آیت‌الله آقامجتبی تهرانی: به‌طور کلی مضامین دعاهای مأثور، وجوه و انواعی دارد که باید این وجوه را بشناسیم، من 3وجه را برای مضامین دعا بیان می‏کنم تا مطلب روشن شود.

 یک وجه آن جنبه تقریباً همگانی دارد و در یک حدی است که همه می‏فهمند. ابتدا یک مقدمه می‏گویم و بعد وارد مطلب اصلی می‏شوم.

معصومین (صلوات‏الله‏علیهم‏اجمعین) «مَظهرِ» صفات رب هستند؛ یعنی صفات الهیه، نسبت به ایشان تجلی کرده است. لذا همان‏گونه که خداوند، «رب» است- «رَب» به معنای پرورش‌دهنده و نسبت به همه بندگانش، چه در ابعاد مادی و چه در ابعاد معنوی، ربوبیت دارد و آنها را پرورش می‏دهد- اهل‌بیت هم که مظهر ربوبیت حقند، همان کار را می‏کنند.

یعنی بندگان خدا را در ابعاد مادی و معنوی پرورش می‏دهند. در بُعد مادی دستوراتی وجود دارد که به آن «احکام شرعیه» می‏گوییم و در ربط با اعمال و مسائل مادی و دنیوی مطرح است و در ارتباط با بُعد معنوی عباد هم، همین کار را می‏کنند و چون مظهر ربوبیت حق هستند، از بندگان دست‏گیری کرده و راه سعادت را به آنان نشان می‏دهند. لذا ائمه طاهرین(علیهم‏السلام) بندگان خدا را چه در بُعد مادی و چه در بُعد معنوی، پرورش می‏دهند. این یک مقدمه کلی بود.

اما وجوه سه‌گانه ادعیه مأثور؛ وجه اول دعاهای مأثور این است که ائمه اطهار برای تربیت بندگان، جملاتی را انشا فرموده‏اند که از «ساحت آنها» به دور است. توضیح اینکه یکی از ابعاد معنوی انسان عبارت از «دعا» است. اهل‌بیت هم در این بُعد، ربوبیت دارند. شاید شما این اصطلاح و تعبیر «ربوبیت در دعا» را نشنیده باشید؛ ائمه معصومین چون مظهر صفات ربند، نسبت به بندگان خدا در ابعاد گوناگون ربوبیت دارند و یک بُعد از ابعاد معنوی انسان هم بُعد «دعا» است. ایشان در آن بُعد هم انسان‌ها را پرورش می‏دهند که از آن به «ربوبیت در دعا» تعبیر می‏کنیم.

ربوبیت در دعا به 2 نحو است؛ اول اینکه در آنجایی که من می‏خواهم با خدا حرف بزنم، به من می‏گویند چگونه حرف بزن؛ اگر خودت می‏خواهی با خدا حرف بزنی، بزن. مُجاز هستی و حتی خود خدا هم گفته است که با او حرف بزنی اما این آداب و شرایط را در دعاکردنت رعایت کن. با این دستورات معنوی، بندگان پرورش می‏یابند. این ربوبیت در دعا است. دوم هم در ادعیه مأثور است که بندگان را تربیت می‏کنند. در دعای مأثور به من و تو می‏گویند بیا تا ما به تو یاد بدهیم که چه بگویی تا مُشکلت حل شود. بیا من به تو یاد می‏دهم.

وجه دیگر دعاهای مأثور این است که ما می‏بینیم در بین این دعاها، مضامینی وجود دارد که از «ساحتِ ما» به دور است. وجه اول، مضامینی بود که از «ساحتِ آنها» به دور است و ایشان منزه هستند؛ وجه دوم، مضامینی است که از «ساحتِ من و تو» به دور است. چه بسا شاید در تخیل ما هم نگنجد. مثلاً در دعای کمیل این جمله‌ها آمده است: «فَهَبْنِی یَا إِلَهِی وَ سَیدِی صَبَرْتُ عَلَی عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَی فِرَاقِک‏».

این حرف‌ها از ساحت بنده و شما به دور است که بگوییم ‌ای سید من، ‌ای مولای من، ‌ای پروردگار من، گیرم که بر آتش عذاب تو صبوری کردم، چگونه بر فراق تو صبر کنم؟! ظاهراً این جملات هیچ ربطی به من و شما ندارد! اینها هم یک‏سری از مضامین دعاهای ما است که به خود آن حضرات مربوط می‌شود. یک وقت اشتباه نشود! هیچ مانعی نیست که بعضی از مضامین در ادعیه وجود داشته باشد که فقط مرتبط با خود آنها باشد و به ما مربوط نباشد. وجه دیگر را ان‌شالله در وقتی دیگر مطرح می‌کنیم.

کد خبر 117885

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز