مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۴:۵۳
۰ نفر

ترانه یلدا: ‌مراکز تاریخی شهرهایمان باید منتظر چه سرنوشتی باشند؟

از دوستی شنیدم که تمام ساختمان‌های اطراف مدرسه  خان در شهر شیراز- مدرسه‌ای که ملاصدرا، مهم‌ترین عالم و فیلسوف دینی عهد صفوی، در آنجا به حلقه شاگردانش درس می‌داد و با دیگر علمای عهد خود به بحث‌و‌جدل می‌نشست-  و نیز یکی از زیباترین مدارس علمیه کشورمان- از نظر کیفیت معماری و کاشی‌کاری و طراحی فضا و درختکاری- به بهانه فرسودگی بافت اطراف این مدرسه، در دست تخریب و نوسازی است!این در حالی است که شیراز، امروز پس از اصفهان دومین شهر توریستی و گردشگری کشورمان شناخته می‌شود و بنا‌ها و بافت‌های تاریخی و مردمی دیگری در این شهر تاکنون، مرمت و احیا شده‌اند!  البته درروند این تخریب‌ها، و نوسازی‌هایی که به‌دنبال خواهد داشت، احتمالا آسیبی فیزیکی به‌خود بنای تاریخی مدرسه خان وارد نخواهد آمد ولی بدون شک تخریب بافت قدیمی اطراف یک اثر تاریخی و قرار دادن یک توده ساخت و ساز جدید به جای آن، هر چند هم با معماری خوب و سازگار با محیط طراحی شده باشد، به هر حال به کل ارزش آن مجموعه تاریخی آسیب می‌زند و از ارزش آن می‌کاهد.

‌مفاهیم بهسازی و مرمت و حفاظت از بافت‌های تاریخی، هنوز در کشور ما به‌عنوان یک اصل فرهنگی و به‌عنوان یک وظیفه ملی و مردمی، در اذهان جا نیفتاده است. اکثریت مردم و مسئولان دولت و شهرداری‌ها نیز در طول نیم قرن اخیر، به جای اینکه به محلات قدیمی و ارزشمند شهرهای کشورمان به‌عنوان تبلور تاریخ اجتماعی و سیاسی گذشته‌ و بخشی از هویت ملت ایران نگاه کنند، این بافت‌ها را به خاطر کوچه‌های دسترسی تنگ و باریک، فقدان تاسیسات شهری مناسب، نبود خدمات رفاهی کافی و مدرن، قدیمی بودن و رها شدگی ساختمان‌ها به دست مخروبه و انبار شدن، سکنی گزیدن کارگران فقیر غیرایرانی در آنها، و در نتیجه از دست رفتن امنیت محله‌، محکوم به فنا تلقی می‌کنند!

از طرفی در اثر سال‌ها بی‌توجهی و رها شدگی، نمی‌توان ادعا کرد که بافت‌های قدیم با همان جذابیت 50 یا صد سال پیش سر جای خود ایستاده‌اند!اخیرا هم که زلزله بم و وسعت کشتار در آن بهترین بهانه شد تا مسئولان شهرها و جامعه  حرفه‌ای و متخصص در پی یافتن چاره‌ای برای مبارزه جدی با زلزله برآیند و علی‌الحساب در گام اول، هر چه محله قدیمی را، اعم از تاریخی و غیرتاریخی، با توجه به معیارهای سه‌گانه ارزیابی، فرسوده نامیده، حکم به تخریب و بازسازی آن دهند. اما آیا این کار واقعا صحیح و منصفانه است؟ آیا درست است که صرفا به‌دلیل اینکه ساختمانی قبل از آیین‌نامه 2800( مربوط به استحکام استاندارد اسکلت ساختمان) ساخته شده باشد‌ یا در کوچه تنگی واقع شده باشد، حکم به فرسودگی آن بدهیم؟

معیار‌های فرسودگی

براساس معیار‌های تعیین شده توسط شورای‌عالی شهرسازی، علاوه بر قدمت بنا و معیار دسترسی، که کوچه کمتر از 6متر در آن محکوم است، معیار سومی نیز به فرسوده شناخته شدن یک محله کمک می‌کند‌ و آن‌هم کوچک‌بودن زمینی است که ساختمان روی آن ساخته شده است. معنای این معیار این است که قطعات کوچک زیر 100یا200 متری تنها با تجمیع با قطعات همجوار خود خواهند توانست دست به تخریب و نوسازی بزنند. بدین ترتیب، ساختمان‌های واقع در 3300 هکتار از اراضی شهر تهران در مناطق مرکزی شهر تهران و اطراف آن، یعنی، 33میلیون متر مربع از اراضی دارای بافت ساخته شده با حدود حداقل 100 هزار ساختمان مسکونی موجود در آن، با همپوشانی 3 معیار یاد شده، فرسوده شده‌اند!

روش برخورد با مقیاس بزرگ کار

روشن است که با توجه به اینکه کل تعداد واحد‌های مسکونی ساخته شده مثلا در کل کلانشهر تهران در سال‌های اخیر از حدود 150 هزار واحد، یعنی حدود 20 هزار ساختمان تجاوز نکرده است، اگر با تشویق‌های دولت و شهرداری، سرمایه و توجه سازندگان و فعالان بخش مسکن نیز به این محلات قدیمی جلب شود، باز هم چند دهه طول خواهد کشید تا این محلات به روش مشارکتی نوسازی شوند.

زیرا به خوبی می‌دانیم و سال‌ها شاهد بوده‌ایم که گرایش به ساخت در مسکن لوکس و در مناطق جدید شهری متمرکز بوده است و سهم محلات قدیمی از کل ساخت و ساز سالانه در شهر، با توجه به مشکلات سازماندهی پروسه مشارکت برای نوسازی، چندان زیاد هم نخواهد بود. پس بیهوده است بگوییم چطور می‌خواهید در کوتاه مدت، حداقل 100هزار ساختمان شامل صفت فرسودگی در تهران را نوسازی کنید؟ با کدام بودجه؟ با کدام گروه تخصصی و مدیریتی و کدام روش مشارکت مردمی؟ با کدام جلب اعتماد مردم ساکن؟ روش کار و سیاست شهرداری‌ها و دولت با موضوعاتی در این مقیاس، باید بسیار سنجیده و برنامه‌ریزی‌شده‌تر از این حرف‌ها باشد و با صبر و پشتکار سال‌ها پیگیری شود تا نتیجه دهد.

تفاوت تاریخی با فرسوده

واضح است بین یک بافت فرسوده و یک محله تاریخی ، باید تفاوت گذاشت! وقتی می‌گوییم: بافت فرسوده، معنای کلی آن یعنی از کار افتاده و بی‌ارزش! یعنی قابل مداخله شدید‌، یعنی جایی که زندگی در آن خطرناک است! در حالی که‌ بافت تاریخی اطراف مدرسه خان، اطراف مسجد امام اصفهان‌ و بسیاری محلات تهران مانند شاپور و امامزاده یحیی، اگر چه قدیمی و تاریخی‌اند، اما نباید با زدن انگ فرسودگی به آنها، به این سادگی و به این سرعت مورد بی‌مهری واقع شوند‌ و بولدوزرها در آن راه بیفتند. راه‌حل‌های دیگری جز تخریب و نوسازی نیز وجود دارد که می‌توان به کمک خود ساکنین و مسئولان، با روش‌های ساده‌تر بهسازی، مرمت‌ و نوسازی تدریجی، به احیای محلات پرداخت‌ و موفق شد. البته، احیای محلات کار مشکلی است که قبل از هر چیز نیاز به دورنگری استراتژیک، برنامه‌ریزی بلندمدت‌ و تشریک مساعی با مردم محل دارد، اما غیرممکن نیست! همه جای دنیا این کار را کرده‌اند و نتیجه گرفته‌اند.

مشکل کجاست؟

این مسئله، یعنی ارزش قائل نشدن برای محلات، بافت‌ها و ساختمان‌های اصیل و تاریخی، در درجه اول یک مسئله  فرهنگی است. ما نیاموخته‌ایم به آنچه هویت گذشته‌مان را بر ما هویدا می‌کند، احترام بگذاریم. از سوی دیگر، دوران مدرن با خود ارزش‌های جدیدی را آورده است که ما به رسم تقلید، آنها را بدون قید و شرط از آن خود کرده‌ایم، بی‌آنکه متوجه باشیم چه چیز‌هایی را و به چه قیمتی داریم از دست می‌دهیم. واضح است وقتی داشتن اتومبیل نخستین حرف را در شهر زد، کوچه 4 متری دیگر جواب نمی‌دهد!

اما برای همین اتومبیل‌ها هم می‌توان به راحتی پارکینگ‌هایی عمومی یا نیمه‌خصوصی در سطح محلی تدارک دید و حرکت پیاده و امن در داخل و مرکز محلات قدیمی را تشویق کرد و جاانداخت. کافی است چند نمونه و الگو عملا ساخته شود تا فرهنگ احیای محلات قدیم و گردشگری در آنها به‌وجود بیاید. از سوی دیگر، مسئله داشتن طرح‌ها و برنامه‌های مشخص و مطالعه شده برای محلات تاریخی و قدیمی است. در سال‌های اخیر طرح‌های زیادی تحت عنوان طرح‌های منظر شهری یا طرح‌های نوسازی محلات یا محورهای محلات توسط ارگان‌های مختلف دولتی و شهرداری‌ها تهیه و حتی تصویب شده‌اند، اما هنوز به‌نظر نمی‌رسد برای این طرح‌ها محمل‌های اجرایی مناسبی نیز تدارک دیده باشند.

آخر سخن

ظاهرا تنها سازمانی که با دلسوزی به بافت‌های تاریخی نظر دوخته است سازمان میراث فرهنگی است. اما باید قبول کرد که سیاست‌های « دست نزنید! دست نزنید! »  این سازمان در طول دهه‌های متمادی، خود باعث تخریب تدریجی بسیاری از بنا‌ها، مجموعه‌ها و بافت‌های تاریخی شد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که این سازمان با تغییر نگرش خود به سمت دیدگاهی فعال ولی هوشیار، محدوده بافت‌های تاریخی شهر‌های کشور را به دقت معین، و نحوه حفاظت فعال در آنها را با تعیین ضوابط و مقررات ویژه، توصیه و به اجرا گذارد. از سوی دیگر، شهرداری‌ها باید دست در دست سازمان میراث به صیانت از ارزش‌های هویتی نهفته در بافت‌های تاریخی بپردازند‌ و با استعلام از سازمان در موارد مشخص، روشی را در فراروی کار و مداخلات خود در بافت‌های تاریخی قرار دهند که در آینده به‌خاطر راه‌های عجولانه یا به اشتباه طی شده،   انگشت افسوس به دندان نگزند.

کد خبر 86760

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز