همشهری آنلاین - مهدی تهرانی: چارلز دیکنز فقید (۱۸۷۰ - ۱۸۱۲)‌ وقتی در ۲۷ سالگی نوول جاودانه «اولیور توئیست» (با نام اصلی: ماجراهای اولیور توئیست)‌ را به بازار نشر سپرد، شاید هرگز گمان نمی‌برد سال‌ها پس از این نوولش آنچنان زنده و تپنده باقی بماند.

اولیور توئیست

اولیور توئیست به همراه «بینوایان( »اثر سترگ ویکتور هوگو)‌ جزو سرآمدترین نوشته‌های حوزه ادبیات کلاسیک هستند که به سینما به اندازه چند صد رمان و نوول وام داده‌اند. اين معجزه اقتباس است.

با فراگیر شدن تلویزیون نیز میزان اقتباس‌های تلویزیونی چه به صورت مینی سریال‌های 4 قسمتی یا مجموعه‌های 13 و 26 قسمتی و همچنین سریال‌های کارتونی از این داستان آنقدر زیاد شده که شمارش آن کار ساده‌ای نیست. اگرچه بیش از نیمی از این سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی ارزش آنچنانی هم ندارند.

به نظر می‌رسد بهترین اثر اقتباسی از نوول چارلز دیکنز یعنی اولیور توئیست، همان شاهکار ماندگار دیوید لین فقید باشد ؛ فیلمی که سال 1948 ساخته شد و اگرچه گاهی زیر سایه دیگر شاهکار چارلز دیکنز یعنی «آرزوهای بزرگ» قرار می‌گرفت، اما تا امروز اولیور توئیست دیوید لین رقیبی نداشته است.

آخرین ساخته سینمایی از این نوول هم به سال 2005 برمی‌گردد، اولیور توئیست ساخته رومن پولانسکی معروف که کار بدی هم نبود.

اولین اقتباس از اولیور توئیست، چارلز دیکنز مربوط به پیش از آغاز قرن بیستم است! جایی که 2 کاراکتر اصلی این نوول یعنی «بیل» و «نانسی» در یک فیلم یک دقیقه و نیمی نمایش داده می‌شوند. آن هم صحنه مرگ نانسی به دست بیل! اما در تاریخ اول ماه می 1909، اولین اکران رسمی فیلم اولیور توئیست انجام می‌گیرد.

فیلمی 2 حلقه‌ای ساخته استیوارت بلکتون آمریکایی. سال بعد فرانسوی‌ها آستین بالا می‌زنند و اولین اولیور توئیست اروپایی در 23 ژوئن 1910 به اکران می‌رسد، فیلمی که اکران آمریکایی هم داشت و کارگردانش کامیل مورهون به واسطه همین فیلم پایش به استودیوی نوپای آمریکایی باز می‌شود.

اولیور توئیست

هر 2 فیلم یاد شده آنقدر خوب بودند که انگلیسی جماعت آب زیرکاه نیز با برداشت‌هایی از این 2 کار بدون مشورت با بلکتون آمریکایی و مورهون فرانسوی، اولین اولیور توئیست بریتانیایی را در بهار آن سال نمایش دادند.

اتفاقی که خشم آمریکایی‌ها را زود برانگیخت و باعث شد چهارمین اولیور توئیست تاریخ سینما و در حقیقت یکی از کامل‌ترین آنها، تنها طی 12 روز فیلمبرداری با حضور بیش از 25 بازیگر حرفه‌ای تئاتر ساخته و در 20 می 1912 اکران شود. فیلمی که حتی نام کارگردانی هم در تیتراژش نوشته نشده بود و حاصل یک کار گروهی نام گرفت.

پس از این 2 سال مانده به پایان جنگ جهانی دوم یعنی در 10 دسامبر 1916، جیمز یانگ پنجمین اولیور توئیست سینما را به اکران رسانید. فیلم 50 دقیقه زمان داشت و حتی کاراکترهای فرعی داستان دیکنز را نیز در فیلم نشان می‌داد.

اوضاع و احوال روز دنیا، جنگ جهانی اول و در آن شلوغی اروپا و سیر مهاجرت‌ها و مهم‌تر از همه مضمون این فیلم باعث شد استقبال بی‌نظیری از پنجمین اولیور توئیست شود. زمان 50 دقیقه‌ای فیلم نیز که برای خود یک رکورد در آن زمان محسوب می‌شد باعث شد برای اولین‌بار داستان اولیور توئیست کامل بیان و تا حدودی حق مطلب ادا شود.

جالب اینجاست که اگر یادداشت‌ها و نوشته‌های مربوط به این فیلم را در سایت imdb جستجو کنید، درمی‌یابید که این فیلم به لحاظ فنی در دوره خودش به اصطلاح حسابی ترکانده بود و آمارگیری‌ها نشان می‌داد که از هر 10 نفر، 9 نفر این فیلم را عالی ارزیابی کرده بودند.

نکته دیگر این که علی‌رغم بازی حدود 15 بازیگر تئاتری در این فیلم، همین تعداد بازیگر هم، هنرپیشه‌های حرفه‌ای سینمایی قلمداد می‌شدند؛ اما ششمین اولیور توئیست تاریخ سینما در حالی در 30 اکتبر 1922 ، 4 سال پس از اتمام جنگ جهانی اول  اکران شد که بازیگر نقش اولیور در این فیلم در سراسر دنیا محبوبیت و معروفیت داشت و او کسی نبود جز جکی کوگان 8 ساله.

بازیگر خردسالی که حتما بازی او را در کنار چارلی چاپلین فقید در فیلم ماندگار پسربچه (The Kid) به یاد دارید، چرا که حداقل این فیلم بیش از ده‌ها بار از تلویزیون خودمان در سال‌های دور و نزدیک پخش شده است. نکته جالب در همین جاست که پسربچه در فوریه سال 1921 اکران شد و اولیور توئیست در اکتبر سال بعد، یعنی فاصله بازی جکی کوگان در این 2 فیلم فقط هشت نه ماه بود و این مهم کمک شایانی کرد که تصویر کوگان معصوم در یاد تماشاگران آن دوران بماند و اولیور توئیست ششم ماندگار شود.

در ضمن، این کار توسط فرانک لوید یکی از بهترین کارگردانان آن زمان ساخته شد؛ هرچند عده‌ای از منتقدان معاصر، اولیور توئیست پنجم ساخته جیمز لانگ را بهترین ساخته از نوول دیکنز در بین فیلم‌های صامت ساخته شده از این داستان می‌دانند.

پس از رکورد اقتصادی در آمریکا و در سال 1933 اولین اولیور توئیست ناطق و البته هنوز سیاه و سفید و در واقع هفتمین ساخته از این داستان به مدت 80 دقیقه و در 28 فوریه همان سال به اکران رسید؛ فیلمی ساخته ویلیام ج. کوین که بظاهر کار متوسطی بوده است. تا این که برترین اولیور توئیست تمام دوران، یعنی فیلمی که دیوید لین ساخت در 28 ژوئن 1948 در انگلستان اکران شد.

این فیلم در حقیقت دومین اولیور توئیست بریتانیایی و هشتمین فیلم از این داستان در تاریخ سینماست. فیلمی که در 19 آگوست همان سال به جشنواره ونیز هم رفت. از اینجا به بعد است که تور دور دنیای این فیلم به دلیل معروفیت و خلاقیت‌های آن به راه افتاد و سرانجام 2 سال و نیم بعد یعنی در 30 جولای 1951 به ینگه دنیا رسید و به اکران سراسری در آمد.

ماجرا اینجا جالب می‌شود که در 5 ژانویه سال 1955 یک اولیور توئیست برزیلی ساخته می‌شود و از این به بعد است که در شمارش فیلم‌های سینمایی اولیور توئیستی! بدجوری به دردسر خواهیم افتاد.

از اسکاندیناوی گرفته تا هند و چین، نوول نازنین چارلز دیکنز مورد توجه و اکران فراوان قرار گرفت و ورسیون‌های متعدد و متفاوت و مهم‌تر از همه دخل و تصرف‌های عدیده بسته به فرهنگ کشور سازنده در فیلم‌ها صورت می‌گرفت.

در سال 1974 اما اولین اولیور توئیست کارتونی توسط آمریکایی‌ها به اکران رسید، روندی که البته ادامه‌دار هم بود، در سال 1982 استرالیایی‌ها یک کارتون 72 دقیقه‌ای از این داستان ساختند و...

اما در فواصل سال‌های 1955 تا همین حالا و از حدود 1966 به صورت جدی، تلویزیون نیز حسابی از نوول دیکنز استفاده و سوءاستفاده کرد. در واقع اگر چه سریال‌های کوچک و بزرگ، تله‌تئاتر، فیلم‌های تلویزیونی تک قسمتی و 2 قسمتی از این داستان ساخته شد، اما عمده این آثار کارهای نازلی به حساب می‌آیند.

اما شاید اولین فیلم تلویزیونی خوش‌ساخت از این داستان، اولیور توئیستی باشد که کلیودانر در سال 1982 برای تلویزیون انگلستان ساخت. یک فیلم 103 دقیقه‌ای که بازیگران سرشناسی نظیر جورج بی استات هم در آن بازی داشتند و این فیلم تلویزیونی حتی نامزد دریافت جایزه امی (معادل اسکار تلویزیونی)‌ نیز شد.

در 1997 آمریکایی‌ها نیز یک الیور توئیست تلویزیونی ساختند به کارگردانی تونی بیل و بازیگری ریچارد دریفوس، الیجا وود و چند بازیگر گمنام یا مشهور دیگر که کار تقریبا متوسطی از آب درآمد.

اما این سال را باید سی‌امین سال نزاع، رقابت، چشم و همچشمی یا هر عنوان دیگری بین آمریکایی‌ها و انگلیسی جماعت بدانیم، از این نظر که مدام ورسیون‌های آمریکایی و انگلیسی اولیور توئیستی در این 30 سال ساخته می‌شد بدون این که کیفیت و مدیوم آن در نظر گرفته شود.

در واقع از زمستان 1966 به بعد است که این چشم و همچشمی‌ها بویژه در تلویزیون این 2 کشور آغاز شد و تا 1997 طول کشید. از این سال به بعد است که از کثرت اولیور توئیست ساختن کم می‌شود. اگرچه تولیدات مشترک در زمینه اولیور توئیست‌سازی بین آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و دیگر کشورها این حساسیت‌ها را کم‌کم از بین برد؛ برای مثال همان فیلمی که رومن پولانسکی در سال 2005 ساخت در واقع محصول مشترک کشورهای انگلستان، آمریکا، جمهوری چک، اسلواک، فرانسه، آلمان و ایتالیا بود و حتی لوکیشن‌های فیلم نیز در برخی از این کشورها انجام گرفت.

حتی جدیدترین اولیور توئیست سینما نیز که چند سال پیش ساخته شد یعنی فیلم تلویزیونی اولیور توئیست ساخته کوکی گیدرویس نیز یک کار مشترک بین آمریکایی‌‌ها و انگلیسی‌ها بود.

در آخر این که باز هم باید به دین سینما به ادبیات و ادبیات کلاسیک اشاره کرد؛ روندی که باعث رشد ژانر اقتباس شد و کار به جایی رسید که حتی جایزه‌ای مستقل نیز برای کارهای اقتباسی در نظر گرفته شده است. چارلز دیکنز در عمر کوتاه 58 ساله‌اش اگرچه آثاری مثل همین اولیور توئیست و آرزوهای بزرگ و نیکلاس نیکلبی نگاشت، اما از آثار کمتر شناخته شده‌اش نیز اقتباس سینمایی، تلویزیونی و حتی تئاتری کم کار نشده است.

تعداد اقتباس‌های شناخته شده و رسمی از آثار چارلز دیکنز از سال 1896 تا مارس 2015، 297 اثر بوده است و آنچه می‌توان با قاطعیت گفت چشم و همچشمی در ساخت آثار کلاسیک نظیر اولیور توئیست اگرچه به 100 سالگی رسیده اما هنوز آتش آن شعله‌ور است، البته امیدواریم دود این چشم و همچشمی‌ها بیشتر از این از سوی شرکت‌های سینمایی و سازمان‌های تلویزیونی به چشم تماشاگران عاشق هنر هفتم و بیننده پر و پا قرص جعبه جادویی نرود، دودی که از ساخت آثار سطح پایین و دم‌دستی از ادبیات کلاسیک ناشی می‌شود.

کد خبر 310470

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha