دکتر محمد بقایی ماکان: دردهه‌های اخیر این جمله: «تنها صداست که می‌ماند» به مذاق بسیاری از کسان که غالبا با شعر جدید مانوسند خوش آمده، چندان که آن رابه‌عنوان کلامی الگویی به‌کار می‌برند.

دکتر محمد بقایی ماکان

آنان كه تعمقي در مضامين مكتوم در ادب فارسي و سير انديشه‌هاي برآمده از اين ملك ندارند، گمان مي‌كنند حرفي نو و تازه است؛ حال آنكه اگر در آن تامل كنيم نه‌تنها نو نيست، بلكه ناقص است، زيرا تكليف صداي ماندني در آن معلوم نمي‌شود و پيدا نيست چه صدايي مي‌ماند. طبيعي است كه كسي نمي‌خواهد هر صدايي بماند. صداهايي كه برآمده از افكاري نابخردانه و واپسگرايانه هستند با طبع انسان نوين سازگار نيستند و بي‌ترديد باقي نمي‌مانند، اگر مي‌ماندند آدمي امروز به جايي نمي‌رسيد كه به جز خدا نبيند. صداهايي ماندند كه از دل بر آمدند و بر دل نشستند، يا به قول فردوسي شايسته گفتن و شنيدن بودند:
جهان يادگار است و ما رفتني / به گيتي نماند به جز گفتني
كه معناي تفسيري سخن فرزانه توس مي‌شود «گفتار نيك»؛ گفتاري كه به عقيده حافظ شميم عشق و محبت از آن به مشام جان برسد:
از صداي سخن عشق نديدم خوشتر/ يادگاري كه در اين گنبد دوار بماند
در سال‌هاي اخير نيز شادروان مجتبي مينوي تكليف صداي ماندني را روشن كرده و هر صدايي را لايق ماندن ندانسته:
گرفتم در جهان آوازه ات پيچيد چون داوود
در اين گنبد چه مي‌ماند به جا، الا صدايي خوش
چه بسيار آدمياني كه اميد به ماندگاري افكار خويش داشتند، ولي در ذهن جامعه جاي نگرفتند؛ زيراصداي آنان بر آمده از «انديشه نيك» نبود و به‌رغم
خوش‌صدايي به گوش خلق خوش نيامد.

کد خبر 380348

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha