دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۱
۰ نفر

همشهری دو - عیسی محمدی: تا به حال قرآن‌های مختلفی را دیده‌اید که به خطوط زیبا، کتابت شده و ارزش این کلام مقدس را، دوچندان کرده است.

داستان یک عشق مشتر‌ک

 در هر كدام از موزه‌هاي جهان اسلام و حتي غيرجهان اسلام، چند تايي از اين قرآن‌هاي خطي پيدا مي‌شود. اما بزرگ‌ترين قرآن خطي جهان را، در همين تهران خودمان مي‌توانيد تماشا كنيد؛ قرآن بايسنغري. اين قرآن خطي را به جامانده از درخشش هنري دوران تيموري مي‌دانند. معروف‌‌ترين روايت از شكل‌گيري آن هم، مربوط مي‌شود به سده نهم هجري؛ به‌وسيله بايسنغرميرزا، فرزند شاهرخ تيموري و نيز گوهرشاد آغا. خطاطي آن نيز با نوعي از خوشنويسي به نام خط محقق شكل گرفته است. اين قرآن بي‌نظير، تا پيش از اين، موقوفه آستان قدس رضوي بوده است كه حالا براي نمايش سر از كتابخانه و موزه ملي ملك درآورده. بد نيست از اين شاهكار هنر دوران تيموري، بيشتر بدانيم.

  • اهميت مقدسات براي هنرمندان ايراني

وقتي كه تاريخ هنر اسلامي را مشاهده مي‌كنيد، مي‌بينيد كه بيشترين انرژي و ذوق و سليقه، خرج مكان‌ها و حوزه‌هاي مقدس شده. معماري‌هاي ايراني اسلامي، خط‌نويسي‌هاي قرآن كريم، اشعار و نثرهايي كه براي موضوعات قرآني و عرفاني و امثالهم نوشته مي‌شدو... بخش‌هايي از اين ذوق‌ورزي‌هايي بوده كه خرج اين مقدسات شده. ماندگاري اين آثار نيز از وصل شدن اين هنرمندان به درياي بي‌پايان معنويت و توحيد بوده است كه اتفاق افتاده؛ وگرنه هنرهاي بسياري در طول تاريخ خرج شده است و از آنها كمتر نام برده مي‌شود.

  • قرآن عزيز

در روزگاران گذشته، با توجه به اهميت قرآن كريم در ميان مسلمانان و خاصه ايرانيان، بيشترين توجه به ‌كلام‌الله مجيد مي‌شد. نتيجه اين علاقه، چنين بوده است كه يكي از والاترين هنرهاي ايراني اسلامي، يعني خوشنويسي، در همسايگي با اين كلام نوراني بوده است كه معنا پيدا كرده. در نتيجه بسياري از خوشنويسان، عمري را صرف به اوج رساندن خط خود كرده‌اند تا بتوانند كتابت اين كلام را به سرحد كمال انجام بدهند. قرآن خط‌نويس بايسنغري نيز حاصل اين توجه و نگاه بوده است كه حالا بعد از قرن‌ها، پرده زمان را دريده و پيش چشمان ما انسان‌هاي مدرن خودنمايي مي‌كند.

  • شاهزادگان هنردوست تيمورلنگ

معروف‌ترين سندي كه از شكل‌گيري اين قرآن وجود دارد، مربوط به سلطان بايسنغر بهادرخان يا معزالدين است. او فرزند شاهرخ‌بن تيمور بوده است. فرزندان تيمورخان لنگ برخلاف خودش، چندان دل به ويران كردن تمدن‌ها و شهرهاي مختلف ندادند و بيشتر به سمت هنر و جمع كردن هنرمندان و دانشمندان و عارفان رفتند. البته خود تيمورخان هم به‌صورت ظاهري هم كه شده، خودش را متصل به كلام‌الله مي‌دانست. همسر اين شاهزاده هم گوهرشاد بيگم بوده است كه خود از خطاطان معروف به شمار مي‌رفته. خود بايسنغر نيز در خطاطي سرآمد بود؛ گويند كه به 6‌نوع خط احاطه داشته و حتي كتيبه ايوان جنوبي مسجد گوهرشاد خاتون به خط ثلث را كار او مي‌دانند. اينها، نشان مي‌دهد كه خدمت به قرآن چقدر حتي نزد برخي از شاهزادگان ارج و قرب داشته است.

  • اين كارگاه عظيم هراتي

از كارهاي جالبي كه اين شاهزاده انجام داده بود، راه‌اندازي يك كارگاه هنري بود. در اين كارگاه هنري، واقع در كتابخانه باغ سفيد هرات، شخصي به اسم مولانا جعفر تبريزي يا همان جعفر بايسنغري، گروهي از هنرمندان بنام را جمع كرده و در آن كارهاي خاصي انجام مي‌داد؛ ازجمله كتاب آرايي. مي‌گويند كه شاهكارهايي چون شاهنامه بايسنغري، قرآن بايسنغري، كليله و دمنه و گلستان‌و... در همين كارگاه هنري خلق شده است. البته در اين زمينه هم روايت‌ها مختلف است و هر روايتي را، همه مورخان تأييد نمي‌كنند؛ اما به هر حال روايت‌هايي است كه وجود دارد.

  • سرگذشت خط محقق

گويند كه در دربار عباسيان، وزيري ايراني به نام ابن مقله حضور داشته. او از اصول خط كوفي و نسخه‌هاي قديمي استفاده مي‌كرده و به خط محقق رسيده است. همگان بر استادي وي در خط شهادت داده‌اند؛ شعر هم مي‌گفته و به اصول بلاغت هم آشنا بوده. طبيعي بوده كه بايد خيلي احترامش را نگه مي‌داشتند. اما همه‌‌چيز برعكس شد‌؛ از وزارت عزل شد، دست راستش را كه غالبا‌ خطاطان با آن خطاطي مي‌كنند قطع كردند و به زندانش انداختند. اما او بااراده‌تر از اين حرف‌ها بود. با دست چپ شروع به تمرين كرد تا به همان هنرمندي رسيد. حتي بعضي‌ها مي‌گويند كه دست چپش را هم بريدند و او دوباره تمرين كرد تا به همان درجه از خطاطي رسيد. و اينچنين بود كه خط محقق پايدار شد و مقدمه كارهاي ماندگار بعدي؛ ازجمله اثر باشكوه قرآن بايسنغري.

  • معروف‌ترين روايت

و اما بعد، مي‌رسيم به معروف‌ترين روايت در مورد شكل‌گيري اين نسخه‌هاي خطي. اين روايت به اعتبار قاضي احمد قمي، در كتاب گلستان هنر مطرح شده. مي‌گويند خطاط بزرگي بوده است به نام عمر. خلاقيت به خرج داده و قرآني خيلي خيلي كوچك را مي‌نويسد تا تيمورخان، زير انگشتري خودش بگذارد. تيمورلنگ به جاي تشويق، عصباني مي‌شود كه چرا كلام خدا را حقير كرده است. دستور به قطع دست راست او مي‌دهد. او هم دوباره شروع به تمرين مي‌كند و استاد خطاطي با دست چپ مي‌شود. براي جبران گذشته، قرآني بزرگ مي‌نويسد؛ جوري كه هر سطرش يك زرع بود، يعني به اندازه‌اي كه دو دست باز مي‌شود و فاصله‌اي كه بين دو دست در اين حالت ايجاد مي‌شود. اين قرآن دستنويسي را با احترامات و تزئيات خاص، پيش تيمورلنگ مي‌برد. تيمور هم حسابي شرمنده مي‌شود و با دوروبري‌هايش پياده به استقبال او و قرآنش مي‌رود و جبران گذشته مي‌كند.

  • يك روايت كمي باورنكردني

از روايت‌هاي معروف ديگري كه در اين زمينه مطرح شده، هماني بوده كه ابتدا ذكر آن رفت؛ يعني شكل‌گيري اين قرآن در كارگاه هنري بزرگ بايسنغرميرزا. البته اين روايت چندان مستند به يافته‌هاي تاريخي و شهادت مورخان نيست. فقط اينقدر مي‌دانيم كه چنين قرآني بايد در كارگاهي بزرگ با اين امكانات بزرگ خلق شده باشد؛ اما اينكه شاهزاده‌اي سرشلوغ بتواند اين چنين استادانه بنويسد، كمي دور از ذهن به‌نظر مي‌رسد؛ اما به هر حال روايتي است كه وجود دارد. البته روايتي نزديك به اين نيز وجود دارد: اينكه اخوي بايسنغر، يعني الغ بيگ، كه او نيز هنرمند بوده و حاكم سمرقند و ماوراءالنهر، دستور كتابت اين قرآن را داده براي اينكه آن را روي قبر تيمورلنگ بگذارند.

  • ماجراهاي يك شاهكار هنري معنوي

ماجراهاي ديگري را هم به شكل‌گيري اين قرآن نسبت مي‌دهند. ازجمله اينكه يك جهانگرد اروپايي، كه نخستين بار اين خط نوشته قرآني را ديده و به جهانيان معرفي كرده، از قول مردم قوچان مدعي شده است كه سربازان نادرشاه، اين اثر را كشف كرده و تكه تكه كرده‌اند تا هر كسي، براي خودش چيزي بردارد. بخشي از تاخوردگي اين صفحه‌ها را هم از اين‌رو مي‌داند كه‌آنها صفحه‌ها را زير لباس خود پنهان مي‌كردند. و سرانجام اينكه ميرگناوه خان، شصت برگ از اين مصحف عزيز را جمع‌آوري كرده و در امامزاده ابراهيم قوچان نگهداري كرد. يا اينكه يكي از شاهان قاجار به زيارت اين امامزاده رفته و از اين مصحف خوشش آمده و چند برگي از آن را به كاخ گلستان آورده و... . تا اينكه ماجرا به زمان رضاشاه رسيد و اينكه نظاميان در حال گسترش سلطنت و حكومت رضاخان بودند و در اين بين يكي از سرداران او به اين امامزاده رسيد و در صندوقي خاك گرفته اين صفحه‌ها را ديد و به سردارسپه نامه نوشت كه بهتر است اين صفحه‌ها به آستان قدس رضوي سپرده شود تا آنجا توسط استادان مرمت شود. تا اينكه موزه و كتابخانه ملك هم وقف آستان قدس شد و اوراقي هم كه از چنگ دلالان در آورده بود، با اوراق قبلي يكپارچه شد و چنين گنجينه ارزشمندي را به يادگار گذاشت.

  • مرمت كتاب‌هاي تاريخي

نسخه شگفت‌انگیز قرآن پرآوازه تاریخ ایران كه به نام قرآن بایسنغری معروف است، بارها مورد مرمت قرار گرفته تا اينكه حالا در مخازن موزه از آن در بهترين شرايط نگهداري مي‌شود. موزه ملي ملك هم قرار است امروز پس از70 سال در قالب نمایشگاهی باشکوه، هم‌زمان با روز کتاب، کتابخوانی و کتاب‌دار، بازنشر اين قرآن را به نمایش درآورد. اين موزه يك كارگاه تخصصي مرمت كتب خطي دارد كه به شكل حرفه‌اي اين كار را انجام مي‌دهند. اگر مرمت کردن کتاب‌ها را به ۲ سطح آماتوری و حرفه‌ای تقسیم کنیم، شما خیلی راحت می‌توانید در سطح اول آن مهارت‌های مناسب را به دست بیاورید و سپس به دنیای حرفه‌ای‌ها وارد شوید. مطمئنا شما هم کتاب‌هایی دارید که لبه ورقه‌هایشان چروکیده و یا جمع شده است. برای رفع چروکی برگه‌های کتاب‌هایی که معمولا پرکاربرد بوده‌اند کافی است یک تکه کاغذ خشک‌کن از خرازی تهیه کنید، آن را زیر برگ چروکیده کتابتان بگذارید و روی آن را اتوی داغ بکشید. گرمای اتو باعث صاف شدن چروکیدگی‌ها می‌شود. اما در این کار احتیاط به خرج دهید تا کتاب را نسوزانید. گاهی اوقات هم کتاب‌ها دچار پارگی و یا جدا شدن جلد می‌شوند. بهترین راهکار برای چسباندن جلد و یا ورقه‌های جدا شده، استفاده از چسب مخصوص صحافی است. شما مقدار کمی از این چسب را می‌توانید از صحافی‌ها تهیه کنید. اگر این‌ها در دسترس نبود، سراغ چسب شیشه‌ای نواری و چسب مایع بروید. البته در به‌کار بردن چسب مایع که مواد شیمیایی دارد احتیاط بیشتری داشته باشید. پس از چسب کاری، کتاب را موقتا تحت فشار قرار دهید تا ورقه‌ها سرجایشان محکم شوند. 

کد خبر 352617

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فرهنگ عمومی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha