چند کوچه مانده تا چهارراه پارک وی در خیابان ولی‌عصر(عج) نام بزرگان معاصر هنر را به یادگار دارند.

قصه دلیران

همشهری آنلاین _ راحله عبدالحسینی: یکی از همین‌ کوچه‌ها به نام «همایون شهنواز» کارگردان است که سال‌ها در این کوچه زندگی می‌کرد و ۴ سال پیش در حادثه آتش‌سوزی خانه‌اش درگذشت. کوچه در محله امانیه است و مثل کوچه‌های بالایی و پایینی، با شیب ملایم شروع می‌شود و در میانه کوچه به سربالایی نفسگیر می‌رسد. یادمان می‌اندازد که این کوچه‌ها روی تپه‌های امانیه ساخته شده‌اند و این آپارتمان‌ها از دل همین تپه‌ها سربلند کرده‌اند. کوچه در سکوت پاییزی فرو رفته و تک و توک رهگذران کوچه عجله دارند به کار روزانه‌شان برسند. از یکی‌شان درباره نام کوچه می‌پرسم. می‌گوید: «اسم کوچه را چند وقتی است عوض کردند. قبلاً نامش گلستان بود. فکر کنم همایون شهنواز موسیقیدان باشد. اسمش را شنیده بودم.» می‌گویم که «جلیل شهناز» موسیقیدان بود و نام او هم بر کوچه‌ای در محله الهیه شمیران گذاشته شده است.

قصه‌ها همیشه جذابند. قصه‌های قدیمی، قصه‌ آدم‌ها و حتی قصه کوچه‌ها. حتماً قصه‌ خیلی از کوچه‌های شهرمان را می‌دانید. جایی خوانده‌اید یا شهرزاد قصه‌گویی بوده که برایتان گفته که قصه کوچه «غریبان» بازار تهران، کوچه «قورباغه» محله دزاشیب یا قصه کوچه «شترداران» از چه قرار بوده. کوچه «همایون شهنواز» در محله امانیه خیابان ولی‌عصر(عج) هم با قصه زندگی هنرمند نام آشنای شهرمان گره خورده است. کارگردانی که ۴ سال پیش از میان ما رفت. اما با سریال «دلیران تنگستان» او را می‌شناسیم. مردی که خودش قصه دلاوری‌های بسیاری را برایمان تعریف کرد، امروز نامش بر کوچه‌ای در شهرمان نوشته شده. در این گزارش قصه کوچه «همایون شهنواز» را می‌خوانیم.

به نام راوی قصه دلیران تنگستان

  • نویسندگی و کارگردانی

نشانی سرراست برای آشنایی با همایون شهنواز، نویسندگی و کارگردانی سریال دلیران تنگستان است؛ سریالی ۱۴ قسمتی درباره مبارزه رئیسعلی دلواری و یارانش در تنگستان و بوشهر در مقابل امپراتوری بریتانیا که سال ۱۳۵۳ به نمایش درآمد و اوایل دهه ۶۰ بازپخش شد. در کارنامه هنری او فیلم سینمایی «شاه خاموش» در سال ۱۳۸۲ و نویسندگی فیلم «شب واقعه» در سال ۱۳۸۷ دیده می‌شود. او در زندگینامه خودنوشت چنین آورده: «بهمن ۱۳۱۵ در محله محمدیه تهران متولد شدم. در رشته ادبی که مورد علاقه‌ام بود، دیپلم گرفتم. آشنایی من با هنر نمایش این‌طور آغاز شد که هرازگاهی همراه خانواده یا دوستان در یکی دو تئاتر خیابان لاله‌زار، تئاتر می‌دیدم. بخت یارم شد تا شماری از نمایشنامه‌هایی را که توسط هنرمندان گروه استاد «عبدالحسین نوشین» در تماشاخانه فردوسی اجرا می‌شد، شاهد باشم و از آن پس اندیشه و خیالم در آن عالم سیر کند. برای ادامه تحصیلات دانشگاهی پدرم از من پرسید: چه خیال داری؟ بی‌تأمل گفتم: سینما! گفت: بگو ببینم به نظر تو سینما هنر است یا صنعت؟ گفتم: هنری است که به صنعت نیاز دارد. گفت: هنری که در تو نمی‌بینم! به دنبال صنعتش برو.

بلکه یاد بگیری و حتماً برگردی به این ملت خدمت کنی.» شهنواز در مدرسه سینمایی لندن و بعد از آن در رشته هنرهای دراماتیک دانشگاه «بریستول» درس خواند و سال ۱۳۴۲ به کشور بازگشت. بعد از آن رشته‌های علوم اجتماعی و حقوق سیاسی را در دانشگاه تهران خواند و به قول خودش از سینما به عالم حقوق رفت. با تأسیس تلویزیون ملی در سال ۱۳۴۵ قرار شد با ارائه یک فیلم کوتاه به استخدام رسانه ملی درآید. «از همان زمان کارم را با ساختن مستندهایی از جمله سیاحت ایران، داستان اسماعیل بزاز، سد شاه‌ عباس، غار پرو کرمانشاه و... آغاز کردم تا در بهمن ۱۳۴۶ به اتهام فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه، توسط ساواک دستگیر شدم و تا سال ۱۳۴۸ در زندان‌های قزل‌قلعه و عشرت‌آباد گرفتار بودم.» اواخر سال ۱۳۴۹ زمانی که در کتابفروشی طهوری، مشغول تحقیق برای رساله پایان‌نامه علوم سیاسی بود به کتاب «دلیران تنگستانی» برمی‌خورد و همین، جرقه‌ای برای تحقیق بیشتر و نگارش فیلمنامه سریال دلیران تنگستان می‌شود.

به نام راوی قصه دلیران تنگستان

  • از زبان دیگران

پوران درخشنده، کارگردان سینما: مردم و زمان خود را به خوبی می‌شناخت و عاشق ایران بود. به یاد دارم در بیمارستان می‌گفت داستانش را تمام می‌کند. عاشق زندگی و مردم بود و دوست نداشت بیکار باشد.

شهرام اسدی، کارگردان فیلم «آن همایون هنر» (مستندی درباره همایون شهنواز) : ۶ ماه قبل از اینکه همایون شهنواز ما را ترک کند از من خواست تا با هم روی فیلمنامه او کار کنیم. این چند ماه دریچه تازه‌ای بود تا او را بشناسم. این فیلم را برای ادای دین به این دوستی و آموختن‌ها ساختم.

حبیب احمدزاده، نویسنده: زمانی سریال دلیران تنگستان را ساخت که بسیاری از ما و جنوبی‌ها حتی نام رئیسعلی دلواری را نشنیده بودیم. قبل از انقلاب اسلامی، جلو تلویزیون لامپی شاوب لورنس خانه عمویم در آبادان به همراه دیگر بچه‌ها دراز می‌کشیدیم و منتظر شروع سریال دلیران تنگستان می‌شدیم و همراه با آنان با انگلیسی‌های متجاوز در نخلستان‌های ندیده دلوار نبرد می‌کردیم.

  • اهدای عکس‌های تاریخی به موزه رئیسعلی دلواری

پنجم اسفند سال ۱۳۹۶ شنبه روزی بود که حادثه نشت گاز باعث انفجار خانه شهنواز در همین کوچه شد. خانواده او هم خارج از کشور ساکن بودند و فردی در خانه نبود. همسایه‌ها با آتش‌نشانی تماس گرفتند و او به بیمارستان سوانح و سوختگی مطهری منتقل شد. شدت سوختگی به حدی بود که شهنواز ۱۶ اسفند ماه جراحات را تاب نیاورد و درگذشت. آرزوی او به خاک سپردنش در خانه موزه رئیسعلی دلواری در بوشهر بود؛ خانه‌ای که به‌عنوان یکی از آثار ملی کشور به ثبت رسیده است؛ همان لوکیشنی که شهنواز سال‌ها پیش در آن درباره قیام دلیران تنگستان، فیلم ساخته بود. مدتی بعد هم از سوی همسر و فرزندانش، بخشی از لوازم شخصی او شامل چند دستگاه دوربین عکاسی قدیم، فیلم‌های قدیمی ضبط‌شده، بیش از ۱۷۰ قطعه عکس تاریخی، نسخه‌های مخصوص فیلمبرداری مجموعه تاریخی «دلیران تنگستان» و «روزهای به‌یادماندنی» و نسخه‌های خطی به موزه رئیسعلی دلواری اهدا شد. قصه زندگی درخشان همایون شهنواز به همین چند سطر ختم نمی‌شود. اما این بار که گذرتان به این کوچه افتاد، حتماً با افتخار در آن قدم می‌زنید.

کد خبر 641824

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha