استاد مهدی طیب، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با همشهری جمعه وهابیت را فرقهای میداند که از آغاز با اهداف استعماری و برای شیعه ستیزی به عنوان تنها مذهب پویای دنیای امروز به وجود آمده است.
وی معتقد است هرچند هجوم فرقه وهابیت به همه جهان اسلام است، اما اختلافات بنیادین این فرقه با اهل تسنن مسکوت گذاشته شده و تمام پتانسیل موجود برای شیعهستیزی بهکار گرفته شده است، چنانکه زمانی فرمان ویران کردن شهر کربلا صادر شد و پس از آن قبرستان بقیع به فتوای علمای وهابیت بدون بقعه ماند و امروز بقیع بدون بقعه از چشم زائران هم مخفی شده است...گفت و گو با طیب را می خوانیم.
- بنیانگذار فرقه وهابیت کیست؟
ابن تیمیه با سود بردن از طرز تفکر اعرابیگری و برداشت نادرست از دین و اعتقادات اسلامی مبانی تئوریک وهابیت را پایهگذاری کرد و شاگردان او مثل ابنقیم جوزی آنرا دنبال کردند، اما زمینه تئوریک وهابیگری و به تعبیری سلفیگری در سالهای ١٠5٠ تا ١٠6٠ توسط محمدبن عبدالوهاب بوجود آمد که شخصیت وی مانند میرزا علیباب موسس فرقه بابیت و غلام احمد قادیانی موسس فرقه قادیانی در پاکستان که هردو دست نشانده استعمار بودند، جاهطلب، مغرور و دارای عقدههای روانی به تعبیر مستر همفر جاسوس انگلیس بود.
- چگونه افکار وهابیها در عربستان منتشر شد؟
پس از نشر افکار عبدالوهاب در عربستان (سرزمین نجد) و مشرک خواندن مسلمانان، سنیها شروع به پس زدن افکار وی کردند تا آنجا که تصمیم به کشتن عبدالوهاب گرفته و پدرش او را رسماً طرد کرد
اما پس از مرگ پدر، محمدبن عبدالوهاب با عرضه افکار خود به محمدبن سعود از خاندان آل سعود برای استفاده از موقعیت مالی و نظامی وی و همچنین استفاده متقابل سعود برای ایجاد جریانی که موقعیت سیاسی و اجتماعی او را استحکام ببخشد با یکدیگر متحد شده و حمایت آل سعود از افکار وهابی به صورت رسمی آغاز شد.
- با وجود حمله وهابیت به کل جهان اسلام، چرا اهل تسنن برای نابودی آن متحد نشدند و وهابیت در میان برخی از اهل تسنن پیشرفت کرد؟
در قرون گذشته و حتی دهههای قبل، شیعه همواره در اقلیت بود و حکومت در اختیار اهل تسنن قرار گرفت، همین عامل به عنوان محرک برای علمای شیعی قلمداد شد تا به صورت جدیتری به بحثهای کلامی پرداخته و در این مبحث قدرتمند شوند، از سوی دیگر به نظر میرسد قرار داشتن
اهل تسنن در موضع قدرت و حکومت در قرون متمادی در سطح اسلام، باعث شد این گروه هیچ نیازی به اثبات حقانیت خود پیدا نکرده و همواره در برابر هجوم شبهات اسلامی آسیبپذیر باشند. اما اطلاعات محدود توده مردم باعث شد که وهابیت بتواند در میان گروهی از اهل تسنن موفق عمل کرده و عقاید آنان را تا نزدیک وهابیت تغییر دهند.
از سوی دیگر چون پول کلان حاصل از چاههای نفت و حمایت سیاسی دنیای غرب و آمریکا وجود داشت، وهابیگری که در دنیای شیعه با غنای کلامی و لطافت عاطفی موفقیتی پیدا نکرده بود، توانست در میان پیروان اهل تسنن موفقیت نسبی حاصل نماید.
- اختلاف اصلی شیعه با وهابیت در اصول است یا فروع؟
شاخصه وهابیت، بعد اعتقادی و فهم قشری است، در واقع اختلاف شیعه و سنی، بحث امام و خلافت است اما این اختلاف با وهابیان در بعد توحید و شرک نیز مطرح است. وهابیان به علت اعتقاد شیعه به استشفا و توسل برائمه(ع)، بنای قبور، سجده بر مهر و... شیعه را مشرک میشمارد.
در رابطه با استشفاء، شیعه معتقد است فاعلیت خدا از مجاری خاصی جریان پیدا میکند و خداوند برای عملی شدن مشیت خود وسائلی خلق کرده است که مانند ملائک که در نص قرآن به وجود آنها اشاره شده وسیلهای برای اجرای مشیت خدای متعال قلمداد شده و هیچ عقل سلیمی نمیتواند آنها را شریک خدا فرض کند، از سوی دیگر وقتی بیماری با مراجعه به پزشک، بوسیله دارو معالجه میشود، پزشک و دارو وسیله خدا برای شفای او قلمداد می شوند، شفاعت نیز به عنوان یک وسیله برای عملی کردن مشیتالهی محسوب میشود.
چنانکه خداوند در سوره توبه به پیامبر(ص) فرمود: «بیایند پیش تو و از خدا طلب مغفرت کنند، تو هم برای آنها دعا کن، حتماً خدا را توبه پذیر خواهند یافت.» آنچه در شیعه به عنوان استشفاء و توسل معنا پیدا کرده در واقع توسل به اهل بیت(ع) و درخواست شفاعت است. همچنین در بحث موعود آل محمد(ص) وهابیون مهدی(عج) را از نسل امام حسن مجتبی(ع) دانسته و معتقدند هنوز به دنیا نیامده است،
در حالیکه شیعه امام زمان(عج) را مولود نیمه شعبان سال 2٥٥ قمری از امام حسن عسکری(ع) و حضرت نرجس خاتون دانسته و معتقد است در زمانیکه دنیا پر از ظلم شده و هیچ گروهی ادعای اصلاح جامعه انسانی را نخواهد کرد، مهدی موعود(عج) با ندای «اناالمهدی» به اذن خدا از خانه کعبه ظهور خواهد کرد و جهان را هنگامی که از فتنه پرشده و غرق در تباهی و فشار شده است با عدالت تطهیر و حکومت علوی را برقرار خواهد کرد.
- یکی از مواردی که بخصوص در اعمال حج از سوی وهابیان به وفور دیده میشود برخورد آنان با زیارت ائمه است، عقیده آنان در این رابطه چیست؟
وهابیها رفتار ظاهری را ملاک عمل دانسته و برای نیت اعتباری قائل نیستند درحالیکه یک عمل عابدانه بدون نیت عبادی، عبادت تلقی نمیشود، چنانکه اگر عدهای توریست به دور کعبه برای دیدن این بنا بچرخند. عمل عبادی انجام ندادهاند.
در رابطه با سجده بر مهر نیز می توان موارد مشابهی آورد، اولا سجده کردن «بر» یک چیز یا سجده کردن «برای» یک چیز متفاوت است، در قرآن خداوند به فرشتگان میفرماید: برای آدم سجده کنید. آیا ملائک که برای آدم سجده کردند شرک ورزیده و خدا آنها را امر به شرک فرمود؟!
یقینا ملائک سجده به آدم قصدشان عبادت آدم نبود، بلکه اطاعت از خدای متعال بوده است. لذا سجده بر همه چیز اعم از مهر (خاک) یا قالی و موکت یا هر چیز دیگری که حتی وهابیها هم بر آن سجده میکنند عمل شرک آلودی نیست. ثانیا سجده کردن برای غیر خدا در دین مبین اسلام حرام است و افعال حرام نظیر خوردن شراب، قتل نفس و... اگرچه گناه بزرگ محسوب میشود، اما فاعل به آن با وجود گناهکار بودن مشرک نشده و از دین خارج نمیشود.
- اختلاف شیعه و وهابیت در بحث توحید چگونه است؟
وهابیها که شیعه را به علت اعتقاد به توسل، استشفاء و زیارت، خارج از توحید میدانند معتقد به جسمانیت خدا هستند. ابن قیم جوزی در دو هزار بیتی که درباره خدا سروده است علاوه بر توصیف کردن خدا به صورت جسمانی در بهشت معتقد است که پای خداوند با تیر غرور زخمی شده و خدا با پای زخمی در بهشت قابل دیدن خواهد بود.
چنین اعتقادات سخیفی با توصیف چشم، ابرو، پا، ران، مو و حتی رنگ موی خدا ادامه پیدا میکند. در بعد اعتقادات وهابیت نسبت به وجود جسمانی خدای متعال و نفهمیدن عمق لطافت مباحثی چون شفاعت، توسل و زیارت و از سوی دیگر داشتن شاخصههای اعتقادی مثل قساوت، خشونت و وحشیگری و اعمالی که توسط استعمار همواره حمایت شده تا آبروی دنیای اسلام خدشهدار شود، تکمیل میشود.
این گروه ها شاید به صورت ظاهر القاعده و طالبان را تکفیر کنند، اما در عمل با تشویق این کشتار و مانورهای رسانهای بر آن به دنبال پیوند این گروههای تروریستی با اسلام و ایجاد گرایش ضددینی و ضداسلامی در دنیا و خشونتطلب نشان دادن اسلام هستند.
- حملات تروریستی وهابیت همیشه در میان شیعیان است، تحلیل شما درباره علل موضوع چیست؟
هرچند وهابیون همواره به اعتقادات همه مسلمانان حمله کردهاند، اما مصداق خشونت آنها همیشه در میان شیعیان بوده است. جنایات وهابیون نسبت به تشیع که در کشتار بیرحمانه آنان به بغداد در سال ١٢١٦ قمری مصداق پیدا میکند با حمله کردن به شهر نجف در روز عید غدیر که شیعه برای عرض ادب به محضر امیرالمومنین(ع) به آنجا میرود و یا خرد کردن ضریح اباعبدالله(ع) و کشتار عجیب مردم شهر کربلا جلوهای از خشونت حمایت شده وهابیان را نشان میدهد که منشا آن را در سرزمین نجد باید جستوجو کرد.
ویران کردن بقیع که به علت داشتن بقعههای فراوان به این نام خوانده میشود روز هشتم شوال سال ١٣44 قمری به فتوای علمای وهابی و توسط آل سعود از دیگر اقداماتی است که از ذهن شیعیان هرگز پاک نخواهد شد.
ذبح شیعیان در پاکستان و عراق که نمونه قساوت آمیزترین کشتار سلفیگری است و در خاموشی اهل تسنن انجام شد، برای محکم کردن نوعی از قیمومیت آلسعود بر شیخنشینهای اهل تسنن که همواره در برابر وهابیان آسیبپذیر بودند، کافی است.
همشهری جمعه