در بخشی از آن خبر که سهوا حذف شد، آمده بود: «18 تا 20 درصد از رویشگاههای زاگرسی در معرض تخریب قرار گرفته یا تخریب شدهاست. براین اساس، با توجه به اینکه مساحت رویشگاههای زاگرسی 6 میلیون هکتار برآورد میشود میزان عرصههای در معرض تخریب یا تخریب شده یک میلیون و 200 هزار هکتار تخمین زده میشود.» مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در واکنش به این خبر نقدی به دفتر روزنامه ارسال کرده که از چند زاویه قابل تامل است.
پیش از هر چیز همشهری این واکنش مؤسسه تحقیقات را ارج مینهد با این امید که این مؤسسه معتبر علمی، اظهارات کارشناسانه مبتنی بر تحقیق خود را در فایلهای اداری به دست بایگانی نسپارد و هرازگاهی آن را با رسانهها در میان بگذارد ولو اینکه خوشایند مسئولان نباشد، کما اینکه وقتی سال گذشته رئیس محترم این مؤسسه در گفتوگویی با همشهری که 15بهمن ماه سال گذشته به چاپ رسید از بیتوجهی به مقوله تحقیق و پژوهش گله کرد و طی آن از تخریب 120 هزار هکتار و تنکشدن 200 هزار هکتار از رویشگاههای جنگلی شمال کشور طی 15 سال اخیر خبر داد، شماری از کارشناسان و صاحبنظران عرصه منابع طبیعی و محیطزیست در تماس تلفنی با گروه محیطزیست، این اطلاعرسانی را گرامی داشتند.
اما کمتر از یکماه پس از انتشار این اطلاعات، معاون مناطق مرطوب و نیمه مرطوب سازمان جنگلها ضمن تکذیب این آمارها گفت: وضعیت جنگلهای شمال در قالب یک پروژه توسط یکی از اساتید صاحبنظر در دست بررسی است که نتیجه آن تا پایان سال89 منتشر میشود؛ آماری که هنوز منتشر نشده است. رویشگاههای زاگرسی اما وضعیتی متفاوت دارند. این رویشگاهها تا سال 82 در برنامههای مدیریت سازمان جنگلها محلی از اعراب نداشت و هنوز هم ندارد. در چنین شرایطی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع اظهارات 2کارشناسی را که در حوزه فعالیت خودشان حرفی برای گفتن دارند، غیرواقعی اعلام میکند.
در این نقد آمده است: «کارشناسی که براین موضوع صحه گذاشته اصولا یک محقق بیابانزدایی است و هیچ تجربه و تحقیقی در زمینه جنگل و خشکیدگی بلوط ندارد...» اینکه محققی در زمینهای غیرمرتبط اظهار نظر کند البته دور از انتظار است اما خوب است مؤسسه تحقیقات و بهطور کلی سازمان جنگلها و مراتع، سمت مدیران خود را با ذکر رشتههای تخصصی آنها اعلام کند تا هر گونه شائبهای در این زمینه برطرف شود. این شفافسازی در واقع پاسخی خواهد بود به همه منتقدانی که معتقدند بخشی از معضلات منابع طبیعی، ناشی از مدیریت ناکارآمد کسانی است که از تخصص و دانش و تجربه کافی برخوردار نیستند. نکته دیگر اینکه کارشناسی که اعلام کرده یک میلیون و 200 هزار هکتار از رویشگاههای زاگرسی تخریب شده، در واقع نسبت به بیابانزایی در رویشگاههای زاگرسی هشدار داده است. آیا هشدار دادن در زمینه بیابانزایی از سوی کسی که بنا به اعلام مؤسسه، «محقق بیابانزدایی» است، اظهار نظری غیرکارشناسانه است؟ این در حالی است که مدیرکل دفتر امور منابع جنگلی سازمان جنگلها در گفتوگو با فارس، ضمن گلایه از خلأ تحقیقات، خبر از مرگ اکوسیستم جنگل در 6 میلیون هکتار از رویشگاههای زاگرسی داده است.
بخشی از نقد مؤسسه تحقیقات، متوجه کارشناس دیگری است که در باره برداشت چوب از رویشگاههای زاگرسی در ایلام سخن گفته بود. وی در آن گفتوگو اعلام کرد: « ... در 15 روز اول سال که زمان تفریح است بالغ بر 600هزار متر مکعب چوب از رویشگاههای جنگلی ایلام برداشت میشود که این میزان 3 برابر توان تولید کل این رویشگاههاست.» این اظهارنظر، پشتوانه تحقیق میدانی دارد و کاملا روشن است. فارغ از این مباحث، گروه محیطزیست همشهری ضمن ارج نهادن به تلاشهای کارشناسان گمنامی که بدون هیچ چشمداشتی با خوردن خاک عرصه به دور از مزایای کارشناسان پشت میزنشین پایتخت، عمر و جوانیشان را صرف حفاظت و احیای منابع طبیعی میکنند، با روی گشاده از نقد و نظر همه دوستان صاحبنظر در این عرصه استقبال میکند با این امید که زمینه گفتوگو و تعامل بیشتر فراهم آید؛ این مشی همشهری است و برآن پای میفشارد در عین حال امید دارد مدیران، معدود کارشناسان دلسوختهای را که مشفقانه اظهار نظر میکنند قدر بدانند و وجودشان را در نهادها و سازمانهای تابعه خود مغتنم بشمارند. در ادامه نقد مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور که با امضای رئیس این مؤسسه به دفتر روزنامه ارسال شده است، عینا درج میشود.
نقدی بر گزارش نابودی جنگلهای زاگرس
در پی انتشار خبر نابودی و یا در معرض نابودی قرار گرفتن یک میلیون و 200 هزار هکتار از جنگلهای زاگرس و اشاره یکی از کارشناسان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور به بروز چنین اتفاقی، موضوع در یک هیأت کارشناسی در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور مورد بررسی عمیق قرار گرفت و به دلایل متعدد ازجمله عدماطلاع کافی کارشناس مزبور از این موضوع،وی این خبر را واهی قلمداد نمود. بررسی انجامشده در مؤسسه حاکی از آن است که رقم یادشده نتیجه یک صحبت محاورهای بین افراد بیاطلاع از آمار صحیح از منابع طبیعی بوده و هیچگونه زیربنای مطالعاتی ندارد و تنها از روی حدس و گمان و نگاه اجمالی به سطوح محدودی از جنگلهای زاگرس که در اثر هجوم ریزگردها و افزایش دمای بیسابقه طی 3سال اخیر دچار آسیب نسبی شدهاند صورت گرفته است. اگرچه صدمه دیدن درصد بسیار کمی از درختان بلوط بر اثر فشارهای زیستمحیطی انکار نمیشود، ولی رقم یادشده صدها برابر بیش از آن چیزی است که پدید آمده است.
بنابراین، این مؤسسه در پی مردود دانستن خبر منتشر شده، اعلام میکند، کارشناسی که بر این موضوع صحه گذاشته است اصولاً یک محقق در زمینه بیابانزدایی است و هیچ تجربه و تحقیقی در زمینه جنگل و خشکیدگی درختان بلوط ندارد و بهطور احساسی موضوع را احتمالاً در یک محاوره عامیانه مورد تأیید قرار داده است. نکته قابل توجه اینکه گستره جنگلهای زاگرس تنها به استان ایلام و جنوب استان فارس محدود نمیشود که با خشکیدگی تعدادی از درختان بلوط، آن اتفاق حادث شده را به تمام رویشگاههای اینگونه در تمامی زاگرس تعمیم دهیم؛ بلکه بازدیدهای کارشناسان این مؤسسه طی سالجاری و سالگذشته از تمامی جنگلهای استان چهارمحالوبختیاری و سطح عمدهای از جنگلهای استانهای کهگیلویه و بویراحمد، لرستان، کردستان، فارس، آذربایجانغربی و... حاکی از آن است که خشکیدگی بلوط به جنگلهای طبیعی این استانها به هیچ وجه رخنه ننموده است. حال این سؤال مطرح است که یک میلیون و 200 هزار هکتار نابودی و یا در معرض نابودی قرار گرفتن جنگلهای زاگرس در کجای 3-2 استان باقیمانده اتفاق افتاده است؛ این عدد یعنی سطحی بیش از تمامی جنگلهای موجود در این سه استان. بههرحال، بهتر است دلسوزان محیطزیست با واقعیت به موضوع بنگرند. بهطوریکه، اغراق بیش از حد در یک موضوع و ایجاد جنجال، برنامهریزان و مدیران را با چالش مواجه مینماید.
همچنین رئیس «مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور» تأکید مینماید، آنچه از این مؤسسه در خبرها منتشر میشود حاصل نتایج تحقیقاتی است که روش تحقیق آن به تأیید کمیته علمی- فنی مؤسسه رسیده و پس از طی مراحلی خاص، بهعنوان نتایج یک تحقیق علمی منتشر میشود و هر خبری که حاصل از اجرای یک تحقیق مبتنی بر اصول علمی نباشد بیاساس بوده و مورد تأیید این مؤسسه نخواهد بود. همچنین تأکید میشود در تعیین سطوح خشکیدگی بلوط در استانهای ایلام و جنوب فارس که طی یکی- دو سال اخیر حادثشده حاصل بررسیهای مؤسسه در این خصوص بیشتر مبتنی بر آسیبشناسی و ارائه راهحل برای رفع مشکلات موجود بودهاست و هیچ موقع به آماری در سطح گفته شده نرسیده است.در ادامه تکذیب این خبر، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور موضوع قطع و نابودی 600 هزار مترمکعب از جنگلهای استان ایلام را طی 15 روز اول سالجاری کاملاً بیاساس و گزافهگویی خواند. نکته اینکه چگونه امکان دارد چنین تخریبی اتفاق افتاده باشد.
اگر جمعیت حاضر شامل ساکن و مسافر را در جنگلهای استان در طول 15 روز اول سال 600 هزار نفر برآورد نماییم که بسیار کمتر از این مقدار است؛ آیا سرانه هر فرد که به جنگل وارد شده و موجب تخریب درختان شده یک مترمکعب است؟ اصلاً امکان چنین تخریبی توسط هیچ فرد عادی میسر نیست، چه رسد به آنکه 600 هزار نفر دست به دست یکدیگر داده و چنین تخریبی را موجب شوند. آمار مذکور به این مفهوم است که هر فرد که به جنگل وارد شده است لازم است 5 تا 10 درخت را قطع کند تا یک مترمکعب چوب را در جنگل نابود کرده باشد. با چنین گفتهای تمامی کسانی که به جنگل وارد شدهاند مخرب منابع طبیعی بودهاند، و به عبارت دیگر فرهنگ تمام مردم ایران زیر سؤال رفتهاست. اگر از دریچهای دیگر موضوع را بررسی کنیم غیرواقعی بودن ارقام نمود بیشتری پیدا مینماید. بنابر برآورد تحقیقی محققان طی سالهای گذشته، میانگین موجودی در جنگلهای زاگرسشمالی10 و در زاگرسجنوبی 14 مترمکعب در هکتار است.
حال، اگر تخریب بیان شده توسط یکی از منتقدان در گزارش فوق به میزان 600 هزار مترمکعب طی 15 روز اول سال را با نسبت یک سوم آن در طول سال تسری دهیم، تخریب در طول سال به 4 میلیون و 200 هزار مترمکعب بالغ میشود. بهعبارتدیگر، 8 میلیون و 700 هزار مترمکعب موجودی سرپای جنگلهای استان ایلام طی 2سال از پهنه کوهستانهای این استان محو خواهد شد، که قطعاً طی قرنها همچنین اتفاقی پیش نخواهد آمد. بنابراین نگاه محاسباتی فوق گزافهگویی در این زمینه را بهروشنی آشکار میسازد.گذشته از نکات بیان شده، در سازمانهایی که متولی حفاظت و توسعه منابع طبیعی کشور هستند دلسوزانی خدمت میکنند که همواره وقت، جوانی، سلامت و حتی جان خود را جهت حفاظت از منابع طبیعی کشور در طبق اخلاص قرار دادهاند؛ لذا بیان اخبار غیرواقعی، بیارزش نمودن تلاش تمامی زحمتکشانی است که در این سازمانها صادقانه بهخدمت مشغول هستند.
در پایان، این مؤسسه انتظار دارد همه حافظان و علاقهمندان به محیطزیست در هر مقام و منصبی که هستند، بهخصوص در بدنه سازمانهایی چون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و سازمان حفاظت محیطزیست و... نظرات خود را کارشناسی و بر مبنای خروجی تحقیقات علمی ارائه نمایند و از ارائه آمار غلط که در جامعه شبهه ایجاد میکند، پرهیز نمایند.