دیرزمانی نیست که بسیاری از تهرانیها به «بچه فلان محله بودن» افتخار میکردند و چه بسا هنوز هم بسیاری از اهالی محلههای قدیمی تهران، در هرکجا که باشند در مناسبتهای خاص، خود را به محله قدیمیشان میرسانند و هوایی تازه کرده و در جستوجوی هویت ازدسترفته هستند. سال گذشته در ایام عزیز محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی(ع) به حسینیه سادات اخوی، در پاییندستچهارراه سرچشمه و نرسیده به چهارراه سیروس کوچه افشار رفته بودم.
مراسم پرشوری در این حسینیه قدیمی تهران، در دهه محرم برپاست و از صبح بسیار زود، عزاداری برای سید و سالار شهیدان آغاز میشود. نکته جالب توجه، حضور پرشور اکثریت قریببهاتفاق کسانی بودند که سالها پیش این محله را ترک گفته و وقتی به پرسوجو آمدم، برخی اظهار میداشتند که بیش از چهاردهه است از محله بازار، پامنار، سیروس، ری و اطراف آن به دیگر نقاط شهر کوچ کردهاند اما هنوز هم دل در گرو محله قدیمیشان دارند و هرگاه دلتنگی به سراغشان میآید، به کوچههای تنگ و باریک محلههای قدیمی میآیند تا یادی از دوستیهای فراموش شده، همسایههای مهربان و صمیمی، رفقای یکدل و یکرنگ، خانههای دلباز و دارای هشتی، پنج دری و هفتدری، با پنجرههای اروسی، بکنند.
طهران را با چهارمحله اصلیاش میشناختند. سنگلج در غرب، چالمیدان در شرق، بازار در جنوب و پامنار و عودلاجان در شمال و محله تازه شکل گرفته «دولت» بعدها به چهارمحله قبلی افزوده شد تا پامنار و عودلاجان در قلب تهران روزگار قاجار قرار بگیرند. بعد از آن بود که محلههای دیگر، یکی بعد از دیگری سر برآوردند اما در داخل همان پنج محله قدیمی، محلههای کوچکی نیز وجود داشتند و با نگاهی به اسامی تعدادی از آنها، سراغی میگیریم از پنج محله قدیمی تهران و محلههای بزرگ اضافه شده بعدی که در محدوده خندق ناصری تا اوایل قرن حاضر باقیمانده بودند.
محله ارک، محله با جهانلوها، محله بازار، محله باغامین، محله باغ پسته بگ، محله باغخسروخان، محله بیرون دروازهشمیران، محله بیرون حضرتعبدالعظیم، محله بیرون دروازه نو، محله پاچنار، محله پامنار، محله ترکمانها، محله جبهخانه، محله چالهحصار، محله چاله سیلابی، محله حاجشیخهادی، محله حسنآباد، محله خلجها، محله دباغخانه، محله دروازهقزوین، محله دولاب، محله دولت، محله سادات، محله سرپولک، محله سرتخت، محله سرجنبک ، محله سرقبرآقا، محله شاهغلامان، محله ظهیرالدوله، محله عربها، محله غریبان، محله فیل خانه، محله قورخانه کهنه، محله یهودیها و... .
برخی محلهها تعلق به اقلیتهای مذهبی داشت و برخی به مهاجرین خاص- مثل عربها- مختص بود بعضی به اربابان قدرت روزگار خود و برخی نیز به نام افراد عادی خوانده میشدند.
تهران که در یازدهم جمادیالاول(یا جمادیالثانی) سال1200 (یا 1201قمری) برابر با 22اسفند 1164 شمسی یا 22فرودین 1165 شمسی به پایتختی برگزیده شد از همان ابتدا شهری مهاجرپذیر بود و بههمین سبب از روزگاری که در عهد صفوی چهار تا هفت کیلومتر مربع وسعت داشت، روبهتوسعه و بسط نهاد و این امر طی 225سال گذشته هرگز متوقف نشده است و چون «... امور لشکری و کشوری در آن متمرکز گردید، بهتبع حضور سران و کارگزاران لشکری و کشوری در این شهر وابستگان به آنها نیز در تهران سکونت گزیدند. این مهاجرتها موجب شد محلهها و کویهای جدید در تهران احداث شود که اغلب، نام گروه و طایفه مهاجر را روی خود داشت. از آن جمله محله عربها بود که سرجنبانهای طایفه عربهای و رامین که نادرشاه آنها را از فارس به ورامین کوچانده و ساکن کرده بود و از متحدین آغامحمدخان بودند به امر او در تهران ساختند. همچنین قاجارها در کوچهای به نام قجرها و بسیاری از افراد خانواده آغامحمدخان در محله حیاط شاهی ساکن شدند. افشارها در محلههای چالمیدان، سنگلج و چالحصار کویهایی ساختند که به مناسبت نام آنها به کوچه افشارها شهرت یافت.»
در میان محلات اقلیتنشین، دو محله ارامنه(در محدوده بازارحضرتی و بازارچه قوامالدوله) و چند محله حکیمینشین دیده میشود. محله حکیمیها در پاییندست چهارراهسیروس و محدوده چهارراه سرچشمه- که هنوز موقوفه دکتر سپیر از آن روزگار باقیمانده-بود و محله دیگریهودیها در شمال محله پامنارقرار داشت. با بسط و توسعه تهران در سال 1246 تهران از 12کیلومتر مربع به 32کیلومترمربع، محلات جدید افزوده شدند.
در نقشههای بجا مانده از روزگار قاجار- برزین 1258- چهار محله عودلاجان، چالمیدان، بازار و سنگلج قید شده است. بعدها محلههای ارک و دولت به آن چهار محله اضافه شدند و وجه تمایز ایندو محله جدید، آن بود که اربابان قدرت و زورمداران روزگار در این دو محله در میان باغهای وسیع زندگی میکردند و هرگز تراکم جمعیت محلههایی چون سنگلج، چالمیدان و بازار را نداشتند. در این محلهها، از کوچههای تنگ، باریک و دراز خبری نبود و سکنیگزینی افراد سرشناسی همچون میرزا یوسف مستوفیالممالک و تصرفاراضی وسیع در قسمت شمالی تهران آن روزگار محلههایی چون بهجتآباد، یوسفآباد و حسنآباد شکل گرفتند.
پنج محله جدید
با بسط و توسعه شهر، تهران ناحیهبندی شد: ناحیه یک محله ارک، ناحیه دو محله دولت، ناحیه سه محله حسنآباد، ناحیه چهار محله سنگلج، ناحیه پنج محله قناتآباد، ناحیهشش محله محمدیه، ناحیه هفت محله قاجاریه، ناحیه هشت محله بازار، ناحیه9 محله عودلاجان وناحیه10 محدودهای که در بیرون دروازه قزوین - میدان قزوین فعلی- در اواخر حکومت قاجار شکل گرفته بود و سکنیگزینی افراد فرودست به محلهای نامیمون موسوم به قلعه تبدیل شد و در حال حاضر آن را به نام «مجتمع فرهنگی- ورزشی رازی» میشناسیم.
جمعیت و مساحت محلات دهگانه تهران، در اواخر قرن گذشته و اولین سالهای قرن حاضر در محدوده خندق جدید به شرح جدول زیر بود و نکته جالب توجه، عدم احصای محله چالمیدان است که از وسعت بسیار زیادی در شرق تهران برخوردار بود و دارای تراکم جمعیت زیادی بهنسبت دیگر محلهها بود اما در میان همین 10محله احصا شده، میتوانیم دریابیم که کمجمعیتترین محله، محله دولت بود و وسیعترین محله، محله دولت بود که در اختیار اغنیا قرار داشت. محله ارک به طور کامل در اختیار شاهان قاجاری و ابواب جمعی آنان بود و محله دولت نیز با باغهای وسیع خود، نزدیکان به قدرتمداران روزگار را در خود جای داده بود.
محدوده محلات دهگانه تهران قدیم
محله ارک: میدان توپخانه، خیابان جلیلآباد (خیام)، خیابان جیاخانه(پانزده خرداد) وخیابان ناصریه (ناصرخسرو).
محله بازار: خیابان جیاخانه، خیابان سیروس، محله عباسآباد و جلیلآباد.
محله دولت: میدان توپخانه، خیاباننظامیه (بهارستان)، خیابان علاءالدوله(فردوسی) و خندقشمالی(خیابان انقلاب فعلی).
محله حسنآباد: دروازه یوسفآباد(چهارراه کالج)، خیابان سپه(امام خمینی)، خیابان قبرستان(حسنآباد) و دروازه باغشاه(خیابان کارگر).
محله سنگلج: خیابان سپه، خیابان سیمتری، خیابان جلیلآباد، خیابان اسماعیل بزاز(مولوی).
محله قناتآباد: دروازه نو، سید ناصرالدین و میدان پاقاپوق، چهارراه عزیزسلطان(چهارراه گمرک امیریه)، دروازه غار و دروازه خانیآباد و خیابان خانیآباد.
محله محمدیه: خیابان ادیبالممالک و بازارچه نایبالسلطنه، خیابان سیروس، خندق جنوبی و دروازه حضرت عبدالعظیم و دروازه خراسان.
محله قاجاریه: خیابان دوشانتپه تا قصر فیروزه، جاده خراسان و خیابان آصفالدوله(ری) و سهراه امینحضور و خیابان عینالدوله و دولاب و سلیمانیه.
محله عودلاجان: خیابان برق، میدان توپخانه، خیابان سیروس و خیابان ناصریه.
محله جدید: باغشاه، اکبرآباد، امامزاده حسن و خیابان سیمتری.
محله چالمیدان: خیابان خندق(شهباز یا 17شهریور)، مولوی یا اسماعیل بزاز، سیروس و چراغ برق.
محدوده تهران که از ابتدای برگزیده شدن به پایتختی، چندان توسعه نیافته بود، دو بار در دوران ناصرالدین شاه بسط و توسعه پیدا کرد و خندق جنوبی از خیابان مولوی به شوش رفت. جلیلآباد که در روزگار آغامحمدخان حد غربی تهران بود، به خیابان قوامالدوله(فرمانفرما و شاهپور بعد و وحدت اسلامی امروز)رفت و خیابان سیمتری نظامی(کارگر) حد غربی تهران شد و بخشی از خیابان انقلاب فعلی حد شمالی شهر شد. از سال 1270 به بعد، محلههای جدیدی شکل گرفتند. امیریه، منیریه، سرآب وزیر، باستیون و تماما در سمت غربی تهران آن روزگار بودند، چرا که مسیر بسیاری از قنوات جدید به این منطقه از تهران هدایت شده بود و تراکم جمعیت در بازار، عودلاجان و پامنار و همچنین چالمیدان همراه با مضیقه آب، توسعهای را به سمت شرق شکل نمیداد و از آنجا که اراضی بالادست «آبکرج» (بلوار کشاورز فعلی) را شنی میدانستند که قابلیت خشتزنی ندارد، توجه چندانی به این منطقه از تهران که خارج از خندق شمالی بود، نمیشد.
تخریب دروازههاو اضافه شدن روستاهای اطراف
با به قدرت رسیدن پهلوی اول، چه در دوران سردار سپهی و چه در زمان سلطنت، روستاهای اطراف تهران یکی پس از دیگری ضمیمه شهر تهران شدند. به عنوان مثال روستای جی در غرب تهران، چون به فاصله اندکی از خندق غربی(خیابان کارگر) قرار داشت، به سرعت به شهر پیوست و اراضی بیرون دروازه خراسان به همین گونه.
تا قبل از سال 1357، اراضی طرشت، تقریبا همچنان حاشیه شهر به حساب میآمد و ساختمانهای این ناحیه از تهران، از سال 1340 تا 1357، رفتهرفته شکل گرفتند و اراضی سمت غربی دانشگاه صنعتی شریف، کاملا بایر و بیابان بود و خیابانی به نام زنجان وجود خارجی نداشت. اراضی منتهی به ناحیه شرق تهران و قصر فیروزه در قرق شکارگاه سلطنتی بود و محدوده تهران در آن سال گویا 370کیلومتر مربع بود.
و اما امروز... کمتر کسی را میتوان یافت که طی دو دهه گذشته در یک محله سکنی گزیده و ماندگار شده باشد و علت همانا رشد غولآسای تهران و همچنین گرانی کاذب زمین بوده و هست و جاذبههای فراوان این شهر که به قیمت محرومیت بسیاری از شهرها تمام شده است و همچنان افراد مهاجر را در دل خود جای داده و اکثر محلههای قدیمی همچون بازار و عودلاجان، خالی از سکنه در شب شده و نکته جالب آنکه در بخشی از محله عودلاجان، این اتباع بیگانه هستند که مأوا گزیدهاند و کافی است قدم در این محلههای قدیمی بگذارید و خیال کنید اینجا عراق یا افغانستان است!
راستی، شما آخرین بار از چه کسی پرسیدهاید که بچه کجاست؟ و اگر از شما بپرسند که بچه کدام محل هستید، چه میگویید؟ طهران، هویتاش را مدیون محلههای محدود و معدودش بود و امروز در پهنه 700کیلومتر در سطح و دوبرابر در ارتفاع، محله مفهومی دیگر یافته است.