حکم اعدام مردی که به خواهرزن نوجوان خود تعرض کرده بود، در دیوان‌ عالی کشور مهر تأیید خورد و مرد شرور یک قدم به چوبه دار نزدیک‌تر شد.

طناب دار - اعدام

به گزارش همشهری آنلاین، مهر سال ۱۴۰۰ دختر نوجوانی به نام سمیرا همراه پدرش به اداره آگاهی رفت و در شکایتی گفت: چند روز قبل پدر و مادرم برای شرکت در یک جشن عروسی به شهرستان رفته بودند اما من و خواهر کوچک‌ترم را به خاطر اینکه باید به مدرسه می‌رفتیم با خود نبردند و برای اینکه تنها در خانه نمانیم ما را به خانه خواهر بزرگم میترا که به تازگی ازدواج کرده، بردند.

وی ادانه داد: یک روز وقتی از مدرسه به خانه برگشتم متوجه شدم خواهرم خانه نیست و برای خرید بیرون رفته است. خواهر کوچکم چون خسته بود به اتاق رفت و خوابید. در همین موقع شوهرخواهرم به من نزدیک شد و بعد از دقایقی متوجه شدم قصد دارد آزارم بدهد. وقتی مقاومت کردم، او کتکم زد و به زور به من تعرض کرد. بعد هم تهدیدم کرد که نباید در این‌باره با کسی حرف بزنم.

پس از اظهارات سمیرا، وی با دستور قضایی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینه شاکی، در گزارشی اعلام کردند دختر نوجوان علاوه بر آزار و اذیت مورد ضرب و شتم هم قرار گرفته  و آثار آن به وضوح مشخص است.

به این ترتیب نادر ۳۰ ساله بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی در بازجویی‌ها منکر اتهام تجاوز شد اما با توجه به مدارک موجود برایش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه پدر سمیرا به جایگاه رفت و گفت: وقتی از شهرستان برگشتیم به سراغ بچه‌ها رفتیم و آنها را به خانه بردیم اما خیلی زود متوجه شدیم سمیرا حال خوبی ندارد. اوایل فکر می‌کردیم به خاطر دلتنگی و ناراحتی این‌طور شده اما وقتی دیدم مدام بهانه می‌گیرد و گریه می‌کند.

وی ادامه داد: می‌خواستم با دختر بزرگم تماس بگیرم و ببینم در زمان غیبت ما چه اتفاقی افتاده که سمیرا با اصرار از ما خواست این کار را نکنیم و همین موضوع ما را کنجکاوتر کرد و وقتی پیگیری و اصرار کردیم بالاخره گفت چه اتفاق شومی‌ برایش رخ داده است و حالا هم درخواست اشد مجازات را برای نادر داریم.

سپس سمیرا به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه نادر با چاقو به سراغم آمد و مرا تسلیم خواسته شومش کرد. شوهرخواهرم باید اعدام شود.

پس از آن نادر به جایگاه رفت و گفت: سمیرا سال‌هاست در رشته کاراته فعالیت می‌کند. روز حادثه به خاطر رفتن به خانه دوستش با خواهرش درگیر شد. وقتی دیدم دارد همسرم را می‌زند، من هم عصبانی شدم و او را زدم.

قاضی از متهم پرسید: اما پزشکی قانونی موضوع آزار را تأیید کرده است. چه توضیحی داری؟

متهم جواب داد: من به زور با سمیرا وارد رابطه نشدم. خودش به این موضوع تمایل داشت.

قاضی گفت: پس چرا شکایت کرده است؟

متهم گفت: بعد از عروسی ما خانواده همسرم از من مبلغی پول قرض کرده بودند و چون نمی‌توانستند آن را پس بدهند، فکر می‌کنم این بازی را شروع کردند تا بتوانند از زیر بار بدهی‌شان خلاص شوند و من را به دردسر بیندازند.

پس از پایان اظهارات متهم، قضات وارد شور شدند و بر اساس مدارک موجود در پرونده و گزارش پزشکی قانونی متهم را به اعدام محکوم کردند.

پس از صدور حکم، نادر به نتیجه اعتراض کرد و پرونده برای رسیدگی به دیوان‌عالی کشور رفت و قضات دیوان نیز پس از بررسی دقیق پرونده حکم صادره را تأیید کردند و نادر در یک‌قدمی‌چوبه دار قرار گرفت.

کد خبر 795539
منبع: ایران

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha