گروه ادب وهنر-حسین کلهر: گرچه نویسندگی و کارگردانی حرفه اصلی اوست اما مهدی فخیم‌زاده به‌واسطه بازی در نقش‌های متفاوت، خود را به مردم شناسانده است.

سریال تکیه برباد

 نسل جدید تماشاچیان تلویزیون او را با بازی در نقش‌های منفی سریال‌های خودش شناختند. کمتر پیش می‌آید فخیم‌زاده در سریالی بازی کند که خودش نویسنده یا کارگردانش نباشد. در یک دهه اخیر، پس از نقش عمر سعد در «مختارنامه» میرباقری، بازی در سریال «تکیه بر باد» به کارگردانی محمود معظمی دومین تجربه بازیگری فخیم‌زاده جلوی دوربین کارگردانی دیگر است. با او درباره نگاهش به نقش، دید مستقلی که به بازیگری دارد و دلایل بازی در این سریال صحبت کرده‌ایم.

  • درست است که سینمایی‌ها مخالف اطلاق عنوان منفی یا مثبت به کاراکتر‌های یک فیلم هستند اما درنظر عوام به غیر از چند تجربه مثل نمکی مسافران مهتاب، مهدی فخیم‌زاده، همواره نقش‌های منفی بازی کرده است.

من بازیگر به آن معنای حرفه‌ای نیستم. تخصص من در نویسندگی و کارگردانی است و البته به بازیگری هم علاقه دارم و اگر متنی نظرم را جلب کند بازی می‌کنم. اما دغدغه‌هایی از جنس دغدغه‌های بازیگر به‌معنای عامی که مدنظر شماست ندارم. اینکه فقط نقش‌های به قول شما منفی بازی کنم و نگران وجهه بازیگری‌ام باشم نگرانم نمی‌کند. به‌نظر من اینگونه نقش‌ها جای کار بیشتری دارند و پیچیدگی‌های شخصیتی، کلامی و رفتاری‌شان از نقش‌های مثبت بسیار بیشتر است و برای بازیگر چالش جدی‌تری به‌حساب می‌آیند. مثلاً در نمایشنامه اتللو، تمایل بازیگران حرفه‌ای به بازی نقش یاگو (شخصیت منفی) بیشتر از اتللو (قهرمان قصه) است چون می‌توانند در قالب شخصیت یاگو توانایی‌های بازیگری خودشان را بهتر به رخ مخاطب بکشند.

  • یک نکته درباره شما وجود دارد. گریم‌های نقش‌های شما تا حدودی به هم نزدیک است. این شباهت گریم‌ها و بازی در نقش‌هایی که همه، نوعی قهرمان منفی هستند، بازیگر را به تکرار نمی‌اندازد؟

همه این نقش‌ها در یک جایگاه قرار ندارند. آن برداشتی که بازیگر از متن می‌کند در کنار رابطه‌ای که این نقش با بقیه نقش‌ها و اتفاقات برقرار می‌کند (با وجود برخی شباهت‌ها) باعث می‌شود بازیگر خودش را تکرار نکند. اما اینکه از گریم مشابه صحبت می‌کنید، قصد مقایسه ندارم ولی در سطح حرفه‌ای بازیگری دنیا، آل‌پاچینو در تمام فیلم‌ها با سر و وضع و گریمی کم‌و‌بیش شبیه به همدیگر ظاهر می‌شود و این روند را سال‌هاست که تداوم داده. آنقدر روی فنون بازیگری و جزئیات تکنیکی مسلط است که نقش جدید را کاملاً قابل باور می‌کند. مثلاً نقش من در تکیه بر باد، حتی کلاهی که بر سر می‌گذارم، مثل کلاه اصغر کپک در خواب و بیدار است اما این کجا و آن کجا. این یک خلافکار حرفه‌ای است و مثل پدرخوانده‌ها رفتار می‌کند، آن یک خلافکار جزء است که اصلاً اهل ظاهر‌سازی‌ نیست.

  • شنیده‌ایم در فیلمنامه به پیشنهاد شما یک پیشینه برای این شخصیت طراحی شده که در فضایی سطح پایین بزرگ شده است. مثل همان فضای سطح پایینی که خاستگاه امثال اصغر کپک است.

این از ابتدا در متن وجود داشت و به‌نظر من باعث شباهت این‌دو کاراکتر به هم نمی‌شود. به هر حال افرادی که به سمت کار غیرقانونی در هر سطحی کشیده می‌شوند ویژگی‌های شخصیتی و پیشینه خاصی دارند. در یک نقش، خاستگاه مهم است اما مسیر حرکت و سلوک شخصیت یا به قولی تاریخچه شخصیت است که باعث تفاوت‌ها می‌شود. در تکیه برباد این شخصیت خودش را به سطح بالاتری رسانده، درس خوانده است، آداب معاشرت می‌داند و گهگاه فرانسه صحبت می‌کند. وضعیت خودش را ارتقا داده. این شخصیت ایده‌آل‌ها، خصوصیات فردی و روابطی دارد که شبیه هیچ شخصیت منفی دیگری نیست.

  • یکی از ویژگی‌های فرعی این شخصیت، گریم خاص چشم‌ها در سکانس‌های برخورد او با شخصیت عاطفه است. آیا قرمزشدن چشم‌ها در یک سریال رئال، توی ذوق مخاطب نمی‌زند؟

تا الان از تماشاچی عام چنین بازخوردی نداشته‌ایم که توی ذوقشان زده باشد. البته این پیشنهاد از ابتدا در متن بود. نگرانی‌هایی از بابت اجرای این گریم داشتیم چون چنین قراردادی تا به حال تجربه نشده بود. نمی‌دانستیم جواب می‌دهد یا نه. چون فاصله سنی کاراکتر من با عاطفه که نقشش را خانم پاکرو بازی می‌کند زیاد است، می‌خواستیم از ابتدا به مخاطب بگوییم که این داستان، داستان عشق پیری که جنبیده است نیست. نمی‌خواستیم تماشاچی خیال کند که قصه مثل میوه ممنوعه قرار است تکرار شود و این یک داستان عاطفی است. با این قرارداد به تماشاچی گفتیم هدف این مرد از رابطه با دختری که سال‌ها از خودش کوچک‌تر است، یک چیز دیگری است که مثبت هم نیست و حالا باید دنبال آن بگردید.

  • در سریال‌هایی که اخیراً نوشته‌اید و کارگردانی کرده‌اید، نگاه شما به خانواده با نگاه بقیه سریال‌های تلویزیونی به خانواده نزدیک نیست. در حقیقت می‌شود گفت سریالی که محورش خانواده باشد و مناسبات خانوادگی موضوع اصلی‌اش را تشکیل دهد از شما ندیده‌ایم. حال چطور بازی در سریالی که محور اصلی‌اش یک ماجرای خانوادگی است را قبول کردید؟

من کارهای خانوادگی هم داشته‌ام- البته مدت‌ها قبل- و اینطور نیست که با این فضا بیگانه باشم ولی تا حدودی گفته شما را قبول دارم. ملودرام خانوادگی که فقط درباره روابط میان اعضای یک فامیل باشد از جنس من نیست. البته حتی در یک سریال پلیسی مثل «خواب و بیدار» یا «ساختمان شماره85» خانواده‌ها نقش جدی‌ای داشتند. این متن یک نگاه جدید دارد و قصه‌هایش فراتر از یک درام خانوادگی معمولی کم‌رمق است. شخصیت‌های متعدد با ویژگی‌های متفاوت دارد و به قدری گره‌های داستانی جذابی در متن نوشته شده که هر بازیگری را جذب می‌کند. از طرف دیگر، کارگردان، محمود معظمی، از شاگردانم در مؤسسه سمندریان بوده است. او کارگردان مستعدی است. در حس پنجم به‌عنوان دستیار با من همکاری کرد و دوست داشتم در نخستین کار بلند مستقل‌اش او را همراهی کنم.

  • تکیه بر باد برای پخش در‌ماه مبارک رمضان پارسال درنظر گرفته شده بود که بعد از کش‌وقوس‌هایی امسال بعد از ‌ماه مبارک رمضان روی آنتن رفت. این تصمیم چه دلایلی داشت؟

راستش را بخواهید من این اصطلاح کار مناسبتی را متوجه نمی‌شوم. تا‌به‌حال هم مناسبتی کار نکرده‌ام. کارهای تاریخی و مذهبی من هم به مناسبت خاصی ساخته نشده‌اند. در محتوای تکیه بر باد، چیزی وجود ندارد که الزامی ایجاد کند که حتماً در‌ماه مبارک رمضان یا هر وقت دیگری پخش شود. مدیران شبکه تصمیم گرفته‌اند که کار، یک سالی در آرشیو بماند و حالا پخش شود. مناسبات مدیریتی و تصمیم‌هایی که برای کنداکتور پخش می‌گیرند به من ارتباطی ندارد و از آنها بی‌اطلاع هستم.

کد خبر 184123

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز