سه‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۸:۰۷
۰ نفر

حسن خسروی: آیا تا به حال این سؤال را از یکدیگر یا از خود پرسیده‌ایم؟ اگر هم پرسیده شده جواب شما چه بوده است؟ به تعدادی از جواب‌های احتمالی زیر توجه کنید:

خسته و کوفته از کار روزانه، فرصت نداریم،رسیدگی به امور منزل، درس و مشق بچه‌ها، پرداخت انواع قسط و بدهی، ایستادن در انواع صف،عادت نکرده‌ایم  و با این چیزها خو نگرفته‌ایم و از اول زندگی برای خودمان چنین چیزی به نام عشق و عاشقی را تعریف نکرده‌ایم، به ما این چیزها را یاد نداده‌اند( ما نه پدرمان عاشق مادرمان بوده و نه مادرمان این قبیل مسائل را به ما آموخته است و هزار جور گرفتاری دیگر.

 این درحالی است که خیلی از خانواده‌ها در روابط زناشویی همواره از یک نگرانی و یا یک اتفاق بد که ممکن است  از سوی همسرشان پدید آید رنج برده  به‌طوری که روابط دوستانه‌شان را تهدید می‌کند.

انگار که این حالت مانند یک کابوس همواره آنان را تهدید و یا تعقیب می‌کند. در حالی که زن و مرد در ابراز عشق و محبت نسبت به هم بایستی خالص، مداوم و بی‌پرده باشند. اما عشق چیست؟ شما چه مفهومی از عشق در ذهن خود دارید و در فکر شما معنی عشق چیست؟

شاید بتوان عشق را این‌گونه تعریف کرد:
ع = علاقه، ش = شدید، ق = قلبی

در نتیجه عشق یعنی علاقه شدید قلبی. بیایید این علاقه شدید قلبی را در خود زنده نگه داریم. بد نیست در اینجا یک مدل خوب و ساده‌ را از نوع نگاه و نگرش‌مان نسبت به ازدواج، زندگی و مرگ برایتان بیاورم. توجه کنید:

انتخاب همسر، عاقلانه
زندگی زناشویی، عاشقانه

کد خبر 48833

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز