امام حسین(ع) با این حرکت سراسر عقلایی و منطقی توأمان با شور و شعور که کاملا روشن و مبرهن بود، یک نسخه شفابخش را برای تمامی عرصههای انسانی از خود باقی گذاشت. این نسخه فقط آرمانگرایی یا صرف شهید شدن نبود، بلکه ترکیبی از عناصری همچون منطق و عقل، حماسه و عزت و عنصر عاطفه بود.
این همان نهضتی است که نهتنها برای مسلمانان بلکه برای غیرمسلمانان آزادیخواه نیز سرمشق و الگوست. مهاتما گاندی رهبر بزرگ هند نیز عاشورای حسینی را سرمشق خود قرار داد و میگوید: «من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ دین اسلام را بهدقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا کردهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز باشد، باید از سرمشقی چون امام حسین(ع) پیروی کند.»
و یا ادوارد براون (مستشرق معروف انگلیسی) میگوید: «آیا قلبی پیدا میشود که وقتی درباره کربلا سخن میشنود، آغشته به حزن و الم نگردد؟ حتی غیرمسلمانان نیز نمیتوانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند.»
فداکاری و ایثار، صبر و استقامت، شهادت و شجاعت، تعهد و مسئولیت، صداقت و وفاداری، قاطعیت در راه هدف، دفاع از حریم امامت، پاسداری از دین و ارزشها، تولی و تبری، ستیز با ستم و ستمگران، امر به نیکیها، پرهیز از زشتیها، انس با قرآن، ترویج فرهنگ نماز، پرهیز از سستی و تنبلی در برابر تجاوز به ارزشها، توجه به معنویات حتی در سختترین لحظات، نفی نژادپرستی، تسلیم در برابر خدا و... قطرات قلیل از دریای اندیشناک فرهنگ عاشوراست.
البته همین درسها کافی است که یک ملت را از ذلت به عزت برساند و همین درسها میتواند جبهه کفر و فتنه را شکست دهد. همانگونه که ملت ایران با الهام از همین درسهای عزتبخش، استبداد و استعمار را به زانو درآورد و باز همین درسها بود که نقش خود را در دفاع مقدس بهخوبی به نمایش گذاشت.
در برهه فعلی، ما باید با تأسی به این درسها و برکات برشمرده از فرهنگ عاشورا، این حماسه مقدس را برای تداوم هویتسازی، هنجارآفرینی و ایجاد حرکتهای اجتماعی سازنده و پیشرو بهکار بندیم و این گوهر و اصالت فرهنگ عاشورا را بهطور بایسته و شایسته محفوظ نماییم.
تکیه بر عاشورا تنها از بُعد شورانگیزانه و بیاعتنایی به هوشمندی و پویایی و شعور آگاهانه نهفته در این رخداد و بعد هم اصرار غیرعقلایی صرف بر این شورانگیزی موجب میشود برای جبران ضعف دانش به پیرایهبندی و آلایشسازی حقیقت عاشورا دست زد.
عاقلانه نیست انتظار داشت پیام این فرهنگ ژرف تمام و کمال با جاهلیت فحوای ارزشی به نسلهای بعدی انتقال یابد و از منظر دیگر اسطورهها خود توان هویتسازی دارند، اما تبدیل حماسه مقدس عاشورا به یک اسطوره موجب کاستن از ارزشهای استعلایی آن میشود.
بار فرهنگسازی حماسه عاشورا بسیار غنیتر از هویتسازی اسطورههاست، از سوی دیگر اسطورهها توان اندکی برای هنجارآفرینی و نهضتسازی دارند.حکمت فرهنگ عاشورا بیانگر آن است که آرمانگرایی و واقعگرایی بهشکلی کارساز و جهتبخش توأمان با یکدیگر بوده است و ورود امام حسین(ع) در صحنه عمل (واقعگرایی) بهدلیل رویکرد ایشان به مجموعهای از اهداف والای الهی (آرمانها) است و باید بیان کنیم انقلاب اسلامی محل گره خوردن آرمانگرایی و واقعگرایی است.
رویکرد واقعگرایی و آرمانگرایی در این انقلاب حاصل تلاشی عالمانه توسط حضرت امام خمینی(ره) برای الگوپذیری از حادثه درسآموز عاشوراست و اکنون وظیفه داریم با حفاظت از این موازنه براساس رویکرد عقلانی مبتنی بر ایمان دینی و خرد تمدنی، کارآمدی دین را بهمنصه ظهور برسانیم و بهنظر میرسد که اکثر نزاعها و بداخلاقیهای جاری و ساری در عرصههای مختلف بهویژه مسائل سیاسی بهدلیل بیتوجهی به این موازنه و قربانی کردن یک رویکرد بهنفع دیگری و یا عدم بهکارگیری عنصر عقلانیت باشد.
ایام محرم، فرصت مغتنمی است برای همگی ما اعم از مسئولان و مردم بهمنظور ملاحظه و محاسبه رفتار و عملکردمان تا ببینیم به چه میزان در صراط آرمانها و اهداف حقیقی جمهوری اسلامی گام برداشتهایم و باید بپذیریم چنانچه بخواهیم انقلاب را در مسیر تحقق اهداف و آرمانهای امام راحل و نیل به تمدن بزرگ اسلامی – ایرانی قرار دهیم و نام این انقلاب بزرگ را در تاریخ جاودانسازیم، نیازمند حرکتی آگاهانه هستیم.
این حرکت آگاهانه در وهله نخست نیازمند بازشناسی دقیق شرایط امروز جامعه و بهتبع آن برنامهریزی علمی مبتنی بر ایمان دینی و خرد تمدنی و در مرحله بعد حرکت پرشور توأمان با شعور و بیمنت در جهت اجرای این اهداف است تا به یاری خداوند بهطور عملی التزام خود را به فرهنگ عاشورا اثبات کرده باشیم.