شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۵:۰۶
۰ نفر

پس از ورود بشر به دوران جنگ سرد، همه اندیشمندان جامعه‌شناسی سیاسی، پایان دوره نبردهای تسلیحاتی را اعلام کردند و طولی نکشید که رقابت و نبرد میان دولت‌ها، از دستاوردهای نظامی به دارایی‌های مالی تغییر یافت.

کتاب

پیشرفت‌های بانکی و پولی، جای پیشرفت‌های تسلیحاتی را گرفتند و آرام آرام همه چیز در یک اصطلاح اقتصادی خلاصه شد: تولید ناخالص ملی. اما این دوره نیز نسبتا کوتاه بود. مرز میان کشورها هر روز کمرنگ‌تر می‌شد و سرعت انتقال اطلاعات بیشتر. اخبار، دنیا را فتح می‌کردند و افکار عمومی را شکل می‌دادند. بنابراین شیوه انتقال اطلاعات و سرعت و نحوه تولید خبر، خیلی زود جای همه‌چیز را گرفت و یک بار دیگر همه‌چیز در یک کلمه خلاصه شد: رسانه.

در مقدمه کتاب «نظریه‌های رسانه، اندیشه‌های رایج و دیدگاه‌های انتقادی»، سیدمحمد مهدی‌زاده می‌نویسد: «فهم ابعاد و زوایای پدیده ارتباطات و رسانه به‌عنوان یکی از تجلیات دنیای جدید و به روایتی، علت موجده تحولات تاریخی و اجتماعی و صورت‌بندی‌های فرهنگی، نیازمند مفهوم‌سازی و نظریه‌پردازی است. حضور و گستردگی رسانه در سپهر عمومی و انباشت و فوران نشانه‌ها و تصاویر رسانه‌ای در همه شئون زندگی چون اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... تولید و توزیع معانی، به رسانه‌ای شدن فرهنگ، سیاست و اجتماع منتهی شده است؛ به این معنا که امروزه، رسانه‌ها صرفا به‌عنوان یکی از نهادهای فرهنگی و اجتماعی و مؤثر بر دیگر قلمروها تلقی نمی‌شوند، بلکه فضا و چارچوبی فراهم می‌آورند که فرهنگ، سیاست و اجتماع در آن جریان می‌یابد».

این همان نکته‌ای است که نشان می‌دهد ما در عصر رسانه‌ایم و تقریبا همه عناصر فرهنگی‌مان در بستر رسانه‌ها جاری است؛ به ویژه رشد روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی در ایران در کمتر از یک دهه گذشته و تقریبا همزمان با آن، فراگیری و همه‌گیری شبکه جهانی اینترنت، ضرورت فهم عمیق‌تر از این مفهوم را بیش از گذشته یادآوری می‌کند. به بیان بهتر، حالا بیش از گذشته زندگی ما با رسانه‌ها آمیخته شده و بیش از آنکه خود می‌اندیشیم، تحت‌تأثیرشان هستیم. اما این تنها صورت ظاهری ماجراست. در فرایندی علمی‌تر، برای دستیابی به جنبه‌های عمیق‌تر، معنادارتر و ماندگارتر که بن‌مایه پیشرفت‌های فناورانه است، نظام‌بندی مفاهیم ضروری و حتی- برای باقی ماندن در رقابت جهانی- حیاتی است. این فرایند، همان اتفاقی است که به تولد نظریه‌ها منجر می‌شود و متأسفانه، هرگز ما آغازگرش نیستیم.

در حوزه رسانه، وضع کمی حتی تلخ‌تر است؛ ما نه تنها آغازگر تولید نظریه‌ها نبوده‌ایم، بلکه تاکنون حتی کمتر به طرح منظم و جامع آنها پرداخته‌ایم. با در نظر گرفتن این شرایط، تولد کتابی که همه نظریه‌های مطرح و اساسی رسانه را به صورت یکجا گرد هم آورده و دیدگاه‌های انتقادی مرتبط با آن را شرح می‌دهد، کاری سترگ و گرانقدر است. در این کتاب، سیدمحمد مهدی‌زاده، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، 10گروه اصلی از نظریه‌های رایج رسانه را توضیح می‌دهد و به این شکل، کتابی را پدید می‌آورد که در حوزه رسانه، کاملا مرجع محسوب می‌شود.

این 10 گروه عبارتند از: نظریه‌های پدیدارشناسانه و با رویکرد تحول تاریخی، نظریه‌های اجتماعی- رفتاری، نظریه‌های هنجاری، نظریه‌های ساختارگرایی و نشانه‌شناسی، نظریه‌های تعامل‌گرایی و ساخت‌یابی، نظریه‌های فمینیستی، نظریه‌های اقتصاد سیاسی، صنعت فرهنگ و مطالعات پسااستعماری، نظریه‌های مخاطب، نظریه‌های پست‌مدرنیسم و ارتباطات و نظریه‌های رسانه‌های جدید. در این 10 رویکرد اصلی به رسانه، نویسنده، آرای همه اندیشمندان این حوزه را گنجانده است و همه رویکردهای متفاوت را شرح می‌دهد. از دیدگاه‌های کلاسیک‌تر و قدیمی چون نظریه هارولد اینیس: سوگیری ارتباطات، یورگن هابرماس: رسانه و حوزه عمومی، ریموند ویلیامز: فناوری و شکل فرهنگ،... تا نظریه‌های جدیدتر اندیشمندان محبوبی چون ژان بودریار: فراواقعیت و وانمایی، ژان فرانسوا لیوتار: افول فراروایت‌ها.

اما از جمله ویژگی‌های مهم این کتاب، زبان ساده و دانشگاهی آن است. این زبان به ویژه وقتی اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم بسیاری از این اندیشمندان، به ویژه ساختارگراها و نیز پست‌مدرنیست‌ها، زبانی دشوار و گاه غیرقابل فهم دارند و در بسیاری موارد، برگردان آنها به زبان معیار فارسی، بسیار سخت است. ولی مهدی‌زاده به ترجمه نوشته‌های خارجی اکتفا نکرده، بلکه نظریات و نوشته‌های دیگران را به زبان خود و به فارسی نگاشته است. نتیجه کار این شده که کتاب، مثل بسیاری از آثار ترجمه داخلی، مغلق و غیرقابل فهم نشده، بلکه برعکس، زبانی روان و ساده دارد. گذشته از این، نویسنده به روال کارهای دانشگاهی، منابع خود را در متن و پایان کتاب آورده است که خود کتاب‌شناسی خوبی برای مطالعه بیشتر در این حوزه است.

به این ترتیب کتاب «نظریه‌های رسانه، اندیشه‌های رایج و دیدگاه‌های انتقادی» توانسته است با دسته‌بندی نظریه‌های رایج در حوزه رسانه، خواننده را به ترتیب زمانی، از جنبه‌های گوناگونی با مفهوم مدرن رسانه در جامعه امروز جهان آشنا سازد. نویسنده کتاب درباره شیوه ارائه این نظریات و هدف کتاب می‌نویسد: «نگارنده بدون ادعای کامل و جامع بودن اثر، سعی کرده است مجموعه نظریه‌های رسانه را به گونه‌ای دسته‌بندی و ساماندهی کند که به دور از پراکندگی و آشفتگی، متنی منظم و منسجم فراهم آورد تا خواننده بتواند درکی منطقی و منظم از رویکردهای نظری در این قلمرو داشته باشد. این اثر، فراتر از نظریه‌های اجتماعی و رفتاری که چارچوب مرسوم کتاب‌های نظریه‌های ارتباطات است، به‌نظریه‌های ساختارگرایی، تعامل‌گرایی، فرهنگی، پسامدرن و... نیز پرداخته است تا خوانندگان را با رویکردهای نظری جدید آشنا کند».

و این البته شاید گذشته از جامع بودن کتاب، بزرگ‌ترین جذابیت آن است، چرا که رویکردهای ساختارگرایانه و پسامدرن، از جمله جذاب‌ترین مباحث جدید است که کنجکاوی زیادی در مخاطبان علاقه‌مند به مفهوم رسانه و ادبیات برمی‌انگیزد. بنابراین وجودشان در کنار سایر نظریات، مطمئنا خوانندگان کتاب را بسیار بیشتر راضی خواهد کرد.

«نظریه‌های رسانه، اندیشه‌های رایج و دیدگاه‌های انتقادی» را انتشارات همشهری در 340صفحه و با قیمت 8000تومان منتشر کرده است.

کد خبر 135498

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز