دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۲۰:۲۷
۰ نفر

علی‌اصغر محمدی: طرح آموزش فلسفه برای کودکان هم اینک در بیش از 100 کشور جهان اجرا می‌شود و به تدریج بر این تعداد افزوده می‌شود.

نکته مهم این است که این طرح به‌عنوان ابزاری برای آموزش فلسفه و اندیشه فلسفی طراحی شده است و مستقل از سایر عناوین درسی ارائه می‌شود. البته از روش‌هایی که در آن به کار گرفته می‌شود می‌توان در آموزش سایر عناوین درسی بهره برد.

چنان که یکی از هدف‌های این طرح تکمیل تربیت دانش آموز محور و ارائه ابزاری مناسب، برای رسیدن به نتایج آموزشی مربوط به رشته تحصیلی دانش آموز است ولی به هیچ عنوان نباید آن را تنها در خلال سایر درس‌ها قابل اجرا دانست.

برای اجرای طرح فلسفه برای کودکان (Philosophy for children) که با اختصار p4c نامیده می‌شود ، غیراز کتاب‌های راهنمای معلمان، تدوین کتاب‌های مفیدی به‌عنوان متن درسی برای این نوع کلاس‌ها و نیز آموزش معلمان ضروری است.

مراکز تحقیقاتی و پژوهشی هم اکنون در حال بررسی چگونگی اجرای برنامه آموزش فلسفه برای کودکان هستند. با این وجود شنیده می‌شود در برخی مدارس کشور بدون توجه به پیش نیازها، اجرای این طرح به‌صورت شتاب زده شروع شده است.

متأسفانه اغلب برنامه‌ ریزی‌های نظام تعلیم و تربیت در کشور ما به‌دلیل شتاب زدگی و ناهماهنگی بین بخش‌های ستادی و صف، معمولا به سرانجام نمی‌رسد. ظاهرا آموزش فلسفه به دانش آموزان نیز به سرنوشت برنامه‌هایی از این دست دچار شده است.بخش زیادی از برنامه آموزش فلسلفه برای کودکان در «گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان» پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شده است.

درباره چگونگی اجرای طرح آموزش فلسفه برای کودکان در ایران با سعید ناجی، مسئول گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفت‌وگو کردیم.

  • برنامه آموزش فلسفه به کودکان در نظام آموزشی و پرورشی چه تحولاتی ایجاد می کند؟

این برنامه اساساً خواستار دگرگونی اساسی در آموزش‌ و ‌پرورش و نظام آموزشی است. به عبارت دیگر استخوان بندی یا باورهای بنیادی مجموعه نظام تعلیم و تربیت باید تغییر کند تا این برنامه روش های خود را در آموزش و پرورش عملی سازد. شکل کلاس‌ها، نقش معلم و ساختار برنامه آموزشی وکتاب‌ها، نه با تغییری صوری، بلکه به نحوی اساسی باید متحول شوند.

این تغییر را شاید بتوان به معنای دقیق کلمه تغییر پارادایم نامید. دانش آموزان و حتی دانشجویان، کتاب های دروس عمومی را برای‌ امتحان‌ مطالعه‌ و حفظ می‌کنند و پس‌ از مدتی مطالب را فراموش می کنند.

این‌ فرصت‌ درسی، کمترین‌ تاثیری‌ در تغییر نگرش‌ و رفتار، تحقیقات و مطالعات بعدی آنها ایجاد نمی کند. آنها دقیقا همان‌ دانشجویانی‌ هستند که‌ قبلاً ‌ این‌ دروس‌ را گذراندند و فقط همانند دوران‌ دانش‌آموزی، حافظه‌ کوتاه‌ مدتشان تقویت‌ می‌شود. مطالب را حفظ می کنند و در زمان‌ امتحان‌ با حداقل‌ تغییر، ارائه‌ دهند. این وضع در باره آموزش و تحقیق نیز صدق می‌کند.

  • بنابراین می‌توان گفت مبارزه با معضل حافظه محوری، در نظام آموزشی یکی از اهداف این برنامه است؟

فلاسفه تعلیم و تربیت جدید معتقدند وضعیت حافظه محور حکایت از بیراهه بودن راهی است که آموزش و پرورش انتخاب کرده است. البته فلاسفه‌ مدت‌ها تلاش کردند که این وضع نامساعد را گوشزد واصلاح کنند. ولی چون پیش فرض های غلطی به‌طور پنهانی بر کل نظام تربیتی حاکم بوده، تلاش‌های آنها هم به جایی نرسیده است.اینک برنامه آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان، در ادامه همان اصلاحات و با ظهور پارادایم جدید آموزش وپرورش، یعنی پارادایم تأملی پا به میدان گذاشته است.

 این پارادایم به جای اینکه حافظه محور باشد، تأمل محور است. یعنی تلاش می کند از کودکی به افراد یاد دهد که در باره مسائل و مشکلات تأمل و اندیشه کنند و خودشان برای آن راه‌حلی پیدا کنند. هدف آموزش و پرورش مبتنی بر فبک کاملاً متفاوت است و اصول موضوعه یا آکسیوم های بسیار متفاوتی با آموزش و پرورش رایج دارد.

  • چه بسترهایی برای اجرا در کلاس‌های فلسفه برای کودکان مورد نیاز است. چه مؤلفه‌هایی باید در آموزش و پرورش تغییر کند تا این برنامه قابل اجرا شود؟

تغییرات پیشنهادی به قدری زیاد است که می توان آنها را به‌عنوان انقلابی در تعلیم و تربیت دانست، نه صرفاً یک تغییر ساده. یکی از مؤلفه های اصلی این برنامه کتاب های آن است. برای انجام این برنامه کتاب های داستانی ویژه‌ای تالیف شده است. این کتاب‌ها در سراسر جهان به فرهنگ‌ها و زبان های مختلف ترجمه می‌شوند.

 برخی کشور‌ها نیز با استفاده از این کتاب‌ها داستان هایی از فرهنگ بومی خود استخراج و جایگزین آنها کرده‌اند.این داستان‌ها به گونه ای نوشته می شوند که در آن برخی ایده های فلسفی کاملاً متفاوت، بدون ترتیب خاص در صفحات پخش می شود. کودکان با کنجکاوی ذاتی‌شان  دلشان می خواهد همکلاسی هایشان نیز آنها را بیازمایند و مورد بحث قرار دهند.

مولفه دوم، شکل کلاس و نحوه اداره آن یعنی کلاس‌داری است. این شیوه به حلقه کندوکاو مشهور است. برای‌ اینکه‌ محور آموزش‌ و پرورش‌ تحقیق‌ و کندوکاو باشد لازم‌ است‌ کلاس‌های‌ درس‌ تبدیل‌ به‌ حلقه‌ یا جمعی شوند که‌ در آن‌ از رابطه‌ دوستی‌ و همکاری‌ جهت‌ مشارکت‌ مثبت‌ در فضای‌ آموزشی‌ استقبال‌ می‌شود. این‌ فضای‌ مشارکت‌ مثبت‌ جایگزین‌ فضای‌ رقابتی‌ و نیمه‌ خصمانه‌(نیمه‌ مبارزه‌ جویانه)ای‌ که‌ در بسیاری‌ از کلاس‌های‌ دوران‌ کودکی‌ گذشته‌ رواج‌ داشت، می‌شود.

  • این کلاس‌ها چه ویژگی هایی دارد؟

ویژگی‌ خاص‌ حلقه‌های‌ کندوکاو عبارتند از: تامل‌ و تعمق‌ غیرخصمانه، شناخت‌های‌ مشترک، ایجاد و بالابردن‌ سواد، فرهنگ‌ و تخیل‌ فلسفی، تقویت‌ توانایی‌ مطالعه‌ و درک‌ عمیق‌ متون‌ برای‌ اساس‌ دیالوگ‌ و گفت‌وگو و لذت‌ بردن‌ از آنها. حلقه کندوکاو برای تأمین همین اهداف طراحی شده است.

آنچه‌ در P4C برای‌ آموزش‌ و پرورش‌ توصیه‌ می‌شود حلقه‌ کندوکاو است. به‌ دلیل حاکم‌ بودن‌ فضای‌ تحقیق‌ یا کندوکاو، همیشه‌ سؤالی‌ وجود دارد که‌ به‌صورت‌ اعم‌ کار این‌ حلقه‌ را به‌ جست‌وجوی‌ حقیقت‌ تبدیل‌ می‌کند و به‌صورت‌ کلی‌تر آن‌ را به‌ جست‌وجوی‌ معنا مبدل‌ می‌سازد.

  • معلم در این نوع کلاس‌ها چه نقش و جایگاه دارد؟

مؤلفه دیگر این برنامه نقشی جدید وکاملاً تغییر یافته معلم است. مباحثه و کندوکاوی که در کلاس به‌صورت گروهی صورت می گیرد به راهنما، مشاور یا همراهی بسیار آشنا با شیوه و لوازم بحث‌های انجام شده نیاز دارد. در برنامه این مسئولیت سنگین بر عهده معلم گذاشته‌ می شود. مباحثه بین دانش آموزان باید توسط معلم مورد تشویق و حمایت قرار بگیرد و به کودکان روحیه داده شود تا به استعدادهای فلسفی خودشان ایمان داشته باشند.

بنابراین دراینجا نقش معلم به کلی تغییر می‌ کند. معلم دیگر به‌عنوان انتقال دهنده اطلاعات و حاکم مطلق کلاس نیست. حال این فقط دانش‌آموزان نیستند که مورد پرسش قرار می گیرند، دانش‌آموزان هم می توانند از معلم سؤال کنند و او را مورد نقد قرار دهند. به عبارت دیگر معلم هم می تواند از شاگردان مطلب یاد بگیرد. تنها کار معلم هدایت شاگردان به سوی درست اندیشیدن و نزدیک شدن به حقایق است.

  • براساس شنیده‌ها برخی از واحدهای آموزشی اقدام به اجرای این برنامه کرده اند، ارزیابی شما در این باره چیست؟

قبل از همه باید بگویم اجرای این برنامه در مدارس عادی حتی در کشورهای خارج هم غیر ممکن است. برای اجرای این برنامه لازم است اساس و ساختار برنامه درسی و اصلا نگرش ما به آموزش و پرورش تغییر کند تا اینکه این برنامه را درک و مقدمات اجرای آن را فراهم کنیم.صاحب‌نظران تاکید دارند برای انجام این طرح هم به معلمان کارکشته و کارآزموده و هم به متون درسی مناسب نیاز است.

برای اجرای طرح فلسفه برای کودکان (Philosophy for children) که باعلامت اختصاری:  P4C شناخته می‌شود)، غیراز کتاب‌های راهنمای معلمان به تدوین کتاب‌های مفیدی به‌عنوان متن درسی برای این نوع کلاس نیز نیاز است.

همچنین معلمان در اجرای طرح فلسفه برای کودکان باید به روش معینی عمل کنند و در کارگاه‌های آموزشی که برای معلمان این دوره‌ها تدارک دیده می‌شود این روش آموزش داده ‌شود.طرح فلسفه برای کودکان هم اینک در بیش از 100 کشور جهان اجرا می‌شود و بتدریج بر این تعداد افزوده می‌شود.

  • اجرای این برنامه در مدارس با چه مشکلاتی مواجه است؟

اجرای این برنامه در مدارس عادی با 3 مشکل عمده مواجه است.
1 - ساختار سنتی مدارس عادی با علاقه‌مندی کودکان به فلسفه سازگاری ندارد.
2 - قانون های بنیادی مدارس عادی با قانون های کلاس‌های فبک سازگاری ندارد.
3 - وسعت کنترل روی کودکان در مدرسه نیز با هسته اصلی فبک ناسازگاری دارد، معلم سالاری و نظم سرکوبگر مدارس می تواند علاقه و خلاقیت لازم برای فبک را از بین ببرد.پس می توان گفت اجرای برنامه در مدارس عادی مشکل علمی دارد و ما قبل از اعمال تغییرات اساسی در ساختار آموزش و پرورش نمی توانیم این برنامه را اجرا کنیم.

در  پایان تاکید می کنم اگر افرادی که به هر نیتی به سرعت شروع به اجرای این برنامه کنند و کار خود را بدون مطالعه و تحقیق پیش ببرند ممکن است با اخذ نتایج بسیار بد، کل این برنامه را زیر سؤال ببرند. پس ضروری است مسئولان برای جلوگیری از این عواقب بد، چاره ای بیندیشند.

کد خبر 49916

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آموزش

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز