مجموع نظرات: ۰
پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵ - ۰۵:۳۱
۰ نفر

عباس ثابتی‌راد: آیا این اجتماعات دود و آهن، این ازدحام کابوس‌وار سیمان و خاکستر، فرصتی کوتاه برای زیستن را به ما می‌دهد؟

 ما ساکنان شهرها آیا مجالی اندک برای آسوده زیستن در انبوهی از خودروها و ساختمان‌ها و روزمرگی خواهیم داشت؟ شهرهای بزرگ امروزه تنها بیانگر مفهومی یگانه‌اند؛  مفهومی که کمتر رنگی از فرهنگ و تمدن‌مان را داراست.

 ما محکومان استفاده از ابزارها زندگی شهری هستیم بی آنکه یارای جستن مفهومی از زیستن در آن را داشته باشیم. در واقع آنچه ما را به زیستن وامی‌دارد تنها بهانه‌ای کوچک برای استفاده از ابزارهای زندگی مدرن است.

 شاید این واقعیت بی‌رحمانه باشد که ما در شهرهای بزرگ در خدمت ابزارها و تولیدات جهان مدرن گرفتار آمده‌ایم و بیشتر سیمای یک قربانی را یافته‌ایم و امکاناتی که روزگاری قرار بود خادمان ما باشند هم اکنون به هیئت مخدومی درآمده‌اند که مانند هیولایی ما را در چنبره تاریک و سرد خود گرفتار کرده‌اند.

 تمام این سخنان شاید بهانه‌ای بود برای برخی از اساتید دانشگاه که در نشست مقدماتی همایش دوسالانه جنبش نرم افزاری با رویکرد مدیریت شهری گرد هم جمع شوند و سیمای واقعی شهرهای کشور را مورد توجه قرار دهند و راهکارهای برون رفت از مشکلات موجود در شهرهایی که سالهاست ساکنانش را فراموش کرده را بررسی کنند.

سازمان شهرداری‌های وزارت کشور برای بهبود وضعیت مدیریت شهری در کشور و طرح مباحث جدی در این باره اقدام به برگزاری نشست مقدماتی جنبش نرم افزاری در مدیریت شهری کرد. اما در این نشست با وجود آنکه با محوریت مدیریت شهری صورت می‌گرفت تنها اساتید دانشگاه حضور داشتند و جای خالی مدیران شهری در آن ابهام انگیز بود.


هر سال 360 تن طلا نابود می‌شود
در ابتدای این نشست دکتر محمد حسن قدیری ابیانه از نحوه بهره‌مندی شهرهای بزرگ به ویژه تهران از  امکانات عمومی کشور انتقاد کرد و با اشاره به مصرف بنزین به عنوان یک نمونه از این بهره‌مندی‌ها گفت: هر ساله دو هزار و هفتصد میلیارد تومان یارانه بنزین شهر تهران است که این معادل 34 هزار اتوبوس شهری است.

 این در حالی است که تهران هم اکنون تنها در حدود هفت  هزار اتوبوس دارد. به عبارتی پولی معادل هفت برابر اتوبوس‌های تهران که می‌تواند سیستم حمل و نقل این شهر را ساماندهی کند صرف بنزینی می‌شود که هر ساله به دلیل تک سرنشین بودن خودروها مصرف می‌شود.


ابیانه با ناعادلانه دانستن این شیوه مصرف در شهر تهران افزود: یارانه  6 میلیارد بنزین برابر است با قیمت 360 تن طلا در حالی که کل ذخایر طلای کشور در زیر زمین معادل 300 تن است. بنابراین باید برای این شرایط تدبیری اندیشیده شود در غیر این صورت با بحرانی ناخواسته روبه‌رو خواهیم شد.


وی استفاده از منابع ارزان در شهرها را یکی از عوامل تغییر در شیوه زندگی و معماری در شهرها دانست و افزود: مردم به جای آنکه معماری‌شان را اصلاح کنند و براساس اقلیم زندگی خود در ساخت بناها توجه داشته باشند از معماری تخت استفاده می‌کنند و ترجیح می‌دهند تا دولت با تکیه بر انرژی ارزان خانه‌هایشان را گرم یا خنک کند.

 مثلاً دیگر در معماری جدید از بادگیر استفاده نمی‌شود و مردم از کولر برای تأمین سرما استفاده می‌کنند.

وی در پایان با اشاره به درآمدهای نفتی و تلقی عمومی مردم از آن گفت: تصور عمومی از درآمدهای نفتی بسیار بالاست. اما واقعیت این نیست. درآمد 40 میلیاردی نفت اگر بین مردم توزیع شود چقدر است؟

 سهم درآمد نفتی هر ایرانی از فروش نفت در سال گذشته 42500 تومان است. اگر هزینه استحصال آن را کم کنیم در حدود 40000 هزار تومان می‌شود. یعنی سالی 480000 هزار تومان. 4 سال دوره ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد می شود 000/920/1 هزار تومان و تا سال 1404 اگر نفت با همین قیمت به فروش برسد  با احتساب همین جمعیت، سهم هر ایرانی کمتر از 10 میلیون تومان خواهد بود. ذهنیت اتکا به درآمدهای نفتی بسیار خطرناک و نگران کننده است.


دکتر محمد نقی زاده دیگر سخنران این نشست با اشاره به شیوه شهرسازی در کشور از نبود معیارهای ایرانی اسلامی در ساخت شهرهای کشور خبر داد. این استاد شهرسازی و معماری از وجود تشکیلات وسیعی تحت عنوان مدیریت بحران در شهرهای کشور یاد کرد و از نبود کمیته‌ای برای پرداختن به موضوع بحران هویت معماری در شهرها انتقاد کرد.

نقی زاده در ادامه سخنانش گفت: متأسفانه ما بسیاری از الگوها در شهرسازی و معماری را از بیگانگان می‌گیریم و براساس معیارهای ایرانی اسلامی در ساخت شهرها عمل نمی‌شود.

وی در ادامه با طرح این پرسش که مفهوم و معنای زندگی در تفکر اسلامی چیست؟ به ارائه دیدگاه خود پرداخت: شهروندان ما  برخی مواقع هنگامی که در خیابانهای شهر تردد می‌کنند کاملاً تحقیر می‌شوند چرا که در ازدحام اشکال و احجام و تابلوهای تبلیغاتی بی‌تناسب قرار می‌گیرند.

 ما در طراحی شهرهایمان مفهوم و معیارهای سرزندگی را در شهرها از دست داده‌ایم. شاید یکی از مهمترین دلایل این امر این باشد که مفهوم ما از انسان و شهروند یک مفهوم غربی است و آنچه در شهرها برای شهروندان رخ می‌دهد تنها یک حرکت نامتجانس است.


شهر منفک از انسان و روابط آن نیست
دکتر محمد مهدی عزیزی معاون آموزشی دانشکده هنرهای زیبا دیگر سخنران این نشست بود. وی در این نشست با اعلام اینکه  شهرسازی تنها کالبدی نیست و بنابراین تعریف شهر منفک از انسان و روابط آن نیست، اظهار داشت: ما برنامه سازی و طراحی شهری را چیزی  جز تصمیم سازی نمی‌دانیم این مدیریت شهری است که تصمیم گیری می‌کند.

 بنابراین هر آنچه ما با شهر در حال حاضر برخورد می‌کنیم نتیجه تلاش‌های مدیران شهری است و نه طراحان شهری. وی در ادامه اظهار داشت: در امر برنامه سازی شهری کار شده است اما در مدیریت شهری کشور توجه لازم نشده است. نمونه‌اش در اصفهان است. عموماً گردشگران تا چهارباغ یا نقش جهان را نبینند باور نمی‌کنند که در اصفهان هستند.

 گویی تمامی ساختمانها و بناهای ساخته شده هیچ کدام نشانی از اصفهان ندارند تنها آثار این شهر همان ابنیه تاریخی است. این عموماً در تمامی شهرهای ما یکسان است.  نگاه یک‌جانبه به برخی مسائل شهری است. مدیریت شهری برای ماشین‌ها و خودروها کار می‌کند.

بزرگراه چمران یک سمبل شهری ما بود. این بزرگراه بخاطر تصمیم غلط شهری برای عبور راحت‌تر اتومبیل سیمای شهری جذاب و بکر خود را از دست داد. این حاصل مدیریت شهری ماست.

مدیریتی که از برنامه‌ریزی و طراحی شهری فاصله زیادی دارد. این استاد دانشگاه با طرح این سؤال که ما به کجا می‌گوییم شهر؟ ادامه داد: آیا شهر مشهد که یک سوم جمعیت آن حاشیه‌نشین است و بیشتر سکونت‌گاه خودرو تلقی می‌شود تا انسان، شهر است؟

 ما هیچ برنامه جامعی برای پرداختن به نظام سکونت‌گاه‌های خودرو در مدیریت شهری نداریم. این مشکل در همه جا هست و منحصر به شهری خاص نیست.وی در پایان اظهار داشت: ما برنامه‌ای جامع در اداره شهرها  نداریم. تا زمانی که برنامه‌ای جامع در شهرها وجود نداشته باشد نمی‌توان انتظار تغییری در سیاست اداره شهرها داشت.


تدوین منشور مدیریت واحد شهری
در ادامه این نشست دکتر عبدالرضا کردی کارشناس جمعیت شناسی و عضو هیأت علمی جهاد دانشگاهی تهران به سخنرانی پرداخت: ما در بخش پژوهش شهری بحران داریم. چرا که تولید علم در ایران نداریم و تنها ترجمه است.

وی با اشاره به برخی فعالیت‌های سؤال برانگیز شهرداری‌ها در کسب درآمدها گفت: درست که به شهرداری‌ها بابت فروش تراکم خرده گرفته می‌شود اما اگر شهرداری‌ها تراکم نفروشند، بر اساس قانون چه منبع درآمدی برای شهرداری‌ها در نظر گرفته شده است که اگر تراکم نفروشند از آن طریق بتوانند درآمد به دست آورند.

 ما باید در صورت ممانعت از فروش تراکم مدیریت شهری را برای به دست آوردن منابع مالی یاری دهیم. مجموع قوانین مدیریت شهری تقریباً چند دهه است که وضع شده و از تاریخ مصرف  آن گذشته است. این مجموع قوانین پاسخگوی زمانه نیست.

 چنانچه کسی در معابر اقدام به تخلیه زباله کند بر اساس قانون تنها چند صد ریال باید جریمه شود. در واقع قوانین موجود پاسخگوی مدیریت شهری امروزی نیست. بر اساس قانون هیچ زمینه‌ای برای مدیریت شهری پیش‌بینی نشده است که به دانشگاه اتصال پیدا کند.


 کردی با اشاره به جنبش نرم‌افزاری اظهار داشت: اگر قرار است به سمت جنبش نرم افزاری پیش برویم ناگزیریم که پیش از آنکه از مدیریت شهری در کشور انتقاد کنیم، دانش و علم مورد نیاز مدیران شهری را تولید کنیم.

یعنی ما تا هنگامی که دانش لازم برای استفاده مدیران شهری را تولید نکردیم هر گونه دخالت در مدیریت شهری هزینه و خسارت به وجود می‌آورد. ما نمی‌توانیم به بهانه ایجاد جنبش نرم افزاری در مدیریت شهری دخالت کنیم و موجب خلل در تصمیم گیری مدیران شهری شویم و کارکرد هر چند نامناسب مدیران شهری را مختل کنیم.


وی برای تحقق این جنبش تدوین منشور مدیریت واحد شهری را گریز ناپذیر دانست و افزود: همه سازمانها با شهرداری در صورت داشتن منافع همکاری می‌کنند. مدیریت شهری تنها اسمش مدیریت شهری است وگرنه در عمل مدیریت قهری است.

بسیاری از سازمانها با شهرداری‌ها کمترین همکاری را می‌کنند. این در حالت خوشبینانه است. در حالت عادی سازمانها با مدیریت شهری هیچ تعامل درست و مناسبی که در خدمت شهر باشد انجام نمی‌دهند.


دکتر اسماعیل شیعه استاد شهرسازی دانشگاه علم و صنعت به عنوان دیگر سخنران این نشست از مشکلات استفاده از رایانه در شهری مانند تهران به عنوان یک معضل تازه یاد کرد و افزود: اگر روزگاری رایانه‌ها همه کار‌های ما را بکنند ممکن است برخی مشکلات کلان‌شهرها حل شود اما نباید فراموش کنیم که ارتباط اجتماعی انسانها از هم گسسته می‌شود، و مردم در عین نزدیکی به هم از هم فاصله خواهند گرفت.

وی در پایان با نقش مدیریت شهری در ایجاد شهرهایی برای زیست گفت: مدیریت شهری تنها نباید در اندیشه قوام بخشیدن به کالبد شهر باشد، بلکه مهمترین وظیفه مدیران شهری همراهی با نهادهای فرهنگی شهری در زمینه ساختن شهر مردم برای مردم است.

 این یعنی مدیریت شهری. شهرهای ما به قبرستان های سنگ و شیشه تبدیل شده است؛بدون توجه به عوامل محیطی و فرهنگی. ما اگر بتوانیم تشویش و نگرانی را از مردم دور کنیم یعنی مدیریت شهری کارش را انجام می‌دهد. اگر شهر ما تمدن‌ساز باشد این به معنای فعالیت مدیریت شهری است.

کد خبر 15256

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز