اصلا کدام آرزویش را باید در اولویت قرار دهد؟ مطمئنا آنقدر تعداد خواستههایش زیاد است که فراموش خواهد کرد همه آنها را هنگام خاموشکردن شمع تولدش بهخاطر بیاورد. بهراستی حق جشنوارهای که 29سال از عمرش گذشته این است که این همه آرزوی دست نیافته داشته باشد؟! ابوالحسن داوودی،کارگردان، جواد طوسی،منتقد و امین تارخ، بازیگر ازجمله افرادی هستند که طی30سال گذشته در دورههای مختلف داوری جشنواره فیلم فجر را برعهده داشتهاند؛ به همینخاطر پای صحبتشان نشستیم تا با توجه به تجربیاتی که در این زمینه دارند با ما از این جشنواره و چرایی فرازونشیبهایی که در این سالها با آن روبهرو بوده، بگویند.
- جشنواره فیلم فجر امسال سیساله میشود. در طول این 3دهه، جشنواره فیلم فجر در عین اینکه جایگاه خود را بهعنوان مهمترین رخداد سینمایی کشور حفظ کرده، با فرازونشیبهایی هم مواجه بوده؛ فرازونشیبهایی ناشی از تغییر مدیریت سینما. فکر میکنید راهکاری وجود دارد که جشنواره در سیاستگذاریاش به وحدت رویهای دست یابد که با تغییرات مدیریتی دچار تحول نشود؟ در شرایط فعلی بهنظر میرسد هر مدیری که میآید، میخواهد چرخ را از نو اختراع کند!
ابوالحسن داوودی: با ساختار کنونی امکان چنین چیزی وجود ندارد. من صدها بار به این سؤال پاسخ دادهام و گفتهام که وقتی جشنواره فجر یک جشنواره سیاسی است مشخصا این تغییرات در آن یکجور الزام است که هر کسی که بر سر کار میآید میخواهد بر مبنای سلائق خودش عمل کند و کارها را بر مبنای سیاستهایی که در آن شرایط خاص وجود دارد، پیش ببرد. اما وحدت رویه برای جایی است که این ثبات سیاسی در آنجا وجود داشته باشد. تا وقتی که ما در عرصه سیاسیمان دائم از این صحنه به آن صحنه گذر میکنیم و جشنواره را هم از آن موضع سیاسی میبینیم این وضعیت ادامه دارد. اما اگر جشنواره فقط جشنواره بشود و نخواهد تبدیل به آینهای برای انعکاس نظریات، شرایط روز و... شود، در آن شرایط است که میتوان یک وحدت رویه را برای آن پیشبینی کرد.
جواد طوسی: لازمه این امر این است که جشنواره فیلم فجر یک برنامهریزی مدون و تثبیتشده داشته باشد تا همانطور که اشاره کردید در دورههای مختلف وقتی که مدیران فرهنگی در مقاطع تاریخی عوض میشوند و افراد دیگری جایگزین آنها میشوند، بتواند لازمالاجرا باشد. این امر میتواند به منزله بازنگری در سیاستهای اعمال شده جشنوارهای با قدمت تاریخی جشنواره فیلم فجر تلقی شود. اگر مدیران فرهنگی و سیاستگذاران این مراسم اعتقاد دارند جشنوارهای در موقعیت بهدستآمده جشنواره فیلم فجر باید در یک شرایط متفاوتتر و بالندهتر حضور و موجودیتش را اعلام کند، قاعدتا باید از نگاه و تفکر دولتی تا آنجا که مقدور است فاصله بگیرند و یک شناسنامه مستقلتری پیدا کنند که قدرمسلم، بخشی از این دستور کار مستلزم اعمال یک برنامهریزی اصولی و آسیبشناسانه است. بهعقیده من نقطه آرمانی جشنوارهای به قدمت جشنواره فیلم فجر در شرایطی میتواند شکل عملی پیدا کند که فراتر از این دوران کوتاهمدت برگزاری آن در چرخه سیاستگذاریهای سالانه به آن توجه شود تا بتواند نقش مؤثر و تعیینکنندهای داشته باشد. ولی اگر ما بخواهیم دلمان را به گرمشدن مقطعی و کاذب یک دوران کوتاهمدت 12-10روزه بهمن ماه هرسال خوش کنیم و پس از اتمام آن باز این دفتر را ببندیم و در یک ترافیک غیرطبیعی از نیمه دوم سال بعدش به این صرافت بیفتیم که دفتر را دوباره باز کنیم و هرکسی به فراخورحال خود برنامهریزی متفاوتتری را نسبت به سالهای قبل در مورد جشنواره اعمال و اجرا کند، این عمل تاثیر مثبتی بر این مراسم نخواهد داشت و فقط ممکن است در کوتاهمدت به شکل مسکن جواب کموبیش مثبتی بدهد. مانند همین دوره که آقای خزاعی سعی کرد لااقل از آن وضعیت مغشوش و بیبرنامه همهساله، جشنواره را به یک وضعیت نظاممندی سوق دهد که بهنظر میرسد اهداف اولیه ایشان توانسته تحقق پیدا کند و ما میبینیم که در سیامین دوره جشنواره فیلم فجر وقتی افراد بلیتهایشان را از طریق سایت خریداری میکنند همان موقع لیست فیلمها و سینماها برایشان مشخص شده است و این میتواند اقدام خوبی باشد. اما آیا ما باید خودمان را محدود به این نوع برنامهریزیها بکنیم؟ چرا ما در موارد خیلی مؤثرتر و بنیادیتر جدا از دبیر جشنواره در حوزه مدیریتی و سیاستگذاری آن، نمیآییم در طول سال برنامهریزی مداومی را مدنظر قرار دهیم که بتوانیم رونق هرچه بیشتر این جشنواره را درکنار اهداف فرهنگی آن رقم بزنیم و بستر مناسب و زمینه منطقیاش را فراهم آوریم.
امین تارخ: جشنواره فیلم فجر هرساله برگزار میشود و ما هر سال احساس میکنیم که براساس یک سلیقه متفاوت این اتفاق میافتد. اما مگر چه ایرادی دارد که با یک سلیقه متفاوت برپا شود؟ این جشنواره از نخستین دوره برپایی خود تا امسال که سیامین دورهاش است به شیوه آزمون و خطا پیش رفته تا خودش را پیدا کند و هنوز هم در حال ادامهدادن همین راه است. من فکر میکنم که اسکار هم همهساله تغییر میکند، یا همین گلدن گلوب تا چندی پیش به این شکل برپا میشد که مسئولان برگزاری آن مطبوعات بودند و آنها بودند که تصمیم میگرفتند که چه کسی جایزه بگیرد و خودشان هم مسئولیت برگزاریاش را عهدهدار بودند. اما از زمانی که چند بازیگر را دعوت کردند که به روی صحنه بروند و در برپایی مراسم شرکت داشته باشند، متوجه شدند که کارشان وزن بهتری پیدا کرده و چون این اتفاق افتاد به این نتیجه رسیدند که از خود بازیگران، کارگردانان و تهیهکنندگان دعوت کنند که این افراد مسئولیت برگزاری مراسم را بر عهده بگیرند و امروز تبدیل به این مراسمی شده که میبینیم. حال ما باید بگوییم که گلدنگلوب وحدت رویه نداشته؟! نه، یک جشنواره از زمانی که بهوجود میآید تا زمانی که به یک بلوغ میرسد مرتبا خودش را تصحیح و بهروز میکند و معیارهای جدیدی را تجربه میکند و براساس اتفاقات جدیدی که میافتد، میبایستی برنامهریزی داشته باشد. مثالی میزنم؛ ممکن است در یک دوره مروری بر سینمای چین داشته باشد و 5سال دیگر مروری بر سینمای لهستان؛ این کار به معنی تغییر رویه نیست. ممکن است امسال بهنظر برسد که شرایط برای انجام چنین کاری وجود دارد و سال آینده این امکان نباشد. یا مثلا ممکن است در سالی 32 فیلم، در سال دیگرش 20 فیلم و در سال بعدش تعداد دیگری از آثار در جشنواره حضور داشته باشند و این طبیعی است؛ چراکه در یک سال امکان دارد تولیدات ما 60فیلم بوده باشد در سال بعدش 80فیلم و...، با توجه به تعداد تولیدات است که فیلم برای شرکت در جشنواره انتخاب میشود و این به معنی تغییر رویه نیست. من احساس میکنم جشنواره براساس اتفاقات و جریانات موجود، خودش را وفق میدهد و این نیست که بخواهد خودش را تغییر دهد بلکه رو به بلوغ حرکت میکند.
- جشنواره فیلم فجر توسط معاونت سینمایی وزارت ارشاد برگزار میشود. دولتیبودن را حسن جشنواره میدانید یا آفت آن؟
ابوالحسن داوودی: فقط دولتیبودن باعث مشکل نمیشود، جشنواره میتواند دولتی باشد اما سیاسی نباشد. اما وقتی موضعگیریای که در جشنوارهای اتفاق میافتد، سیاسی و بر مبنای شرایط حاکم است، در آن شرایط نمیتوان انتظار آن وحدت رویه را هم داشت.
جواد طوسی: گاهی اوقات این ممیزی و نگاه کنترلشده آنقدر دستوپاگیر میشود که ممکن است به آن خلاقیت ذات هنرمندانه خدشه وارد کند. نمیخواهم در نقطه مقابل بگویم که فیلمساز ما باید با یک نگاه کاملا باز و رها، از تمام خطوط قرمز عبور کند و وضعیتی را به تصویر بکشد که بهدنبال آن واکنشها و دافعههای بخشی از آحاد جامعه را با خود همراه کند. نه، عقلانیت و هوشمندی سرجای خودش اما گاهی اوقات بیش از حد محدودکردن فیلمساز ممکن است به آن ذات و شعور هنرمندانه لطمه وارد کند، چیزی که ما متأسفانه جستهوگریخته با آن روبهرو میشویم. یعنی هر کسی از ظن خودش میآید و مسائل مضمونی و حساس را مورد تفسیر قرار میدهد و درنتیجه هم خودش و هم آن نقطه مقابلی که در داوری روبهرویش قرار میگیرد را به یک خودسانسوری ناگزیر متمایل میکند. به عقیده من این نمیتواند نسخه مناسبی برای یک جامعه سالم و دغدغهمند با آن اهداف فرهنگیاش باشد.
امین تارخ: بسیاری از جشنوارهها در دنیا دولتی هستند. اگر شما شهرداریها را لااقل نیمهدولتی در نظر بگیرید، بسیاری از جشنوارهها دولتی یا نیمهدولتی هستند. اصولا بدون کمک دولت نمیتوان جشنواره برگزار کرد. جشنواره فوکواکو هم از وزارت مخابرات ژاپن کمک و بودجه میگیرد. جشنوارههای دیگر هم همینطور هستند یعنی از شهرداری و نهادهای دولتی مختلف کمک میگیرند. بعضی از جشنوارهها هم هستند که کاملا خصوصیاند مانند ساندنس. خب جشنواره ما هم دولتی است و بیتردید شهرداری هم در آن نقش دارد.
- بهنظر میرسد کسانی که خشت اول جشنواره فیلم فجر را بنا نهادند، به ترکیبی از مراسم اسکار و فستیوال کن فکر کردهاند. آیا جشنواره فیلم فجر پس از گذشت 3دهه، نیازمند تجدیدنظر در شیوه برگزاری و سیاستگذاریهایش نیست؟
ابوالحسن داوودی: این هم از آن دسته سؤالاتی است که در هر دوره که جشنواره برپا میشود، پرسیده شده اما هیچگاه تغییر و اتفاقی در این زمینه نیفتاده است. من در اینجا نیز به پاسخ سؤال اولم برمیگردم؛ یعنی تا زمانی که نگاه به جشنواره، نگاهی سیاسی باشد هیچ اتفاقی نمیافتد. ساختار هم عوض شود، تغییری ایجاد نمیشود.
جواد طوسی: قدر مسلم بازنگریای در این زمینه باید صورت پذیرد. این اصرار و الزامی که برای بینالمللی قلمدادکردن جشنواره فیلم فجر وجود دارد، برای من سؤالبرانگیز است. ما میتوانیم به یک جشنواره سروشکلدار و آبرومند داخلی اعتقاد داشته باشیم و برایش یک برنامهریزی اصولی درنظر بگیریم تا اینکه بخواهیم با عناوین بازی کنیم و یک جوری خودمان را گول بزنیم یا صورتمسئله را پاک کنیم. وقتی در بخش بینالملل بهلحاظ محدودیتهای عرفی و ارزشی جامعه ما، امکان نمایش بخش قابلتوجهی از آثار وجود ندارد و یا اگر بخواهد این اتفاق بیفتد ناگزیر باید به ممیزی تن بدهیم چه ضرورتی برای انجام این کار وجود دارد؛ مگر آنکه برای این کار بخواهیم یک موقعیت منطقهای قرار دهیم و یا کشورهایی را که یک مقدار هماهنگ با فرهنگ ما هستند برای این کار درنظر بگیریم که در آن صورت هم دیگر جشنواره خودبهخود از آن اهداف بینالمللیاش دور میافتد. بنابراین من معتقدم که باید یک مقدار واقعبینانهتر با این مسئله برخورد کنیم و به جای اینکه بیاییم به الگوپذیری از بعضی مراسم و جشنوارههای شاخص دنیا مایل شویم، بیاییم براساس شرایط عینی جامعه خودمان، طبقهبندی اجتماعی و نیازها و آن اهداف کلان فرهنگیمان و ارتقایی که برای سلیقه مخاطب میتوانیم درنظر بگیریم، جشنواره فجر خودمان را با یک بازنگری معاصر، بهتر و متحولتر تعریف کنیم. بهگونهای که آثاری که مثلا در بخش مسابقه نمایش داده میشوند راهی باشند برای بهتر نشاندادن گونههای مختلف سینمایی. یعنی در آن چرخه سیاستگذاری سالانه، برنامهریزیها آنقدر دقیق و راهبردی باشد که سبد فرهنگی مرتبط با جشنواره فجر و بخش مسابقه آن در یک گونهشناسی مناسب بخواهد شکل عملی و اجرایی پیدا کند.
- جشنواره فیلم فجر پس از برگزاری همزمان در چند استان در دورههای اولیهاش، این رویه را کنار گذاشت و در تهران متمرکز شد. الان چندسالی است که برگزاری استانی جشنواره دوباره در دستور کار قرار گرفته؛ اتفاقی که در این سطح و به این شکل، در دنیا سابقه ندارد. توجیه مسئولان هم این است که جشنواره فیلم فجر یک جشن ملی است و باید در سطحی گسترده برگزار شود. آیا برگزاری جشنواره در چندین استان کشور را به سود سینما میدانید؟ آیا این اتفاق به سرنوشت اقتصادی فیلمها در اکران عمومی لطمه نمیزند؟
ابوالحسن داوودی: این کار یک تجربه حرفهای و صنفی بوده و نشان داده به برخی از فیلمها که قرار است فیلمهای پرفروشی شوند کمک میکند اما به عقیده من شاید به آثاری که در سطح میانه یا در پایین قرار دارند لطمه وارد کند؛ هم بهلحاظ تصویری که از آنها ساخته میشود و هم بهلحاظ آنکه این آثار به همان میزانی که قرار است در اکران عمومی فروش داشته باشند، از فروششان کاسته میشود. ولی به هر حال تجربه نشان داده این کار به فیلمهایی که پرفروش و موفق هستند و تعدادشان در سال از 3-2فیلم هم بیشتر نیست، کمک میکند.
جواد طوسی: اگر فیلمها از آن اصول درست و قاعدهمند حرفهای برخوردار باشند، نمایشهای جشنواره نمیتواند شرایط بعدی اکران آنها را آسیبپذیر کند؛ یعنی آثار باید آنقدر جذابیت داشته باشند که به شکل مداوم و طولانیمدت مورد استقبال مخاطب قرار بگیرند نه اینکه بخواهند تنها به دوران جشنواره وابسته باشند. باید این واقعیت را بپذیریم که هر چقدر هم بخواهیم در اینجا بسترسازی کنیم و فضای گستردهای را برای نمایش تعمیم یافته تعداد زیادی از فیلمهای شاخص جشنواره فجر در سطح کشور قائل شویم ، به لحاظ مشکلات و گرفتاریهایی که بخش زیادی از جامعه با آن دست به گریبانند باز هم نمیتوانند کارهایشان را بهگونهای برنامهریزی کنند که بتوانند همه این فیلمها یا تعداد زیادی از آنها را ببینند. باتوجه به این مسئله نمایش بعدی فیلمها در اکران عمومی اگر با جذابیتهای مضمونی و ساختاری توأم باشد میتواند بازگشت سرمایه را بهدنبال داشته باشد ولی اگر در همین نمایشهای اولیه فیلمها در جشنواره، این جاذبه بخواهد تبدیل به یک دافعه شود قدر مسلم میتواند به مشکلی برای نمایش انبوه بعدی منتهی شود؛ یعنی افرادی که فیلمها را در جشنواره میبینند میتوانند مبلغان بعدی این آثار در جهت منصرفکردن طیفهای دیگر جامعه از دیدن آنها باشند. اگر ما با یک اعتمادبهنفس، ساخت آثار خوب را در دستور کارمان قرار دهیم تا به یک فرمول متعادل در ساخت و محتوا برسیم فکر نمیکنم نمایش فیلمهای جشنواره در سطح کشور، بخواهد به اکران بعدی آنها لطمه اقتصادی وارد کند. این لطمه زمانی وارد میشود که پایه این فیلمها از اصول و ساختار حرفهای برخوردار نباشند.
امین تارخ: چراکه نه، اگر واقعا روزی برسد که جشنواره بتواند در کل ایران برگزار شود چرا این اتفاق نیفتد؟ مسئله اینجاست که باید تعداد اکرانها را محدود کرد. زمانی که در تهران یک فیلم سینمایی در 36 نوبت نمایش داده میشود طبیعی است که به فیلم و تهیهکننده آن ضرر میرسد. میگوییم این مراسم نامش جشنواره است بنابراین باید که نمونهای از اکران فیلمها در آن گذاشته شود. اگر یک فیلم 36نوبت در تهران اکران شود و 18نوبت در فلان استان و 10 نوبت در استانی دیگر، طبیعی است که دیگر چیزی از آن فیلم باقی نمیماند. من فکر میکنم هر فیلمی در تهران باید فقط 6-5نوبت نمایش داده شود و 2نوبت در شهرستان دیگر و... . همیشه تنها بخشی از مردم هستند که میتوانند در جشنواره شرکت داشته باشند و این مراسم نمیتواند تمام آحاد مردم را پوشش بدهد که البته کاملا هم طبیعی است.
- مفهوم عدالت در مورد جشنواره فیلم فجر چقدر مصداق دارد؟ در مجموع کیفیت داوریها در جشنواره را چقدر عادلانه میدانید؟
ابوالحسن داوودی: واقعیت این است که این مسئله صرفا مربوط به جشنواره فیلم فجر نیست. اصولا داوری به غیراز جاهایی مانند جشن مرحوم خانه سینما یا اسکار که یک هیات داوری بزرگتری در مورد آن نظر میدهند، در جشنوارههایی که از یک هیات داوری محدود چندنفره تشکیل میشود، چه بخواهند و چه نخواهند سلیقه آن داوران در داوری لحاظ میشود و سلیقه هم همیشه نمیتواند مبتنی بر عدالت باشد. بنابراین مفهوم عدالت در داوری تمام جشنوارهها همیشه نسبی است و جشنواره فیلم فجر هم از این قاعده مستثنی نیست.
جواد طوسی: لااقل در آن چند دورهای که من داوری جشنواره را برعهده داشتم دیدم افرادی که برای این کار انتخاب شدهاند بدون اینکه بخواهند تاثیری از مجاری بیرونی داشته باشند در آن نگاه مفاهمهآمیز خودشان به یک انتخاب عاقلانه و عادلانه رسیدهاند؛یعنی سعی شده مضمون در کنار ساختار، زبان سینما و مخاطبشناسی بهدرستی معنا شود و داوری بر این مبناها در دستور کار قرار بگیرد. از نظر ترکیب داوری زیاد مشکل دستوپاگیر نداریم. مشکل اصلی، خود تولیدات هستند که نمیتوانند در ایدهآلترین انتخاب نیز آن عدالت را اجرا کنند و خواه ناخواه افرادی در نارضایتیها ممکن است از خودشان واکنش نشان دهند چراکه ما هنوز به تعاملپذیری و آن ظرفیتهای لازم نرسیدهایم که بخواهیم بپذیریم یک ترکیب داوری میتواند سلیقه مستقل خودش را داشته باشد و براساس این سلائق نسبت به ساحت سینما، میآید و به این آثار میپردازد و تفسیر و داوری خودش را خواهد داشت. قدرمسلم یک ترکیب داوری دیگر ممکن است انتخابهای دیگری داشته باشد. به عقیده من اینها به منزله خدشه واردشدن به عدالت نیست. عدالت را میتوانیم در میزانسنهای دیگر اجرا و تفسیر کنیم و در آن مضامینی که وصف حال زمانه ماست، معنا ببخشیم و به آن یک زبان بصری مناسب و اصولی بدهیم. در آن وضعیت قدرمسلم داورانی هم که با این نگاههای دغدغهمند عدالتخواهانه روبهرو میشوند، سعی میکنند که یک تاثیرپذیری منصفانه داشته باشند و گویی در آن هنگام به شکل اجتنابناپذیری به یک همدلی عمومی و درک عدالتخواهانه توامان میرسند؛ وگرنه دراین فضای پرسوءتفاهم و سیاستزده فعلی، ما همهساله با این سازهای مخالف نارضایتی مواجهیم و بعید میدانم این شرایط بخواهد تغییر پیدا کند. بهدلیل اینکه ما یا با یک نگاه بهشدت افراطی توقعات بیش از حد از ترکیب داوری داریم و یا انفعال غمانگیزی نسبت به بعضی مسائل اصلیتر سینمای خودمان داریم و خنثی عمل میکنیم؛ یعنی آنجا که باید واکنش نشان دهیم، سکوت میکنیم ولی یکدفعه در یک دوران کوتاه 12-10روزه شور ما را میگیرد و از هر تریبونی که گیرمان میآید در یک برخورد تهاجمآمیز، داوران را سیبل خودمان قرار میدهیم. درصورتی که اصلا ممکن است نفس عمل و اساسا خود آن ریشهها و آسیبشناسی واقعی آن به یکسری سیاستگذاریهای غلط بیرونیتر مرتبط باشد، نه آن نقطه انتخاب داوری.
امین تارخ: همه چیز نسبی است. من چون خودم داور بودهام و این مسئله را از نزدیک حس کردهام میتوانم در موردش صحبت کنم. من هم در جشنواره تئاتر و هم در جشنواره فیلم فجر داوری کردهام. همیشه گفته میشود اگر به جای این7 نفر افراد دیگری بودند امکان داشت نتیجه چیز دیگری میشد. اما باور کنید که اگر به جای آنها، افراد دیگری بودند شاید با 10درصد اختلاف، نتیجه داوری دستخوش دگرگونی میشد، نه اینکه بخواهد با تغییر داوران، 95درصد تغییر در نتایج حاصل شود.
- با توجه به اینکه تجربه داوری جشنواره را داشتهاید، پیشآمده که مدیران سینمایی یا دبیر جشنواره در کار داوران دخالت کنند؟
ابوالحسن داوودی: در دورههایی که من چه در هیات انتخاب و چه در هیات داوری بودهام، این اتفاق نیفتاده است. شاید در مواردی نظراتشان را گفته و تمایلاتشان را اعلام کرده باشند اما من تا بهحال این تجربه را نداشتهام که در جایی مجبور شده باشم تا خواست یک مدیر را اجرا بکنم. قطعا نه چنین کاری را کردهام، نه میکنم.
جواد طوسی: نه، به هیچ وجه این اتفاق نیفتاده است. حداقل در این دو دورهای که من داور بخش مسابقه داخلی جشنواره فجر بودم؛ ما کاملا مستقل و فارغ از هرگونه دخالتهای دبیر جشنواره و مدیران سینمایی انتخابهای داوری خودمان را داشتهایم. گاهی اوقات به این واقعنگری یا نقطه تفاهمیافته رسیدیم که بیاییم در انتخابهایمان متفاوتتر عمل کنیم و ساختارهای متفاوت و مضامین مختلف را بیشتر به بازی بگیریم و به آن خیره شویم ولی این کار به منزله دخالتهای بیرونی نبوده بلکه یک نوع انتخاب تفاهمآمیز آن مجموعهای بوده که بهعنوان داوران درنظر گرفته شدهاند و آن ضرورت را احساس کردهاند و درواقع به یک نوع خردجمعی رسیدهاند.
امین تارخ: من 2دوره داور جشنواره بودم و به تمام مقدسات قسم میخورم که کوچکترین دخالتی حتی در حد جوسازی وجود نداشته که بخواهد باعث شود کسی به جای شخص دیگری انتخاب شود. در این دو دوره که من داوری کردهام شاهد چنین اتفاقی نبودهام.
- جشنواره 3 سال است صاحب دبیر مستقل، فارغ از مدیر فارابی شده است. بهنظرتان این اتفاق استقلال مدیریت جشنواره را نیز به همراه داشته یا کماکان سایه معاونت سینمایی بر آن سنگینی میکند؟
ابوالحسن داوودی: نه، هیچ تفاوتی نمیکند. بهدلیل اینکه دبیر مستقل یعنی یک دبیر غیرسیاسی که متکی به رفتوآمد سلیقههای مختلف سیاسی در ارکان حکومت نباشد ولی وقتی دبیر با آن سلیقهها جابهجا میشود دیگر اصلا فرقی نمیکند که دبیر چه شخصی باشد.
جواد طوسی: بهتر است زیاد خودمان را گول نزنیم. دبیر جشنواره هر چقدر هم بخواهد حضور مستقلی را به رخ بکشد بازهم تابعی است از شرایط و سیاستهای دولتی و تثبیتشده که جدای از آنها اصلا فردیت دبیر هم محلی از اعراب ندارد. وقتی که این مسئولیت به دبیری محول میشود باید به بخشی از آن خطمشیها اعتقاد داشته باشد و از آن محدوده عدول نکند. در بعضی از دورهها دبیر یک مقدار جسورانهتر عمل کرده و سعی داشته فضای پررونقتری را مبتنی بر یک نوع هوشمندی پایهریزی کند که این به عقیده من میتواند یک شمایل خیلی جذابتر و قابل دفاعتری از یک دبیر ارائه دهد تا یک حضور خنثی و باریبههرجهت که انگار فقط قرار است یک مسئولیت دولتی و فردیت کارمندی را در این ایام نشان دهد. بعضی از دبیران جشنواره تمهیداتی اندیشیدهاند و نگاههای متفاوتتری به برنامهریزیهای جشنواره تزریق کردهاند که هم توانسته آن را پربارتر کند و هم در آن ویترین تشخص بیشتری را رقم بزند. فرضا آقای خزاعی با توجه به تجربیاتی که داشت در اینجا یک مقدار منظمتر عمل کرد و سعیاش بر این بود که به خردجمعی اعتقاد داشته باشد. ولی این هم در یک داوری منصفانه سقفی دارد که اگر بخواهد بیش از آن نگاه معتقد به خردجمعی، حضور مستقل خود را به تصویر بکشد با آن سیاستهای برنامهریزی شده و کلاسیک دستوپاگیر دولتی تعارض پیدا میکند.
امین تارخ: این اتفاق خیلی خوب است. همین جشنواره فوکواکو را که مثال زدم هم اینچنین است و زمانی که من در آنجا بودم حداقل 20سالی میشد که فقط یک دبیر این جشنواره را اداره میکرد. یا دبیر جشنواره کن که احاطه کامل به سینمای جهان دارد و میداند کدام فیلم را از کدام کشور باید بیاورد تا به جشنواره کن اعتباری بدهد. زمانی که دبیر جشنواره، دبیری باشد که در کارش مجرب شده، طبیعی است که کیارستمی را کشف میکند، طبیعی است که اصغر فرهادی را کشف میکند یا یک فیلمساز معتبر را از هند و فیلیپین و آثارشان را به جشنوارهاش میآورد. بهنظر من اتفاق مبارکی است که دبیر جشنواره یک نفر باشد و اجازه بدهیم تجربهخودش را داشته باشد و مدیریتش را روزبهروز قویتر و غنیتر کند.