سه‌شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ - ۰۷:۵۰
۰ نفر

بنیامین صدر: مبارزه با فقر و بهبود وضعیت زندگی را باید یک ضرورت اخلاقی دانست.

گسترش دایره رفاه، موجب توسعه می‌شود. معتقد نبودن به تعریف علمی خط فقر، در عمل ارزیابی کیفیت زندگی را از برنامه‌ریزی توسعه محور‌، حذف می‌کند. خط بقا اهمیتی برای مسکن‌های بی‌دوام، تجهیزات فرسوده‌،خدمات ناکافی و آب غیر بهداشتی قائل نیست. در این تعریف، رابطۀ بدیهی درآمد پایین با بهداشت کم و تغذیه ناسالم و سوادآموزی، در مناطق کمتر توسعه‌یافته روستایی یا دورافتاده، نادیده انگاشته می‌شود. آیا با تغییر واژه‌ها، می‌توان فقر را ریشه‌کن کرد؟

 مفهوم توانمندسازی مبتنی بر اجتماع، حکایت از بسیج همه امکانات و تجهیزات جامعه برای حمایت از کم توانان دارد. با توجه به این باید نگران بود که تنها زندگی حداقلی ، سرلوحه برنامه‌های توسعه‌ای قرار گیرد و بس!

 اظهار نظرهایی که این روزها درباره محاسبه میزان خط فقر از سوی برخی دولتمردان مطرح می‌شود به طور عمده به این باز می‌گردد که ملاک تعیین خط فقر ، توانایی افراد در تأمین نیازهای اولیه زندگی است و در این بین کیفیت زندگی و شاخص‌های دیگری چون امید به زندگی، برخورداری از بهداشت مناسب، دسترسی به امکانات ورزشی، مسافرت و حق استراحت در بررسی کیفیت زندگی ظاهراً به دست فراموشی سپرده شده است.

در زندگی حداقلی، فرد امکان تأمین اغلب نیازهایش را ندارد. از آنجا که نسبت سهم درآمد اختصاص داده شده به مواد خوراکى، یک سوم هزینه‌ها‌ست، برای محاسبه خط فقر میزان هزینه مورد نیاز براى تأمین ۲هزار کالرى را به دست آورده، سپس آن را سه برابر مى‌کنند. کسانی که زیر خط مطلق فقر قرار دارند، در واقع ممکن است سیرى شکمى هم داشته باشند، اما به هر حال نمى‌توانند نیازهاى اساسى خود را که بهداشت، پوشاک، آموزش و مسکن را در بر می‌گیرد، تأمین کنند.

برآورد می‌شود 18 درصد جمعیت کشور در این تقسیم‌بندی قرار گیرند.در اینجا با پدیده فقر نسبى سروکار داریم. فقر نسبى نابرابرى را در جامعه توضیح مى‌دهد. فقر نسبى، آن بخش از جامعه‌ را در برمی‌گیرد که درآمدشان کمتر از میانگین جامعه است. پس در واقع جمعیتى که نصف یا دو سوم میانگین درآمد جامعه را ندارد، زیرخط فقر نسبى قرار دارند. در تمام این موارد، فقر درآمدى یا نابرابرى درآمدى را مورد نظر قرار‌ مى‌دهند.

 امروز فقر در شهرها سریعتر ازگذشته رشد می‌کند. یک‌میلیارد نفر در محله‌های فقرنشین زندگی می‌کنند که 90 درصد آنان در شهرهای بزرگ کشورهای‌ توسعه‌نیافته هستند.افراد فقیر، زندگی ناسالمی را می‌گذرانند. محله‌های فقیرنشین، هوایی برای تنفس ندارند و اغلب در محیط‌های آلوده و خطرناکی قرار دارند که فاقد آب سالم و سیستم فاضلاب است. زندگی در چنین شرایطی سبب افزایش پریشانی روانی و بروز خشونت می‌شود.فقرا که در یک بازار آشفته و بی‌رحم‌ رها شده‌اند تا نانی در آورده و از خود دفاع کنند، زمین‌های در دسترس را اشغال کرده و هر نوع سرپناهی را که بتوانند برای خود می‌سازند.

 مهاجران حاشیه‌نشین برای رهایی از فقر نیاز به حمایت و همکاری و کمک برای رشد اقتصاد شهری و روستایی دارند. بهبود وضعیت مسکن در شهرها می‌تواند تأثیر شگرفی بر فقر و رفاه جامعه داشته باشد.هرچند این راه حلی ساده یا کامل نیست. چنین راه‌حلی مستلزم برخوردی پیش‌بینانه با مسایل نظارت شهری است.

 با امکان دسترسی به خدمات اولیه، افراد سالم بهتر می‌توانند در فعالیت‌های اقتصادی سازنده شرکت کنند. کاهش پیوسته فقر می‌تواند با شکستن چرخه ناامیدی و یاس که عامل بی‌ثباتی اجتماعی است، موجب بهبود امنیت نیز شود.

کد خبر 28882

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز