مجموع نظرات: ۰
شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۳:۵۵
۰ نفر

زهره خوش نمک: بدقوارگی و آشفتگی چنان بر شهرهای کشورمان سایه افکنده که رهاشدن از آن تلاش بسیار می‌خواهد و زمان طولانی.

کافی است پا به خیابان بگذاری تا با انبوهی از رنگ‌ها، سنگ‌ها، شیشه‌ها، آجرنماها و بتن‌هایی روبه‌رو شوی که نام بنا بر خود دارند؛ بلند و کوتاه با خطوط افقی و عمودی نامتناسب و رنگ‌های ناهمگون؛ پنجره‌های نازیبا، ورودی‌ها و مصالح متنوع و.... این گوناگونی و ناهمگونی در سبک و شکل به اغتشاش انجامیده و شهرهایی بی‌هویت، غیرانسانی، ناهماهنگ و نابسامان را به شهروندان هدیه کرده است.

معماری شهر ما دیگر هیچ نوع مشخصه‌ای را تداعی نمی‌کند و در واقع سازمان فضایی و محیط کالبدی شهر، احجامی مکعبی، تک‌عملکردی، بدون دید و منظر و بدون سایه‌روشن‌های مناسب و بدون نشانه و از این دست است. بناها پیوستگی خود را نسبت به زمین، آسمان و همجواری از دست داده‌اند و فضاها از میان آنها سربرآورده‌اند.

بافت شهری متشکل از احجام پراکنده‌ای است؛ تهی از ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که بحران هویت شهری و معماری را نمایان‌تر می‌سازد. این در حالی است که مردم نیازمند تغییرات در شهرها هستند. آنها برای شادابی بیشتر نیاز به تنوع رنگ، فضا و محیط دارند و درصورت بی‌توجهی به این امر، فضاهای شهری ما روز به روز خموده‌تر و غمگین‌تر می‌شود و نتیجه، بی‌تفاوتی مردم نسبت به محیط پیرامونشان است. بخشی از این مشکل به سیاست‌های ساخت و ساز وزارت مسکن و نهادهای مسئول برمی‌گردد و بخشی دیگر به ساختار مالکیت زمین در شهر و ساختار سرمایه در گردش. این در حالی است که شهرهای ما درگذشته با ساختار و بافت‌های همگون و نسبتا سنتی، مطابق با شرایط اقلیمی، نیازها و عقاید مذهبی مردم شکل گرفته بودند و نوعی تعادل و توازن میان صورت و محتوا وجود داشت.

بنایی وجود نداشت که از ساخت فرهنگی و عقیدتی مردم و شهروندان و کالبد و بدنه شهر تاثیر نگیرد اما امروز روند شتابان تغییرات دنیای مدرن در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و معماری از یک سو و سیل ایده‌ها و طرح‌های جدید در طراحی و معماری از سوی دیگر موجب شده که سیمای امروز شهر ما نه آن هماهنگی و هم‌سنخی گذشته را حفظ کرده و نه ترکیب موزون و ساختار تعریف شده و معنادار مدرن در آن پرورش یافته است.

به گفته علی نوذرپور، رئیس هیأت‌مدیره انجمن مهندسان شهرسازی کشور، شهرهای ما از ابعاد مختلف کالبدی، فرهنگی و اجتماعی دچار بحران هویت شده و هرچه می‌گذرد این بحران گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شود.او می‌گوید: آنچه موجب افتخار و تعلق انسان به محل سکونت و شهر خود می‌شود، وجود خصوصیتی است که آن را از بقیه متمایز می‌کند. در کلانشهرهای ما در اثر شهرنشینی شتابان، عناصر هویت‌بخش در مقیاس شهر و محله‌های آن پدید نیامده و یکسانی و یکنواختی در آنها مشاهده می‌شود زیرا در شهرنشینی شتابان مسئله اصلی مردم تأمین سرپناه است و نیازهای اجتماعی ـ فرهنگی و کیفیت زندگی متناسب با محیط، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، این در حالی است که رفع این مشکل با هویت بخشیدن به عناصر و اجزای آن میسر می‌شود، از این‌رو لازم است شاخص‌های این عناصر که ریشه در مکان و زمان دارد و با سنت‌ها و عقاید جامعه پیوسته‌اند، نمود یابند.

او از جمله عناصر تأثیرگذار در هویت شهر را بافت‌ها و بناهای باارزش تاریخی می‌داند و می‌گوید: متأسفانه این عناصر در طول دهه‌های گذشته مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌ و قسمتی از این فضاها نابود یا در معرض نابودی قرار گرفته‌اند، به‌نحوی که به هویت شهر آسیب جدی وارد شده است، از این‌رو ضرورت دارد که به‌طور کلی بهسازی و نوسازی بافت‌ها و بناهای باارزش در دستور کار مدیران و برنامه‌ریزان قرارگیرد و با آموزش شهروندان و آشنایی آنها با هویت تاریخی شهر و محله‌های مختلف، ضمن فراهم آوردن زمینه احساس تعلق به آن، زمینه مشارکت آنها در بازسازی هویت شهر فراهم شود.او با اشاره به اینکه میادین مهم و تقاطع‌ها، فضاهای باارزش شهر محسوب شده و تنفسگاه‌های شهری به شمار می‌روند، معتقد است که هنوز به طراحی درست این فضاها با توجه به عملکردشان توجهی نمی‌شود هر چند در برخی نقاط در طراحی بدنه و بازسازی تقاطع‌ها سعی شده از بناهای باارزش تاریخی حفاظت شود اما هنوز در بسیاری از نقاط دیگر ناامنی و بی‌هویتی احساس می‌شود. فضا از هر سو یله و رها است و احساس تعلقی را در شهروند ایجاد نمی‌کند و اینها از مواردی است که تحت‌تأثیر الزامات کسب درآمد شهرداری قرار گرفته است.

وی می‌گوید: این در حالی است که یک گروه با تخصص شهرسازی، معماری، جغرافیا، محیط‌زیست و برنامه‌ریزی شهری باید کاربری شهر را تعیین و مشخصات شبکه‌ها، رابطه بین بناها، معابر، عرض و طول و ارتفاع ساختمان‌ها را در طرحی جامع مشخص کنند و براساس آن تراکم هر منطقه تعریف شود اما بی‌توجهی شهرداری‌ها به این موضوع نه تنها موجب به هم‌خوردگی سیمای شهری بلکه موجب تراکم جمعیتی ساکن در محله‌ها و به تبع آن افزایش نیاز به خدمات آموزشی، بهداشتی و شهری به‌ویژه آب، برق و فاضلاب می‌شود که در طرح محاسبه نشده و سیستم شهری را دچار مشکل می‌کند.

این کارشناس‌ارشد برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای، ایجاد عناصر فرهنگی در شهر و محله‌ها و توجه به عناصر دیگر تشکیل دهنده هویت شهر از جمله نما و منظر شهری را در ایجاد این تعلق مؤثر می‌داند.

نوذرپور می‌گوید: سیما و منظر شهری مقوله‌ای است که در شهر‌ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است به‌نحوی که هر روز در گذر از معابر شهر و با نگاهی به اطراف می‌توان پریشان حالی سیمای شهری که بخشی از هویت شهر را شکل می‌دهد مشاهده کرد.
ناهماهنگی بین ابعاد و ارتفاع ساختمان‌ها، استفاده از الگوهای طراحی و مصالح و رنگ معابر متفاوت و ناهمگون در عناصر دخیل در سیمای شهر و نماهای ساختمان‌های مغشوش و ناهمخوان با یکدیگر، از جمله مصادیق این موضوع هستند که چهره‌ای نازیبا و آشفته به شهرهای ما بخشیده‌اند. دستگاه‌های متولی این امر یا در اثر غفلت و یا به خاطر درگیری با مسائل دیگری که اولویت بیشتری برای آنها دارند از ساماندهی سیما و منظر شهر و هویت بخشی به آن چشم پوشیده‌اند به‌نحوی که اکنون امور مربوط به سیما و نمای ساختمان‌ها و تصمیم‌گیری درخصوص آن را سلایق مالکان و سازندگان این بناها تعیین می‌کند حال آنکه همه شهروندان خواسته یا ناخواسته، در معرض سیما و منظر فضاهای شهری قرار دارند و از آن تأثیر می‌پذیرند. درواقع می‌توان گفت که نماهای شهری بخشی از حوزه عمومی هستند که از سوی بخش خصوصی بدون نظارت ایجاد می‌شوند و این بنیادی‌ترین نقد بر وضعیت موجود نماهای شهری است.

درحالی‌که بنا بر تعریف متخصصان، شهر زیبا، شهری است که در آن بین 3عنصر انسان، طبیعت و کالبد شهر تعادل ایجاد شود، این تعادل در فضاهای شهری ما کمتر دیده می‌شود. کارشناسان می‌گویند زندگی شهری نوعی اضافه بار اطلاعاتی برای افراد ایجاد می‌کند که استرس‌آور است و خستگی ذهنی و نبود تمرکز حواس را موجب می‌شود درحالی‌که با استفاده از مناظر طبیعی و زیبایی‌های نهفته در شهرها تا حدود زیادی می‌توان از این فشارها کاست.در بندهای یک و 27ماده 55 قانون شهرداری‌ها، شهرداری موظف به ایجاد خیابان‌ها، کوچه‌ها، میدان‌ها و باغ‌های عمومی مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه و هرگونه اقدامی هستند که در حفظ نظافت و زیبایی شهر مؤثر است.

در ماده 23 قانون نوسازی و عمران مصوب 1347 هم اختیار نظارت بر طرز استفاده از اراضی داخل محدوده و حریم شهر از جمله تعیین تعداد طبقات، ارتفاع و نماسازی و کیفیت ساختمان‌ها براساس نقشه جامع شهر و منطقه‌بندی آن با رعایت ضوابطی که از سوی شورای‌عالی شهرسازی تعیین و از سوی وزارت کشور ابلاغ می‌شود بر عهده شهرداری‌ها گذاشته شده است، بنابراین شهرداری‌ها با استفاده از اختیارات فوق مکلف به برنامه‌ریزی برای دستیابی به سیمای شهری مناسب و هماهنگ هستند.

بند ب ماده 137 برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور هم، وزارت مسکن و شهرسازی را موظف کرده است تا ابزارها و راهکارهای قانونی ساماندهی سیمای شهری را ایجاد کند اما این وظایف نیز در اجرا با موانعی روبه‌رو شد و عملا راه به جایی نبرد. بنابراین نبود مقرراتی جامع به‌عنوان راهنمای طراحی و شهرسازی در زمینه نظارت و ساماندهی به ساخت و ساز و نمای شهری از سوی وزارت مسکن سبب شد که امر ساخت و بازسازی ساختمان‌ها، معابر، میدان‌ها، یادمان‌ها و فضاهای سبز عمومی بدون هیچ الگو و معیاری طراحی و ساخته شود که در نهایت آشفتگی و ناهماهنگی سیمای شهری را به‌دنبال دارد.
این کارشناس همچنین نبود طرح‌های فرادست و جامع‌نگر و طرح‌های کلان توسعه شهری با توجه به فرهنگ بومی، وضعیت اقلیمی، فعالیت اقتصادی، تحرک اجتماعی و با توجه به الگوی سنتی و سازگار را از دیگر موانع ساماندهی سیمای شهرهای کشور عنوان می‌کند.

نوذرپور در بخش دیگری از حرف‌هایش مانع سوم را دیوانسالاری عریض و طویل، پراکنده و ناهماهنگ نهادهای رسمی ذی‌نفوذ در مدیریت شهری می‌داند و می‌گوید: این دیوانسالاری گسترده با جهت‌گیری‌های متضاد سبب شده هر دستگاه اجرایی به نفع خود در سیمای شهر دخل و تصرف کند و ذهنیت و منافع خود را به سیمای شهر تحمیل کرده و رابطه ساختاری و بافت بدنه شهر را بر هم زده و شهروندان و کاربران شهری را با گرفتاری و نابسامانی مواجه سازد.

او همچنین ناآگاهی شهروندان و کاربران اقتصادی، اجتماعی شهری از حق خود نسبت به دخالت، نظارت و مشارکت در روند طراحی و ساخت‌وساز شهری را از دیگر موانع این راه دانسته و معتقد است که این مردم و شهروندان هستند که می‌توانند با حضور فعال خود و اعمال نظارت یا انتخاب در مقابل دخل و تصرف‌های نادرست در سیمای شهر از هویت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی خود دفاع و رابطه سیما و محتوا را به شکلی متعالی در شهر برقرار سازند و حفظ کنند.

آنچه به شهر هویت می‌بخشد وابسته به برداشت‌هایی است که ساکنان شهر از محیط اطراف خود دارند؛ بدین معنی که مفهوم هویت با کیفیت زندگی در شهر ارتباط دارد.

کد خبر 157850

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز