنگآمیزی صوتی در دو اثر یاد شده، نقطه عطفی در موسیقی متن فیلمهای این هنرمند است. بابک بیات آهنگسازی مبتکر، خوشبیان و مهربان و در برخورد با دوستانش، آرام و متین و بهواقع دوست داشتنی بود.
کمتر آهنگسازی را سراغ دارم که اینگونه با شوق و حرارت و وسواس نسبت به موسیقی و ملودیهایش صحبت کند و من فقدان او را به جامعه موسیقی کشور و خانوادهاش تسلیت میگویم.
زیباترین خاطرهای که من از او دارم، به دورانی بازمیگردد که قرارمان بر آن شد تا نخستین کنسرت موسیقی فیلم را در یکی از جشنهای خانه سینما برگزار کنیم. از او خواستم یکی از کارهایش را برای ارکستر سمفونیک تنظیم کند تا در آن شب، اجرا شود. از آن تاریخ، بیش از یک دهه میگذرد و بهخوبی خاطرم هست که برای آن اجرا، چندین شب پیاپی تا نزدیکیهای صبح، تلفنی با یکدیگر در خصوص نحوه چیدن سازها و استفاده از انواع سازها گفتوگو میکردیم؛ روحش شاد.