شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۶:۴۹
۰ نفر

نرگس خانعلیزاده: اولین نفر، کسی است که نذر می‌کند جمعیتی را به نیت این روزها غذا بدهد و بعد از آن است که مراحل مختلف کار مثل دانه‌های زنجیر به هم متصل می‌شوند و نهایتش می‌شود «قیمه امام‌حسین(ع)»؛ غذایی که طعمش در هیچ‌جای دیگر و هیچ زمان دیگری برای آدم‌ها تکرار نمی‌شود.

يكي از حلقه‌هاي اين زنجير، برنج‌فروش‌ها هستند كه بدون نگاه به تقويم هم مي‌توانند تشخيص بدهند كه ديگر محرم شده است؛ اين را زيادشدن مشتري‌هاي مغازه‌شان نشان مي‌دهد. يمين‌‌نژاد، يك مغازه جمع‌و‌جور و پر از كيسه‌هاي برنج در شرق تهران دارد. تنها وسيله مورد نيازش هم يك ميز و يك ترازو است كه با همين‌ها كارش راه مي‌افتد. از او درباره روزهاي اول محرم پرسيديم؛ موضوعي كه آنقدر برايش معمولي و جا‌افتاده بود كه به‌نظرش ديگر پرسيدن ندارد؛ «دهه اول محرم است و برنج‌ها براي نذر مي‌روند.»

  • تفاوت زياد است، خيلي زياد

يمين‌نژاد، زير بار گفتن حتي يك عدد تقريبي براي فروش‌شان نمي‌رود؛ اينكه‌ ماه قبل از محرم چقدر مي‌فروشيد و اين چند روز چقدر؛ «آخر مي‌دانيد چرا؟ تفاوت محرم و غيرمحرم كاملا محسوس است. اصلا نياز به عدد و آمار ندارد. اگر كسي نيم ساعت جلوي در مغازه بايستد و آدم‌هايي كه براي خريد برنج به اينجا مي‌آيند را ببيند، خودش مي‌فهمد كه خبرهايي هست كه مردم در چند روز و به‌طور مستمر و حجم‌هاي مختلف، برنج مي‌خواهند. دهه اول محرم خريد مردم چندين برابر مي‌شود و بعد از تمام شدن اين دهه، يك‌دفعه بازار ساكت مي‌شود. همين يعني فاصله‌ ماه پيش و اين ماه، خيلي زياد است؛ حالا چقدرش را خودتان حساب كنيد».

  • پير و جوان و دختر و پسر

مي‌پرسم بيشتر چه تيپ‌ آدم‌هايي براي خريد برنج نذري مي‌آيند؟ مي‌گويد: «راستش همه‌نوع آدمي و از همه قشري براي خريد برنج مي‌آيند. خانمي كه خودش نذر جمع و جوري براي همسايه‌هاي آپارتمانشان دارد، پسرهاي جوان براي هئيت‌هاي محل كه از شب اول محرم شام مي‌دهند، مردهاي مسني كه براي روزهاي تاسوعا و عاشورا برنج را در محله‌هاي بي‌بضاعت مي‌پزند و پخش مي‌كنند. اينكه مي‌گويم همه قشر و همه آدمي، براي اين است كه واقعا نمي‌شود دسته‌بندي‌شان كرد. در اين چند سال، ديده‌ام كه هركسي براي نيتي مي‌آيد و برنج مي‌خرد. تازه اينها چيزهايي است كه حرف زده‌ايم و من از آنها خبر دارم؛ بماند كه خيلي‌ها در سكوت مي‌آيند و سفارش مي‌دهند و مي‌برند».

  • برنج، سهم ما از نذري است

از يمين‌نژاد، درباره حسش پرسيديم؛ اينكه فكر مي‌كرديد با كارتان بتوانيد در اين‌همه اتفاق خوب سهيم شويد؟ جواب مي‌دهد:‌ «مي‌دانيد؟ كار ما اينطور نيست كه وقتي مي‌گوييد محرم، همه يادش بيفتند. همه رسم و رسومات محرم را كه به هم زنجير كني و دنباله‌اش را بگيري، آن آخرها، برنج‌فروش‌هايي را هم مي‌بيني. براي همين است كه آنهايي كه از ما خريد مي‌كنند، فقط مي‌آيند و سفارش‌شان را مي‌دهند و مي‌روند. مگر كساني كه تأكيد مي‌كنند كه آقا براي نذري مي‌خواهيم‌ها؛ برنج خوب بده. بعد از آن است كه سر صحبت باز مي‌شود و تا سفارش را آماده كنيم و بچه‌ها پشت ماشينش بگذارند، از نذري‌اش و نيتش برايمان مي‌گويد. حالا ممكن است همين‌ آدم‌هايي كه بعد از خريدشان، حرفمان با «آقا قبول باشد» و «ما را هم سر ديگ نذري دعا كنيد» تمام مي‌شود، شرمنده‌مان كنند و از غذاي نذري‌شان برايمان دم مغازه هم بياورند. اينجور مواقع هم وقت حساب و كتاب، سعي مي‌كنيم حداقل سود را براي خودمان از فروش برداريم».

  • ديگر دستمان آمده است

مي‌گويد: «مقدار خريدهاي مردم در اين ماه، كاملا بستگي به نذر و البته وسعشان دارد. اكثر هئيت‌هاي اين منطقه، خيلي محلي و جمع و جور هستند. براي همين حالت معمولي‌اش اين است كه هرشب به اندازه 200نهايت 300نفر شام مي‌پزند. البته هستند هيئت‌هايي كه با وجود كوچكي، تعداد عزادارانش خيلي بيشتر از اين هم مي‌شود. ديگر متوليان هئيت‌ها هم دستشان آمده كه بايد چه‌مقدار برنج براي چند شب بخرند. البته براي روزهاي تاسوعا و عاشورا، مصرف به اوج خودش مي‌رسد و ما همه برنج‌هاي‌مان را به مغازه مي‌آوريم.

به‌طور طبيعي ما خيلي در جريان اين جزئيات نيستيم. وظيفه ما اين است كه برنج خوب و به اندازه بياوريم و به‌دست مشتري‌ بدهيم كه كارش راه بيفتد». مي‌گويم با اين اوصاف، كسي كه براي نذرهاي شخصي برنج مي‌خواهد، خيلي بايد حواسش جمع باشد كه كم نياورد! جواب مي‌دهد: «نذرهاي شخصي هم كه ديگر جاي خود دارد. من مشتري‌اي داشتم كه نذرش يك شب شام‌دادن به يك خانواده 5 نفري بود كه مي‌شناخت و براي همين مقدار كم هم، برنج خوب و با كيفيت از ما خريد».

کد خبر 348796

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha