مرور دوره‌های گذشته جشنواره فیلم فجر در فضایی چنین محدود اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است.

جشنواره فیلم فجر

درمطلب زیر رو کوشیده شده در لانگ‌شاتی که حکم‌ نمای معرف را دارد، همه دوره‌های جشنواره فیلم فجر مورد واکاوی قرار گیرد، البته جز دوره سی‌ام که این روزها در حال برگزاری است.

دوره اول:
جشنواره فیلم فجر در نخستین دوره بخش‌های زیادی داشت اما از میان انبوه تولیدات ساخته شده در فاصله سال‌های 58 تا 61 تنها 5 فیلم در بخش سینمای ایران پذیرفته شدند. جالب اینکه از 5 فیلم بخش مسابقه «خط قرمز»، «مرگ یزدگرد» و «حاجی واشنگتن» به محاق رفتند.

دوره دوم:
با برخوردی که در دوره اول با مهرجویی، حاتمی و کیمیایی شد طبیعی بود که آنان در جشنواره غایب باشند. در عوض نسل فیلمسازان پس از انقلاب محلی برای بروز استعدادهایشان یافتند. پدیده‌های جشنواره دوم محمدرضا اعلامی و محمدعلی سجادی بودند که به‌ترتیب «نقطه ضعف» و «بازجویی یک جنایت» را کارگردانی کرده بودند.

دوره سوم:
«گل‏های داوودی» رسول صدرعاملی و «مترسک» حسن محمدزاده لوح‏های زرین را درو کردند! مدیران جشنواره فیلم فجر از این دوره متوجه شدند که با شیوه اهدای جوایز می‏توانند خط‌مشی سینمای ایران را نیز تعیین کنند و در واقع با یک تیر دو نشان بزنند. توجه به 2 فیلم ملودرام نشان داد که مسئولان سینمایی فیلمسازی در این ژانر را به سینماگران توصیه می‏کنند.

دوره چهارم:
منتقدان «مادیان» را بهترین فیلم این دوره ارزیابی کردند ولی این ساخته علی ژکان مورد اعتنای داوران قرار نگرفت. در این دوره مرحوم رسول ملاقلی‏پور پس از ساخت فیلم «نینوا»، با «بلمی به سوی ساحل» برای نخستین بار در جشنواره شرکت کرد و فیلم‏های «اتوبوس» یدالله صمدی و «تنوره دیو» کیانوش عیاری برندگان اصلی لوح‌های زرین جشنواره بودند.

دوره پنجم:
«اجاره‌نشین‏ها»ی مهرجویی، «ناخدا خورشید» تقوایی و «خانه دوست کجاست؟» کیارستمی شاخص‌ترین فیلم‏های نسل اول کارگردانان حاضر در جشنواره پنجم بودند. بهترین فیلم جشنواره پنجم «ناخدا خورشید» تقوایی بود ولی داوران «پرواز در شب» ملاقلی‏پور را برگزیدند تا تولد ژانر سینمای دفاع مقدس را جشن بگیرند.

دوره ششم:
در دوره‏ای که کیفیت فیلم‏های ایرانی دچار افت شده بود مهم‌ترین اتفاق جشنواره را یک فیلمساز روس رقم زد. مسئولان جشنواره با برگزاری مرور آثار آندری تارکوفسکی در واقع الگوی سینمای مطلوب خود را به سینماگران عرضه کردند. مایه عرفانی آثار تارکوفسکی به اعتقاد مدیران وقت سینما این قابلیت را داشت که در ترکیب با مایه‌های عرفان اسلامی از سوی سینماگران به کار گرفته شود. اتفاق مهم در فیلم‏های ایرانی حاضر در این دوره حضور بهرام بیضایی با فیلم «شاید وقتی دیگر» بود که البته داوران ترجیح دادند اعتنایی به آن نکنند. این دوره فیلم برگزیده نداشت و داوران جایزه ویژه شان را میان «کانی مانگا» و «پرنده کوچک خوشبختی» تقسیم کردند.

دوره هفتم:
پس از یک دوره افت، جشنواره فجر دوباره اوج ‏گرفت. حضور توأمان بهرام بیضایی، امیر نادری، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و علی حاتمی در کنار حضور شوق‏ برانگیز محمد بزرگ نیا، ابراهیم حاتمی‏ کیا، سعید ابراهیمی‏ فر و مسعود جعفری جوزانی یکی از دوره‌های قابل‌قبول جشنواره را رقم زد. داوران سینمای عرفانی «در مسیر تندباد» و «نار و نی» را ترجیح دادند.

دوره هشتم:
دوره هشتم یکی از بهترین ادوار جشنواره فیلم فجر بود؛ جشنواره‏ای که در آن «هامون» مهرجویی، «دندان مار» کیمیایی، «مادر» حاتمی، «کلوزآپ» کیارستمی، «ای ایران» تقوایی و «مهاجر» حاتمی‏ کیا حضور داشتند. پدیده جشنواره «‏هامون» بود که بیشترین سیمرغ‏ها را از آن خود کرد ولی جایزه بهترین فیلم را «مهاجر» گرفت؛ جایزه‏ای که می‏توانست به «دندان مار» برسد.

دوره نهم:
در جشنواره‏ای که «عروس» افخمی، «پرده آخر» کریم مسیحی و «گروهبان» کیمیایی حاضر بودند، جایزه بهترین فیلم در کمال تعجب به «آپارتمان شماره13» رسید، هرچند داوران بیشترین سیمرغ‏ها را به «پرده آخر» اهدا کردند. حضور پررنگ مضمون عشق مهم‌ترین اتفاق جشنواره نهم بود.

دوره دهم:
بهرام بیضایی با «مسافران» سرانجام مورد توجه جشنواره فجر قرار گرفت، با «نرگس» نام بنی‌اعتماد به‌عنوان فیلمساز برجسته درحوزه سینمای اجتماعی ثبت شد، مهدی صباغ‌زاده با «خانه خلوت» بهترین فیلم کارنامه‏اش را به جشنواره آورد و «نیاز» داوودنژاد هم فیلم برگزیده این دوره لقب گرفت.

دوره یازدهم:
پدیده این دوره ابراهیم حاتمی‏ کیا بود که با «از کرخه تا راین» توانست نظر مساعد همه را به دست آورد؛ از معدود دوره‌هایی که نظر هیات داوران با مردم کاملا یکسان بود. «سارا»ی مهرجویی، «ردپای گرگ» کیمیایی، «یک بار برای همیشه» الوند و «شرم» و «صبح روز بعد» از ساخته‌های کیومرث پوراحمد دیگر آثار مهم این دوره از جشنواره بودند.

دوره دوازدهم:
سینمای نظارتی- حمایتی آخرین نفس‏هایش را در این دوره کشید تا پایان یک دوره طلایی سینمای ایران رقم بخورد. زمزمه‌های تغییر مدیریت سینما جدی شده بود و گویی چشمه خلاقیت فیلمسازان خشکیده بود. «جنگ نفتکش‏ها»، «همسر»، «نان و شعر»، «حماسه مجنون»، «روز شیطان» و «خاکستر سبز» شاخص‌ترین فیلم‏های این دوره بودند.

دوره سیزدهم:
نحسی سیزده دامن سینما را نگرفت! احمدرضا درویش با «کیمیا» پدیده این دوره از جشنواره بود،«روسری آبی» نشان داد «نرگس» نه یک اتفاق بلکه مقدمه‏ای برای طی طریق در یک مسیر تحسین برانگیز بوده است و سینمای دینی سال‌ها پس از تجربه قابل‌قبول «سفیر» با «روز واقعه» صاحب اثری خوش ساخت شد؛ جالب اینکه همین فیلم جایزه بهترین فیلم را هم گرفت.

دوره چهاردهم:
جشنواره چهاردهم با حضور پررنگ سینماگران شاخص نسل انقلاب برگزار شد. ابراهیم حاتمی‏کیا و رسول ملاقلی‏پور هر کدام با2 فیلم به جشنواره آمده بودند؛ فیلم‏هایی که البته مورد توجه داوران قرار نگرفتند. «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» از ساخته‌های حاتمی‏ کیا و «سفر به چزابه» و «نجات یافتگان» به کارگردانی رسول ملاقلی‏پور کاملا نادیده گرفته شدند.

دوره پانزدهم:
ویژگی بارز جشنواره پانزدهم حضور پررنگ آثار اکشن بود. از سوی دیگر شاخه سینمای جشنواره‏ای نیز چندین نماینده در دوره پانزدهم داشت. میان انبوه فیلم‏های زیر استاندارد این دوره 4فیلم شاخص حضور داشتند؛ «سلطان» کیمیایی، «لیلا»ی مهرجویی، «سرزمین خورشید» درویش و «بچه‌های آسمان» مجیدی. مجیدی توانست با دریافت تمام جوایز اصلی فاتح جشنواره پانزدهم لقب گیرد.

دوره شانزدهم:
اولین جشنواره دولت اصلاحات با حال و هوایی متفاوت از دوره‌های پیشین برگزار شد. «درخت گلابی»، «بانوی اردیبهشت»، «جهان پهلوان تختی»، «تولد یک پروانه» و «مرسدس» آثار شاخص این دوره بودند و البته شاخص‏تر از همه این فیلم‏ها «آژانس شیشه‏ای» بود که بیشترین جوایز را از آن خود کرد.

دوره هفدهم:
تغییر سیمای زن در فیلم‏های ایرانی را می‏توان مهم‌ترین رویکرد جشنواره هفدهم دانست. تصویری که در فیلم‏هایی چون «دو زن» و «قرمز» از زن معاصر ایرانی ارائه می‏شد پیش از این مسبوق به سابقه نبود. «هیوا» فیلم برگزیده این دوره بود؛ اثری متفاوت در سینمای جنگ که در آن گذشته و حال و خیال و واقعیت تلفیقی هنرمندانه یافته بودند.

دوره هجدهم:
جشنواره هجدهم را می‏توان سیاسی‌ترین فستیوال فجر دانست. حضور پررنگ آثار سیاسی تابعی از شرایط حاکم بر جامعه بود. «اعتراض»، «متولد ماه مهر»، «بوی کافور، عطر یاس» و حتی «بلوغ» هر یک به نوعی به سیاست ارجاع می‏دادند. میان این فیلم‏ها «اعتراض» از همه صریح‏تر بود و «بوی کافور، عطر یاس» از همه کنایی‌تر. با اهدای سیمرغ‏ها مشخص شد داوران کنایه را به صراحت ترجیح می‏دهند.

دوره نوزدهم:
بازگشت بهرام بیضایی با «سگ کشی» آن هم پس از نزدیک به یک دهه غیبت مهم‌ترین اتفاق جشنواره نوزدهم بود. «پارتی» نشان داد که هنوز هم سیاست مورد توجه سینماگران است. با «زیر نور ماه» فیلمسازی به نام رضا میرکریمی کشف شد و مجید مجیدی جایزه آشنای بهترین فیلم جشنواره را با فیلم «باران» یک بار دیگر به خانه برد.

دوره بیستم:
پس از بهرام بیضایی این بار نوبت به ناصر تقوایی رسید تا غیبت 12ساله‌اش را جبران کند؛ هر چند «کاغذ بی‌خط» خیلی مورد توجه داوران قرار نگرفت. پدیده این دوره «من ترانه 15‌سال دارم» ساخته رسول صدرعاملی بود. بهمن فرمان آرا هم با «خانه‏ای روی آب» جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد.

دوره بیست‌و‌یکم:
در دوره‏ای که هیچ فیلمساز شاخصی در جشنواره فیلم نداشت، جوان‏ها چراغ دوره بیست‌و‌یکم را روشن نگه داشتند.

دوره بیست‌و‌دوم:
دوره بیست‌و‌دوم را می‏توان دوره بازگشت به سینمای جنگ لقب داد. «دوئل»، «مزرعه پدری»، «اشک سرما» و «ننه گیلانه» هر کدام افق‏های تازه‏ای را پیش روی سینمای جنگ گشودند. به‌خصوص «دوئل» با جلوه نمایی تکنیکی‌اش چشم‏ها را خیره کرد، هر چند که «مزرعه پدری» پر حس و حال‏تر بود.مهرجویی با «مهمان مامان» توانست برای نخستین بار جایزه بهترین فیلم را از آن خود کند.

دوره بیست‌و‌سوم:
فیلم‏های متوسط و ضعیف دوره بیست‌و‌سوم کار داوران را برای انتخاب فیلم برگزیده آسان کرده بود. «خیلی دور، خیلی نزدیک» ساخته رضا میرکریمی با فاصله از دیگر فیلم‏های حاضر در جشنواره بهترین اثر دوره بیست‌و‌سوم بود. از میان فیلم‏های دیگر اینها شاخص‏تر از بقیه بودند: «بید مجنون»، «ماهی‏ها عاشق می‏شوند»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «ما همه خوبیم»، «سالاد فصل» و «کافه ترانزیت».

دوره بیست‌و‌چهارم:
سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره بیست‌و‌چهارم به حاتمی‏ کیا برای «به نام پدر» رسید ولی پدیده جشنواره «چهارشنبه سوری» فرهادی بود که سیمرغ بهترین کارگردانی را گرفت اما بی شک بهترین فیلم دوره بیست و چهارم بود. «تقاطع»، «به آهستگی» و «کافه ستاره» هم فصل تازه‏ای در کارنامه سازندگانشان گشودند.

دوره بیست‌و‌پنجم:
جشنواره بیست‌و‌پنجم جنجالی‏تر از دوره‌های پیش شد. «سنتوری» مهرجویی و «اخراجی‏ها»ی ده‌نمکی به جشنواره گرما و شور بخشیدند، «خون بازی» نشان داد که بنی اعتماد همچنان حرف اول را در سینمای اجتماعی می‏زند و در کمال تعجب جایزه بهترین فیلم به« روز سوم» رسید.

دوره بیست‌و‌ششم:
سناریوی جشنواره بیست‌وسوم یک بار دیگر تکرار شد و سیمرغ‏های بهترین فیلم و کارگردانی بین رضا میرکریمی و ابراهیم حاتمی ‏کیا تقسیم شد. «به همین سادگی» در حالی جایزه بهترین فیلم را از آن خود کرد که فیلم برگزیده منتقدان «تنها دوبار زندگی می‏کنیم» بود؛ فیلمی که هیات انتخاب آن را شایسته حضور در بخش مسابقه هم ندانسته بود.

دوره بیست‌و‌هفتم:
سال فیلم‏های ناامید‌کننده بزرگان بود. نه «تردید» فیلم خوبی از آب در آمد و نه «وقتی همه خوابیم» بیضایی. «بی‌پولی»، «بیست» و «شبانه روز» فیلم‏های متوسط این دوره بودند و فیلمی که همه را غافلگیر کرد «درباره الی» بود. اصغر فرهادی با فیلم درخشانش آبروی جشنواره را خرید.

دوره بیست‌و‌هشتم:
با رفع توقیف از فیلم حاتمی‏ کیا همه سیمرغ‏ها ارغوانی شدند. «به رنگ ارغوان» پس از سال‌ها ماندن در محاق جوایز بهترین فیلم و کارگردانی را از آن خود کرد. «آتشکار»، «صد‌سال به این سال‌ها»، «هیچ» و «زمهریر» دیگر آثار مهم این دوره بودند.

دوره بیست‌ونهم:
پس از 3دهه بی‌اعتنایی جشنواره فیلم فجر به مسعود کیمیایی سرانجام نوبت آشتی کارگردان «جرم» با جشنواره رسید. در دوره بیست‌و‌نهم سیمرغ‏ها میان «جرم» و «جدایی نادر از سیمین» تقسیم شد؛ کیمیایی برای «جرم» جایزه بهترین فیلم را گرفت و فرهادی برای سومین بار سیمرغ کارگردانی را از آن خود کرد.

کد خبر 159550

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز