مفهوم وطن همواره در ارتباط تنگاتنگی با هویت انسان بوده است. سرزمینی که به آن احساس تعلق داریم، خانه، خانواده، جایی که احساس امنیت می‌کنیم و می‌توانیم زندگی خود را آنجا بسازیم.

دکتر مریم معصومی، روان پزشک و روان درمان گر تحلیلی

همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: گاهی اوقات به دلایل مختلف انتخاب می‌کنیم خانه و وطن را ترک کنیم و به امید کسب فرصت‌های بیشتر و بهتر جایی دیگر از نو شروع کنیم.

مهاجرت، سفری پر چالش

دکتر مریم معصومی، روان پزشک و روان درمان گر تحلیلی درباره پدیده مهاجرت می‌گوید:  «مهاجرت، سفر پر چالشی است که تجربیات هیجانی گوناگونی به همراه دارد. دوری از وطن و فضای آشنا تجربه آسان و راحتی نخواهد بود و این فقط مربوط به دوری از یک مکان فیزیکی نیست؛ بلکه از دست دادن احساس تعلق و هویت و گم‌شدن در خانه جدید و قدیمی است.

ظرفیت روانی، اصطلاحی است که اولین بار وینی کات (روان‌درمانگر و نویسنده بریتانیایی در حوزه روانکاوی) به آن این‌گونه اشاره کرده است؛ توانایی فرد برای جدایی از مراقب اصلی خود. ازاین‌رو مهاجرت را می‌توان نمودی از ظرفیت روانی فرد دانست. فرد مهاجر محیط آشنا و بافت اجتماعی و فرهنگی خود را پشت سر گذاشته و در تلاش برای سازگاری با محیط بیگانه و پیدا کردن احساس تعلق در سرزمین بیگانه است. با خودش غریبه می‌شود و به دنبال پاسخ این سؤال است که من کیستم؟

تجربه مهاجرت می‌تواند بخش‌هایی از خودمان را که ممکن است درگذشته سرکوب کرده یا نادیده گرفته‌ایم، آشکار کند؛ به‌ویژه جنبه‌هایی که هویت اجتماعی و فرهنگی را با دیگر قسمت‌های هویت مانند جنسیت یا قومیت تلاقی می‌کنند برجسته کند که این می‌تواند منجر به احساس سردرگمی بیشتری شود.

به چالش کشیده شدن باورهای قدیمی

به عقیده  دکتر معصومی در واقع حرکت به سمت یک کشور یا فرهنگ جدید افراد را در معرض دیدگاه‌ها، ارزش‌ها و باورهای جدیدی قرار می‌دهد که باورهای قبلی آن‌ها را به چالش می‌کشد.

فرد مهاجر در تلاش برای درک محیط جدید خود است. آشتی بین جنبه‌های مختلف قدیمی و جدید هویتی خود و همچنین آشتی بین هر آنچه آشنا و ناآشناست، حس انسجام و تداوم را ایجاد می‌کند و اگر فردپیچیدگی و تنوع هویت خود را بپذیرد، می‌تواند احساس پیوند و تعلقی ایجاد کند که از مرزهای فرهنگ، زبان و جغرافیا نیز فراتر رود.

تغییر از موقعیت منفعل به فعال

این روان پزشک می‌گوید تجربه مهاجرت می‌تواند فضای بالقوه‌ای را برای افراد ایجاد کند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تا جنبه‌های جدیدی از خود را کشف کنند. این فضای بالقوه، فضای انتقالی بین قدیم و جدید است، جایی که افراد می‌توانند نقش‌ها و هویت‌های متفاوتی از خود را تجربه کنند. از منظر روان کاوانه، مهاجرت را می‌توان به‌عنوان شکلی از گذار در نظر گرفت که در آن حرکت از مرحله‌ای از زندگی به مرحله دیگر مطرح است.

می‌توان گفت مهاجرت افراد را ملزم می‌کند از موقعیت منفعل به موقعیت فعال تغییر کنند. بنابراین این تغییر به آن‌ها اجازه می‌دهد از محدودیت‌هایی رهایی یابند که ممکن است پتانسیل آن‌ها را درگذشته محدود کرده باشد. فردی که مهاجرت می‌کند دیگر تنها با تجربیات و شرایط گذشته خود تعریف نمی‌شود و مهاجرت می‌تواند تجربیات جدیدی از خود را برای افراد فراهم کند.

فانتزی بازگشت به خانه

به گفته دکتر معصومی، فانتزی بازگشت به خانه در مهاجران رایج است؛ چیزی که به طور موقت احساس تنهایی و دلتنگی را برای آن‌ها قابل‌قبول می‌کند و به افراد اجازه می‌دهد که به گونه‌ای موقت به فضایی آشنا و امن عقب‌نشینی کنند و از اضطراب‌های ازهم‌پاشیدگی فاصله بگیرند. اما تا زمانی که فرد مهاجر برای آنچه ازدست‌داده سوگواری نکند، نمی‌تواند خود را در محیط جدید پیدا و خانه جدیدی برای خود برپا کند. این تجربه‌گم‌شدن و دوباره پیدا شدن خود هرچند دردناک؛ ولی اغلب با رشدی سالم همراه است.

ارتباط روان‌درمانی و روان کاوی با مهاجرت

روان‌درمانی و روان کاوی در بستر رابطه‌ای ‌ امن به افراد کمک می‌کند تا در فرآیند مهاجرت حرکت کنند. همچنین اجازه می‌دهد با تأمل در تجربیات خود، هویت‌های اجتماعی و فرهنگی مختلف را درک و ازتفاوت‌ها عبور کنند و به آن‌ها کمک می‌کند تا با ناشناخته‌های دنیای جدید با شجاعت و اراده روبه رو شوند.

 همچنین فضای امنی را برای مهاجران فراهم می‌آورد تا احساسات خود را در ارتباط با آنچه ازدست داده‌اند پردازش کنند و هویت فرهنگی خود را کشف کنند.

کد خبر 756887

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار پزشکی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha