اما این واقعیت هولناک است اگر متوجه شویم تنها در عرض 5سال رشد 5/ 11 برابری مرگ ناشی از آلودگی هوا در تهران به وقوع پیوسته است. در عرض این 5سال ما چه کارها نکردهایم که اینک به این سرانجام رسیدهایم؟ این میزان مرگومیر بر اثر آلودگی هوا یک فاجعه است؛ فاجعهای که زنگ خطرش در سالهای گذشته به صدا درآمده اما مسئولان آن را نشنیده گرفتهاند و اکنون درون فاجعهای قرار داریم که دستاورد آن مرگ تدریجی شهروندان تهرانی است. البته ماجرا در دیگر شهرهای ایران هم خیلی بهتر نیست. مرور خبرهای منتشر شده در سالهای گذشته بحران آلودگی هوا در شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان، اراک، شیراز، تبریز و مشهد را تأیید میکند. صرف نبود آمار مشخص هم نمیتواند دلیل قطعی بر بروز فاجعه نباشد.
چگونه میتوان حادثه 5دسامبر سال1952 شهر لندن را فراموش کرد؟ در آن روز هوای لندن از حرکت ایستاد و ناگهان مه-دود غلیظی به تدریج شهر را فراگرفت و به مدت 4روز شگفتانگیزترین حادثه را آفرید. وارونگی دما، در 4روزی که شهر لندن را فرا گرفته بود، مرگ بیش از 4هزار نفر را موجب شد. شاید این اتفاق چنان رعبآور بود که تا سالها حتی امروز نیز از آن بهعنوان، اتفاقی بسیار ناگوار یاد میشود. اگرچه نمونههای دیگر این حادثه که در اثر آلودگی هوا رخ داد، در نقاط مختلف جهان تا پیش از آن رخ داده بود.
بهعنوان مثال میتوان به حادثه درهمیوز بلژیک اشاره کرد. در دسامبر1930 حدود 60نفر انسان و تعداد زیادی گاو و گوسفند به علت وارونگی دما و تراکم آلایندههای خروجی از صنایع سازنده اسید سولفوریک، شیشهسازی و کارخانه تهیه روی تلف شدند. حالت وارونگی دما حدود 5روز طول کشید و بیشتر مرگومیرها در روزهای چهارم و پنجم دسامبر اتفاق افتاد.
در شهر دونورا ایالت پنسیلوانیا ایالات متحده هم اتفاق مشابه دیگری افتاد. ناگهان وارونگی دما رخ داد و آلایندههای صنایع فولادی که شهر را احاطه کرده بودند، باعث بیماری نیمی از جمعیت شهر شدند.بسیاری از ساکنان شهر دونورا بستری شدند و پس از چندی، هوای شهر تمیز شد اما دیگر هیچ شهروندی حاضر نبود تا کارخانههای ساخت قطعات فولادی در آن شهر به فعالیت بپردازند.هیچ کس این حوادث ناگوار را فراموش نمیکند. تأثیر این اتفاقات شاید بر زندگی کسانی که از آن اطلاع یافتند، بسیار زیاد بود و گاه حتی موجب شد که بسیاری از آلایندهها از حاشیه شهرها نیز برچیده شود و این همه با تلاش مردم اتفاق افتاد. چرا که آنان نخستین قربانیان این پدیده جهان مدرنند.
هر روز فاجعهای در راه است
خبر ناگوار است؛ناگوار و بسیار تکاندهنده. اگر بشود آن را با وسواس بیشتری مرور کرد، شاید تمام آن اتفاقات نادر جهانی را که افتاده به گوشهای براند اما از آنجا که هر روز از زبان کسی و به هزار شکل و شمایل گفته میشود، شاید چندان جلب توجه نکند. درست است که تعداد 4هزار کشته بر اثر آلودگی هوا در شهر لندن آن هم در طول 4روز به یک فاجعه جهانی تبدیل شد و کشته شدن 60نفر طی چند روز در درهمیوز در بلژیک در حافظه جهان مثل میخی کوبیده شد اما آنچه فاجعه مینامند، هر روز در همین شهر تهران اتفاق میافتد و هیچکس هم حتی تعجب نمیکند. انگار این یک وظیفه شهروندی است که هر ساله در تهران دهها هزار نفر بر اثر آلودگی هوا جان بسپارند. این یک فاجعه واقعی است اما هیچگاه مورد توجه نبوده است. در سال85 روزانه 27نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران جان باختند، سال87 نیز اعلام شد که 42نفر بر اثر آلودگی هوا مردند. اما این روزها فاجعه بزرگتری در حال وقوع است. آیا این خبر تکاندهندهتر از حادثه شهر دونورا نیست؟! آیا مرگ شهروندان تهرانی بر اثر آلودگی هوا، یک فاجعه بزرگ نیست؟!
ما در حالی تمام این اخبار را مرور میکنیم و برای همدیگر بیان میکنیم که انگار از این اتفاق دوریم و تنها جاذبه این خبر است که ما را به مرور آن میکشاند. اما دانستن این نکته که بیش از 8میلیون نفر در معرض این آلودگی هستند و بیش از یک دهم جمعیت کشور در معرض این خطر قرار دارند، اندکی موجب نگرانیمان میشود. ما در واقع به آلودگی تهران عادت کردهایم؛ درست مثل ترافیک یا بسیاری از کارهای روزمره آن. تهران و آلودگیهای آن برایمان معمولی است و ما چنان با آن انس گرفتهایم که اگر یک روز آسمان این شهر خاکستری را به رنگ آبی ببینیم، متعجب میشویم و دنبال دلیلی برای آن میگردیم.
خودروها نخستین متهمان آلودگی
تهران در هر روز با 3/5 میلیون خودرو پرتراکمترین شهر ایران به لحاظ حجم وسایل نقلیه است. از سویی با افزایش تولید کارخانههای خودروسازی و واردات خودرو از خارج از کشور، این تعداد در حال افزایش است. براساس آمار منتشرشده از مجری طرح جامع کاهش آلودگی هوا، روزانه 1200خودرو به تعداد خودروهای پایتخت افزوده میشود. این در حالی است که علاوه بر وضعیت ترافیکی پایتخت که به یک مشکل لاینحل تبدیل شده، هوای شهر روز به روز وضعیتی بحرانیتر مییابد. تصور اینکه در طول هر سال در حدود 14روز به علت آلودگی هوا، شهر تهران از فعالیت باز میماند و تمامی مراکز آن تعطیل میشود، چندان دور از ذهن نیست.
تهران بهدلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی دارای هوایی تقریباً ساکن است. در طول یک سال تنها به مدت 11روز در این شهر، باد جریان مییابد و 354روز شهر تهران هوایی ساکن دارد. از سویی وجود ساختمانهای بلند و مرتفع، موجب تغییر در زیستبوم این شهر شده است. بسیاری از بادهایی که در زمان محدود در شهر تهران وزیدن میگیرد، بادهایی ضعیف هستند و قدرت جابهجایی هوای آلوده شهر را ندارند. از سویی این شهر، بهدلیل حجم زیاد خودروها که بیش از 75درصد آلودگی هوای آن را فراهم میآورند، روند رو به رشد آلودگی را تجربه میکند و براساس پژوهشهای انجام شده، میتوان انتظار داشت که تهران در سالهای آینده، شاهد مرگ ومیر تعداد بسیاری از شهروندان باشد. در واقع جمع شدن دو عامل مهم در این شهر میتواند میزان تلفات جانی را افزایش دهد؛ آلودگی هوا و وارونگی دما.
خسارت میلیاردی ناشی از آلودگی
خبر ناگوار است؛ ناگوار و نگرانکننده. بانک جهانی در جدیدترین گزارش خود از خسارات آلودگی هوا در تهران آورده است که خسارات مرگ و میر ناشی از آلودگی هوای شهر، سالانه 640میلیون دلار معادل 5هزار و یک صد میلیارد ریال است. از سویی نشانههای بیماری ناشی از آلودگی هوای شهر 520میلیون دلار معادل 4هزار و یکصد میلیارد ریال برآورد شده است. همچنین بانک جهانی در این گزارش از خسارات بیماریهایی که از آلودگی هوای تهران ناشی میشود، خبر داده است. به گزارش این سازمان، بیماریهای ناشی از آلودگی هوای شهر تهران سالانه 260میلیون دلار معادل 2هزار و 100میلیارد ریال به اقتصاد ایران آسیب میرساند.
این سازمان مجموع خسارات ناشی از آلودگی هوا در ایران را یکهزار و 810میلیون دلار معادل 14هزار و 420میلیارد ریال میداند.
شاید تکیه بر این ارقام و آمار بیانگر میزان خسارت وارده به اقتصاد کشور باشد. شاید دیگر لازم نباشد از رتبه117 ایران از مجموع 133کشور ارزیابی شده در جدول آلودگی هوا خبر دهیم. آلودگی هوای تهران، در سالهای اخیر، به یکی از چالشهای اساسی پیشروی مدیران شهر تبدیل شده است.
از سویی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، اعلام کرده که وضعیت هوای پایتخت رو به وخامت دارد، به نحوی که درصورت عدم گسترش سیستم حملونقل عمومی، تا 5سال دیگر هیچ منطقهای در تهران از هوای پاک بهرهمند نیست و این شهر 707کیلومتر مربعی زیر سایه سنگین و کشنده هوایی مسموم قرار میگیرد که هر لحظه امکان ثبات آن وجود دارد. در واقع تهران تا 5سال دیگر به شهری تبدیل میشود که هر لحظه انتظار میرود هوای آن ساکن شود و انبوهی از شهروندان آن در حالی که زیر ابرهای سنگین و کشنده زندگی میکنند، رفته رفته، به مرگی زودرس دچار شوند.
خبر ناگوار؛ تهران آبستن فاجعهای بزرگ است. شاید این گفتار بیانگر وضعیت این شهر فراموششده در انبوه دودهای کشنده باشد. به راستی، اگر روزی هوای تهران ساکن شود، چه اتفاقی خواهد افتاد. شاید سالها بعد، در روزنامهها، از فاجعه این شهر خاکستری، اخبار بسیاری خوانده شود. تهران بسیار مشتاقانه به سمت فاجعهای پیش میرود که شاید هرکدام از شهروندان در بروز آن، نقش بسزایی دارند. انگار ما به دست خود، خویشتن را به سمت نابودی پیش میبریم.
۲۳۹ روز وارونگی دما
میتوان چشمها را بست و به آرامی روزهای آینده را تصور کرد. میتوان جایی در آینده و به آرامی در گوشهای نوشت: «خبر ناگوار است» و بهدنبال آن از فاجعهای خبر داد که امروز از آن خبری نیست.بلافاصله و بیتردید، میتوان در ادامه این خبر آورد: روزی از روزها، هوای تهران ایستاد و در ادامه کلمات متقاطعی آورد با این شکل و شمایل: وارونگی... دما... میتوان راهی به آینده جست و تهرانی را تصور کرد بدون اکسیژن. به تهرانی فکر کرد که دیگر هوایی برای نفس کشیدن در آن نیست. راستی این شهر 8میلیونی اگر روزی شاهد ایستایی هوا باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
براساس تحقیقات انجام شده، تهران بیش از دو سوم روزهای سال با پدیده وارونگی دما روبهروست و این حالت بیشتر در پاییز و زمستان اتفاق میافتد. این پدیده موجب تراکم هوای آلوده در محدوده معینی میشود و هر اندازه ارتفاع وارونگی دما کوتاهتر و مدت آن بیشتر باشد، خطر ناشی از آن نیز افزایش مییابد.بنابر نتایج آماری که از ایستگاه هواشناسی مستقر در مهرآباد تهران در طول 5سال به دست آمده، بیشترین میزان ارتفاع وارونگی دما در فصل پاییز 419متر و در فصل زمستان 404متر و در بهار 354متر و در تابستان 384متر بوده است. همچنین میانگین مدت زمان وارونگی دما 239روز بوده است که در بهار 57روز، در تابستان 61روز و در پاییز 58روز و در زمستان63 روز اعلام شده است. بهعبارتی در حدود 239روز تهران هوایی ساکن و آرام دارد و هیچگونه تغییر جوی در آن روی نمیدهد.