قصه پرغصه جنگلهای ایران بهخصوص جنگلهای هیرکانی به زمانهای گذشته بازمیگردد که قبل از انجام اصلاحات ارضی، جنگلهای شمال ایران که مهمترین بخش جنگلهای ایران را تشکیل میدهند، متعلق به خوانین و یا خانواده سلطنتی بود. این جنگلها در سال 1341 ملی شد و تحت نظارت دولت قرارگرفتند ولی عدم اجرای صحیح قوانین از طرف دولت و از طرفی استفادههای صنعتی با احداث کارخانههای چوب و کاغذ و نیز بهرهبرداری سنتی اهالی محلهای اطراف جنگلها، موجب تخریب قسمتهای وسیعی از جنگلهای با ارزش شمال شده است.
تخمین زده میشود که قطع و برداشت درختان جنگل در ایران موجب پدیدآمدن 43درصد از کل فرسایش خاک در ایران شده است. جنگلها بهتر از هرگونه پوشش دیگر مانند مالچ، بوته یا زمینهای زراعی، خاک را محافظت میکنند. طبق آمار، مناطق جنگلی ایران از حدود17میلیونهکتار در سال1339 به12میلیونهکتار در سال1369 کاهش یافته است.
ظرف 30سال گذشته جنگلها به منظور استفاده از زمین برای کشاورزی، تهیه علوفه دام و چرا، تهیه چوب برای سوختن و نیز تهیه ذغال به میزان 30درصد کاهش یافته!
آمار فوق به این دلیل ارائه شدهاند که میزان تخریب این منابع سرشار طبیعی و دوره طولانی این تخریب مشخص شود. ولی بهراستی ازبینرفتن جنگلها چه اثرات زیستمحیطی بر مملکت و مردم ما خواهد داشت؟ اگر تمامی این مواهب از مملکت ما محو شوند، بر سر ما یا سایر مخلوقات چه خواهد آمد؟
به طور گذرا باید فوایدی را که جنگلها برای حیات در بردارند مرور کنیم؛ حفاظت از خاک، ذخیره آب، جلوگیری از جاری شدن سیلاب، تلطیف هوا، کاهش گرمایش زمین، تولید اکسیژن و... در کارنامه حضور جنگلها در ایران یا هر نقطه دیگر زمین، وجود دارد و چهبسا خواص دیگر که به مرور بر ما مشخص خواهد شد و علم تا به حال آن را کشف کرده است. مثلا اخیرا با افزایش ریزگردها در اینجا و آنجای مملکت ما مشخص شد هر هکتار جنگل در سال میتواند 7تن ذرات معلق را جذب کند.
چندی قبل میزان ذرات معلق در اهواز به 372میکروگرم در هر مترمکعب رسید. در حالی که حد مجاز آن 20میکروگرم بود! فشار روی جنگلها در درجه اول ناشی از چرای بیرویه و پاککردن زمینها برای ایجاد زمینهای زراعی و تهیه سوخت در مناطق دورافتاده مثلا در ارتفاعات صورت میگیرد.
آمارها نشان میدهد مقدار برداشت سالیانه بهمنظور سوخت 3/6میلیونمترمکعب در سال است در حالی که سطح برداشت پایدار حدود 9/3میلیونمترمکعب است.
طبعا با از بین رفتن جنگلها با این شتاب تمامی نعمات وابسته به آن نیز در سراشیب انهدام خواهد افتاد. یک جنبه که تا به حال به آن نپرداختهایم مسئله سرنوشت حیات وحش در صورت انهدام این جنگلهاست. جنگلها یک محیطزیست منحصربهفرد در عالم ایجاد میکنند که گیاهان و جانوران کاملا به آن وابسته میشوند. بهنحوی که جانداران و حتی گیاهانی که در جنگلها به دنیا میآیند و در آن محیط زندگی میکنند در هیچ نقطه دیگر قادر به ادامه حیات نیستند. با زندگی ماهیها در آب مقایسه کنید از مجموعه 220گونه پرندهای که در جنگلهای پارک ملی گلستان مشاهده شدهاند، نیمی از آنها منحصرا در مناطق جنگلی قادر به ادامه حیات هستند و از این تعداد اکثریت قریببهاتفاق به جنگلهای «بالغ» وابسته هستند. یعنی اگر جنگلهای بالغ و مسن را تراشیده و درختان جوان به جای آنها بکاریم، بسیاری از این پرندگان و جانوران نابود خواهند شد. درختان اثر مضاعف بر یکدیگر دارند یعنی اگر 100اصله نهال کنار یکدیگر کاشته شوند اثر آنها بر محیط بیش از 100برابر یک درخت خواهد بود.
اکنون که مسائل زیستمحیطی نوظهور و جدید، کرهزمین را تهدید میکند مسائلی مانند گرمایش زمین نازکشدن لایه ازن، پراکندهشدن ریزگردها در مناطق وسیع کره زمین، انقراض گونههای گیاهی و جانوری و... . چنین به نظر میرسد که طبیعت در مقابل تمامی این تهدیدها یک سپر محافظتی بهنام «جنگل» را به دست گرفته و از کرهزمین نگهداری میکند. به طور قطع حیات در همه شرایط و فرمها نیازمند وجود و حضور جنگلهاست. بنویسیم جنگل، بخوانیم حیات.