وسعت قلمروی ایران در زمان هخامنشیان به 11میلیون کیلومترمربع میرسید و 230سال حکومت هخامنشیان این سلسله را به یک ابرقدرت در دنیای آن دوران تبدیل کرده بود. یافتههای جدید باستانشناسی در شهداد، جیرفت و شهر سوخته نشان میدهد که ایران خاستگاه تمدن بشریت است. از زمان هخامنشیان تا دوران صفویان که وسعت این قلمرو دستخوش تغییرات زیادی شد، تجارت از جاده ابریشم و راه شاهی داخل ایران همچنان ادامه داشت. راه شاهی شاهکار مهندسی راهسازی و شاخهای فرعی از جاده ابریشم بود با شبکهای منظم از کاروانسراها، قلعهها و دولتشهرهایی پیشرفته که کل سرزمین پهناور ایران را به هم متصل میکرد. یکی از شاخههای فرعی راهشاهی جادهای بهنام ادویه است که چندی پیش با توفان شن از زیر خاک بیرون آمد. در دومین قسمت از مجموعه «سفر به سرزمینهای ناشناخته» به فهرج میرویم؛ شهری باستانی که میراث تمدن پوره را در دلش پنهان کرده است.
پوره یا پهرک که در گذر زمان فهرج نامیده شد، شهری است از توابع کرمان و همسایه سیستان و بلوچستان که در گذشتههای دور جاده شاهی از آن میگذشته است؛ جادهای به نام ادویه یا فلفل که بهتازگی با توفان شن از دل خاک بیرون آمده است.
فصل وزش باد گرم و سوزناک لوار است؛ همان بادی که در میانه بهار شروع به وزیدن میکند و خرماپزان آغاز میشود.
همین باد لوار بود که جاده سنگفرش ادویه را از دل خاک بیرون آورد. باد به استقبال ما هم آمده بود. هر کاری کردیم نگذاشت فیلم بگیریم؛ هی شنها را از روی زمین بلند کرد و ریخت در چشمانمان. قرار شد صبح زود قبل از اینکه باد لوار از خواب بیدار شود، سروقت جاده ادویه برویم.
5صبح راه افتادیم. از فهرج تا جاده ادویه 40دقیقهای راه بود. قبل از اینکه به آنجا برسیم برجی بلند و آجری از دور نمایان شد. باد لوار چند هزار سالی است که این اطراف میوزد. اهل سیستان است و عاشق وزیدن در لابهلای خوشههای درخت خرما.
هرجا که خرما باشد، باد لوار هم هست. آن روزها که جوانتر بود به پر و پای کاروانها میپیچید و توفان شن بهراه میانداخت تا مسیرشان را گم کنند. بعدها که کاروانها از دستش کلافه شدند این برج بلند را ساختند و فانوسی شد در قلب کویر تا راهشان را گم نکنند.
بالای برج مخروطیشکل در ارتفاع 17متری از سطح زمین سرتاسر کویر دیده میشود. دیوارههایش پنجرههایی دارد که در آن آتش میافروختند تا راهنمای کاروانیان باشد. بعدها این شاهکار معماری به دستور نادرشاه افشار بازسازی شد و به میل نادری معروف است که 900سال قدمت دارد. با فتح دهلی توسط نادرشاه قسمتی از هندوستان هم به سرزمین پهناور ایران اضافه شد و تجارت ادویه رونق گرفت؛ ادویهجاتی چون دارچین و زنجبیل و بهطور خاص فلفل که از کالاهایی مهم در تجارت ایرانیان به شمار میرفت. فلفل در آن دوران، ادویهای گرانبها بود و حکم طلا را داشت و تنها ثروتمندان قادر به خرید و استفاده آن بودند.
هنوز لوار خواب بود که ما قدم در جاده ادویه گذاشتیم و در شگفتی جادهای به این زیبایی که درست در کنار محور مواصلاتی کرمان-زاهدان است، مانده بودیم؛ جادهای که هنوز در دست کاوش است. سنگهایش با رنگهای سفید، سیاه و قرمز زمین را فرش کرده و میرود تا دوباره زیر شنهای داغ کویر پنهان شود.
باد لوار کمکم از خواب بیدار شد و هو هوکنان داشت میآمد سراغمان که سریع بساطمان را جمع کردیم و راه افتادیم.
نظر شما