عبدالله آلبوغبیش: اگر سه‌ماه پیش از شما درباره فردی به نام احمد معاذ‌الخطیب‌الحسنی می‌پرسیدند، قطعا اندک شناختی هم از او نداشتید.

معاذ‌الخطیب، رهبر مخالفان سوریه

اکنون اما این فرد ستاره‌ای است که در محافل رسانه‌ای و سیاسی خاورمیانه و اروپا خوش می‌درخشد. اینکه آیا ستاره اقبال او دیرزمانی خواهد پایید یا بخت و دولتش مستعجل است و به‌زودی به افول خواهد گرایید،معلوم نیست اما آنچه امروز معلوم و مشخص است اینکه احمد معاذ‌الخطیب، پیش‌نماز دین‌گرایی بوده که از مسجد اموی دمشق اکنون به قلب پاریس راه برده و از آنجا ریاست ائتلافی را به‌دست گرفته که ایالات متحده به‌عنوان نماد و نشانه دین گریزی و سکولاریسم، در برساختن آن نقشی کلیدی داشته است. آیا روی‌آوری به جبهه ایالات متحده و طبعا قطر نوعی تناقض شخصیتی احمد معاذ‌الخطیب را برملا می‌سازد یا اینکه اقتضای حال حاضر تحولات میدانی و سیاسی سوریه است؟ این را می‌توان از رهگذر تحلیل و واکاوی رویدادها و طرف‌های درگیر در این بحران دو ساله دریافت و کشف کرد.

اما معاذالخطیب کیست؟ زادگاهش کجاست و از دل چه خانواده و فرهنگی برآمده و سمت‌وسوی فکری‌اش چه بوده و چه تحولاتی داشته است؟ او در چه جایگاه و پایگاهی بوده و اکنون به کجا رسیده است؟ براساس اندک شناختی که رسانه‌ها درباره او به‌دست داده‌اند، نامش احمد ‌معاذ‌الخطیب‌الحسنی است که درسال 1960میلادی یا همان 1339هجری شمسی در دمشق ولادت یافته است. او 20سال پیش خطیب، فقیه و پیش‌نماز سرشناس‌ترین مسجد سوریه یعنی جامع اموی بوده است. او پیشه وعظ و منبر رفتن را از پدر خویش ابو‌الفرج به میراث برده و تا زمانی که دستگاه حکومتی در روزگار حافظ اسد، رئیس‌جمهور فقید سوریه او را از این سمت برکنار نکرده بود، در این پیشه روزگار می‌گذراند؛ بنابراین اینکه گفته می‌شود در جریان همین بحران جاری در سوریه از این سمت کنار گذاشته شد، از واقعیت به دور است. علت کنار گذاشتن او هم قابل توجه است: سوریه در سال1991 جزو کشورهای عربی‌ای بود که طرفدار دخالت بین‌المللی برای خارج کردن نیروهای دیکتاتور سابق عراق از کویت بود اما شیخ‌احمد به‌علت همان انگیزه‌های دینی با عملیات توفان صحرا مخالف بود و وجود غربی‌ها در عربستان را آلودن مقدسات می‌دانست. این امر او را به سردادن خطبه‌های مخالف غرب در جامع اموی سوق داد و پس از آن بود که دولت او را کنار گذاشت.

جامع اموی اما یکی از چند مسجدی بود که معاذ‌الخطیب در آنها به وعظ و نصیحت می‌پرداخت و مردم را به دین ارشاد می‌کرد. کما اینکه با توشه وعظ و خطابه به دیگر نقاط دنیا هم سفر کرد، از نیجریه در دل قاره‌سیاه گرفته تا کشورهای اروپایی نظیر بوسنی، انگلیس، آمریکا، هلند و ترکیه و کشورهای دیگر، مقصد و مخاطب خطبه‌هایش بودند. علاوه بر معاذالخطیب، خواهرش مصونه هم مدرس اصول فقه است، کما اینکه برادرش عبدالقادر هم راه پدر را رفته و خطیب جامع اموی است. احمد زمانی هم رئیس جمعیت تمدن اسلامی بوده و تاکنون ریاست افتخاری آن را دارد کما‌ اینکه استاد دو ماده درسی دعوت اسلامی و خطابه در پژوهشکده تهذیب و آموزش علوم شریعت در دمشق هم بوده است. او اما در نهایت، روحانی میانه‌رویی است که می‌کوشد در دسته‌بندی‌های دینی چندان قابل طبقه‌بندی نباشد.

معاذالخطیب البته به موازات این پیشه دین‌گرا، رو به دنیا هم آورده بود و در رشته ژئوفیزیک عملی هم تحصیل کرده و از این رو، شش‌سال در سمت مهندس پتروفیزیک در شرکت الفرات‌پترولیوم در میانه دهه80 تا اوایل دهه90 میلادی فعالیت کرده و طبعا این امر او را با شرکت نفتی هلندی انگلیسی رویال داچ‌شل پیوند می‌زد.

پس معاذ‌الخطیب شخصیتی دووجهی است؛هم دین را دارد و هم دنیا؛هم از منبر وعظ بالا رفته و هم با سکولارهای نفتی سر‌و‌کار داشته است. رابرت فورد، سفیر سابق آمریکا در دمشق و تئوریسین ایجاد ائتلاف مخالفان سوریه در قطر، زیرکانه به این نکته پی برده است. او دو ویژگی معاذالخطیب را کاملا در تناسب با تحولات جاری در سوریه و کنشگران میدانی و غیرمیدانی آن قرار می‌دهد. کنشگر میدانی در سوریه که چندین‌ماه است با ارتش درگیر است، گروه پیکارجوی موسوم به ارتش آزاد است که دست‌کم بخش اعظم آن را جوانان سنی مذهبی شکل می‌دهند که نه با انگیزه دمکراسی‌خواهی بلکه با انگیزه به زیر کشیدن یک حاکمیت سکولار از سریر قدرت و نشاندن اسلامگرایی- طبق تعریف آنها- بر اریکه قدرت، با ارتش می‌جنگند. برای اینکه این جوانان سرخورده نشوند و بتوان آنها را تحت عنوان شاخه نظامی این ائتلاف، زیر چتر آن قرار داد، باید شخصیتی را تعیین کرد که تجسم بخش دین و دین‌گرایی باشد و چه‌کسی بهتر از معاذالخطیب؟ معاذ‌الخطیبی که اگر تصاویر او را جست‌وجو کنید، عکسی با کراوات به‌عنوان نماد غرب‌گرایی برایش نمی‌یابید و این برای قانع کردن این جوانان ملتهب کافی است.

اما جوانان سلاح به‌دست اسلامگرا تمام ماجرا نیستند،کنشگران دیگری هم در بحران سوریه سهیم‌اند؛غربی‌ها.آنها هرچند پس از گذشت دو سال از درگرفتن بحران سوریه، رو به سوی سوریه آورده‌اند و در تازه‌ترین گزارش‌های محرمانه، سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه به فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور این کشور گوشزد کرده‌اند که نصیحتی را که نیکولا سارکوزی نشنید و خود را درگیر بحران سوریه کرد، آویزه گوش خود کند و با سرویس اطلاعاتی سوریه برای مهار خطر القاعده در خاورمیانه و آفریقا وارد تعامل شود اما غربی‌ها که تا پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و مشخص شدن ابعاد و زوایای دکترین آمریکای2013 به بعد، دل در گرو برانداختن حاکمیت سوریه بسته بوده‌اند، در تکاپوی یافتن چهره‌ای بودند که خیال آنها را از بابت همه‌‌چیز سوریه آسوده سازد؛ این را هم رابرت فورد آمریکایی به خوبی می‌دانست و بنابر همین اصل هم معاذالخطیب شد رهبر ائتلافی که بعد از 20ماه، به هر ضرب و زوری که بود و با پول و سرمایه قطری‌ها سربرآورد و برساخته شد. اعضای شورای ملی مخالفان که تا پیش از به راه انداختن ائتلاف، سردمدار مخالفان خارج‌نشین سوریه بودند، چندان غافلگیر نشدند؛چرا که اغلب آنها از اخوان‌المسلمینی بودند که تا پیش از ظهور ائتلاف، سکولاریست‌هایی نظیر برهان غلیون و جورج صبرا را در ویترین ائتلاف جا داده بودند و خود در ورای آنها مخفی شده بودند. آنکه در این میان غافلگیر شد، افکار عمومی‌ای بود که تا پیش از این، شورای ملی مخالفان به‌عنوان نماد تجددخواهی و دمکراسی‌جویی به آنها معرفی شده بود. نکته قابل تأمل دیگر اینکه در سایت اخوان‌المسلمین هم معاذ‌الخطیب در قامت روحانی ائتلاف معرفی شده بود.

اینجا بود که نام احمد معاذ‌الخطیب سربرآورد و رسانه‌ها نامش را به همدیگر پاس دادند و جزو شاخص‌ترین شخصیت‌های مخالف حاکمیت سوریه شد. دو‌ماه پس از این به هم زدن نام و آوازه در رسانه‌ها، در کنفرانس موسوم به دوستان سوریه در مراکش حضور یافت و طبق همان آیین‌نامه داخلی ائتلاف یادشده، هرگونه گفت‌وگو با حاکمیت سوریه را رد کرد. هنوزیک‌ماه نگذشته معاذالخطیب از این انگشت گزیدن‌ها دوری جست و در چرخشی تأمل انگیز، اعلام کرد حاضر است به دو شرط وارد گفت‌وگو با حاکمیت سوریه شود: آزادی زندانیان زن و تمدید پاسپورت‌های سوری‌های مقیم خارج. کمتر از یک هفته پیش از این چرخش در موضع، دولت سوریه تعریف سازوکارهای راهبرد ارائه شده از سوی بشار اسد، رئیس‌جمهور، برای گفت‌وگو را آغاز کرده بود. سوریه به این اعلام آمادگی واکنش نشان داد و بحران سوریه رفته‌رفته بر ریل گفت‌وگو و مذاکره افتاد و کلید واژه‌های مذاکره و گفت‌وگو در اخبار سوریه بیشتر و بیشتر شد.

آیا معاذالخطیب نشانه‌هایی دیده بود که او را به سوی گفت‌وگو با حاکمیت سوریه سوق داد؟ معاذ‌الخطیب چرا باید به سوی حاکمیت سوری روی بگرداند؟ تعریف استراتژی جدید آمریکا پس از ریاست‌جمهوری اوباما و چرخش از جنگ به سوی دیپلماسی و در پی آن، حرکت اقمار غربی (اروپا) و دیگر متحدان به سوی این گزینه، علل و عوامل اقتصادی در گستره جهانی، جمود و رکود منازعات در سوریه، ترس و هراس غربی‌ها از قوت گرفتن القاعده در سوریه و در نتیجه نزدیک شدن القاعده به مرزهای اروپا از دو سو(از مدیترانه شرقی و از شمال آفریقا / مالی)، پایداری حاکمیت سوریه در برابر جنگ‌های رسانه‌ای، روانی، اقتصادی، میدانی و صد البته ریشه‌های دینی شخصیت احمد معاذالخطیب همه و همه عواملی شد که او راه گفت‌وگو را بر گزینه آزموده شده و بی‌نتیجه مانده درگیری مسلحانه رجحان بخشد و با وجود آنکه پیش از این وارد شدن به گفت‌وگو با وزیر خارجه روسیه را به عذرخواهی‌اش از بابت دفاع از حاکمیت سوریه منوط کرده بود، در نخستین رویارویی با سرگئی‌لاوروف در نشست امنیتی مونیخ در آلمان، با او به گفت‌وگو نشست و رایزنی کرد. چرخش موضع او همقطارانش را در ائتلاف و سازندگان منطقه‌ای این ائتلاف یعنی قطر را غافلگیر کرد. او اما در پاسخ به منتقدان این چرخش نگاه، اعلام کرده که انقلابی است نه سیاستمدار.

کد خبر 202645

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز